خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- محمد فاطمی زاده: جنگ اسرائیل علیه لبنان که در اسرائیل به جنگ دوم لبنان و در لبنان به جنگ ژوئیه یا جنگ تموز معروف است، نبردی ۳۳ یا ۳۴ روزه بین ارتش رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان بود که دامنه آن شمال رژیم صهیونیستی و سراسر لبنان را دربرگرفت. این جنگ با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۱۳ آگوست ۲۰۰۶ پایان یافت؛ در همین راستا با جناب «صلاح فحص» نماینده جنبش أمل لبنان در ایران گفتگو کردیم که شرح آن در ذیل می آید:
*در خصوص جنگ ۳۳ روزه و دستاوردهای مقاومت لبنان در این جنگ توضیحاتی را بفرمایید.
این جنگ برای لبنان بسیار سخت بود و اسرائیل از تمامی سلاح های مجاز و غیر مجاز در این جنگ بهره برد تا بدین صورت تمامی ریشه های مقاومت و هر چیزی که در برابر آنها می ایستد را از بین ببرد. اسرائیل از طریق این جنگ در صدد نابود کردن مقاومت در ابعاد نظامی، اجتماعی، شهری و غیره بود اما به فضل الهی، مقاومت مردم و تلاش های رزمندگان و مجاهدان لبنانی، تمامی نقشه های دشمن نقش بر آب شد و دشمن اسرائیلی در این جنگ دستاوردی نداشت. همچنین تفکر مبتنی بر نابودی مقاومت نیز شکست خورد. در همین راستا امام موسی صدر می گوید که اگر اسرائیل سرزمینی را اشغال کند، کفن می پوشم و تا جایی که توان دارم با آن می جنگم؛ یعنی اسرائیل باید نابود گردد. در جنگ ۳۳ روزه نیز به دلیل مقاومت مردم و مجاهدت رزمندگان، پیروزی از آن لبنان شد و اسرائیل شکست خورد؛ درست همانگونه که امام خمینی(ره) فرمودند اسرائیل غده ای سرطانی است که باید نابود شود. ما شاهد وقوع این سخن در جنگ ۳۳ روزه بودیم.
*نظر شما در رابطه با نقش سعودی ها در جنگ ۳۳ روزه و عدم حمایت آنها از مقاومت لبنان چیست؟
با وجود اینکه مقاومت لبنان برای دفاع از کشور است و حمایت از فلسطین برای آن موضوعی اساسی است، طی سال های گذشته برخی از حکام عرب اعلام کرده اند که از وقوع این جنگ و ماجراجویی های حزب الله راضی نیستند؛ من نمی دانم که برخی از سران عرب چرا می گویند ماجراجویی؟! ما بارها گفتیم که اسرائیل دشمن عرب ها است و با مقاومت مخالف است. ما دوست داریم که از مقاومت حمایت شود اما آنچه که خواست و مطلوب ما است، متاسفانه محقق نشده است.
*واکنش دیگر کشورها در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان را چگونه ارزیابی می کنید؟
کشورها در این زمینه به ۳ دسته تقسیم شدند: دسته اول با مقاومت مخالف بودند. دسته دوم بی طرف بودند اما دسته سوم حامی جدی مقاومت بودند که جمهوری اسلامی ایران اصلی ترین آنها است. مقاومت با تلاش های خود و با حمایت های ایران موفق به ایستادن در برابر اسرائیل شد. سوریه نیز دیگر کشوری بود که از مقاومت لبنان حمایت لجستیک و معنوی کرد. بنابراین این ۲ کشور به پیروزی مقاومت و رفع مشکلات مردم لبنان بسیار کمک کردند.
*پیامدهای شکست صهیونیست ها در این جنگ و فروریختن هیمنه شان چیست؟
اسرائیل پس از اینکه در جنگ ۳۳ روزه یا جنگ تموز از لبنان و مقاومت لبنان شکست خورد، نقشه های خود را در برابر مقاومت تغییر داد و با راه اندازی جنگ علیه سوریه در صدد تحقق دو هدف برآمد: نخست اینکه کانال های ارتباطی میان مقاومت یعنی ایران، سوریه و لبنان را قطع کند و دوم اینکه با تقسیم مناطق مختلف در کشورهای گوناگون به ایالت های کوچک به صورت طائفه ای، خود نیز خواهان ایجاد یک دولت و کشور یهودی شود؛ اسرائیلی ها می خواهند با ایجاد ایالت هایی طائفه ای در مجامع بین المللی مدعی ایجاد یک کشور یهودی شوند و این موضوع را مستمسکی برای نیل به هدف خود خود قرار دهند. این امر مستلزم اخراج فلسطینیان است و در حال حاضر از سوی جهان مورد پذیرش نیست و تمامی طرح هایی که با این نقشه اسرائیل مخالف باشد، از سوی مقاومت استقبال می شود.
