خبرگزاری مهر، گروه سیاست، محمد مهدی ملکی: در حالی یک سالگی برجام را پشت سر می گذاریم که موافقان و مخالفان آن با ادبیات و رویکردهای مختلف به بررسی تحولات و نتایج یک ساله توافق هسته ای می پردازند.
در ادامه بررسی این موضوع به سراغ دکتر سید حسین موسویان رفتیم، عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای در دوران اصلاحات که امروز به عنوان پژوهشگر دانشگاه پریسنتون امریک مشغول به فعالیت است.
معاون اسبق مرکز تحقیقات استراتژیک در خصوص وجه تمایز برجام با دیگر قرار دادهای هسته ای در جهان گفته: برجام در طول تاریخ هسته ای جهان تنها قرار دادی است که همه اعضای دائم شواری امنیت سازمان ملل آن را امضأ کردند و در شورای امنیت آن سازمان به صورت مصوبه درآمده است.
عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای ایران معتقد است که بانک های بزرگ جهانی به دلیل مجازات هایی که پیشتر از سوی امریکا شدند، از برقراری رابطه مجدد با ایران ترس دارند و این مضاف بر این است که همچنان مشکلات قانونی در خصوص نقل و انتقالات دلاری وجود دارد.
موسویان به این نکته هم اشاره می کند که بخشی از مشکلات پسابرجامی ناشی از کم کاری و عدم جدیت امریکا است و بخش دیگر آن به سیستم داخلی بانکی طرف ایرانی باز می گردد و از طرفی تحریم های غیرهسته ای همچون تحریم ها به دلیل مسایل مربوط به پولشویی، تروریسم و حقوق بشر هم کما فی سابق وجود دارد.
معاون اسبق دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه ممکن است دولت آتی امریکا صرف نظر از اینکه ترامپ روی کار آید یا هیلاری کلینتون شرایط را برای ایران با استفاده از دو ابزار تروریسم و حقوق بشر سخت تر کنند افزود: بهتر است تصمیم گیرندگان ما از فرصت باقی مانده دولت اوباما نهایت بهره برداری را داشته باشند.
متن کامل این گفتگو بدین شرح می باشد:
در سالروز توافق هسته ای ایران و کشورهای ۱+۵ قرار داریم به نظر شما آیا تا به الان موفق به دستیابی خواسته هایمان در خصوص بحث هسته ای بوده ایم؟
از دیدگاه من ایران اصولا شش خواسته کلیدی داشت که امروز و یک سال بعد از برجام بطور کلی به هر شش خواسته اش رسیده است. خواسته های شش گانه کلیدی جمهوری اسلامی از این قرار بود:
اولین هدف ایران، خروج از فصل هفت منشور سازمان ملل بود. طی چند قطعنامه ای که در دوران دولت قبل به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید، برنامه هسته ای ایران به عنوان تهدید صلح و امنیت جهانی به رسمیت شناخته شد.
طبق بندهای ۳۹، ۴۰ و ۴۱ فصل هفت منشور مجوز تحریم های ظالمانه جهانی علیه ایران شد و صدها میلیارد دلار خسارت به ملت ایران تحمیل شد و حتی بدتر از آن ماده ۴۲ فصل هفت منشور سازمان ملل به حمله نظامی به ایران هم مشروعیت می بخشید.
این مصوبه بدترین ضربه به اعتبار و حیثیت بین المللی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب بود زیرا عالی ترین مرجع سیاسی و امنیتی جهان، ایران را به عنوان تهدید صلح و امنیت جهان قلمداد نمود، لذا طبیعی بود که این مهمترین خواسته نظام باشد. طبق برجام، درصورتی که ایران برجام را اجراء کند، از فصل هفت منشور سازمان ملل خارج خواهد شد.
دومین خواسته کلیدی، پذیرش حق ایران در بهره مندی از تکنولوژی صلح آمیز هسته ای بویژه غنی سازی و آب سنگین ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل بود که به عنوان عالی ترین مرجع سیاسی و امنیتی جهان محسوب می شود.
شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه های متعدد در دوران دولت قبلی، تصویب کرده بود که ایران باید تمام فعالیت های هسته ای و مرتبط با هسته ای را برای مدت نامعلومی متوقف کند. ایران عضو سازمان ملل است و اجرای قطعنامه های سازمان ملل برای کلیه اعضاء الزامی است و نه اختیاری.
