خبرگزاری مهر- گروه استانها، میترا بهرامی: وقتی در غروب روز سوم خردادماه امسال ملیحه حکمت، همسر خلبان شهید سرلشگر عباس بابایی به همسر شهیدش پیوست، حکمت ملیح خداوند میان این عاشق و معشوق، وصال پس از ۳۰ سال را رقم زد و او را با عباس همپرواز کرد و چون بانو در جوار مزار همسر شهیدش در خاک قزوین آرام گرفت، خاک مایه وصال با خلبان آسمان ایران شد.
این روزها خانواده شهید سرلشگر خلبان عباس بابایی دوباره خبرساز شده و شوق پرواز در هوای خانهشان موج افکنده است.
شهاب حسینی، بازیگر محبوب جوانان و خانوادههای ایرانی که بیش از چند روز از برگزیده شدن وی در جشنواره کن نمیگذرد، همان بازیگری بود که نقش شهید بزرگ خاندان بابایی را ایفا کرد و در سریال شوق پرواز، در نقش عباس ظاهر شد.
صدیقه حکمت، همسر شهید بابایی که آشنایان، ملیحه میخوانندش، از آن زمان که بازی شهاب حسینی را در فیلم دلشکسته دیده بود، علاقهمند شده بود به اینکه نقش عباسش را شهاب حسینی بازی کند و او که آن زمان تازه با دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر قصد بازی در سریالهای تلویزیونی را نداشت، پس از اطلاع از خواسته ملیحه حکمت پا بر تصمیم پیشین خود گذاشت و خود را برای ایفای نقش سرلشگر شهید قزوینی آماده کرد.
ملیحه، بانوی خانه شهید بابایی که تنها ۱۲ سال در کنار همسرش زندگی کرد و به گفته خودش شهریورماه سال ۶۶ در زمان شهادت عباس فقط ۲۸ سال سن داشت، به حق برای تولید و پخش سریال زندگی همسر شهیدش کوشید؛ از سال ۷۴ تا ۹۰.
همین دو سال پیش بود که مادر شهید بابایی درگذشت و ملیحه خانم در مراسم باشکوه تشییع و تدفینش با حضور مسئولان رده بالای کشوری سخنرانی کرد. حالا قلم سرنوشت بر سریال زندگی خانواده شهید بابایی چنان چرخیده است که ملیحه خانم پس از ۳۰ سال فراق و ایثار، به وصال معشوقش برسد؛ دقیقا در روزهایی که شهاب حسینی جایزه بینالمللی بازیگری دریافت کرد؛ همان کسی که چند سال پیش جایزهاش را به همسر شهید بابایی تقدیم کرده و خود را مدیون شهدایی چون سرلشگر عباس بابایی خوانده بود.
عیادت رهبر انقلاب از همسر خلبان بابایی آسمان ایران
ملیحه حکمت مدتها بیمار بود و در چند ماه اخیر درد و رنج زیادی را بر اثر بیماری کبدی تحمل کرد، وی مدتی دربیمارستان نمازی شیراز بستری بود و در مدت بستری در بیمارستان تهران هم رهبر معظم انقلاب به عیادت وی رفتند.
مقام معظم رهبری در آن دیدار که حدود سه هفته پیش صورت گرفت، علاوه بر جویا شدن حال وی و اطلاع از روند درمان این الگوی صبر و فداکاری، سلامت وی را از خداوند متعال مسئلت کردند؛ سلامت بانویی که صبر زینبی داشت و ولایت زهرایی؛ او که نه تنها تولید و پخش سریال شوق پرواز را پیگیری میکرد؛ بلکه در مدت عضویت در دوره ۶ ساله شورای اسلامی شهر قزوین برای راهاندازی فرهنگ سرای نشر آثار امام خمینی(ره) تلاش کرد تا در سال ۹۰ کلنگ احداث آن را به زمین زد.
پس از آنکه رنج و بیماری، شهد وصال در کام بانوی خانه شهید بابایی ریخت، پریچهر قنبری، همسر شهاب حسینی هم دست به قلم برد و گوشهای از آنچه در دل داشت، به تحریر درآورد.
