به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا میرعلینقی پژوهشگر موسیقی در ابتدای مراسم رونمایی از «گنجینه هنر موسیقی ایران» که بعدازظهر شنبه بیست و دوم خرداد ماه برگزار شد، بیان کرد: این مجموعه نزدیک به ۳۷ سال پیش برای اولین بار منتشر شد و انتشار آن به شکلی بود که در آن سالها شیوه تولید و ضبط صفحات موسیقی در حال منسوخ شدن بود و حالا شاهد بازتولید آن بعد از ۳۷ سال هستیم که این موضوع میتواند اقدام قابل توجهی در عرصه تولیدات موسیقی ایران باشد.
وی ادامه داد: این آثار موسیقایی یادآور دوره خاصی از موسیقی کشور ماست که در آن تکنوازی خلاق و نوع آفرینش موسیقی بیشتر به فضای زیستی بازمیگشت و اتفاقاً در آن شرایط بود که نسبت به این فضای زیستی، اجازه خلاقیت هم به هنرمند داده می شد. به هر حال این اثر موسیقایی از لحاظ ظاهری و کیفیت، یکی از بهترینهای حوزه نشر موسیقی ۳۰ سال اخیر است که انتشار آن را باید به فال نیک گرفت.
در این آلبوم از فرم ردیف نوازی خبری نیست
فریدون شهبازیان آهنگساز و هنرمند پیشکسوت موسیقی ایران نیز در این مراسم گفت: از من خواسته شده در مورد مجموعه جدیدی که یکی از گنجینههای موسیقی سالهای دور مرکز موسیقی بتهوون بوده و با همت برادران چمنآرا در دهه ۵۰ فراهم آمده و در حال حاضر توسط موسسه فرهنگی هنری «آوا خورشید» بازنشر شده، صحبت کنم. در مطالب این آلبوم، دوست خوبم میرعلینقی نکات لازم را دقیق و محققانه اشاره کرد که از نظر من نیاز به تکرار آنها نیست. پس به من اجازه بدهید در مورد جلوه دیگر موسیقی اصیل و به قول میرعلینقی، موسیقی کلاسیک شهری و نه موسیقی سنتی که با آن واژه موافق نیستم، صحبت کنم.
وی افزود: در این آلبومها تنی از بهترین تکنوازان، بداههنوازان و استادانی چون جلیل شهناز، همایون خرم و امیرناصر افتتاح هنرنمایی کردهاند؛ کسانی که در سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ در برنامههای «گلها» به خصوص برنامه «گلهای تازه» و «گلچین هفته» به عنوان تهیهکننده در کنارشان بودم البته به جز ۱۲ اثری که روی ۱۲ آواز موسیقی اصیل ایرانی با خلاقیت و اجرای بسیار زیبا، ساخته و پرداخته شده است. در ابتدا شکل ظاهری آلبوم که با بهترین صفحهبندی و رنگآمیزی و طراحی فوقالعاده زیبا، بهترین چاپ و نکات لازم و مطالب دقیق و محققانه با دو زبان فراهم آمده، جلب نظر میکند به ویژه شکل ارایه این ۱۲ سیدی که با شیوه نو و رنگآمیزی چشمنواز در آلبوم جای گرفتهاند. در این آثار و قطعات از فرم ردیفنوازی خبری نیست. از طراحی کلاسیک گوشههای آوازهای مختلف استفاده نشده و لحنی کاملاً آزاد و آهنگسازی شده در گردش نغمهها به گوش میرسد که این روزها موسیقی اصیل سرزمین ما به شدت به آن نیازمند بوده و مورد توجه بسیاری از اهل موسیقی و مردم اصیل سرزمین ما قرار گرفته است.
انتقاد از برخی بزرگان در بی توجهی به جغرافیای موسیقی
وی تصریح کرد: خلاقیت در اجرای ضربیهای دلنشین و بیانی نو در کوک ساز جدید شهناز، نغمهپردازی و سوال و جواب سازی همایون خرم و ریتمنوازی امیرناصر افتتاح در توالی و نگه داشتن تمپوی قطعات از جذابیتهای فوقالعاده این مجموعه است. اما برای پرداختن به وجوه دیگر موسیقی اصیل ایران، میخواهم توجه شما را به نکتهای جلب کنم که همه موسیقیدانان، محققان و پژوهشگران از آن غفلت کردهاند. «موقعیت موسیقی» که دلمشغولی همه ماست و «موسیقی در موقعیت» که نمونه بارز آن همین مجموعهای است که باز نشر شده؛ موقعیتی که در سالهای اخیر نادیده گرفته شده و تمام حوصله بزرگان موسیقی، صرف تاریخ موسیقی شده و از جغرافیای موسیقی غافل شده است.