لذا هدف مهم ایران به کرسی نشاندن حق مشروع بهره مندی از تمام تکنولوژی های صلح آمیز هسته ای بود که با برجام به این هدف دست یافت. حرف اصلی مخالفین برجام در واشنگتن و تل آویو هم این است.
همین چند روز قبل هم الیوت آبرامز نویسنده مشهور تندرو آمریکا در روزنامه اورشلیم پست نوشت که برجام دست یابی ایران به بمب هسته ای را به تاخیر انداخت ولی در عوض به آن مشروعیت بخشید.
این یک واقعیت است که در تاریخ برنامه هسته ای جهان، برجام تنها قراردادی است که هر پنج عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل غنی سازی و آب سنگین یک کشور را به رسمیت شناخته، امضاء کرده و بصورت مصوبه شورای امنیت سازمان ملل درآمده است.
سومین خواسته اساسی جمهوری اسلامی در وهله اول متوقف کردن قطار اعمال تحریم ها و در درجه دوم رفع تحریم های یک جانبه و چند جانبه و بین المللی بود که به بهانه موضوع هسته ای به ایران تحمیل شد.
تحریم هایی که علیه ایران تحمیل شد، بدترین تحریم هایی بود که در تاریخ سازمان ملل علیه یک عضو این سازمان تحمیل شده بود. با برجام هم قطار اعمال تحریم های جدید متوقف شد و هم ساختار قانونی تحریم های یک جانبه و چند جانبه و بین المللی هسته ای را در هم شکست. در این شش ماه هم بخش های مهمی از تحریم های اساسی مثل تحریم نفت و بانک مرکزی و سوییفت در عمل برداشته شد و روند رفع عملی تحریم ها ادامه خواهد یافت.
گشایش در روابط خارجی چهارمین موضوع مهم بود. به خاطر قطعنامه های سازمان ملل و برخی از شعارهای بی قاعده و تند در دولت قبل مثل نفی هولوکاست، روابط خارجی ایران به پایین ترین سطح خود بعد از انقلاب تنزل یافت.
برخی از کشورها مثل کانادا و انگلیس روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کردند، سایر کشورهای مهم مثل اروپا و ژاپن و حتی کره جنوبی سفرهای متقابل در سطح سران و وزراء را قطع کردند.
یکی از سفرای مهم ما در اروپا به من گفت بیش از یک سال کشور وزیر خارجه و رییس جمهور کشور متوقف فیه حتی برای دریافت استوارنامه به او وقت ندادند تا اینکه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ انجام شد و بعد از آن به او وقت ملاقات دادند.
چنین پدیده ای ما بعد از انقلاب نداشتیم حتی در دوران جنگ. چنین وضعیتی وهن نظام در صحنه بین الملل بود. خوشبختانه بعد از برجام رفت و آمدهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی هم به بالاترین سطح ارتقاء یافت به طوری که چنین حجمی در روابط دیپلماتیک تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه بوده است. این ارتقاء روابط دیپلماتیک، اعتباری برای نظام و انقلاب اسلامی و ملت بزرگ ایران است که به حق شایسته آن است.
در این شش ماه هم بخش های مهمی از تحریم های اساسی مثل تحریم نفت و بانک مرکزی و سوییفت در عمل برداشته شد و روند رفع عملی تحریم ها ادامه خواهد یافت. دونالد ترامپ در سخنرانی اخیر انتخاباتی خود با فاجعه خواندن برجام گفت که برجام ایران را به یک قدرت بلامنازع و در حقیقت قدرت مسلط خاورمیانه تبدیل کرد. صهیونیست ها و مخالفین برجام مرتب در رسانه های آمریکا و رژیم صهیونیستی می نویسند که آمریکا بابرجام به برتری قدرت ایران در منطقه مشروعیت بخشید.
پنجم این که، اصل اساسی در سیاست خارجی ایران، «نه شرقی و نه غربی» بود. تحریم ها روابط ایران با بلوک غرب را به صفر نزدیک کرد و ایران را به سمت وابستگی به بلوک شرق کشاند. برجام باعث شد که ایران تعادل در روابط با بلوک شرق و غرب را برای ایران ممکن ساخته و استمرار اصل «نه شرقی و نه غربی» را استحکام ببخشد.
