خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: كلمه بعثت به معناي "برانگيخته شدن" بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انساني از سوي خداوند متعال براي هدايت ديگران است. بعثت پيامبر(ص) يا برانگيخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترين فراز از تاريخ اسلام است كه به عنوان حادثه اي بس بزرگ و عظيم نقش مهم و تأثيرگذاري در سرنوشت انسانها داشته است .

به گزارش خبرگزاري مهر، بعثت پيامبر اسلام (ص)، حادثه ‌اي بس بزرگ در سرنوشت هدايت بشري بوده و عظمت اين امر عاملي بود كه خداوند متعال به عنوان مقدمه اين امر بزرگ، تربيت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ايشان را براي آينده دشواري كه در پيش رو داشتند، آماده سازد.

در پي همين تربيت الهي بود كه پيامبر (ص) در سالهاي قبل از بعثت نيز حالات فوق العاده معنوي و مشاهدات روحاني داشته و در نتيجه ايشان تمام اين دوران را با پاكي و طهارت و معنويت سپري كرده ‌اند. حضرت علي (ع) مي‌ فرمايند: "خداوند بزرگترين فرشته خود را از خردسالي پيامبر، همدم و همراه ايشان ساخت. اين فرشته در تمام لحظات شبانه روز با آن حضرت همراه بود و او را به راههاي بزرگواري و اخلاق پسنديده و شايسته رهبري مي‌كرد."

پيامبر به دليل همين حالات معنوي و طهارت روحي، ناگزير از وضع نابسامان مردم و از جهل و فسادي كه بر جامعه آن روز و به ويژه در شهر مكه حاكم بود، رنج مي ‌بردند.

همچنين به منظور تفكر و عبادت در مكاني خلوت، مدتي محدود در سال را از آنها كناره مي‌گرفتند و به كوه حرا مي‌ رفتند. اين كناره‌ گيري براي حنفا و برخي يكتاپرستان قبل از پيامبر نيز وجود داشته است. مي گويند عبدالمطلب، جد بزرگوار پيامبر (ص) پايه ‌گذار اين رسم بوده است. او به هنگام ماه رمضان براي خلوت و عبادت به كوه مي‌ رفت و مستمنداني را كه از آنجا مي‌ گذشتند، اطعام مي‌نمود.

در واقع مي ‌توان گفت كه اين خلوت‌ گزيني، زمينه ‌اي براي تقويت هرچه بيشتر حيات روحاني رسول اكرم (ص) و مقدمه ‌اي براي بعثت و نزول وحي به آن حضرت بوده است.

در دوران اين خلوت ‌گزيني‌ها نيز چون ساير مراحل مختلف زندگي رسول اكرم (ص)، حضرت علي (ع) كه پرورش يافته در خانه پيامبر و دامان ايشان است، آن حضرت را همراهي مي كرد و گاهي اوقات براي ايشان آذوقه مي‌برد.

پس از سپري شدن ايام عبادت، پيامبر به مكه برگشته و پيش از اينكه به خانه خويش بازگردند، خانه خدا را طواف مي‌نمودند.

اين حالات همچنان ادامه يافت تا اينكه سن آن حضرت به چهل سالگي رسيد و خداوند كه دل ايشان را برترين و مطيع‌ ترين و خاضع و خاشع ‌ترين دلها در برابر خويش يافت، ايشان را مبعوث كرد و به پيامبري گرامي داشت، تا به وسيله قرآني كه آن را روشن و استوار گردانيده، بندگانش را از پرستش بر بتان خارج ساخته و به پرستش خويش هدايت كند.

نزول اولين وحي

بعثت پيامبر (ص) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجديد بناي كعبه، اتفاق افتاد و پيامبر اكرم  در اين هنگام چهل سال داشتند.

پيامبر طبق رسم خويش چند روزي بود كه براي عبادت و تفكر به غار حرا آمده بودند. روز بيست و هفتم ماه رجب بود كه جبرئيل (يكي از چهار فرشته مقرب الهي و مأمور ابلاغ وحي از جانب پروردگار به پيامبران) به سوي ايشان نازل شد. او بازوي پيامبر را گرفت و تكان داد و گفت: اي محمد بخوان. پيامبر فرمود: چه بخوانم؟ جبرئيل آيات آغازين سوره علق را از جانب خداوند نازل كرد.

همراه اولين نزول وحي و در لحظه بعثت، حوادثي بزرگ اتفاق افتاد كه از آن جمله مي ‌توان به شنيده شدن صداي ناله ‌اي اشاره كرد. حضرت علي (ع) در اين باره مي‌گويد: "صداي ناله شيطان را در هنگام نزول اولين وحي به آن حضرت شنيدم. عرضه داشتم: "يا رسول الله اين ناله چيست؟" فرمود: "اين شيطان است كه از اطاعت شدن مأيوس و نااميد شده و چنين به ناله در آمده است." سپس رسول اكرم (ص) اضافه فرمود: "تو مي‌ شنوي آنچه را من مي‌شنوم و مي‌ بيني آنچه را كه من مي‌ بينم الا اينكه تو مقام نبوت نداري و فقط وزير و كمك كار من هستي و از راه خير جدا نمي‌شوي."

حضرت علي (ع) در مواقع مختلف از جمله در دوران خلوت ‌گزيني‌هاي پيامبر (ص) همراه حضرت بود، اين سخن امام علي  در نهج البلاغه نيز به طور خاصي بيان مي ‌دارد كه ايشان در لحظه نزول اولين وحي، در كنار پيامبر حضور داشته ‌اند. البته مطالعات تاريخي بيانگر آن است كه تنها شخصي كه در آن لحظات پيامبر را همراهي نموده، امام علي (ع) بود و احدي جز ايشان، ادعاي همراهي رسول اكرم در آن لحظات را ننموده است. جبرئيل پس از انجام وظيفه خود و ابلاغ آيات الهي، بار ديگر به آسمان بازگشت.

پيامبر (ص) پس از نزول اولين وحي

قبل از بعثت، به پيامبر (ص) الهاماتي مي‌ شد و ايشان حالات فوق العاده ‌اي داشتند. اما كيفيت نزول اولين وحي بر پيامبر و موضوع آن، به ‌طور كلي با الهامات قبل از بعثت ايشان متفاوت بود. اين امر سبب شد تا حالات روحي پيامبر و در نتيجه حالات جسماني ايشان تغيير نمايد.

پس از اين پيامبر (ص) از كوه پايين آمدند و به سمت مكه و خانه خويش عازم شدند. هنگاميكه به خانه رسيدند ماجراي بعثت خويش را براي همسر گراميشان حضرت خديجه (س) بازگو كردند. حضرت خديجه نيز كه در سالهاي همسري با پيامبر آثار بزرگي و پيامبري در ايشان را ديده بود، گفت: "به خدا دير زماني است كه من در انتظار چنين روزي به سر برده ‌ام و اميدوار بودم كه روزي تو رهبر خلق و پيغمبر اين مردم شوي."