شهبازیان بیان کرد: آیا ما در راه حفظ، اصالت و والایی موسیقی و ارجمندیها گام برمیداریم یا روز به روز به خاطر سرگرم نگه داشتن مردم، از اصالتهای موسیقی میکاهیم؟ مردم اگر میدانستند آنچه گوش میکنند، دارای چه کیفیت و چه سابقهای است، باکی نبود ولی چون فرهنگ موسیقی چندان گسترده نیست، تشخیص خوب من برایمان دشوار شده است. این موسیقی به جای تقویت فرهنگی و تهذیب اخلاقی اگر ادامه پیدا کند موجب ویرانی اخلاقی خواهد شد. باید بگویم در سالهای دور انواع مختلف موسیقی با هم تداخل نیافته بود و موسیقی بازاری جای خودش را داشت و موسیقی هنری ممتاز مثل این آلبوم نیز جایگاه خودش را داشت.
ملغمه ای که با عنوان موسیقی به خورد مردم داده می شود
این آهنگساز پیشکسوت موسیقی کشورمان تصریح کرد: امروز ملغمهای از انواع موسیقی به همراه موسیقی کلاسیک غربی و الکترونیک، به خورد مردم داده میشود و هیچ مرجع و نهاد با صلاحیتی نیست که بتواند از این تداخل حتی به قیمت خود موسیقی و نه باروری و اعتلای آن جلوگیری کند، که این مهم فقط به عهده خود موسیقیدانان است و بس. حالا منظور ما کدام موسیقیدان است؟ موسیقیدان اجتماعی کسی است که رشته روابط عمیق اجتماعی را میبیند و خطوط اساسی سیر اجتماعی را تعقیب میکند. موسیقیدانی که با یک روابط اجتماعی کاری نداشته باشد، چون رابطه عمیقی با پیرامونش ندارد، دیر یا زود متوقف میشود و به پوچی میگراید.
وی متذکر شد: هنرمند ذاتاً مترقی است و در برابر پدیدههای حاد جامعه خود نمیتواند سکوت کند. هنرمندی از این دست، مانند یک پهلوان یونانی است که تا زمانی که در زمین استوار مادری خویش ایستاده بود، کسی نتوانست پشتش را به خاک آورد اما همینطور ریشهاش از زمین انسانی کنده شد، روز نابودیاش فرا رسید. بنابراین موسیقیدان آگاه، پیوند خود را همیشه با جامعه حفظ میکند و اگر روزی از آن دور شود، دیگر قدرتمند نخواهد بود. پس هرگز نباید گمان ببریم که کار آهنگسازی، خوانندگی و نوازندگی کاری آسان است یا کاری است که بتوان مانند کار اداری و آسودگی از تهیه نیازمندیهای روزانه به آن توجه کرد و یا در جایی گرم و نرم نشست و آن را پایان داد.
شهبازیان در بخش دیگری از صحبتهای خود توضیح داد: در این کار روان انسان در برابر شکلهای هستی و اجتماعی قرار میگیرد و میکوشد آنچه از نظر مردمان پنهان است، کشف کند. او در کوره رنج میگدازد و میسوزد و حاصل این گداختن و سوختن، نواهایی است که هر چند با ظرافت و زیبایی به هم پیوند یافته است، ولی رنج و درد انسان را تجلی میسازد. این اشتباه بزرگی است که تصور میکنیم موسیقی اصیل و ارزشمند بدون گذشتن از این آتش سوزان رنج انسانی، ساخته و پرداخته میشود. درست است که همه مردم درباره اهمیت موسیقی، اتفاق نظر ندارند اما به نظر من و خیلیها هنرمند بودن و به ویژه موسیقیدان بودن، پیشهای عمیق و خطرناکی است و به کار مردم عادی نمیآید.