و در آخر، دسترسی به تکنولوژی های پیشرفته هسته ای جهان از اهداف مهم دیگر ایران بود. بعد از انقلاب قدرت های غربی، ایران را در مورد کلیه تکنولوژی ها و تجهیزات و مواد هسته ای تحریم کردند. آلمان ها قراداد اجرای پروژه بوشهر را متوقف کردند، فرانسوی ها قرارداد تحویل سوخت هسته ای را متوقف کردند و سایر کشورهای غربی هم همینطور. بسیاری از قدرت های بلوک شرق مثل چین و هند هم توافقات هسته ای با ایران را متوقف کردند.
برجام این بن بست را بعد از ۳۶ سال شکست و امروزه ایران به بازار مواد و تجهیزات و تکنولوژی هسته ای جهان دسترسی پیدا کرده به طوری که به آمریکا هم آب سنگین صادر میکند. توجه به این نکته مهم است که تکنولوژی هسته ای از مهمترین تکنولوژی ها در جهان صنعت است. دسترسی ایران به تکنولوژی روز هسته ای، راه را برای دسترسی به سایر تکنولوژهای مهم صنعتی نیز هموار می کند.
هدف اصلی از اینکه به مذاکره با ۵+۱ رفتیم رفع تحریم های ظالمانه علیه ملت و دولت ایران بوده است، به نظر شما تا چه اندازه این مهم (رفع تحریم ها) محقق شده است؟
همان گونه که گفتم از نظر من ایران شش هدف بزرگ را در مذاکرات هسته ای دنبال میکرد که رفع تحریم ها یکی از آن اهداف مهم بود. از اجرای برجام حدودا شش ماه می گذرد. سه نوع تحریم اعمال شده در این میان، هم بی سابقه بوده و هم بیشترین ضربه را به اقتصاد ایران زده که شامل تحریم نفت، تحریم بانک مرکزی و بانک های بزرگ ایران و تحریم سوئیفت بود.
هرسه تحریم مذکور در شش ماهه اول اجرای برجام برداشته شده است. فروش نفت ایران به بیش از دو برابر رسیده و تولید نفت ایران هم به سقف مجاز اوپک یعنی حدود چهار میلیون نزدیک شده است.
صدها بانک خارجی عملا تبادلات بانکی با ایران را آغاز کرده اند. در این مدت هزینه های بانکی بازرگانی خارجی ایران به شدت کاهش یافته است. برای اولین بار بعد از انقلاب دو شرکت اصلی هواپیماسازی جهان یعنی ایرباس و بوئینگ تفاهم نامه فروش هواپیماهای مدل روز مسافر بری را امضاء کرده اند.
میلیاردها دلار از سرمایه های بلوکه شده ایران آزاد شده و آزادی مابقی آن هم در جریان است. معتبرترین شرکت های صنعتی و تکنولوژیک جهان برای کار با ایران مسابقه گذاشته اند در حالیکه همین شرکت ها در دوران تحریم حتی جواب ایمیل طرف های ایرانی را هم نمی دادند.
درعین حال برداشتن کامل تحریم های هسته ای به زمان بیشتری احتیاج دارد و نمی توان توقع داشت که ۱۰ سال تحریم ظرف چندماه کان لم یکن شود. هنوز بانک های بزرگ جهانی به خاطر مجازات هایی که قبلا شده اند، از شروع کار با ایران ترس دارند، هنوز مشکلات قانونی در مورد نقل و انتقالات دلاری وجود دارد.
منتهی بخشی از این مشکلات به کم کاری و عدم جدیت آمریکا برمی گردد و بخش دیگری از مشکلات به سیستم بانکی داخلی خودمان برمی گردد و برخی هم مربوط به تحریم های غیر هسته ای است مثل تحریم های مربوط به پولشویی و تروریسم و حقوق بشر.
تحلیل جنابعالی از اقدامات پسابرجامی آمریکا علیه ایران چیست؟ آیا این قبیل اقدامات (توقیف دو میلیارد دلار از دارایی های ایران، ادبیات گستاخانه و تهدیدآمیز علیه ایران، تحریم های جدید علیه اشخاص و نهادهای ایران) با روح و متن برجام مغایرتی دارد؟
ببینید ذکر چند نکته مهم است، اولاً جمهوری اسلامی ایران برجام را با فرض اعتماد به آمریکا امضاء نکرد همانطور که آمریکا هم برجام را با فرض اعتماد به ایران امضاء نکرد.
ثانیاً برجام در مورد حل و فصل مشکلات روابط ایران و آمریکا نبوده و نیست و تهران هم از ابتدا قصد نداشت با برجام به رابطه با آمریکا برسد.
