دكتر آلفردو دينيس مدير گروه فلسفه دانشگاه كاتوليك پرتغال در گفتگو با خبرنگار مهر درباره تعارض ميان علم و دين اظهار داشت: به طور قطع تكامل گرايي بيولوژيكي چالش بزرگي براي دين محسوب مي شود. در قرآن كريم و كتاب مقدس تصريح شده است كه خداوند آدم را از خاك آفريد و از روح خود در وي دميد.
وي افزود: اما بر اساس تكامل گرايي بيولوژيكي، انسان به واسطه استراتژي "جنگ براي بقا" و فلسفه انتخاب اصلح در طبيعت صرفا محصول بيولوژيكي تكامل گونه هاي زنده است. در آن هنگام برخي از دانشمندان اظهار مي دارند از آنجا كه مي دانيم انسان چگونه بر اساس يك فرآيند كاملا طبيعي در زمين ظاهر شده توصيفهاي سنتي درباره آفرينش آدم توسط خداوند نادرست است.
دكتر دينيس تصريح كرد: علاوه براين به عنوان يكي از پيامدهاي اين نظريه عدم قائل شدن روح براي انسان و نابودي وي هنگام مرگ است كه اظهار مي دارد هيچ رستاخيزي پس از مرگ وجود ندارد. مسيحيان توصيف انجيلي درباره آفرينش آدم را كه بايد به نحوي استعاره اي و نه لفظي تفسير شود را تصديق مي كنند. مسيحيان نيز چون مسلمانان به نظريه تكامل داروين اعتقادي ندارند چرا كه اين نظريه با آموزه هاي كتب مقدس سازگاري ندارد.
نويسنده كتاب "وجدان و شناخت" گفت در پاسخ به اين پرسش كه زبان علم و دين متعلق به كداميك از نظامهاي فكري است گفت: زبان علمي قصد دارد رابطه علي و معلولي را ميان پديده هاي طبيعي توضيح دهد. در گذشته، دين نيز توضيحاتي درباره پديده هاي طبيعي ارائه مي كرد. براي مثال نيوتن تصور مي كرد كه خداوند سياره هاي منظومه شمسي را در مدار خود نگاه مي دارد، چرا كه هيچ توضيح ديگري به نظر امكان پذير نمي رسد. امروز علم به خوبي قوانين مربوط به نگهداري سياره ها در مدار خود را توضيح مي دهد. دين نيز بيشتر به جستجوي انسان براي دست يافتن به معنا مي پردازد. معناي زندگي، معناي جهان، معناي رنج و مرگ، معناي وجود هر فرد و غيره در ميان جستجوي معنايي بشر جاي مي گيرد.
وي يادآور شد: دانستن قوانين علي و معلولي پديده هاي طبيعي چون مرگ الزاماً توضيح معناي مرگ محسوب نمي شود. دانشمندان اظهار مي دارند تمام مواردي كه بايد مورد درك و تفهيم قرار گيرد به صورت طبيعي به واسطه علم توضيح داده مي شود، اما بسياري از مردم با اين عبارت راضي نمي شوند. دين معنا را در خدا مي بينيد و به اين ترتيب دين و علم هر دو سعي مي كنند جهاني كه در آن زندگي مي كنيم، ماهيت بشر و سرنوشت را درك كنند، اما هردو مقوله آن را از ديدگاه مختلفي انجام مي دهند.
اين استاد و محقق پرتغالي در رابطه با نقش تجارب عرصه علم و دين در رابطه ميان اين دو عرصه تأكيد كرد : اين پرسش هنگامي بهترين پاسخ را دريافت مي كند كه ما دانشمندي را در نظر بگيريم كه به خداوند ايمان دارد. ممكن است اين فرد در آزمايشگاه كار كند و آزمايشهاي جالبي درباره خاستگاه زندگي انجام دهد كه در راستاي كسب تجارب ، وي را ياري نمايد. اين دانشمند ياد مي گيرد كه چگونه پديده هاي علمي، اين امر را امكان پذير مي سازند كه زندگي به وجود آمده و گسترش يافته است. اين امر يك تجربه علمي محسوب مي شود. اكنون هنگامي كه اين دانمشند در نقش پدر يا مادر قرار مي گيرد، يا هنگامي كه يكي از اعضاي خانواده خود را در اثر مرگ از دست مي دهد ، با تجربه هاي مختلفي رو به رو مي شود.
وي افزود: هر آنچه را كه اين دانشمند در آزمايشگاه تجربه كرده است با آنچه كه در زمينه زندگي و مرگ عزيزان خود تجربه كرده ارتباط اندكي دارد، اما در آن هنگام ممكن است ايمان ژرف تري به خداوند پيدا كرده و معناي عميق تر زندگي و مرگ را درك كند. بنابراين ما به نوعي مي توانيم بگوئيم كه تجارب علمي و ديني يكديگر را كامل مي كنند.
مدير گروه فلسفه دانشگاه كاتوليك پرتغال در رابطه با نياز جهان امروز به گفتگوي ميان علم و دين گفت: در حقيقت چنين گفتگويي ضروري است. تاكنون بسياري از دانشمندان درباره دين چيزي نمي دانستند يا دست كم اطلاع اندكي در رابطه با دين داشتند و از سوي ديگر نيز بسياري از دينداران و حتي متأله ها درباره علم چيزي نمي دانسته يا اطلاع اندكي درباره آن داشتند. برخي از دانشمندان ديدگاه هاي تحريف شده اي درباره دين دارند.
آلفردو دينيس تأكيد كرد كه بر اين اساس گفتگوي بين علم و دين ضروري است، چرا كه مؤمنان بايد با پيشرفتهاي علمي در تماس باشند و دانشمندان نيز بايد با ديدگاه ها و تفاسير به روز درباره برخي از ابعاد مختلف اعتقادات ديني در ارتباط باشند.
وي در خصوص ارزيابي از وضعيت فعلي گفتگوي علم و دين در مقايسه با تعارض اين دو عرصه تصريح كرد: امروزه تضادهاي آشكاري ميان علم و دين وجود ندارد. بحث كنوني آمريكا درباره آفرينش و طراحي هوشمند، به برخي از گروهاي بنيادگراي مسيحي محدود شده و در جهان اسلام نيز چنين تعارضي وجود ندارد.
وي يادآور شد: به طور قطع مباحث بيشتري درباره گفتگوي بين علم و دين در جريان است. هر ساله بسياري از همايشها در سراسر دنيا به منظور پيشبرد اين گفتگوها تشكيل مي شود تا اينكه صرفا به تعارضات توجه كنند. همچنين سالانه كتابهاي بسياري با محوريت حمايت از گفتگوي علم و دين منتشر مي شود.