*توان و قدرت حزب الله را در برهه کنونی برای جنگ احتمالی با رژیم صهیونیستی در آینده چگونه ارزیابی می کنید؟
مقاومت و به طور مشخص حزب الله پس از جنگ ۲۰۰۶ از لحاظ نظامی و امنیتی بسیار قوی تر شده است و می توان گفت که به میزان ۱۰ سالی که از جنگ ۳۳ روزه گذشته است، توان حزب الله ۱۰ برابر شده است. بنابراین معتقدم که اسرائیل در آینده نزدیک به لبنان حمله نخواهد کرد. زیرا پیش از این بارها این کار را تجربه کرده و شکست خورده است. در صورت وقوع این جنگ، شاهد آخرین جنگ خواهیم بود. گفته می شد که ارتش اسرائیل شکست ناپذیر است اما این موضوع فقط یک گفته رسانه ای و بزرگنمایی است. این در حالی است که اسرائیلی ها ترسوترین ترسوها هستند و از چهره و تصویر یک فرد نیز می ترسند. این گونه ارتشی پایدار نمی ماند. زیرا مصنوعی و ساختگی است و دائمی نیست.
*نقش رسانه به ویژه شبکه المنار را در افزایش روحیه رزمندگان مقاومت در جریان جنگ ۳۳ روزه چگونه ارزیابی می کنید؟
رسانه در جریان جنگ ۳۳ روزه در میان مردم و بالا بردن روحیه آنها بسیار نقش داشت و به صورت کلی نیز رسانه در هر جنگی در بُعد معنوی و افزایش روحیه دارای نقش است. در جریان جنگ ۳۳ روزه نیز شبکه المنار و دیگر شبکه های داخلی و خارجی در انتقال تصویری واقعی از جنگ و بمباران های اسرائیل بسیار فعال بودند و همین امر نیز موجب شد که از سوی جنگنده های اسرائیل بمباران گردند. جنگ به دو بخش تبدیل می شود: بخش نخست که نظامی است، به فرماندهی سید حسن نصرالله و بخش دوم نیز سیاسی به رهبری نبیه بری. این دو نفر توانستند مقاومت را به پیروزی برسانند. همچنین در این میان این رسانه بود که با به نمایش گذاشتن درگیری ها در برابر دیدگان جامعه جهانی به مقاومت کمک کرد اما متاسفانه جامعه بین الملل در برابر جنایات علیه لبنانی ها و کشتار مردم وظیفه خود را ادا نکرد.
*در برهه کنونی به نظر شما مشکل اصلی در انتخاب رئیس جمهور برای لبنان چیست؟
ما به عنوان جنبش أمل معتقدیم که باید در سریع ترین زمان ممکن رئیس جمهور لبنان انتخاب گردد. زیرا وضعیت منطقه حساس است. در همین راستا نیز نبیه بری با انجام مذاکراتی در صدد حل این موضوع است. از جمله موارد موثر در این موضوع نیز عربستان است. در صورتی که مذاکرات نبیه بری به نتیجه نرسد، دیگر کشورها نمی توانند این مشکل را حل کنند. زیرا مشکلات بزرگتری در منطقه وجود دارد که کشورها را به خود مشغول کرده است. اگر خود لبنانی ها به ویژه مسئولان لبنان در این خصوص به نتیجه نرسند، انتخاب رئیس جمهور همچنان به تعویق می افتد.
*نقش عربستان در مانع تراشی برای انتخاب رئیس جمهور لبنان را چگونه ارزیابی می کنید؟
همانگونه که می دانید هر کشوری در منطقه دارای منافعی است و مشکل اصلی لبنانی ها نیز مداخله غیر لبنانی ها که ممکن است سعودی ها باشند و یا دیگر کشورها در امور داخلی شان از جمله انتخاب رئیس جمهور است. به هر حال هر کشوری که به نحوی با لبنان ارتباط دارد، می تواند به صورت مثبت و یا منفی تاثیر بگذارد و به منافع خود نگاه می کند اما ما معتقدیم که خود لبنانی ها قادر به حل این مشکل بدون دخالت خارجی ها هستند.