معمار احیای طریقه تیجانیه در غنا عالمی سنگالی به نام «ابراهیم نیاس» بود. افکار و اندیشه‌های وی نه تنها در غنا بلکه منطقه غرب آفریقا را تحت پوشش آموزه های تیجانیه قرار داد.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: طریقه تیجانیه نام خود را از موسس آن «احمد التیجانی» (۱۸۱۵-۱۷۳۷)، گرفته است. شهو احمد تیجانی در منطقه ای به نام (Ain  in-Maadi) الجزایر به دنیا آمد. در برخی منابع شجره وی را به خاندان حضرت امام حسن(ع) ربط داده اند(Rashid,Our African Identity). موسس تیجانیه تحصیلات اولیه خود را تحت نظر استاد «ابی عبدالله سیدی محمد ابن حماوی»  و «شهو سیدی عیسی بیسکارازی الموداویهی» در تیجان گذراند. به نقل از احمد تیجانی کستاد دوم وی سیدی عیسی  که خود از بزرگان اسلام به شمار می رفت به احمد تیجانی گفته بود که چگونه پروردگار را در خواب ملاقات نموده، خوابی که در آن خداوند قرآن را برای وی تلاوت کرد. احمد تیجانی مطالعات اسلامی خود را در تونس دنبال نمود و سپس فقه اسلامی را در مصر زیر نظر اساتید مختلف و فلسفه را نیز تحت نظر شهو الکندی البساری طی نمود.

 شهو احمد تیجانی، در سن پنجاه سالگی بود که ضعف هایی را در اسلام به خصوص در زمینه های اخلاقی مشاهده نمود. وی ادعا دارد که در همین ایام بود که حضرت رسول(ص) را می بیند که در جریان این دیدار موضوع احیاگری در دین اسلام را از حضرتش دریافت می کند. شهو در نوشته های خودش ادعا می کند که حضرت رسول(ص) در این دیدار سه مرتبه شهو را فرزند ارشدش یاد نموده است.

پس از ورود تدریجی دین اسلام به غرب آفریقا، طریقت تیجانیه در اوایل قرن نوزدهم از موریتانی وارد سنگال گردید و توسط الحاج عمر تال در دهه ۱۸۴۰ تاسیس شد.

گفته می شود نخستین نسل رهبران تیجانیه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در غرب آفریقا حضور داشتند. رشد حرکت تیجانیه در این منطقه و نیز ساحل عاج (غنای امروز)، به سالهای بعد از ۱۸۸۹ برمی گردد. این ایام مصادف بود با سقوط سلطنت سگو که توسط «حاج عمر تال» در سال ۱۸۸۹ تاسیس شده بود. علی رغم این که پیروان طریقه تیجانیه بیشتر در مناطقی چون: Zugu در بنین، Salaga در ساحل طلا(غنا) و سرزمین هوسا( نیجریه) اقامت داشته اند. اما گسترش پیروان این طریقه  زمانی بود که فرزندان و نسل عمرتال به سوی مناطق شرقی به جانب نیجریه و ساحل طلا(غنا) مهاجرت کردند. آغاز حرکت تیجانیه از جانب فرزندان و پیروان عمر تال، مردم هوسا زبان شمال نیجریه وعلمای محلی در غنای امروز بوده است.

طریقه تیجانیه بر خلاف طریقه قادریه رشد قابل توجهی در کشور غنا داشته است. هرچند این طریقه در اواخر قرن نوزدهم فعالیت داشته اما در در نیمه اول قرن بیستم توانست پیروان بسیاری را برای خود داشته باشد. ازابتدا این طریقه به واسطه فعالیت های آموزشی رشد کرده و نقش  رهبران و علمای این طریقه که از دیر باز از کشورهای بورکینافاسو، بنین، سنگال و موریتانی برای تلاش دینی وارد غنای امروز شدنده بودند بسیار موثر بود.

