مشگینشهر یکی از شهرهای استان اردبیل است که در شمال غربی ایران و 839 کیلومتری تهران واقع شده است. در اطراف این شهر حدود 120 روستا وجود دارد که تعدادی ازاین روستاها جزو مناطق محروم ایران به حساب میآیند.محرومیت، همیشه با سختی و مشقت همراه بوده است اما وجود یک چیز میتواند به راحتی تلخیهای زندگی را شیرین کند و آن چیزی نیست جز امید به زندگی. امید نیروی عجیبی است که در سختترین شرایط مانند رودخانهای آرام از بین رنجها و مشکلات انسانها، راه خود را باز میکند و روح زندگی را در کالبد فقر و محرومیت میرقصاند. مردم امیدوار همیشه راهی برای حرکت و ادامه زندگی پیدا خواهند کرد و هرگز نخواهند ایستاد. هرچند نمیتوان انکار کرد که سختیهای زندگی مردم محروم بر شادیهایشان غلبه دارد اما همین شادیهای اندکی که از دل رنجها بیرون میزنند حکم ذرههای طلا را دارند که از دل کوههای سخت کشف میشوند و این میسر نخواهد شد جز با تیشه صبر و امید به زندگی. تصاویر گرفته شده گوشهای از زندگی روزمره مردم در مناطق محروم روستاهای اطراف مشگینشهر اردبیل را نشان میدهد.
: زن عشایردر کپر خود مشغول پختن نان برای فروش جهت امرار معاش خانواده است
: زندگی ساده یک خانواده از اهالی روستای محروم نولی بلاغی مشکین شهر در خانه ای که از سنگ و گل ساخته شده. این روستا 250 نفر جمعیت دارد که از لوله کشی آب محروم هستند
کودک روستایی در یکی از اتاق های منازل محلی در روستای نولی بلاغی مشگین شهر
: زندگی ساده یک خانواده از اهالی روستای محروم نولی بلاغی مشکین شهر در خانه ای که از سنگ و گل ساخته شده. این روستا 250 نفر جمعیت دارد که از لوله کشی آب محروم هستند
: زندگی روستایی و امید به زندگی در روستای محروم پشته در اطراف مشکین شهر اردبیل
گفتگوی دو زن محلی در کوچه های روستای تازه کند شهرستان لاهرود مشگین شهر استان اردبیل
: فاطمه، یکی از اهالی روستای کنچوبه مشکین شهر است. او پشت دار قالی خانه اش که سالهاست به دلیل مشکلات مالی بلا استفاده مانده، آشپزخانه کوچکی به پا کرده است و مشغول جوشاندن شیر جهت تولید فراورده های لبنی است
حیاط یک خانه ی روستایی در روستای نولی بلاغی مشکین شهر
فرض الله عباس نژاد ساکن روستای نولی بلاغی یک کشاورز 43 ساله است که انجام کارسخت وکشاورزی مداوم موجب قطع شدن رگ های زانو و ارتروز شدید او گشته است و چند سالی ست که توانایی کارکردن را از دست داده. او و همسر و دو فرزندش با کمک های اهالی روستا و فامیل به سختی روزگار را می گذرانند. فرض الله امیدواراست سلامتی اش را به دست بیاورد و دوباره بتواند کار کند
: فرض الله عباس نژاد ساکن روستای نولی بلاغی یک کشاورز 43 ساله است که انجام کارسخت وکشاورزی مداوم موجب قطع شدن رگ های زانو و ارتروز شدید او گشته است و چند سالی ست که توانایی کارکردن را از دست داده. او و همسر و دو فرزندش با کمک های اهالی روستا و فامیل به سختی روزگار را می گذرانند. فرض الله امیدواراست سلامتی اش را به دست بیاورد و دوباره بتواند کار کند
زنان روستای نولی بلاغی برای شستن لباس هایشان روزانه دامنه ی کوه را تا رسیدن به چاه آب طی می کنند
: زنان روستای نولی بلاغی در نبود همسرانشان اغلب مواقع در یکی از خانه های اهالی دورهم جمع می شوند وبا یکدیگر گپ و گفتگو میکنند.
