به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «زیر پوست قصه ها» نوشته سعید عقیقی امروز شنبه هشتم خرداد ماه با حضور جمع زیادی از مسئولان، سینماگران و فیلمسازان از جمله رضا میرکریمی، سیدمحمد بهشتی، نرگس آبیار، محمدحسین قاسمی، فرشته طائرپور، سیروس الوند، رضا فیاضی، هارون یشایایی، علیرضا شجاع نوری، جهانبخش نورایی و... در خانه سینما برگزار شد.
همایون امامی نویسنده و مستندساز در این مراسم رونمایی عنوان کرد: سال ها پیش که برای دیدن یکی از فیلم های رخشان بنی اعتماد به دفترش رفتم مشیری فیلمبردار فیلم که دوست من هم بود در گاوصندوق را باز کرد یک نوار وی اچ اس درآورد و فیلم را به نمایش گذاشت. این برای من جالب بود که بنی اعتماد در عرصه هایی حرکت می کند که اگر در آن بی احتیاطی صورت بگیرد هزار و یک گمان و اما و اگر دربر خواهد داشت و از طرفی خوشحال بودم که او هیچگاه از خطر کردن نترسیده است و همواره سعی کرده شاهدی بر واقعیت های جامعه باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره مولفه های فیلم های رخشان بنی اعتماد تصریح کرد: اساسی ترین مولفه های فیلم های بنی اعتماد اعم از داستانی یا مستند، واقعیت نگری اجتماعی او است. او همیشه نگاهی حساس و جزئی داشته است که با هدف نمایش رخدادها و واقعیت های اجتماعی و سیاسی صورت می گیرد. بنی اعتماد با نوعی آسیب شناسی وارد کار می شود. به طور مثال فیلم «زیر پوست شهر» یکی از فیلم های او با این نگاه آسیب شناسانه است. اثر «این فیلم ها رو به کی نشون میدین؟» نیز نگاهی آسیب شناسانه دارد و فیلم های دیگر او یک رخداد اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار می دهند.
نگاه بنی اعتماد خنثی نیست و از تحلیل اجتماعی برخاسته است
امامی با اشاره به نگاه رخشان بنی اعتماد اظهار کرد: من بیشتر فیلم های بنی اعتماد را دیده ام. او در فیلم هایش مثل یک شاهد ساده حرکت می کند. نگاه او خنثی نیست و از تحلیل اجتماعی برخاسته است که چنین رویکردی فقط از یک مستندساز بر می آید.
این محقق با اشاره به یکی از جلسات نقد و بررسی فیلم «زیر پوست شهر» عنوان کرد: ما جلسه ای داشتیم که در آن درباره فیلم «زیر پوست شهر» صحبت می کردیم و خانم بنی اعتماد در این جلسه مشکلی را بیان کرد که اگر چه حرف تازه ای نبود اما من تکان خوردم. او در این جلسه بیان کرد که در هر نقطه ای از تهران ظرف ۱۰ دقیقه می توان هر نوع مواد مخدری را پیدا کرد. این بحث او برای من تکان دهنده بود اگر چه که سال ها با این واقعیت زندگی کرده بودم. بنی اعتماد به عنوان وجدان آگاه و بیدار زمانه خودش همواره برای من قابل اطمینان است.
در ادامه این جلسه صادق زیباکلام دعوت شد تا از منظر جامعه شناسی به سینمای رخشان بنی اعتماد بپردازد.
وی در ابتدا با شوخی سوال کرد آیا می تواند درباره ریاست مجلس و برجام صحبت کرد و بعد عنوان کرد من نیامده ام که درباره سینمای رخشان بنی اعتماد صحبت کردم اگر چه که این مبحث، موضوع کتابی است که باید نقد کنم.
اختراع ژانر سیاه نمایی
زیباکلام در ابتدا با بیان دو نکته عنوان کرد: من سینمای ایران را به سه دسته تقسیم می کنم؛ دسته اول سینما و هنر حکومتی است که سمبل آن افرادی همچون حاتمی کیا، ده نمکی و زنده یاد فرج الله سلحشور هستند. دسته دوم گروه گیشه است که برایش فروش اهمیت دارد. اقلیت سومی هم هستند که سینمای آنها هنر برای هنر است و من سینمای رخشان بنی اعتماد را در این گروه قرار می دهم.