دراین میان نقش «ابراهیم نیاس»، عالم اسلامی سنگالی در تبلیغ طریقه تیجانیه از دهه ۱۹۵۰ در شکل دهی چارچوب اعتقادی مسلمانان غنا بسیار موثر بود. علمای تیجانی را عقیده براین است که خداوند متعال از طریق پیامبر اکرم(ص) سه آموزه مهم: تحلیل، احمید و تسبی را به آن‌ها ارزانی داشته است. بنابر اعتقاد تصوف، آموزه حضرتش به علمای صوفی در ذکر «لا اله الا الله» به یکی از ارکان ذکر تیجانیه درآمده است. طریق تیجانیه یکی از فرق تصوف می باشد.

علمای کلیدی تیجانیه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم عمر فوتی(فرزند ارشد عمرتال) و عباس محمد(دهه دوم قرن ۲۰) بودند. شیخ نوحو شربتو، امام کل مسلمانان امروز غنا نیز از طریق عمویش عباس محمد به این طریقه درآمده رهبری مسلمانان را دارد. هم‌چنین شیخ کمال الدین احمد (پدر شیخ کمال الدین، امام شیعیان غنا) معاون فعلی امام کل از طریق احمد فوتا پس از عمر فوتی توانست با طی مراحل تصوف در سطح رهبری تیجانیه در غنا قرار گیرد.

الحاج ادریس از شمال نیجریه توانست طریقه تیجانیه را در منطقه Salagaدر شمال غنا تبلیغ نماید و الحاج اسحاق از منطقه Segu مبلغ طریق تیجانیه در منطقه Bonduku در شمال غنا بود. علمای دیگری هم چون معلم موسی وآلفاهاشم نوه ی عمر تال و به ویژه Umar Kreke از کانو در نیجریه از ۱۹۱۳ تیجانیه را در غنا با روش آموزش و وعظ تبلیغ نمود. گفته می شود که نسل شاگردان وی به مرور توانستند تیجانیه امروز غنا را شکل دهند.

AbdulahiDantanu، عالم مشهور کوماسی در منطقه آشانتی غنا،MallamBabali ،Salaw وبرخی دیگر از علما فقط در منطقه کوماسی غنا توانستند درربع اول قرن بیستم طریقه تیجانیه را از نظرآموزشی و تبلیغی بارور کنند. در حال حاضر، شیخ نوحو عثمان شربتو، امام کل مسلمانان غنا از جمله شاگردان و مریدانMallamDantanu می باشد.

احیای تیجانیه در غنا:

ابراهیم نیاس(۱۹۷۵-۱۹۰۰) هیچ مورخ و یا نویسنده ای را نمی توان یافت که درباره توسعه دین اسلام در غرب آفریقا از «شهو ابراهیم نیاس» نام نبرده باشند. معمار احیای طریقه تیجانیه در غنا عالمی سنگالی به نام «ابراهیم نیاس» بود. افکار و اندیشه‌های وی نه تنها غنا بلکه منطقه غرب آفریقا را تحت پوشش آموزه های تیجانیه قرار داد. در اصطلاح خط فکری و پیروان احیاگری تیجانیه توسط ابراهیم نیاس سنگالی به «جماعت فیض تیجانی» مشهوراست. ابراهیم نیاس، به عنوان برترین شخصیت معنوی تیجانیه در غرب افریقا شناخته شده است. یکی از ویژگی های اصلی ابراهیم نیاس توجه خاص وی به امر تربیت نفس بود. انزوا گزینی و روزه داشتن از جمله روش های تربیتی او برای نفس بود. نیاس خود را نشیخ مرشد» یا «قوس زمان» به معنی «منجی قرن» می دانست. نفوذ رهبری طریقت ابراهیم نیاس از طریق تلاش های فراوان خود وی و شاگردانش در غنا وحضور بسیاری از علاقمندان این حرکت در مکتب ابراهیم نیاس در سنگال وهم چنین تداوم ارتباطات بین علما و تجار مسلمان در کشورهای غرب آفریقا به تدریج آموزه های ابراهیم نیاس را به کرسی رهبری بلا منازع طریقه تیجانیه معاصر درغرب آفریقا(غنا) رساند.

