خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده سهرابی: سوم مرداد ماه در گزارشی با تیتر «سفر پرحاشیه گنجینه موزه هنرهای معاصر به خارج/ تهدیدها کم نیستند» و در گفتگو با مدیر کل هنرهای تجسمی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از کارشناسان هنر درباره سفر گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به برلین و رم برای نمایش در موزه های این دو کشور پرداختیم. در این گزارش به تهدیدهایی که ممکن است این سفر برای گنجینه پر ارزش موزه هنرهای معاصر تهران به وجود بیاورد پرداخته شده و نظرات مثبت و منفی آمده بود. با این حال مجید ملانوروزی، سرپست موزه هنرهای معاصر حرف های کامل تری بر این گزارش داشت که در گفتگویی حضوری این مطالب را مطرح کرد.
مجید ملانوروزی مدیرکل هنرهای تجسمی و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران که این روزها به خاطر امضای قرارداد موزه هنرهای معاصر تهران با موزه های برلین و رم و سفر گنجینه موزه سوال و جواب های تازه ای را در دوره مسئولیتش تجربه می کند، حرف اول و آخرش یکی است «بردن بخش خارجی گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به موزه های دنیا از این نظر اهمیت دارد که نشان دهیم موزه هنرهای معاصر تهران این آثار را در اختیار دارد و در کنار آن، نمایش و ارائه آثار ایرانی در موزه های دنیا اولویت دارد. بخش دیگر هدف ما از نمایش آثار گنجینه در این طرح پاسخ به شایعاتی است که در این سال ها درباره گنجینه موزه هنرهای معاصر مطرح شده است، شایعاتی مانند اینکه آثار گنجینه از بین رفته یا فروخته شده است، ضمن اینکه امکانات مالی این پروژه این فرصت را می دهد تا مشکلات موزه هنرهای معاصر را تا حدی حل کنیم و امکانات موزه به روز شود تا بتواند به مسیر خود ادامه دهد.»
گفتگوی مهر با مجید ملانوروزی درباره همه جوانب مطرح شده درباره سفر گنیجنه موزه هنرهای معاصر تهران به موزه های برلین و رم را بخوانید.
*دو تفاهمنامه با برلین و رم برای نمایش بخش مهمی از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران از طرف موزه بسته شده است. می فرمایید این تفاهمنامه ها کی امضا شد؟
-زمانی که ما می خواستیم اثر پل گوگن را از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران برای امانت سپاری به سوییس بفرستیم و آن را بیمه کردیم، سفارت اتریش به ما اعلام کرد که یک تفاهمنامه ای مبنی بر امانت سپاری ۳۰ اثر از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در سال ۲۰۱۱ در زمان مدیریت آقای شالویی در دفتر هنرهای تجسمی با اتریش بسته شده است. آنها قرار بود هزینه ها را به عهده بگیرند و آثار به وین برود. این تفاهمنامه کاملا رایگان بود و قرار نبود پولی به ایران پرداخت شود.
*اما این تفاهمنامه عملی نشد؟
-خیر. گویا برای بیمه آثار به مشکل برخورد کردند. زمان تحریم ها بود و امکان بیمه آثار نبود اما هنوز هم اتریشی ها دنبال اجرایی شدن آن تفاهمنامه هستند و حتی دو هفته گذشته به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نامه ای درباره این تفاهمنامه نوشتند. البته با این شرایط فکر نمی کنم دیگر برای ما امکان داشته باشد آثار را رایگان به آنها بدهیم. به هر حال من این قرارداد را که دیدم فکر کردم این یک فرصت خوبی برای ماست. این را هم بگویم که بین موزه ها رسم نیست بابت امانت سپاری آثار پولی دریافت کنند، تنها هزینه حمل و نقل و بیمه را تقبل می کنند. من به این فکر کردم از امانت سپاری فراتر برویم و به عنوان یک پروژه این کار را ببینیم.
