محدثه کهنسال، عضو تیم ملی تیر و کمان جانبازان و معلولان، با ۱۷ سال سن جوان ترین ورزشکار ایرانی کاروان منا در بازی های پارالمپیک ریو است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولان، رقابتهای جهانی آلمان در سال گذشته، آوردگاهی بود که کهنسال توانست از آن به سهمیه بازی های پارالمپیک دست یابد.

وی با عملکرد خوبی که از خود به نمایش گذاشت، نظر کادر فنی را بیش از پیش جلب کرد تا جاییکه مجید کهتری، رئیس انجمن تیر و کمان، از او به عنوان پدیده مسابقات یاد می کند و معتقد است با وجود اینکه کمانداران حرفه ای در مسابقات، به صورت معمول ۲۰ تا ۳۰ امتیاز پایین تر از رکوردهای اردو به دست می آوردند، کهنسال در مسابقات توانست حتی ۲۰ تا ۲۵ امتیاز هم بیشتر از رکوردهایش در ایران به ثبت برساند.

محدثه در رقابتهای انفرادی ریکرو توانست در میان ۳۷ شرکت کننده، به عنوان هفتم دست یافته و راهی مسابقات حذفی شود. او در مسابقات حذفی مرحله یک شانزدهم از حریف انگلیسی خود پیشی گرفت و ضمن کسب سهمیه بازی های پارالمپیک ۲۰۱۶، راهی مسابقات مرحله بعد شد.

رویایی که با یک تصادف تغییر مسیر داد
محدثه کهنسال در کودکی به صورت حرفه ای در رشته ژیمناستیک فعال بود. آبان ماه سال ۸۶، زمانی که محدثه با خانواده اش در راه تهران برای شرکت در مسابقات بود، سانحه رانندگی رخ دارد و بر اثر آن پاهای خود را از دست داد.

او از این حادثه اینگونه یاد می کند: تا مدت ها شوکه بودم و نمی دانستم دقیقا چه اتفاقی افتاده است، اما همین که هنوز فرصت زندگی داشتم و خانواده ام را کنارم می دیدم، خوشحال بودم. من توانستم خیلی زود با این شرایط منطبق شوم و مهم ترین عامل آن خانواده و دوستانم بودند که همیشه در کنارم بودند و کمک کردند با زندگی جدیدم خو بگیرم و بعد از مدت کمی دوباره به مدرسه بروم و فعالیت های درسی ام را آغاز کنم.

محدثه قبل از این تصادف به غیر از ژیمناستیک که به صورت حرفه ای کار می کرد، در رشته های دو و شنا هم فعال بود و فعالیت های هنری نظیر نقاشی و آموزش ویولون را نیز دنبال می کرد.

خانواده ی او در تلاش برای از سرگیری فعالیت های ورزشی محدثه بودند، اما هیچ رشته ای نظرش را جلب نمی  کرد. تا اینکه در یکی از باشگاه‌های تهران با آقای موچانی، ورزشکاری که از جانبازان جنگ تحمیلی نیز بود، آشنا شد و فضای صمیمانه باشگاه او را جذب کرد.

وی از انتخاب رشته تیر و کمان اینگونه می گوید: وقتی تصمیم گرفتم در این باشگاه فعالیت کنم، رشته تیر و کمان را انتخاب کردم. جالب است بدانید که من از این رشته متنفر بودم! اما فاصله تبدیل این تنفر به علاقه، کمتر از دو ماه بود و بعد از آن اینقدر به تیر و کمان علاقه مند شدم که دوست داشتم هر روز تمرین کنم. آقای نورمحمدی نیز اولین مربی من بود که باعث شد نظرم در مورد این رشته تغییر کند و جدی تر آن را دنبال کنم.

سال ۹۱، سالی بود که محدثه وارد ورزش جانبازان و معلولان شد. این سال برای او و آینده اش در ورزش حرفه ای، سرنوشت ساز بود و در بازدیدی که مجید کهتری، رئیس انجمن تیرو کمان فدراسیون از این باشگاه داشت، با محدثه آشنا شد و با مشاهده عملکردش از او برای حضور در اردوهای تیم ملی دعوت کرد.

جوان ترین عضو کاروان پارالمپیک از رویای کودکی اش می گوید: چون از سن کم در ورزش فعال بودم، همیشه این مسیر را برای خودم تصور می کردم که روزی به بهترین سطح برسم و حتی به المپیک بروم. بعد از آن حادثه اگرچه نتوانستم دیگر در ژیمناستیک فعالیت کنم، اما تحقق رویا و هدفم را در مسیر دیگری ادامه دادم و امروز خوشحالم که می توانم در بزرگ ترین رویداد ورزشی افراد دارای معلولیت جهان حضور پیدا کنم.

اولین نشان در تورنمنت بین المللی جمهوری چک

محدثه کهنسال در جریان رقابت های اخیر جمهوری چک که به منظور کسب سهمیه پارالمپیک نیز بود، توانست اولین نشان خود از مسابقات برون مرزی را نیز به دست آورد.

او درباره حس و حالش از این مسابقات گفت: خوشحالم که کسب اولین نشانم در مسابقات برون مرزی در کنار آقای ابراهیم رنجبر اتفاق افتاد و در رقابتهای میکس ریکرو با همراهی وی توانستم به نشان برنز دست پیدا کنم. آقای رنجبر مانند یک حامی در کنار من بود و از اینکه کنار او تیر می زدم احساس امنیت داشتم و خوشحالم با همراهی یک پیشکسوت توانستم به این افتخار برسم. حس کسب اولین مدال، حس بسیار خوبی بود و از به اهتزاز درآمدن پرچم کشورم احساس افتخار می کردم.

پارالمپیک ترسناک نیست!

محدثه از اسم بزرگ پارالمپیک نمی ترسد و می گوید: تقریبا تمام حریفان را دیده ایم و می دانیم قرار هست با چه کسانی روبرو بشویم. شرایط هم همان شرایط مسابقات است و سطح ورزشکاران قرار نیست طی این دو ماه تغییرات چندانی بکند. البته همیشه همه چیز نسبی است و ممکن است تغییراتی ایجاد شود اما نه آنقدر که به کلی وضعیت کمانداران را عوض کند.

اگرچه نام پارالمپیک بزرگ است و مواجهه با بهترین کمانداران دنیا در یک مکان تجربه جالب و عجیب است، اما تلاش کردم از این نام نترسم و تنها برای نمایش بهترین عملکردم تمرکز کنم.

خانواده، بزرگ ترین پشتیبان

خانواده ام همیشه و در تمام مراحل زندگی همراه و حامی من بوده اند. انتظاری که حالا از من دارند، کسب مدال نیست. آنها فقط می خواهند و تلاش می کنند که من به چیزی که حقم هست و لیاقتش را دارم برسم و در این مسیر، همیشه به من آرامش و اعتماد به نفس هدیه داده اند.

با اینکه در تیم از همه کم سن و سال تر هستم، اما هیچ وقت از این مساله حس بدی نداشتم و همه هم‌تیمی‌ها نیز با من به گونه ای رفتار کرده اند که احساس غریبی نکنم و جو صمیمانه ای که حاکم است احساس خوبی به من منتقل می کند.

مجید کهتری، رئیس انجمن تیر و کمان نیز همیشه حامی من بودند و از زحمات او بسیار سپاسگزارم و امیدوارم بتوانم با عملکرد خوبم در بازی های پارالمپیک، قدردان زحمات تمام عزیزانی باشم که تا رسیدن به این مرحله با من همراه بوده اند.