پیام تسلیت رئیس جمهور
در سوگ از دست دادن چنین بانوی فداکاری حجتالاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور ایران هم پیام تسلیتی صادر کرد که درآن آمده است: «.. آن بانوی مادر مؤمنه در دوران دفاع مقدس نقشی مؤثر در رشادتهای همسر دلاورش ایفا کرد و الگویی ماندگار ازایستادگی بر جای گذاشت. پس از شهادت همسر نیز با صبوری و اخلاص و حکمت، در دفاع از آرمانهای شهدا و ترویج ارزشهای انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکرد...»
ملیحه متولد =۱۳۳۷ بود و اوایل خرداد ۹۵ هم پس از ۵۸ سال از این دنیا دل کند. دختر دایی شهید عباس بابایی بود و هر دو در خانه و خانوادهای متدین تولد و رشد یافته بودند؛ همان خانهای در خیابان سعدی که از قدیم عاشورایی و حسینی بود و مجالس تعزیه شب های ماه محرم در آن برگزار میشد.
حاج ابوالفضل ثقفی، مداح و پیرغلام ۷۷ ساله اهل بیت(ع) تعریف میکند که «سالهای پیش از انقلاب که خواندن تعزیه نوعی مبارزه و تبلیغ محسوب میشد، شبی در منزل پدری شهید عباس بابایی، پدر عباس نقش امام حسین(ع) را خواند، من حضرت ابوالفضل(ع) را و خود عباس هم که آن زمان خیلی کوچک بود، نقش حضرت سکینه(س) را.»
بیشک همین آموزههای حسینی و عاشورایی بود که این خانواده را چنین صبور و مقاوم بارآورد و چون فولاد آبدیده ساخت؛ از مادر عباس که امالبنین وار در سوگ فرزندش صبر کرد تا ملیحه خانم که صبوری و فداکاری زینبیاش اسوه و شهره خاص و عام بود.
سال ۵۴ ازدواج کرده بودند و ثمره زندگیشان شده بود سه فرزند به نامهای سلما، حسین و محمد. این خانواده سختیهای زیادی را به خود دید و بر آن صبر کرد. سلما فرزند اول ملیحه و عباس بود. او ازدواج کرد و همسرش نیز همنام پدر سلما بود؛ «عباس داوری» که با داشتن یک فرزند از سلما، همزمان با عید غدیر خم سال ۸۴ طی مأموریتی در زاهدان به دست اشراری که او را گروگان گرفته بودند، به شهادت رسید.
ملیحه حکمت، بانوی صبور خانواده که سالها فراق را تحمل کرده بود، بار دیگر داغ بر دل خود دید و با شنیدن خبر شهادت دامادش چنان گریست که یکی از دندانهایش خود به خود افتاد؛ اما بعدها که سلما دوباره با مرد مناسبی ازدواج کرد، دل مادر باز هم آرام گرفت.
ملیحه حکمت در دوران زندگی با عباس هم به دلیل اعزام به مأموریتهای مختلف دوران دفاع مقدس، زیاد او را نمیدید و عباس زیاد در کنار وی نبود؛ اما نامههایی چنان عاشقانه و زیبا از او دریافت میکرد که حکم آب را داشت بر آتش فراق؛ نامههایی که خیلیها آن را سال ۸۹ برای نخستین بار، در نمایشگاه آثار و دست نوشتههای شهدا در کاخموزه چهلستون دیدند.
وقتی هم بنا بود با هم به زیارت خانه خدا بروند، عباس نرفت. ملیحه را راهی کرد و خودش در عملیات هوایی در اوج آسمانها به شهادت رسید.
ملیحه خانم میگفت: «وقتی عباس به شهادت رسید، من در سفر حج بودم. امام گفته بود صبر کنید تا همسرش برگردد و بعد پیکرش را به خاک بسپارید. عباس مرا گول زد... او مرا به زیارت خانه خدا فرستاد و خودش رفت پیش خدا...»
حالا دیگر پس از ۳۰ سال، وصال میان این عاشق و معشوق رقم خورده و قلم سرنوشت چنان بر صفحه زندگی چرخیده است که بانو در جوار مزار همسر شهیدش در خاک آرام بگیرد.
چه خوش باشد که بعد از انتظاری/ به امیدی رسد امیدواری
وزآن بهتر وز آن خوشتر نباشد/ دمی که میرسد یاری به یاری