اسم گذاری برای گوشه های مختلف موسیقی مشکلی را حل نمی کند
وی ادامه داد: مبحث از این نظر که به کار خیلی از مردمان عادی نمیآید، خطرناک است. موسیقیدان باید فرهنگ و هنر کشورش را پاسداری کند و با عشقی سرشار، مردم و زندگانی را دوست بدارد و در کمال و پیشرفت کشور خود بکوشد. ملغمهای که این روزها به خورد مردم داده میشود، دو وجه قالب دارد؛ موسیقی اصیل ایرانی یا همان موسیقی سنتی و موسیقی ویژه جوانان یا همان موسیقی پاپ، البته به موسیقی ملی و ارکسترال، موسیقی نواحی، موسیقی کلاسیک شهری و نیز این آلبوم نمیپردازم که تعدادشان اندک است و تقریباً جایگاه خودشان را دارند در موسیقی اصیل ایران، ردیف کردن گوشههای مختلف اسمگذاری برای آنها و اینکه حتماً فلان گوشه بعد از فلان گوشه نواخته شود، مشکلی را حل نمیکند. بنابراین برای حل این مشکلات و برای داشتن موسیقی اصیل ایرانی، بالنده و فراگیر، با عرفان بازی و آکروبات بازی ادبی و قطار کردن حرفهای ابنسینا، فارابی و مراغی، کاری از پیش نمیرود.
این آهنگساز پیشکسوت موسیقی کشورمان توضیح داد: و برای داشتن موسیقی جوانان نیز با تقلید از موسیقی های وارداتی، گام ها و ریتم های ترکیبی به اصطلاح شش هشتم، ملودیهای تکراری و دستکاری شده، تنظیمهای آبکی و بیهویت اتفاقی نمیافتد، پس چه باید کرد؟ حقیقت امر این است که نباید همه چیز را به امان خدا سپرد. بودجه و امکاناتی که باید صرف تحقیق و پژوهش شود، متأسفانه صرف جشنوارهها میشود و کسانی که در موسیقی دستی در آتش دارند، باید به خیال خودشان آهنگساز باشند، نهایتاً به کار و کاسبی خودشان میپردازند و اگر ژورنالیسم به خیال خودشان تئوریسین باشد به قصد خودنمایی در موسیقی، پرت و پلا مینویسند. آنها میگویند مردم موسیقی اصیل ایرانی را پس میزنند و عنوان میکنند که ملالآور است. چرا؟ چون تکرار است.
موسیقی کاباره ای تا سر حد مسمومیت مصرف می شود
شهبازیان افزود: مگر هر چیزی که مکرر شد، ملالآور است. دیوان حافظ همه عمر با ماست که یک کلمه از شعرش نیز تغییر نمیکند. اما ما شعرش را مکرر و مکرر میخوانیم و لذت میبریم. به هر ترتیب آنچه به عنوان موسیقی اصیل ایرانی به خورد مردم داده میشود، واقعی نیست. به نظرمان این موسیقی، موسیقیهای مندرآوردی است که مردم را ملول و خسته کرده است که در خانهها نیز وضع از این هم بدتر است و موسیقی وارداتی کابارهای تا سر حد مسمومیت مصرف میشود. متأسفانه ما به جای اینکه در خدمت هنر باشیم، هنر را به خدمت خود آوردیم.
این هنرمند پیشکسوت موسیقی در بخش پایانی صحبتهای خود با اشاره به روند فعالیتهای مدیریتی در عرصه موسیقی کشور توضیح داد: ایجاد مرکزی به نام «سازمان موسیقی کشور» لازم است تا بتوانند همه موسیقیدانان را پوشش دهد به شرط آنکه خود موسیقیدانان اداره آن را بر عهده داشته باشند. متأسفانه در حال حاضر کسانی که از آبشخور موسیقی آب مینوشند، تعدادشان چندین برابر هنرمندان موسیقی است که بیشتر از همه حقانیت دارند. به هر ترتیب تشکیل فرهنگستان موسیقی از واجبترین کارهاست. ما در این مرکز میتوانیم ملودیهای موسیقی سراسر ایران را جمعآوری کنیم، چارچوب ملودیک و ریتمیک آنها را حفظ کنیم و آنها را در ردیف موسیقی جای دهیم که این موضوع موجب توسعه ردیف موسیقی میشود و هم دستمایه آهنگسازان مطرح سرزمینمان خواهند بود و مطمئن باشید تنها در این صورت است که یک موسیقی واحد خواهیم داشت که همه کشورمان را در بر خواهد گرفت.
