خبرگزاری مهر، گروه استانها - مهدی بخشی سورکی: چقدر حس خوب و توفیق با سعادتی است اینکه در محلی کار کنی که مزد و پاداش دیدار صاحبخانه برای مهمانانش بهشت باشد.
خوش به سعادت اهل قم که هر روز کسی را دارند که به او سلام کنند، با او درد دل کنند، در صحن آیینهاش صیقل دهند آئینه مکدر دلهایشان که غبار روزمرگیها بر آن مینشیند.
در خیابان ارم و میدان آستانه که قدم میگذاری، ناگزیر میشوی قدمهایت را به صحن و سرای حرم فاطمه معصومه(س) ختم کنی و دست بر سینه رو به روی گنبد و بارگاه خیرهکنندهاش احترام کنی و سلام دهی و اگر حالت خوش باشد و یا از نامهربانیهای زمانه دلگیر باشی دقایقی را در کنج این حرم خلوت کنی و با او درد دلی داشته باشی.
در و دیوار حرم حضرت فاطمه معصومه(س) و خادمان این آستان مقدس، کرامات بسیاری را در طول تاریخ در دل خود ثبت کردهاند و به یادگار دارند که نشستن پای صحبت آنان در ایام میلاد آن بانوی کرامت خالی از لطف نیست.
«خداداد وکیلی» از خادمان افتخاری این آستان مقدس است که ۷۱ سال سن دارد و در گذشته در راه آهن کار میکرد. او در گفتوگو با خبرنگار مهر، میگوید ۱۶ سالی است که افتخاری خادمی حرم حضرت فاطمه معصومه(س) را دارد.
از او میخواهم خاطرهای از دوران خادمیاش برایم تعریف کند که میگوید، بهترین خاطرههای ما در این حرم مطهر کرامات و شفایافتن زائران است که موارد متعددی را شاهد بودیم.
نزدیک سحر بود که خواهرم پدرم را که خوابش برده بود بیدار میکند و به او میگوید که زبانش باز شده است و میتواند صحبت کند
این خادم افتخاری، خاطرهای از چگونگی بهبود یافتن خواهرش در حرم مطهر تعریف کرد و گفت: به دلیل یک اتفاق، شوکی به خواهرم وارد شد که در اثر این شوک زبانش بند آمد و ۶ ماهی بود که نمیتوانست صحبت کند.
پدرم یک شب او را به حرم آورد و از سر شب تا صبح در کنار ضریح به حضرت فاطمه معصومه(س) توسل کردند، نزدیک سحر بود که خواهرم پدرم را که خوابش برده بود بیدار میکند و به او میگوید که زبانش باز شده است و میتواند صحبت کند.
زائران حضرت معصومه(س) احترام خاصی دارند
این خادم افتخاری حرم مطهر در ادامه میگوید: زائران حضرت احترام خاصی دارند و همین که اذن دخول میگیرند و وارد این صحن و سرا میشوند میبایست در کمال احترام با آنان برخورد کرد.
«حسین کریمی» خادم دیگر حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) است که از فرم لباسش میتوان فهمید که او خادم رسمی است؛ کلاه مخصوصی هم به سر دارد که ظاهراً این کلاه را تنها خادمان رسمی حرم میتوانند بر سر بگذارند.
او میگوید ۲۵ سالی است که خادم حرم مطهر است و اولین بار وقتی حرم، خادم استخدام میکرد با یکی از دوستانش جزو نیروهای فصلی حرم مطهر بودند چرا که در گذشته در زمستان زائران زیادی به حرم نمیآمدند و وقتی حرم خلوتتر بود نیروها را مرخص میکردند و مجدداً در زمانی که حضور زائران بیشتر میشد نیروها را جذب میکردند.
کریمی میگوید: تمدید و ادامه خدمتش به صورت ۵ سال فصلی بود و پس از ۵ سال به عنوان خادم رسمی حرم مشغول به کار شد.
از او هم میخواهم که در طول این ۲۵ سال خاطرهای که به یادش مانده است را برایم تعریف کند و او هم موارد متعددی از شفایافتن زائران را در ذهنش مرور میکند.