ثالثاً بی اعتمادی ها و خصومت ها متقابل دوکشور ریشه دار و تاریخی است و توقع هم نبوده با برجام برطرف شود. من شخصا در شش سال گذشته با تمام ظرفیت خود تلاش کرده ام ۲۰ دلیل بی اعتمادی ایران به آمریکا را برای مردم آمریکا تشریح کنم که یک نمونه آن در اجتماع ۴۰۰ نفری ژنرال های آمریکایی در دانشگاه جنگ آمریکا بود که در یوتیوب موجود هست. بعد از صحبت من یکی از ژنرال ها به پاخاست و گفت که برای اولین بار این حقایق را می شنود. واقعیت این است که هرجا صحبت کرده ام حضار آمریکایی از شنیدن این مصادیق شرمنده شده اند.
رابعاً روابط با ایران در داخل آمریکا مخالفین قسم خورده ای دارد که لابی صهیونیست ها و اعراب معاند پشت صحنه بسیاری از این مخالفت ها و دشمنی ها و جو سازی ها علیه ایران است. البته روابط با آمریکا هم در داخل ایران با مخالفت های بسیار جدی و اساسی روبرو بوده و هست و خواهد بود.
در سی سال گذشته کمتر مسئله ای در سیاست خارجی آمریکا مثل برجام بوده که در داخل آمریکا اینگونه فضای داخلی آن کشور را تحت تاثیر قرار داده باشدلذا مخالفین برجام در آمریکا که در راس آن نومحافظه کاران، لابی صهیونیست و اعراب تکفیری بودند بعد از قطعی شدن برجام با لوایح و مصوبات جدید کنگره کارشکنی ها را آغاز کردند که قطعا مخالف روح برجام بود و آنها هم دقیقا با همین هدف اقدام کردند.
صهیونیست ها و لابی اعراب تکفیری به رهبری عربستان و منافقین هم قبل و بعد از برجام لحظه ای آرام ننشسته و نخواهند نشست تا اولاً برجام را با مشکل مواجه کنند و ثانیا، اگر نتوانستند، دشمنی آمریکا با ایران را تقویت کنند و مانع هرگونه تشنج زدایی در روابط واشینگن با تهران شوند، شرایط برای این جبهه بعد از اوباما بسیار فراهم تر خواهد شد.
فضای سیاسی و رسانه ای آمریکا چه مواضعی را در خصوص برجام دارد؟ فضای غالب در آنجا نسبت به این مساله منفی است یا مثبت؟
در سی سال گذشته کمتر مسئله ای در سیاست خارجی آمریکا مثل برجام بوده که در داخل آمریکا اینگونه فضای داخلی آن کشور را تحت تاثیر قرار داده باشد. کار به جایی کشید که دوطرف در سراسر آمریکا اقدام به لشگر کشی خیابانی کردند.
آنها در رسانه ها و شبکه های تلویزیونی آگهی تبلیغاتی منتشر می کردند، نتانیاهو شخصا در کنگره آمریکا حدود یک ساعت علیه برجام و رییس جمهور آمریکا سخنرانی کرد، سعودی ها صدها میلیون دلار بین رسانه ها و شبکه های لابی و کنگره و رسانه ها خرج کردند و همچنین محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان اخیرا به آمریکا سفر کرد و ملاقات های متعددی داشت.
مسئله اول او هم ضربه زدن به برجام و تحریک آمریکایی ها برای تقابل با ایران بود، نهایتا باید بگویم که فضای سیاسی آمریکا در دوره اوباما نسبت به برجام نسبتا معتدل بوده و به نظرم خواهد ماند اما ممکن است با انتخاب رییس جمهور بعدی، چه ترامپ باشد و چه کلینتون، فضا تغییر نموده و منفی شود.
لابی ایران در این مساله (برجام و حواشی آن در امریکا) چه نقشی داشت؟
لابی ایران در آمریکا درمقابل لابی صهیونیست ها و لابی اعراب وهابی تقریبا هیچ است. در چند دهه گذشته دشمنان جمهوری اسلامی روی سازمان دهی لابی ضد ایران در آمریکا سرمایه گذاری وسیعی کرده اند و اقدام متقابل ایران برای دفاع از منافع کشور هم در مقایسه با حجم کار دشمنان نزدیک به صفر بوده و هست.