حرکت ایجاد شده توسط ابراهیم نیاس از جانب استعمارگران بریتانیا فرصت مهمی بود تا بتوانند از طریق حمایت حرکت وی با جنبش های انقلابی آزادیبخش مقابله کنند. بریتانیا با حمایت از دیگر رهبران  تیجانیه سیاست جذب آن ها رابرای سرکوب نهضت های انقلابی برای استقلال  غرب آفریقا دنبال می کردند. نقش رهبری ابراهیم نیاس بعد از نخستین سفرش به غنا در سال ۱۹۵۲ هم زمان با دوران قدرت کوام نکرومه رهبر استقلال کشور بسیار مهم بود. هماهنگی سیاسی، مذهبی حرکت تیجانیه به رهبری نیاس با استقلال سیاسی غنا به رهبری نکرومه توانست فضای بسیار مناسبی را برای رونق طریقه تیجانیه در غنا مهیا سازد.

حوادث ناشی از فعالیت های حزبی نکرومه در دوران استقلال غنا که از سال ۱۹۴۸ آغاز شده بود تاثیر به سزایی در رهبری مسلمانان و نیز رشد حرکت تیجانیه داشت. به علت همین تعاملات دوجانبه بود که حزب سیاسی انجمن مسلمانان(MAP)درآن زمان تاسیس شد که همکاری خوبی با حزب سیاسی میثاق مردمی به رهبری کوام نکرومه (CPP)داشت.حرکت های سیاسی پیروان تیجانیه باعث گردید تا انجمن مسلمانان کیپ کاست به حزب سیاسی اسلامی تغییر کند. این حزب اسلامی برای ائتلاف احزاب سیاسی در حرکت  دوران استقلال تلاش فراوانی نمود. تحول سیاسی حزب اسلامی باعث حضور آن ها در انتخابات  مجلس از دوشهر اکرا و کوماسی در سال های ۴-۱۹۵۳ گردید. درهمین ایام بود که «عباس محمد» به عنوان امام مسلمانان اکرا منصوب و دیگررهبران دینی نیز به مسئولیت های سیاسی حزبی  در همراهی با حزب حاکم دست یافتند. «نکرومه»، رهبر استقلال غنا حرکت تیجانیه به رهبری نیاس را برای سیاست های رهبری سیاسی مسلمانان کشور مفید یافت.

ابراهیم نیاس نیز جدای از تعامل به حزب سیاسی حاکم، توانست تاثیرات مهمی را از طریق علمای تیجانیه بر روی مسلمانان کشور داشته باشد.رهبری طریقت تیجانیه در سنگال نیز توانست رهبری علمای کوماسی در غنا را به خود جذب نماید.

دیدار نیاس از غنا و ویژگی کاریزماتیک وی باعث گردید تا علما و روسای سنتی مسلمان قبائل کشور به سمت او جذب شده نخبگان، علما و مسلمانان رهبری طریقت تیجانیه ابراهیم نیاس را پذیرا باشند. نیاس توانست دربین علمای مسلمان غنا و به خصوص علمای کوماسی نفوذ بسیاری را داشته باشد و در نهایت تحولی را طریقت تیجانیه غنا ایجاد کند.شاید یکی از علل مهم نقش علمای کوماسی در دهه ۱۹۵۰، ویژگی «روشنفکری اسلامی» در کشور بود. مراکز دینی کوماسی در آن زمان به واسطه حضور علمای مشهور رهبری تیجانیه محل جذب بسیاری از  وی را طلاب ودانشجویان از مناطق مختلف غنا بود.حرکت فیض تیجانیه به رهبری ابراهیم نیاس از جانب مسلمانان به عنوان مکتب انتظاری دریافت شده بود که گویی در نهایت به رستگاری خواهد انجامید.گفته شده وقتی ابراهیم نیاس وارد فرودگاه کوماسی شد شش هزار مسلمان از وی به گرمی استقبال نموده و علمای مسلمان کوماسی  رهبری  را نیاس را با شور و شوق پذیرا شدند. البته طبق مدارک موجود برخی مسلمانان نیز در مناطقی چون Wenchi وWa( منطقه شمال غنا) عقاید نیاس را انحرافی دانسته بر اندیشه های ارتدکسی خود پافشاری کردند.ابراهیم نیاس در سفر های بعدی خود به غنا در سال های ۱۹۶۱ و ۱۹۶۵ موجب افزایش پیروان خود گردید. در سفر ۱۹۶۵ به غنا، با توجه به اجلاس سران سازمان وحدت آفریقا در همان سال، «نکرومه» رئیس جمهور غنا حضور شخصیت با نفوذ و معنوی «ابراهیم نیاس» را با تکریم خاص مورد تفقد و دعوت قرار داد.