این خادم حرم بانوی کرامت خاطرهای از شفا یافتن مرد مشهدی در حرم برایم تعریف کرد و گفت: یک شب در جوار حرم مطهر در حال تعویض گلهای روی ضریح بودیم؛ بعد از اینکه گلهای سمت چپ ضریح را عوض کردیم مرد ۵۰ سالهای که بر روی ویلچر نشسته بود و دستانش را به ضریح قفل کرده بود توجه من را به خود جلب کرد اما مشغول کار خودمان بودیم و وقتی گلهای گوشههای دیگر ضریح مطهر را تعویض کردیم، دیدیم سر و صدایی به گوش میرسد و مردم دور کسی را گرفتهاند و صلوات میفرستند.
کریمی ادامه داد که ما سریعاً بالای سر آن فرد رفتیم و او همان مردی بود که روی ویلچر نشسته بود و توجهم را به خودش جلب کرده بود که گویی شفا یافته بود؛ او را به دفتر مدیریت حرم منتقل کردیم و جریان را جویا شدیم که این مرد برایمان تعریف کرد که به دلیل سرما خوردگی بیمار شده بود که این بیماری نادر موجب شد تا از کمر به پایین فلج شود.
این خادم افزود: این مرد از کارمندان اداره دارایی شهر مشهد مقدس بود و سه سال از بیماری و فلج بودنش میگذشت و خودش برایمان تعریف کرد به امام رضا(ع) متوسل شدیم که ۳ شب پیاپی خوابی دیدم که فردی به من میگفت شما به قم بروید و این خواب را برای همسرم تعریف کردم که به همراه خانواده همسرم تصمیم گرفتیم به قم بیاییم و متوسل به حضرت فاطمه معصومه(س) شویم.
این خادم حرم ادامه داد که هنوز نیم ساعتی از ورودشان به حرم نگذشته بود که ظاهراً در عالم مکاشفه فردی پیاله آبی به این مرد تعارف میکند و او هم با پاهای خودش این کاسه را تحویل میگیرد و بعد به پایش تکان میدهد و میبیند که روی پای خود ایستاده است.
وی گفت که این اتفاق در حدود ۱۵ سال قبل رخ داد و این فرد پس از شفا یافتن تا سالها بعد در روز میلاد حضرت معصومه(س) از مشهد به قم میآمد و این خاطره شفا یافتنش را برای زائران دیگر تعریف میکرد.
شفای یک عروس از باکو
خادم حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) کرامتی دیگر از بانوی کرامت برایم تعریف کرد و گفت: یکی دیگر از خاطراتی که هنوز در اذهان خادمان حرم باقی مانده است شفایافتن یک عروس باکویی بود.
او ادامه داد: وقتی پدر و مادر این عروس باکویی به مکه مکرمه مشرف شده بودند این خانم که بعد از ازدواج دچار یک بیماری خاص شده بود چندین شب در خواب میبیند که از وی خواسته شده تا به ایران و شهر مقدس قم سفر کند که این تازه عروس هم این خواب را برای عمویش تعریف میکند و آنان تصمیم میگیرند به قم بیایند.
کریمی چگونگی شفا یافتن این عروس باکویی را تعریف میکند و میگوید: من شخصاً ماجرای این کرامت را از عموی این خانم شنیدم و او اینگونه تعریف کرد که وقتی این خانم در حرم بوده است تشنهاش میشود و از همراهانش میخواهد که برایش آب بیاورند اما وقتی برایش آب میآورند میگوید که من لحظاتی قبل از دست خانمی که لباسی سبزرنگ بر تن داشت آب نوشیدم که بعد میفهمد که دیگر بیمار نیست و پس از انجام آزمایشهای پزشکی و تأیید پزشکان و بیمارستان مشخص شد که این خانم دیگر بیماری ندارد و این کرامت در دفتر کرامات حرم ثبت شده است.
از خادمان حرم جدا میشوم و به سوی ضریح مطهر بانوی کرامت حرکت میکنم. زائران این مضجع شریف را همچون نگینی دربر گرفته و با خود نجوا میکنند. زائرانی که شاید از مکانهای دوری به اینجا آمده باشند تا درد دلی با بانو داشته باشند ... السلام علیک یا بنت رسوالله. السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه. السلام علیک یا بنت امیرالمومنین(ع) ... السلام علیک یا عمه ولی الله....