در گزارش قبلی شما دیدم که به نقل از کسی نوشته بودید چرا با ارسال ۱۰ اثر این پروژه را آغاز نکردند. با ۱۰ اثر نمی توان پروژه شراکتی تعریف کرد، این اصلا در میان آثار یک موزه دیده نمی شود. الان ما یک پروژه تعریف کرده ایم و یک سالن اختصاصی هم برای نمایش آثارمان در اختیار داریم. این را هم بگویم در همان اوایل که به دفتر هنرهای تجسمی آمده بودم، با چند رسانه مصاحبه کردم و گفتم می خواهیم توری از آثار گنجینه را در دنیا برگزار کنیم و به نوعی برای همکاری یک فراخوان دادیم، گفتیم دنبال سالن هستیم. البته از همان اول نیت مان این بود آثار را به موزه ها بدهیم چون امنیت، دما و نور گالری ها و... برای ما مهم بود، اما می خواستیم آنها دنبال ما بیایند. در آن مصاحبه ها اعلام کردیم علاوه بر موارد فرهنگی و معنوی دنبال درآمدزایی برای موزه هم هستیم، می خواهیم بلیت بفروشیم و آثار گنجینه ما آثاری است که تا به حال کسی آنها را ندیده و برای دنیا تازه است. در نهایت موزه فرانکفورت و مونیخ جلو آمدند و به توافق هایی هم رسیدیم. از همان اول هم بحث مشارکت مطرح بود و ما شرط هایی داشتیم مبنی بر اینکه نیروهای ما در طول نمایشگاه حضور داشته باشند، با آثار می آیند و بر می گردند و... همانطور که گفتم قبلا یک اثر ما می رفت و در یک موزه ای نمایش داده می شد، ما همه مسئولیت را به طرف مقابل می سپردیم، ضمن اینکه مثلا ۴۰۰ اثر به نمایش در می آمد که یکی از آثار از موزه هنرهای معاصر تهران بود و یک لیبل کوچک زیر اثر قرار می گرفت که این اثر متعلق به موزه هنرهای معاصر تهران است و کسی هم آن را نمی دید.
*چه شد به موزه برلین رسیدید؟
- در نهایت دولت آلمان پا پیش گذاشت و ما یک قرارداد با رقم یک و نیم میلیون یورو با برلین بستیم و آنها ۵۰ درصد قیمت بلیت را هم تقبل کردند.
*هزینه بیمه چطور؟
-بیمه بر عهده خود ماست که رقمی حدود دو میلیون یورو می شود چون با بیمه لویدز که بهترین بیمه هنری دنیاست طرف قرارداد هستیم. در نهایت هم سهم خودمان از بلیت فروشی را داریم.
*پس در حال حاضر پای دولت آلمان برای تضمین این قرارداد در میان است؟
- بله.
*آیا آثار به نشنال موزه نو برلین می رود؟
- بله. ما مختار بودیم بین پنج موزه یکی را انتخاب کنیم. ابتدا می خواستیم موزه مدرن برلین را که قبلا ایستگاه قطار هامبورگ بود انتخاب کنیم. به دیدن این موزه که رفتیم دیدیم خیلی موزه باریکی است و چون مطمئن هستیم برای بازدید آثار ازدحام زیادی ایجاد می شود دیدیم این موزه جوابگو نیست. الان یکی از گالری های نشنال موزه نو برلین را در اختیار داریم که موزه بسیار خوبی است. این موزه چندین سالن دارد که یکی از سالن هایش در اختیار ماست.
*تا آنجا که می دانم گنجینه این موزه آثار قرن ۱۶ و ۱۷ و ۱۸ است. به نظرتان با آثار موزه که متعلق به قرن ۲۰ است همخوانی خواهد داشت. به هر حال در بحث نمایش آثار مهم گنجینه به ریزه کاری هایی مثل این هم باید توجه شود.
-به ما یک سالن مجزا می دهند ضمن اینکه همین چند وقت پیش کارهای مدرن را در این موزه به نمایش گذاشتند و آثاری که با الهام از آثار بوتیچلی خلق شده اند، در این موزه نمایش داده شد. برای ما مهم سالنی است که آثارمان را به نمایش می گذاریم. ما یک موزه ای می خواستیم که سیستم مستقلی در بلیت فروشی داشته باشیم. موزه نو برلین، موزه خوب و مهمی است و می توانید درباره آن تحقیق و جست و جو کنید.
اهمیت این نمایشگاه به حدی هست که تمام رسانه های آلمان نوشتند «این بمب را متوقف کنید»، به قرارداد ما پرداختند و گفتند این یک جنگ نرم از طرف جمهوری اسلامی ایران است که می خواهد آثار غربی را طعمه قرار دهد تا وجاهت جمهوری اسلامی و کارهای خودشان را به رخ بکشند.
شما ببینید تا به حال آثار ایرانی یا به یک گالری در خارج از کشور برای نمایش می رفت یا نهایتا به آرت فر یا اکسپو. نمایش آثار ایرانی در موزه در کنار آثار خارجی برد دیگری دارد. حتی ما الان هم منافع مادی و معنوی داریم و هم هنرمان را مطرح می کنیم. یک اثر ایرانی وقتی در موزه تیت به نمایش دربیاید قیمتش فراتر خواهد رفت و حتی وقتی آثار هر گنجینه ای در موزه ای معتبر به نمایش دربیاید، قیمتش فرق می کند تا اینکه در موزه بماند و نمایشش متوقف شود. تا به امروز تنها یک عده افراد خاص می دانند موزه هنرهای معاصر تهران در گنجینه خود چه آثاری دارد.