تاثیر تیجانیه در استقلال و فرهنگ اسلامی در غنا

علمای تیجانیه نقش بارزی در مبارزات و استقلال غنا از حاکمیت استعمار داشتند.شهو ابراهیم نیاس  پس از فعالیت های بسیار در دهه ۱۹۵۰ ارتباط بسیار نزدیکی با نکرومه رهبر استقلال غنا داشت. در ملاقات شهو ابراهیم نیاس به همراه یاران خود با نکرومه در سال ۱۹۵۲ این تعامل توسعه بیشتری یافت. نقش علمای تیجانیه و به خصوص شهو احمد در مبارزات استقلال غنا حتی در تغییر نام این کشور از ساحل طلا به غنا ( برگرفته از لغت عربی غنی به معنی ثروت) قابل ملاحظه است . هم چنین شهور به کمک یاران خود پیشنهادهایی را در مسیر استقلال کشور به نکرومه ارائه داد. علمای تیجانیه موجب افزایش کاریزمای نکرومه برای رهبری غنا بلکه برای هدایت کل قاره متحد آفریقا شدند.روابط دوستانه نکرومه با ابراهیم نیاس به قدری افزایش یافت که حتی نام فرزند نکرومه توسط شهو ابراهیم نیاس گذاشته شد. شهو ویارانش تلاش کردند تا نخستین کابینه دولت استقلال فرهنگ لباس اسلامی را مورد توجه قرار دهند و به همین منظور لباس های استفاده شده نکرومه و وزرای کابینه با ارائه طرح پیشنهادی علمای تیجانیه به شیوه لباس سنتی اسلامی آفریقایی درآمد.پس از استقلال نیز تاثیر این طریقت در درون دولت قابل ملاحظه است .تعیین اتئمه مساجد در بخش های مختلف دولتی از جمله این موارد بود .

طلوع و غروب فیض تیجانیه

مهمترین دوران رشد حرکت فیض تیجانیه غنا به سه دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ می رسد.عوامل اصلی طلوع آن عبارتند از: ۱- زمینه اجتماعی پیشرف تجدد گرایی

۲- خود شیدایی نژادی

۳- تکنولوژی جدید ارتباطات

۴- نقش احیاگری اسلامی رهبری

۵-  تفکرات قوی دینی: نقش راهبردی تزکیه نفس به روش تصوف-اذکار و نقش مهم مراسم میلاد النبی(ص)

حرکت فیض نیاس بعدها با انتقاداتی در خصوص روش تزکیه نفس ونقصان آگاهی های جماعت پیرو قرار گرفت. فضای اعتقادی مسلمانان غنا تحت تاثیر همه تحولات پیرامونی بود و درنتیجه بر روی ارزش های شریعت بی تاثیر نبود.تحجر وتعصب دینی وفقدان ظرفیت علمای وقت در کنترل و نظارت صحیح بر رفتارهای معنوی پیروان از جمله عوامل تحلیل رفتن حرکت تیجانیه فیضی بود.اختلاف میان علما در الگوی تزکیه نفس ومواردی از شریعت خود دراین چالش مهم بود.احیاگری تصوف تحت نهضت تیجانی  گری ابراهیم نیاس و در چالش میان طرفداران و علمای تیجانی به تدریج دچار ضعف و انحطاط گشته واختلاف نظر شدید فکری و مناظرات جدلی علتی مهم دراین میان بود.هرچند برخی از علمای کوماسی ضمن تجدید نظر در آموزه های حرکت فیض تیجانی، گروه جدیدی را به رهبری «جعفر» با نام  «جماعت منتظرموعود» در دهه ۱۹۶۰ بنیان نهادند.