منتهی در قضیه برجام یک لابی خودجوشی توسط ایرانی های وطن پرست بوجود آمد. آنها می دیدند که لابی جنگ و تحریم علیه ایران قصد نابودی کشورشان را دارد. همزمان اروپایی ها و جناح اوباما هم لابی فعالی را سازماندهی کردند. این سه لابی کارساز واقع شد و لابی صهیونیسم و اعراب وهابی و منافقین و جناح تندرو آمریکا را شکست داد. این پدیده در تاریخ روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب بی سابقه بود.
لابی ایران در آمریکا درمقابل لابی صهیونیست ها و لابی اعراب وهابی تقریبا هیچ است اما لابی ضد ایران در آمریکا تصمیم گرفته این ضربه را با رفتن اوباما جبران کند. آنها فعالیت گسترده ای را علیه همه افراد و گروه های ایرانی و آمریکایی که برای موفقیت برجام تلاش کردند را آغاز کرده اند.
رسانه های اعراب تکفیری و صهیونیستی و جناح رادیکال آمریکا حملات خود را آغاز کرده اند. هدف این است که با رفتن اوباما، لابی خودجوشی که به نفع ایران شکل گرفته را به طور کامل متلاشی کنند.
متاسفانه برخی از رسانه های داخلی ما هم حملاتی را علیه همه افراد و گروه هایی که در این چند ساله در آمریکا با سیاست جنگ و تحریم علیه ایران مبارزه کردند، اغاز کرده اند. چنین روندی باعث خواهد شد که راه برای اقدامات ضد ایرانی رییس جمهور بعدی آمریکا کاملا فراهم شود. امیدوارم که مسئولین سیاست خارجی و امنیت ملی ایران به این نکته توجه نموده و اقدام لازم را بعمل آورند.
اختلافات سیاسی در میان دولت مردان آمریکا با جمهوری خواهان (کنگره و لابی صهیونیستی) واقعی است یا بازی در جهت کسب منافع بیشتر برای آمریکا به حساب می آید؟
هستند دوستانی در داخل ایران که این اختلافات را بازی سیاسی داخلی آمریکا می دانند. به نظرم این دوستان شناخت صحیحی از مسائل داخلی آمریکا ندارند. اختلافات داخلی در آمریکا در مورد ایران کاملا جدی است.
با وجود همه اختلافات بسیار جدی و اساسی داخلی، تحت رهبری داهیانه رهبر معظم انقلاب، همه ارکان اصلی نظام نهایتا برجام را تایید کردند منتهی در آمریکا اوباما قادر به اعمال چنین مدیریتی نبودخیلی از آمریکایی ها هم می گویند اختلافات داخلی ایران در مورد برجام ساختگی است در حالی که ما می دانیم بسیار جدی است. این افراد در آمریکا هم شناخت درستی از مسائل داخلی ایران ندارند. این ها مخالفت های برادرانی مثل آقای رسایی و کوچک زاده و زاکانی با آقای ظریف و آقای صالحی را بازی پلیس خوب و بد می دانند. صهیونیست ها که پا رافراتر گذاشته اند.
اخیرا روزنامه اورشلیم پست رژیم صهیونیستی نوشت که اساسا اختلاف بین میانه روها و تندروها در ایران توسط تیم رسانه ای اوباما برای فروختن این توافق در داخل آمریکا ساخته و اختراع شد. اختلافات داخل آمریکا اگر بدتر از اختلافات داخلی ایران نباشد، کمتر نیست.
من بارها گفته ام که همه جناح های سیاسی داخلی ایران، مدیون مقام معظم رهبری هستند که نه تنها از تیم مذاکره کننده هسته ای حمایت کرد بلکه با وجود همه اختلافات بسیار جدی و اساسی داخلی، تحت رهبری داهیانه ایشان، همه ارکان اصلی نظام نهایتا برجام را تایید کردند منتهی در آمریکا اوباما قادر به اعمال چنین مدیریتی نبود.
به نظر شما هیئت نظارت بر برجام در ایران از ساختار و اعضای مناسبی برخودار است؟ فعالیت آن هیئت را تاکنون چگونه ارزیابی می کنید؟ از نتایج جلسات آن هیات اطلاع دارید؟
در جمهوری اسلامی مرجعی برای تعیین و تکلیف این موضوع مشخص شده است. وظیفه این مرجع در شورای عالی امنیت ملی این است که اولا مشخص کند که آیا برجام نقض شده و اگر نقض شده درچه سطحی است و اقدام متقابل ایران چه باید باشد.
