محمدعلی سجادی می‌گوید اسطوره «سیاوش» سه دهه است او را درگیر کرده و با محوریت این شخصیت رمان «حیرانی» را در سال‌های دهه ۶۰ نوشته است.

محمدعلی سجادی کارگردان سینما که به تازگی رمان «حیرانی» ‌اش توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است، در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره این رمان گفت: با این که این کتاب به تازگی و سال‌ها بعد از رمان دیگرم چاپ شده اما «حیرانی» دومین کتاب من نیست. پیش از این کتاب، دو داستان بلند هم به چاپ رسانده بودم و اولین رمانم با عنوان «با نوشته کشتن»، هم در سال ۸۹ توسط نشر ققنوس به چاپ رسید.

وی افزود: «با نوشته کشتن» کتابی بود که در ادامه روند آثار سینمایی‌ام منتشرش کردم و از نظر داستانی، یک اثر پلیسی و معمایی بود. داستان این رمان درباره یک نویسنده داستان‌های پلیسی بود. اولین اثرم در حوزه داستان و رمان «حیرانی» است. «با نوشته کشتن» را در سال‌های ۸۴ و ۸۵ نوشتم و بعد از چند سال فراز و فرود، در سال ۸۹ به چاپ رسید. «حیرانی» هم عاری از این فضاهای تعلیق و درام نیست. این رمان را در سال های دهه ۶۰ و بین سال ۶۳ تا ۷۳ که اولین چاپش بیرون آمد، نوشتم.

کارگردان فیلم سینمایی «شیفته» ادامه داد: بعدتر در سال ۸۰ که خواستم «حیرانی» را ویرایش کنم، جلد دومی هم به آن اضافه شد. چاپی که به تازگی از این رمان منتشر شده، هم در واقع این دو جلد را با هم در بر می‌گیرد. سال ۸۲ و ۸۳ بود که ویراست جدید «حیرانی» را برای چاپ به ارشاد بردیم و از آن سال‌ها تا سال ۹۵، به چاپ نرسید. جالب است که چاپ اول «حیرانی» در دوران ارشاد آقای میرسلیم چاپ شد ولی نه کسی اعتراضی کرد و نه کشور به هم ریخت. ولی بعد از آن این رمان ۱۲ سال در ارشاد ماند و من هم همچنان برای چاپ «حیرانی» در حیرانی ماندم!

«حیرانی» غیرقابل چاپ اعلام شده بود

سجادی در پاسخ به این سوال که چرا در این سال‌ها برای چاپ حیرانی اقدامی نکرده، گفت: رمان را غیرقابل چاپ اعلام کرده بودند. اگر برای چاپ کتاب که در سال ۹۵ رخ داد، بخش هایی از کتاب را مورد اصلاح دوباره قرار دادیم، به این دلیل بود که به بدنه داستان آسیب چندانی وارد نمی‌کرد. به همین دلیل این اصلاحات را قبول کردم.

این کارگردان سینما درباره موضوع اسطوره سیاوش و رمان «حیرانی» گفت: من به اسطوره سیاوش تعلق خاطر دارم و آخرین فیلم سینمایی‌ام هم که پاییز امسال اکران می‌شود، همین موضوع را در بر می‌گیرد. طبیعتا این شخصیت را به جهان امروز آورده‌ام و ما ایرانی‌هایی که در این دوران زندگی می‌کنیم، گریزی از گذشته مان که ریشه در اسطوره‌ها و سنت‌ها دارد، نداریم. به هر صورت در شرایط امروز هم از آن باورها و سنت‌ها تهی نیستیم و فکر می‌کنم نباید به این اسطوره‌ها بی اعتنا بود.

وی گفت: من «حیرانی» را در ۳۲ سالگی‌ام نوشتم ولی هنوز دلمشغولی‌هایی که در نوشتنش داشتم، در کارهای امروزم هم وجود دارد. البته فرد نوستالژیکی نیستم و فضای اثرم هم لزوما مستغرق شدن در گذشته نیست. شخصیت اصلی این رمان سیاوش است و بخش اول رمان هم درباره مفهوم غم غربت است. یعنی آن سال‌ها که داشتم حیرانی را می‌نوشتم، هنگام نوشتن فصل اولش، موضوع غربت و غمی را که به آدم تحمیل می‌کند، واکاوی کردم و سعی داشتم برای خودم حلش کنم.

در رمان به دنبال تجربه‌هایی بودم که در سنیمای ایران نمی‌توان داشت

سجادی در پاسخ به این سوال که آیا حرف اصلی‌اش در رمان‌ها، فیلم‌ها و نقاشی‌هایش با یکدیگر تفاوت دارد، گفت: فیلم، رمان و نقاشی فرم‌های مختلف هستند. کاری که در نوشتن رمان انجام داده‌ام، تجربه‌هایی است که نمی‌شود در سینمای ایران آن‌ها را داشت؛ آن هم با وضعیت تولید و دیگر مسائل دست و پاگیری که وجود دارند. مخاطبی که «حیرانی» را بخواند، به خوبی می تواند قضاوت کند که آیا می‌شود آن را تبدیل به فیلم سینمایی کرد یا خیر! صحبت کردن از سریال کردنش که دیگر در این شرایط تلویزیون غیرممکن است! نقاشی هم یک مدیوم دیگر است که طبیعتا آثار متناسب با خودش را می طلبد.

کارگردان فیلم سینمایی «بازیگر» گفت: من روی اسطوره سیاوش، که محور رمان «حیرانی» است، در نقاشی هم کار کرده‌ام و در فیلم‌های سینمایی‌ام هم حضور دارد. بنابراین می‌توانم بگویم روی این اسطوره از سه وجه متفاوت کار کرده‌ام. چون زمانی در سینما می‌توان کاری انجام داد که در نقاشی نمی‌شود و همین طور در دو مدیوم دیگر می‌توان کارهایی انجام داد که در سینما نمی‌توان انجام داد.

وی در پایان گفت: سیاوش بیش از ۳ دهه است که درگیرم کرده است. اسطوره‌های شاهنامه همیشه برایم جالب بوده‌اند و از سال‌ها پیش رویشان کار کرده و همچنان مشغولم. امیدوارم صاحبان گالری ها هم همکاری کنند تا بتوانم گالری تابلوهای نقاشی جمشیدشاه را برگزار کنم.