وی خود را در جایگاه بالای دینی پس از حضرت محمد(ص) دانست و به صدور برخی فتاوا اقدام نمود. از جمله آن ها به فتوای وی بر عدم وجوب اقامه  نمازهای یومیه بعد از گذشت وقت مقرر نماز وعدم اعتقاد به نگهداشتن عده برای زنان می توان اشاره نمود. چنین طرز تفکری با عکس العمل جدی علمای کوماسی به عنوان تضاد و بدعت در شریعت قلمداد شد.این موضوع باعث روی آوری مسلمانان به ابراهیم نیاس شد که وی جعفر را فردی دغل باز(دجال) نامیده بود.و باعث شد تا نیاس اورا از جماعت فیض خود اخراج نماید.چنین برخوردی بعدها موجب پشیمانی و رجوع مجدد جعفر به جماعت نیاس گردید.اما این اتفاقات بعدها خود موجب اختلاف در میان خود حرکت فیض تیجانی به رهبری ابراهیم نیاس شد.

تعدادی از پیروان تیجانیه این حرکت بعدها ادعای دیدن خدا را کردند.مخالفین(سلفی ها)، این گروه از تیجانی ها را مورد انتقاد قرار داده آنها را «مدعیان رؤیت خدا» خواندند.در واکنش به این انتقاد، نیاسی های فیضیمخالفین خود را به انکار واقعیت متهم نمودند.وضعیت فوق در برچسب زدن به یکدیگر امروزه نیز در میان برخی از طرق صوفی تیجانی هم چنان جاری است.

 تفاوت های اعتقادی میان پیروان تیجانیه در باب تزکیه و شریعت،نشان دهنده اختلاف ایدئولوژیکی در میان علمای تیجانیه معتقد به هر یک از دومورد فوق در غنا بود.تیجانیه در غنا شاهد طیفی از اعتقادات از افراط گرایی طرفدار تزکیه و دیدگاه حامی شریعت در نوسان بود.

عبدالله احمد مایکانو جلو(۲۰۰۵-۱۹۲۸)

فارغ التحصیل دانشگاه الازهریکی از طرفداران و مدافعان مکتب تزکیه تیجانی دردوره معاصر غنا محسوب می شود.تحصیلات اولیه خود را در کوماسی آشانتی گذراند ودرسال ۱۹۵۶ وارد دانشگاه الازهرشد.فعالیت های دینی مایکانو از دهه ۱۹۶۰ آغاز شد دورانی که بیشتر پیروان تیجانیه هنوز آماده مقابله جدلی با سلفی ها نبودند. تعامل جلو با پیروان خود موجی از اعتماد دینی را برای طرفدارانش ایجاد نمود.نام وآوازه میکانو به عنوان رهبر طریقت تیجانیه غنا به همه جا منتقل شد.یکی از رقبای مکتبی وی Afa Yusuf Ajura رهبرو عالم سلفی در منطقه تماله شمال غنا بود (متوفی ۲۰۰۵).

شجره نامه مشترک عبدالودود هارون و عبدالله مایکانو به این معنی بود که دفاع از تیجانیه ارتدکسی مورد تقویت قرار خواهد گرفت.مایکانو خود روزگاری شاگرد محمد هارون(متوفی۱۹۸۳)پدر عبدالودود بود.در حالی که مایکانو خود را داعیه دار تیجانیه می دانست، عبدالودود نیز خود را مدافع تیجانیه در کوماسی می دانست.بسیاری از درگیری ها واختلافات فرقه ای در کوماسی ودیگر بخش های غنا بین سلفی ها و تیجانیه ناشی از عکس العمل فعالیت های این دو عالم تیجانی بود.SalisuShaban، به عنوان پایه گذار نحله فیض طریقت تیجانیه (ابراهیم نیاس)،دریکی از مباحثات تندش با سلفی ها در منطقه نیما( در اکرا) به سال ۱۹۷۵ بود که شعبان در این جدل طرف مقابل را در صورتی که حمله به تیجانیه را متوقف نکند به خون ریزی تهدید نمود.با این حال ادامه روش فعالیت دینی این علما به تدریج مخالفان جدی را برایشان به دنبال داشت. برای نمونه، درمراسم میلاد النبی(ص) در ۱۹۸۳،مسلمانان شاهد درگیری جدلی بین سلفی ها و تیجانیه ها بودند. پس از درگذشت  شیخ عبدالله مایکانو، شیخ خلیفه ابوالفیض احمد مایکانو، فرزندش عهده دار مقام رهبری تیجانیه  در غنا می باشد.

