خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: «حد ورزش ایران همین است» این حرف وزیر ورزش در شرایطی که بخشی از کاروان ورزش ایران در المپیک بودند و همچنان در حال مسابقه دادن، بسیار خبرساز شد تا جاییکه برخی نمایندگان مجلس هم به این حرف واکنش نشان داده اند و خواهان عذر خواهی وزیر ورزش از ورزشکاران شده اند.
اما آیا حرف وزیر ورزش اشتباه است؟
بله «حد ورزش ایران همین است» اگر این حرف را به طور کلی و با حفظ وضعیت موجود در نظر بگیریم این حرف آنقدرها هم غلط نیست و کمی بالاتر و یا اندکی پایینتر در المپیک همین بودهایم و هستیم. در واقع هرگز مدال های ما در طلا و نقره دو یا سه برابر این که امروز هست نبوده و تقریبا همین بوده ایم که هستیم و از رتبه های تقریبی در رده بندی المپیک تفاوت فاحشی نداشته ایم اما بحث همینجاست که آیا ما از همه ظرفیت کشور ۸۰ میلیونی استفاده کرده ایم و حالا می گوییم «حد ورزش ایران همین است؟ ».
پاسخ منفی است، ما در رشته های توپ و تور، در رشته های آبی، در رشته های دو و میدانی، در رشته های رزمی، در رشته های اسب سواری و ... تقریبا هرگز هیچ کاری نکرده ایم و برنامه رو به رشدی برای آنها نداشته ایم. از اینکه تیراندازهای ما بدون فشنگ تمرین می کرده اند که بگذریم، از نداشتن لباس ورزشی کافی برای والیبالیست ها که بگذریم، از عدم پرداخت حقوق بسیاری از المپیکی ها قبل از ریو که بگذریم، می رسیم به ساختار و استفاده از همه امکانات.
پیگیری های خبرنگار مهر نشان میدهد که وزارت آموزش و پرورش در این مسیر از وزارت ورزش هم مقصرتر است. وزارت آموزش و پرورش با ده ها هزار مدرسه و فضای ورزشی بلا استفاده و معلم های ورزش معمولا غیر متخصص بیشترین زمان و فضا و کمترین بازدهی ممکن را در ورزش رقم زده است.
در واقع کافی است کمیته ای میان وزارت ورزش و وزارت آموزش و پرورش شکل بگیرد و به این ترتیب وزارت ورزش از استعدادیاب ها و مربیان متخصصی که بسیاری از آنها شرایط اقتصادی خوبی هم ندارند برای مدارس استفاده کند و و استعداد یابی را به صورت سیستماتیک در همه پهنه ایران استارت بزند و با استفاده از فضاهای ورزشی خود مدارس، بعد از تعطیلی مدارس، دانش آموزان « و حتی مردم» را به ورزش بیاورد و هم استعداد یابی کند و هم فقر حرکتی جامعه را اصلاح کند.
بله حد ورزش ایران همین است، اما اگر مربیان واقعی ورزش، دانش آموزان را از کودکی زیر نظر داشته باشند، اتفاقی که ده سال بعد رقم می خورد می تواند کل ورزش ایران را تحت تاثیر قرار دهد و مدال آوری ها را چندین برابر کند به ویزه در رشته هایی مثل پینگ پنگ، تنیس، بدمینتون، تیراندازی، دو و میدانی « رشته های مختلف» و دیگر رشته های مثل کشتی و جودو و بوکس که ورزش هایی نسبتا ارزان محسوب می شوند.
حد ورزش ایران این نیست
بله حد ورزش ایران همین است، اما این حد تا روزی است که وزرای ورزش مثل مردم، بیننده ماوقع ورزش هستند. تا روزی که هیچ سیکل مشخص و برنامه ریزی درستی برای «پرورش» که پسوند «وزارت آموزش و پرورش» است و لازم است پروتکلی در این رابطه بین این دو وزیر نوشته و انجام شود، نوشته نمی شود.
فدراسیون های ورزشی هم همینطور، واقعیت این است که آنها هم اکثرا دچار تغییرات دولتها و تلاش برای ماندن در پست خود هستند و کمک مشخص و درستی به آنها از سوی بالادستی ها صورت نمیگیرد و تنها رقابتی برای به دست آوردن برخی پست ها آن هم غالبا نه از روش شایسته سالاری که با چنگ زدن به احزاب برنده و بازنده انجام میشود که در بهترین حالت چهار سال میمانند و بعد میروند.
«بله حد ورزش ایران همین است» اما با روند کنونی است که شناگر ما به المپیک نمیرسد، دوچرخه سوار ما وقتی جاده می پیچد او نمی پیچد و دو و میدانی هم اصلا نداریم. در واقع فقط ورزش هایی را داریم که مثلا در مازندران علقه مردم است و خودشان استعداد یابی می کنند و پرورش می دهند، یا در اردبیل و آذربایجان شرقی و غربی که ژن افراد قدرتمند است و از میان آنها برتزین وزنه برداران جهان بیرون میآیند. آنها مثل گل های خودرو هستند که ما حتی به آنها آب ندادهایم، اما دنیای امروز روش زراعت را در پیش گرفته و گل ها را کشت میکند نه اینکه در انتظار غنچه کردن تک گل ها بماند.
«بله حد ورزش ایران همین است» اما با روند کنونی که از همه ظرفیت استفاده نمی کنیم وگرنه «حد ورزش ایران» این نیست.