شهبازیان بیان کرد: کارهایی از جمله «گنجینه هنر موسیقی ایران» میتواند در این امر مهم و مؤثر باشد. در پایان نکتهای که لازم است را میگویم که امیدواری سالهای گذشته من است و همواره آرزو داشتم موسیقی به صورت ارزشمند با طراحی زیبا و فضایی جالب توجه و چشمگیر منتشر شود. متأسفانه مؤسسات کمی وجود دارند که آثار موسیقی را به چنین شکل شایستهای به بازار موسیقی عرضه میکنند که امیدوارم روز به روز بهتر و هنریتر ارایه شود.
می خواهیم موسیقی اصیل ایرانی را برای گوش مردم راحت کنیم
بابک چمنآرا مدیر مؤسسه فرهنگی هنری بتهوون نیز در این مراسم گفت: هدف این مجموعه نیز بر این نکته استوار بود که موسیقی اصیل ایرانی این بار راحتتر به گوش مردم برسد. به هر حال مردمی کردن موسیقی، یکی از اهداف عالی ما برای تولید و ضبط این آلبوم است که بسیار به آن توجه ویژهای داشتیم.
وی افزود: از نسل اول تولید مجموعه «گنجینه هنر موسیقی ایران» هیچکس در قید حیات نیست. البته باید به این نکته اشاره کنم که این مجموعه اولین بار توسط «ریل» طراحی شده ضمن اینکه نحوه انتشار آن هم به گونهای بوده که طراحان میخواستند آنها را در قالب صفحههای بزرگ که در آن دوران محصول گرانی بوده است به تولید انبوه برسانند که متأسفانه به دلیل اتفاقی که برای خانواده ما افتاد، هیچوقت به تولید انبوه نرسید. اما بعد از پیروزی انقلاب، تغییراتی در سیاستهای فرهنگی کشور اتفاق افتاد ضمن اینکه خانواده چمنآرا نیز به شدت دچار بحران مالی شد. به همین جهت در آن زمان ما مجبور شدیم که این آثار را به شرکتهای مختلف واگذار کنیم که طی آن در دهه ۶۰ تعدادی از این آثار به صورت نوار کاست منتشر شد.
آثاری که ۱۶۰ هزار تومان فروخته و یک میلیون تومان خریداری شد
وی توضیح داد: در سال ۸۳ که مؤسسه «آوا خورشید» توسط بنده ثبت شد به نوعی ناشر تمامی محصولات مؤسسه موسیقی بتهوون، ما شدیم. این آثار نیز بخشی از آن آثاری است که در آن زمان به تعدادی از ناشران فروخته شده بود ولی هنوز منتشر نشده است و بنده این آثار را که در آن زمان ۱۶۰ هزار تومان فروخته شده بود، با قیمت یک میلیون تومان برای هر اثر خریداری کردم و در این قالبی که شما امروز آن را مشاهده میکنید به بازار عرضه خواهم کرد.
چمنآرا بیان کرد: ما هیچوقت کالای گران قیمت موسیقی نداشتیم و یکی از مواردی که به شدت به آن توجه میکردم این بود که چطور میشود فضایی فراهم کرد که کالاهای ارزشمند و فاخر موسیقایی را در آن تولید کرد که بتواند معرف شایستهای برای فرهنگ و هنر گران قیمت این سرزمین باشد. من فکر میکنم موسیقی فیلم ها در جاهایی شباهتهای زیادی با هم دارد و همانطور که میبینید برخی از سینماگران برای آنکه به روند قویتری به لحاظ مالی برسند، کارهایشان را ارزان کردهاند و این تیر خلاصی به سینما بود که بعد از مدتها اساساً هدف را نیز تغییر داد و باعث شد سینما و عوامل آن ارزان باشد و بشود همان چیزی که امروزه در سوپر مارکتها میبینیم.
مدیر مؤسسه موسیقی بتهوون تصریح کرد: من نمیخواستم چنین بلایی در تولید موسیقی من به وجود بیاید. درست است که در برخی از مواقع، برخی از دوستان ارزانفروشی کردهاند اما من تعمداً تصمیم گرفتم تا با یک طراحی و بستهبندی بسیار فاخر و ارزشمند، موسیقی گرانی را تولید کنم که ارزش ماندگاری بسیار فراوانی دارد. من معتقدم کسانی که موسیقی میخرند باید قدر موسیقی را بدانند.
محمد سریر، رضا کیانیان، یغما گلرویی، محمدحسین تفرشی، محسن رجبپور، کاوه آفاق، علی بوستان، حمیدرضا نوربخش، پری ملکی، علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد و فرزاد طالبی مدیرکل دفتر موسیقی از مهمانان ویژه جشن انتشار «گنجینه هنر موسیقی ایران» بودند.