طریقت«فیض تیجانیه» طی سال های گذشته فرهنگ دینی خاصی را  به خصوص برای مراسم میلادالنبی(ص) در غنا ایجاد کرده است.این مراسم با حضور جمعیت بسیار زیادی برگزار می شود و درآن پس از قرائت قرآن ،اذکار طریقتی و اشعار عرفانی به  شیوه خاصی زمزمه می شود. این مراسم شکلی از احترام به رهبری طریقت یعنی ابراهیم نیاس هم می باشد.هم اکنون برنامه های مشابهی در مناطق دیگری از غنا مانند پرانگ به رهبری شیخ مایکانو جلو فرزند عبدالله مایکانو حداقل دوبار در طول سال برگزار می گردد. این مراسم ویژه در میان پیروان تیجانیه به یک فرهنگ دینی تبدیل شده است. ترکیب آداب دینی با برخی سنت های بومی هم چون رقص های آئینی که با نواختن برخی سازهای کهن محلی همراه می باشد،به ویژه پیروانجوان طریقت را به وجد می آورد.اختلاط زنان ومردان در این گونه مراسم و اجرای آیین های طریقتی فوق،موجب بروز اختلاف میان علمای تیجانی شده است چنان که بیشتر آنها مخالف چنین روشی بوده آن را به دور از اخلاق مذهبی قلمداد کرده اند.

یکی از نکات مهم این طریقت به رهبری مایکانو نیاز و ضرورت ایجاد توازن و رفع شکاف بین تفکرات محافظه گری دینی (سالخوردگان) و علایق جوانان به فعالیت های دینی است .از جمله بهانه های دفاع از این طرز تفکر فرهنگی ارائه دلیلی است که چون مسلمانان غنا در اقلیت بوده و در برابر هجوم هزاران تهاجم فرهنگی قرار گرفته اند لازم است چنین برنامه هایی را داشته باشند.

بنابراین، در غنای امروز شاهد گسترش طریقت و حرکت جدیدی در تیجانیه به عنوان «تیجانیه جلو» می باشیم که خود را «حرکت تیجانیه غنا» می نامد. در چنین طریقتی، مایکانو نه فقط با دیدگاه سلفی گری مبارزه می کند بلکه در برابر مخالفین خود نیز مقاومت می نماید.لذا، این حرکت جدید در عین حال که به اختلافات دینی به شدت پایبند است، تساهل بین تفاوت های مذهبی را از نظر دور ندارد.

یکی از ویژگی های رهبری شیخ مایکانو نگرش جدید به برخی آموزه های دینی پیروان خود بود و در این میان مخالفت هایی را هم چون شیخ نوحو عثمان شربتو امام کل مسلمانان غنا را در برابر برخی افکار خود به همراه داشت.

طریقت تیجانیه فعلی بین دو قطب فیض ابراهیم نیاس و جلو قرار داشته و طی سال های گذشته اسلام سلفی مخالفت شدیدی با روش فکری تیجانیه نشان داده است. طریقت تیجانیه فعلی نه تنها در غنا بلکه در غرب آفریقا دارای پیروان بسیاری است.