وی ادامه داد: تکلیف ما با هنر حکومتی مشخص است. هنر حکومتی در هیچ جامعه ای نتوانسته است چیزی برای ارائه داشته باشد و کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست. در کشورهایی مثل شوروی نتوانسته موفق باشد بنابراین در ایران هم نمی تواند اما چیزی که برای من تعجب آور است این است که اگر گیشه و فروش ملاک موفقیت یک فیلم است پس چرا این ملاک را برای بعضی از فیلم هایی که فروش دارند مثبت می دانیم و برای بعضی از فیلم های پرفروش مثل «چرا صمد به مدرسه می رود» امری منفی می دانیم. به طور مثال زمانی که فیلم ده نمکی می فروشد استقبال کرده و آن را مثبت ارزیابی می کنیم.
زیباکلام در ادامه بیان کرد: من دسته سوم را با الهام از تفاسیر و تعابیری که اصولگرایان نسبت به سینمای خانم بنی اعتماد و اثر فرهادی و همچنین اتفاقات کن بیان کرده اند ژانر سیاه نما می نامم که البته اختراع خودم است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به کتاب «زیر پوست قصه ها» خطاب به سعید عقیقی نویسنده کتاب اظهار کرد: من معلم سختگیری نیستم اما مجبورم به این کتاب به راحتی نمره ندهم چرا که در خواندن آن مشکل داشتم. این کتاب برای من سخت بود و متوجه نمی شدم که نویسنده چه می خواهد بیان کند.
واقعیت از دید چه کسی بیان می شود
این مدرس دانشگاه با اشاره به کتاب «زیر پوست قصه ها» تصریح کرد: سعید عقیقی خواسته است در این کتاب به واقعیت بپردازد و اینکه واقعیت از کجا سرچشمه می گیرد. او در کتاب بیان کرده است که مفهوم واقعیت در فرهنگ ایرانی مفهومی پیچیده و چند وجهی است. وی در فصل اول کتاب درباره واقعیت به عنوان سند سخن گفته است و مشکل من با این فصل از کتاب با تعریف عقیقی از واقعیت است. باید دید واقعیت را از نگاه چه کسی بیان می کنیم. آنچه که عقیقی به عنوان واقعیت به آن استناد می کند از دید چه کسی بیان می شود. من به عنوان کسی که کارم با حوزه علوم سیاسی مرتبط است این سوال را می پرسم که واقعیت، ثروت و خوشبختی از نگاه چه کسی مطرح می شود. از نظر سعید عقیقی واقعیت آن چیزی است که راوی برای ما روایت می کند و من با این رویکرد مشکل دارم. راوی برای ما ایرانی ها می تواند ادوارد براون باشد که معتقد است «خداوند بهتر از ایرانی ها خلق نکرده است» و می تواند فرد دیگری باشد که معتقد است بدتر از ایرانی ها کسی را ندیده است.
زیباکلام با اشاره به فصل های بعدی این کتاب عنوان کرد: عقیقی در فصل های بعدی واقعیت را به عنوان تم داستان، میزانسن، یک عصر تاریخی، واقعیت پنهان و... بررسی می کند. عقیقی در بخشی از کتاب معتقد است رخشان بنی اعتماد چه بپذیرد و چه نپذیرد از تحولات جامعه در سینمای خود تاثیر گرفته است.
وی اضافه کرد: من انتظار داشتم این کتاب نتیجه گیری مفصل تری داشته باشد با این حال تنها به یک دلیل توصیه می کنم که این کتاب را تهیه کنید و آن گفتگوی طولانی و زیبای سعید عقیقی با رخشان بنی اعتماد است که ضمیمه پایانی کتاب شده است.
زیبا کلام در پایان سخنان خود دوباره بر ژانر سیاه نمایی تاکید کرد و گفت: ژانر سیاه نمایی جدیدا در ایران اختراع شده است و من فکر می کنم آنچه که از سینمای ایران به عنوان باقیات صالحات باقی می ماند سینمای حکومتی نیست بلکه همین ژانر سیاه نمایی است که خانم بنی اعتماد علمدار آن است.
بعد از سخنان زیبا کلام کامران ملکی که هدایت این جلسه را بر عهده داشت در خبری اعلام کرد که قرار است خانه سینما به زودی سمیناری را با عنوان سیاه نمایی و سینما برگزار و این مبحث را تحلیل کند.