*شما درباره قرارداد با برلین گفتید. قرارداد با موزه ماکسی هم به همین صورت است؟
-بله. البته مورد موزه ماکسی ایتالیا در حد تفاهمنامه است و قراردادی امضا نکردیم چون دو ماه نمایشگاه برلین به تعویق افتاد.
*این را هم می فرمایید که در ازای این سالی پنج میلیون یورویی که قرار است درآمد داشته باشیم آثار گنجینه چه مدت خارج از کشور خواهد بود؟
-حداقل سه ماه و حداکثر شش ماه. سالی دو نمایشگاه.
*نشنال موزه برلین ممکن است بهترین موزه آلمان نباشد اما بهترین موزه برلین است، اما موزه ماکسی در ایتالیا موزه جوانی است، سال ۲۰۱۰ ساخته شده و گنجینه مهمی هم ندارد. فکر نمی کنید بهتر بود موزه بهتری را در رم انتخاب می کردید؟
- موزه ماکسی یکی از مطرح ترین موزه های مدرن در دنیاست. در این ۶ سال هم بسیار رشد داشته است. مدیریتش با جیوونا مِلندری است که به سبب موقعیت سیاسی و فرهنگی که دارد می تواند حتی رییس جمهور ایتالیا را برای دیدن آثار بیاورد. ساختمان این موزه هم توسط زاها حدید از معماران برجسته دنیا ساخته شده و برای نمایش آثار گنجینه بسیار جای مناسبی است. درست است که گنجینه خاصی ندارد اما در این طرح سالن خوب مهم است و اینکه مدیریت موزه برای معرفی گنجینه می تواند برای ما چه کاری انجام دهد. من هم معتقدم بهتر بود آثار گنجینه ما در موزه موما یا موزه تیت به نمایش در می آمد اما ما در کشور آمریکا و انگلستان نمایندگی نداریم. اگر یک درصد هم احتمال داده شود برای آثار در این کشورها اتفاق بیفتد، کشور ما سفارتخانه ای ندارد تا پیگیر امور باشد وگرنه من هم می دانم آلمان موزه هایش دولتی است و از نظر هنری کشور درجه یک جهان نیست اما روابط ما با این کشورها رابطه فرهنگی خوبی است. ولی بردن گنجینه به موزه های معتبر و درجه یک دنیا در فرانسه و انگلستان هم در برنامه است. ضمن اینکه یادمان نرود موزه هایی مثل تیت و دیگر موزه ها تا چهار سال برنامه های خود را هماهنگ و نهایی می کنند و می بندند. همین که موزه ای که قرار بود آثار گنجینه را نمایش دهد در برلین تغییر کرد، نمایشگاه دو ماه به تعویق افتاد.
*دقیقا کی نمایشگاه در برلین برپا خواهد شد؟
- اول دسامبر ۲۰۱۶
*مشخص شده از ایران آثار کدام هنرمندان می رود؟
- ما ۳۰ اثر می توانیم انتخاب کنیم و حتما عده زیادی از هنرمندان از ما ناراضی خواهند شد، البته ما از آثار در گنجینه استفاده خواهیم کرد. آلمانی ها می خواستند انتخاب ما به گونه ای باشد که در این نمایشگاه شاهد باشیم که اگر اثر جکسون پولاک هست که حدود ۶۰ سال قبل آن اثر را کشیده، در ایران آن زمان هنرمندان ما چگونه کار می کردند و نقاشی می کردند. این برای ما موضوع جذابی نبود چون مدرنیست های ما از دوره های مختلف هنری همیشه عقب بوده اند و ضمن اینکه ما هنرمندان خوبی در دوره های معاصر تر داریم که آثاری از آنها در موزه نیست. پس ما گفتیم به انتخاب خودمان اثر می فرستیم. حتما از آثار سقاخانه و پیشگامان هنر نو و از بخش هنرمندان انقلاب اسلامی اثر خواهد بود. ضمن اینکه از چند کارشناس برای انتخاب این آثار دعوت خواهیم کرد. اما می دانیم ممکن است یک نفر به طور مثال ایران درودی را جزو ۳۰ هنرمند تاثیرگذار بداند و یک نفر نداند. ضمن اینکه تبلیغات این نمایشگاه برای ما در خارج از کشور اتفاق می افتد، قصد داریم هنر ایران را در آن طرف مطرح کنیم. با یک انتشارات هم صحبت کرده ایم که ۳۰ اثر ایرانی را چاپ کنند که آنها هم قبول کرده اند.