محل زندگی یک خانواده محروم در روستای کنچوبه اطراف مشگین شهر
دیوار یک خانه در منطقه محروم قشلاق وردوی
قشلاق وردوی،یک روستای صعب العبورو بدون امکانات آب و برق در اطراف مشگین شهر است. زن روستایی ظرف آبی را که از چاهی در دوردست پر کرده است برای مصرف روزانه خانواده اش تا رسیدن به خانه بر روی دوش خود حمل می کند
سکینه 26 ساله و از اهالی قشلاق وردوی، روستایی بدون امکانات آب و برق است. او چهار فرزند دارد و شوهرش دامدار است سکینه هر روز فرزند کوچکش را بر پشتش می بندد و مشغول به کار می شود
زنان پا به پای مردان و گاهی بیشتر از آن ها به کار و فعالیت می پردازند. کار، یکی از اجزای مهم زندگی در روستاست که بین تمام اعضای خانواده و حتی کودکان تقسیم می شود
حیاط خانه ی یک خانواده در روستای کنچوبه مشگین شهر
فقر به توان امید
پری یوسفیان از اهالی روستای کنچوبه مشگین شهر است. او 85 سالش است و 20سال است که همسرش را از دست داده و فرزندی ندارد. پری در یک اتاق به تنهایی زندگی میکند و تحت حمایت کمیته امداد است.
کودکان محروم قشلاق وردوی ، سوار بر دوچرخه ای که تنها وسیله بازی آنها است
معصومه 75 ساله از اهالی منطقه محروم قشلاق وردوی است. او تنها دلخوشی اش را بودن در کنار نوه هایش می داند و امیدوار است هیچ وقت مریضی آن ها را نبیند
کودک روستایی در حال تیله بازی روی یکی از دیوار های روستای کنچوبه مشگین شهر
کودکی از روستای قره آغاج کلان از پنجره خانه بیرون را تماشا می کند
تفریح و اقات فراغت کودکان روستایی با وسایل ابتدایی و حداقل امکانات همراه است ولی امید و شادی جزئی از خصوصیات روحی کودکان روستای نولی بلاغی محسوب می شود.
سمیرا 15 سال دارد و تا پنجم ابتدایی درس خوانده.سمیرا کارکردن را دوست دارد. او می گوید علاقه ای به تحصیل ندارم و می خواهم به قالی بافی مشغول شوم و زودتر ازدواج کنم.
زن روستایی ساکن روستای قره آغاج کلان تعداد زیادی مرغ را در حیاط خانه اش نگهداری می کند
مردان روستای نولی بلاغی مشگین شهر، ساعاتی پس از کار روزانه را روی تپه های اطراف روستا دور هم جمع می شوند و به گفتگو و استراحت می پردازند.
خانه های مخروبه در روستاها یکی از مکان های لذت بخش برای بازی و تفریح کودکان محروم هستند
زنان پا به پای مردان و گاهی بیشتر از آن ها به کار و فعالیت می پردازند. کار، یکی از اجزای مهم زندگی در روستاست که بین تمام اعضای خانواده و حتی کودکان تقسیم می شود
زنان در یکی از خانه های روستای محروم دوه چی علیا مشغول بافت کلاه برای فروش هستند
زن کشاورز از اهالی روستای دوه چی علیا مشگین شهر
علمناز63 ساله، یکی از اهالی روستای محروم دوه چی علیا در اطراف مشگین شهر است. او 20 سال است که در خانه ی فرسوده خود به خیاطی برای اهالی روستا مشغول است
خانه فرسوده و خالی از سکنه در روستای محروم قره آغاج کلان که ساکنین آن به دلیل مشکلات مالی مجبور به مهاجرت شده اند
زنی از اهالی روستای غره آغاج کلان برای همسر کشاورز خود غذا می برد
زنان ساکن روستای محروم دوه چی علیا پشم گوسفند را برای استفاده در لحاف و تشک تمیز می کنند
زنان ساکن روستای کنچوبه مشگین شهر در حال پاک کردن نخود که یکی از محصولات کشاورزی منطقه است و آماده کردن آن برای فروش هستند