برنامه ها وفعالیت های تیجانیه در غنا

برنامه های مذهبی بر اساس باورهای دینی ،آموزشی، بهره برداری رسانه ای، ساز مان های مستقل و مشارکت اجتماعات اسلامی در نقاط مختلف جهان. شیوخ و رهبران تیجانیه بر مبنای روحیات معنوی خود و با ترکیب آن با آداب و سنن آفریقایی نوعی از دین اسلام را ارائه داده اند .برای نمونه، این طریقت بر این باور است که ماه صفر به عنوان دومین ماه تاریخ هجری قمری مسلمانان ماه نحس وبدی است.با توجه به باوری که خداوند در این ماه فرشتگان خود را برای بررسی اعمال بندگان که تعیین کننده سرنوشت تمام سال است می فرستد و به همین جهت خانواده ها برای پیروز شدن دراین آزمون شروع به انجام برخی مراسم مانند نمازهای یومیه می کنند.برنامه های عمده دینی عبارتند از: مراسم میلادالنبی(ص)،کفن و دفن،طلسم و تعویذ و سحر ارواح جادوشده .

پیروان تیجانیه هرساله طی مراسم خاصی مراسم میلادالنبی(ص) را گرامی می دارند. سابقه این مراسم در غنا به قبل از دهه ۱۹۵۰ می رسد و طی دوران بعد با اهمیت بیشتری از دهه ۷۰ تا ۲۰۰۰ برگزار می شده است.چنین مراسمی در مناطقی از کشور که به اجتماعات Zongo مشهور است با برنامه هایی چون تفسیر، قرائت قرآن و شعرخوانی در مدح حضرت رسول(ص)و اقامه نماز وظیفه اجرا می گردد.

اجرای مراسمی با نام "Damba"،در شمال غنا به صورت جشنواره سالانه در میان جامعه Gonja دیده شده و دو گروه Dagomba و Wala نیز مراسم مولود را گرامی می دارند.از دهه ۱۹۸۰ به بعد این مراسم نه تنها از سوی مسلمانان بله دیگر ادیان(مسیحی)برخوردار بوده و معمولاً مقامات سیاسی کشور چون رئیس جمهور یا نمایندگان وی و بزرگان دین (امام کل ) دراین گونه برنامه ها شرکت می کنند.رسانه های جمعی غنا اخبار مراسم را برای مردم با پوشش کاملی پخش می کنند.

مراسم کفن ودفن، ختم و دعا برای متوفی با برخی آداب و سنن آفریقایی ترکیب شده و به نوعی فرهنگ دینی تبدیل شده است. فرهنگ طلسم و تعویذ نیز از سوی رهبران تیجانیه در مکان هایی موسوم به «خلوت» در منازلشان برای عبادت به جا آورده می شود. این نوع رفتار دینی از سوی برخی گروه های اسلامی نظیر اهل سنت و جماعت به شدت مورد تقبیح قرار گرفته است.ترکیب باورهای دینی تیجانیه با برخی آداب وسنن فرهنگی آفریقایی حتی برخی غیر مسلمانان(مسیحیان) را در این گونه مراسم ترغیب ساخته است. برنامه سحر و جادو نیز در میان برخی از پیروان این طریقت از دیر باز مورد بهره برداری قرار می گرفته است. توجه و سرمایه گذاری آموزش نسل تیجانیه به سبک غربی و بهره برداری از رسانه های جمعی از دیگر فعالیت های این طریقت می باشد.

محمد حسن ایپکچی – رایزن فرهنگی ایران در غنا

*- منابع:

۱-Yunus  Dumbe,Islamic Revivalism in Contemporary Ghana.Stockholm,۲۰۱۳.

۲-Nathan Samwini, The Muslim Resurgence in Ghana Since ۱۹۵۰,Berlin,۲۰۰۶.

۳-Rashid Husain,Our African Identity,Accra,۲۰۰۵.

- ابو عباس احمد ابن ابو عبدالله سعیدی محمد ابن فضاه ابن فتاحی ابن مختارفرزند شهو احمد تیجانی.

-Sheihu al-Kandi al-Basari

-Ibrahim  Nyass

-The JamaatFaydaTijaniyya

-The Muslim Association Party

-The Convention Peaple Party

-The Muslim Association Party

-JamaatYatiYati

- Sheikh Khalifa Abul Faidi Ahmed Maikano