*ما یک گنجینه به ارزش تقریبی دو تا دو نیم میلیارد یورو داریم که ارزش این ۳۰ اثری که شما احتمالا به خارج از کشور می برید که دنیا هم طالب دیدن آن است یک و نیم میلیارد یورو است (تقریبی). آیا برای ۵ میلیون یورو درآمد به ریسکش می ارزد؟
- اول اینکه ما نباید همین ۳۰ اثر را آثار مهم گنجینه بدانیم. همه آثار گنجینه اهمیت دارند. نمی شود گفت مثلا ۲۰۰ اثر گنجینه خوب است، بقیه خوب نیست. ما حدود ۱۵۰۰ اثر خارجی در گنجینه داریم. نباید فقط قیمت مادی را در نظر بگیریم، تاثیرات هنرمندان در جهان را هم باید در نظر گرفت. بله از یک نظر مهمترین آثار گنجینه ما همین ۳۰ اثر است و طبیعی است که آنها نمایش داده شود چون ما قصد داریم از این فرصت برای معرفی آثار هنرمندان ایرانی استفاده کنیم. نباید ارزش برپایی یک نمایشگاه را با این گفته ها تنزل دهیم. برای ما این نمایشگاه یک فرصت است تا غربی ها آثار هنری ایران را ببینند. به نظرم یک گروهی برای اینکه سال ها این فرصت را داشتند و نتوانستند از این فرصت استفاده کنند ناراحت هستند وگرنه بله هر حرکتی ریسک دارد. ولی ما با بهترین و مطمئن ترین بیمه در دنیا این آثار را بیمه کرده ایم. ضمن اینکه این آثار تاکنون تک به تک به خارج رفته اند و برگشته اند. به ابعاد مختلف پروژه فکر کنید.
*بخش های مثبت کار قطعا دیده می شود اما موزه ماکسی همان روزهای اول بسته شدن قرارداد عکس فرح دیبا را در سایت گذاشت و نوشت کلکسیون فرح به موزه ماکسی می آید. اگر بعدها به این پرداخته شود که این آثار قبل از انقلاب اسلامی خریداری شده بود و حواشی ایجاد شود چه؟ فکری کرده اید؟
- همان روزها رسانه های آلمانی با فرح دیبا مصاحبه کردند و او گفته بود این آثار با پول نفت خریداری شده و متعلق به موزه هنرهای معاصر تهران است و مجموعه من نیست، کما اینکه در صحبتی که با رییس موزه ماکسی داشتم چنین موضوعی را تکذیب کرد و در سایت این موزه هم این مطلب نیامده است.
*احتمال دارد مطلب را از سایت حذف کرده باشد.
- ببینید فرهنگ و هنر ملت ایران را نباید دست کم بگیریم. نفت، سرمایه همه و متعلق به ملت ایران است و حالا یک رژیم رفته با پول نفت آثار هنری خریده، اینها سرمایه ملت است. ما امروز دنبال فرهنگ غرب نیستیم، تلاش داریم تا غربی ها به دنبال هنر ایران باشند. افرادی در رژیم سابق عاشق هنر غرب بودند، آثاری را خریداری کردند و الان هم سرمایه ملت است و ارزش اقتصادی دارد اما امروز برای ما همانطور که گفتم ۳۰ اثر ایرانی که برای نمایش می بریم، مهم است. اگر می خواستیم به تنهایی این ۳۰ اثر را در موزه های خارجی نمایش دهیم، موزه ها حاضر به نمایش آن نبودند.
*پیش بینی شما از کنار هم قرار دادن هنر ایران و غرب در این نمایشگاه و بازخورد آن نزد مخاطب غربی چیست؟
- هنر ایران اصلا هنر عقب مانده تری نسبت به هنر غرب نیست، فقط مشکل این جاست که هنرمندان ایرانی دیده نشده اند. اغلب آثارشان را شخصی به گالری ها برده اند. بعد هم ما جنگ و تحریم را داشته ایم و این دیده شدن هنر ما را در دنیا سخت تر کرد.
*شما در مصاحبه ای پیش از این به ما گفتید قراردادتان ریالی نیست، بلکه کالایی است. یک توضیح جامع تر می فرمایید.
- ما اگر پولی دریافت کنیم باید به خزانه دولت واریز کنیم. الان موزه ۴۰ سال است به روز نشده و امکاناتش فرسوده است. همه مدیران هم به فکر مدیریت بودند و نه به روز کردن امکانات موزه. ۴۰ سال بود سیستم سینماتک به روز نشده بود که ما در بدترین شرایط مالی آن را به روز کردیم. ما امید نداریم به این زودی دولت بیاید یک موزه دیگر بسازد. دیدیم این فرصتی است که یک قرارداد کالایی ببنیدم به این صورت که طرف قرارداد به ازای این درآمد بنا به نظر رییس موزه –هر فردی رییس موزه باشد- یا امکانات موزه را به روز کند یا به توسعه گنجینه کمک کند یا زمین در اختیار قرار گیرد تا موزه دیگری ساخته شود.
*راستی اسمی هم برای این پروژه درنظر گرفته اید؟
- ما به طرف آلمانی گفته ایم باید اسم تهران در عنوان نمایشگاه باشد. مثلا گنج تهران.