این مرجع تا کنون موردی از نقض برجام اعلام نکرده است. اعضاء این شورا هم به تایید مقام معظم رهبری رسیده است و لذا صلاحیت آنها را نباید زیر سئوال برد. به نظرم باید اجازه دهیم که این مرجع بررسی و تصمیم بگیرد.
رهبر انقلاب چند مرتبه نسبت به بدعهدی های آمریکایی ها در مسئله برجام تاکید داشتند و هشداری هم به آنها دادند مبنی بر اینکه اگر آمریکا برجام را پاره کند ما آن را آتش خواهیم زد. این سخنان رهبری در جامعه آمریکا (افکار عمومی) و عرصه سیاسی آن کشور چه تاثیری داشته است؟
فرمایشات معظم له بازتاب زیادی در رسانه های آمریکا و غرب داشته است. به نظرم این موضع رهبری تو دهنی بجا و جانانه ای بود به آنهایی که در آمریکا شبانه روز ضرورت پاره کردن برجام را تبلیغ می کنند.
آنها باید بفهمند که برجام یک جاده دوطرفه است و جمهوری اسلامی ایران نقض آن توسط طرف مقابل را به هیچ وجه تحمل نخواهد کرد.
به تازگی سازمان بین المللی مبارزه با پولشویی، ایران را موقتا از تحریم های خود خارج کرده، برخی بر این باورند که این اقدام سازمان مذکور مقدمه گفتگوهای منطقه ای ایران و غرب است نظر شما در این رابطه چیست؟
به نظرم کارشناسان مالی و بانکی ما در مذاکرات باید در مورد موضوع نقل و انتقالات دلاری توجه بیشتری را می داشتند من که معتقدم جمهوری اسلامی همیشه آماده گفتگو و همکاری برای صلح و ثبات و امنیت منطقه بوده است. در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم ایران آماده شرکت در مذاکرات صلح سوریه بود و آمریکا و عربستان مخالفت کردند.
در بحران افغانستان در دوران دولت اصلاحات هم ایران در کنفرانس بن حضور فعال داشت. اینکه ما با آمریکا در مورد منطقه گفتگوی دوجانبه داشته باشیم این مسئله ای است که مقام معظم رهبری موافق نیستند. منتهی معظم له همیشه با حضور ایران در اجلاسهای بین المللی در مورد مسایل مهم منطقه و جهان موافق بوده اند.
اینکه تیم مذاکره کننده هسته ای ایران نتوانسته بود پیش بینی های لازم را در خصوص مشکلات نقل و انتقالات دلاری و بانکی انجام دهد ناشی از چه چیزی می تواند باشد؟ آیا عدم پیش بینی این موضوع به دلیل ضعف بخش اقتصادی تیم مذاکره کننده هسته ای ما بوده است؟
برجام با همه محاسنی که دارد هم از نظر ایران و هم از نظر کشورهای ۵+۱ دارای خلل و فرجهایی هم هست. نعوذبالله مقام معصوم که مذاکره کننده نبوده و برجام وحی الهی هم که نیست که پاک و منزه از هر عیب و نقصی باشد.
به نظرم کارشناسان مالی و بانکی ما در مذاکرات باید در مورد موضوع نقل و انتقالات دلاری توجه بیشتری را می داشتند و این یک نقطه ضعف برجام است. آمریکایی ها هم اخیرا در کنگره جلسه داشتند و کلی نقطه ضعف از برجام گرفتند و تیم مذاکره کننده آمریکایی هم در پاسخ درمانده بود. منتهی انصاف مطلب این است که هر فرد و جناح و گروه دیگری هم مذاکره می کرد حداکثر بیش از این نمی توانست بگیرد.
به نظر شما مکانیسم پیش بینی شده در برجام برای شکایت از عدم اجرای تعهدات طرف مقابل می تواند در صورت لزوم حقوق ایران را استیفا کند؟
کشورهای اروپایی، روسیه، چین و ایران در اجرای کامل برجام مصمم هستند. اینکه آمریکا بعد از اوباما چه سیاستی را در پیش بگیرد باید منتظر ماند. منتهی به نظرم چون حداقل شش عضو از هفت عضو کمیته مذکور مصمم هستند، فلذا می توان به اجرای آن خوشبین بود.
منتهی باید این نکته را هم در نظر بگیریم که دولت بعدی آمریکا ممکن است فشارها را با سوء استفاده از ابزار حقوق بشر و تروریسم افزایش دهد تا شرایط علیه ایران سخت شود. بهتر است تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایران قبل از رفتن اوباما این موضوع را بررسی کنند.