خبرگزاری مهر، گروه جامعه-مسعود بُربُر: دهها نفر از محققان و دانشگاهیان در نامهای درباره اثرات زیانبار شیوه مدیریت شبپره آفت شمشاد هشدار دادهاند. نویسندگان این نامه اعلام کردهاند در پی تشکیل ستاد بحران، سازمان حفظ نباتات و ادارات جنگلبانی شهرهای شمالی کشور برنامه سمپاشی گستردهای را بدون توجه به مخاطرات زیستمحیطی در این جنگلها شروع کرده و حتی بسیاری از مسئولان، مردم را به سمپاشی محیط دعوت کردهاند.
نویسندگان این نامه تصریح کردهاند: این شبپره تنها از گونههای شمشاد تغذیه میکند و به سایر گیاهان اعم از کشاورزی، جنگلی و مرتعی خسارتی وارد نمیکند. علاوه بر آن، این آفت عموما از برگ و به مقدار کم از پوسته ساقه شمشاد تغذیه میکند و این نحوه تغذیه سبب مرگ درختان نمیشود. درحالیکه بیبرگی موقت درختان شمشاد به کنترل طبیعی، متعادلسازی و کاهش جمعیت این حشره کمک میکند.
به اعتقاد این پژوهشگران بهکارگیری روشهای ایمن یا بیولوژیک (نظیر تلههای فرومونی و نوری برای شکار انبوه، بهکارگیری دشمنان طبیعی، کنترل میکروبی نظیر Bt) بسیار مؤثرتر و سازگار با محیط زیست در اختیار متخصصان و قابلاستفاده توسط کارشناسان است.
نویسندگان این نامه هشدار دادهاند: سمپاشی بیوقفه و گستردهای که در جنگلهای بکر و یگانه هیرکانی شروع شده است، در قدم نخست خاک را آلوده میکند و زیستمندان آن (بهویژه ویروسها و باکتریهای مفید) را از بین میبرد. علاوه بر آن بسیاری از پرندگان (مهاجر و بومی) و نیز حشرات به واسطه این سموم از بین رفته یا مهاجرت خواهند کرد. علاوه بر آن، گسترش سموم کشاورزی در متراکمترین منطقه جمعیتی ایران بر سلامت انسانهای ساکن این مناطق اثرات مخربی دارد. سموم شیمیایی، آبهای جاری و زیرزمینی را آلوده میکنند و وارد سیستمهای آب شهری میشوند. در کنار همه این موارد، نمیتوان چشم بر تبعات اقتصادی سنگین این شیوه مبارزه بست.
نویسندگان این نامه سرگشاده از مدیران ارشد کشور و بهویژه حسن روحانی، رئیسجمهور درخواست کردهاند بیدرنگ وارد صحنه شده و دستور توقف کاربرد ترکیبات و محلولهای شیمیایی (به هر شکل و با هر نام تجاری) را در جنگلهای بینظیر شمال ایران صادر کنند.
سمپاشی شیمیایی رخ نداده و اصلاً ممکن هم نیست
رئیس انجمن جنگلبانی ایران در گفتگو با مهر اصل این ادعا را انکار میکند و میگوید: من تعجب کردم که چرا این اقدام را به عنوان سم پاشی شیمیایی مطرح کردند. هیچ کس موافق سمپاشی شیمیایی در عرصه جنگل نیست و این را یک آدم معمولی هم میداند که در طبیعت به این بزرگی نمیشود سمپاشی کرد چون به خاطر مسائل محیط زیستی ممنوع است.
هادی کیادلیری تصریح میکند: اصلا در جنگل در سطح وسیع امکاناتی نداریم که چنین کاری بکنیم چون آنجا تمام شیب و غیرقابل عبور است و هوایی هم نمیتوانیم این کار را بکنیم چون این درخت شمشاد خزری زیراشکوب است یعنی زیر درختان دیگر است و به شدت سایه پسند است.
وی اعلام میکند: سمومی که به کار برده میشود BT یا باسیلوس تورنجنسیس است که یک نوع باکتری است و نوعی مبارزه بیولوژیک محسوب میشود و فقط روی لارو حشره اثر میگذارد. هر چند که نمیتوان رد کرد که لارو حشرات دیگر را نیز متأثر میکند ولی احتمالش بسیار پایین است که لاروهای دیگر هم به طور همزمان وجود داشته باشند و در قیاس با خطری که وجود دارد این خسارت بسیار ناچیز است. تا جایی که میدانم و در جریانم و تأییدش هم کردیمBT استفاده میشود که آن هم متأسفانه دیگر تأثیر ندارد چون دیگر دیر شده است و این آفت هم چون چند نسل دارد میتواند خیلی خطرناک و همه گیر شود و یک آفت عادی نیست. وقتی یک آفت جدید وارد منطقهای شود هنوز دشمن طبیعی ندارد تا آن دشمن طبیعی بخواهد افزایش پیدا کند و آفت را کنترل کند. این تمام درختان شمشاد را آلوده کرده و شمشاد اگر آلوده شود توانایی برگشتپذیریاش خیلی کم است.
کیادلیری تأکید میکند: همین دوستانی که گفتهاند طبیعت برمیگردد، درختهایی که از سال ۱۳۹۱ دچار بیماری شدهاند را بررسی کنند. به عرصه بیایند و ببینند درختانی که بیمار شده بودند، خشک شدند یا توانستهاند برگردند؟ تازه بعد از این مرحله آتش سوزی هم خواهیم داشت چون درختان خشک شدهاند. ما فکر میکنیم فقط درخت را باید حفظ کنیم و آنها فکر میکنند که فقط باید حشرات را حفظ کنند! در حالی که هر دو وابسته به همدیگر است و شما هر کدام را رها کنی آن یکی هم از بین می رود.
رئیس انجمن جنگلبانی ایران اضافه میکند: در مورد سم شیمیایی تنها جایی بحث شد که تک پایه درختی یا دو پایه درختی آلودگی گرفته و باید این را سریع برخورد کنند که به توده ها کشیده نشود و همه درختان خشک شوند. چون این آفت به حیاط مردم عادی هم آمده و آنجا باید این کار را بکنند تا به عرصه ها نیاید.
کیادلیری با بیان اینکه محتوای نامهای که به رئیس جمهور نوشتهاند بدیهیات است ابراز تعجب میکند: واقعاً جای تعجب است که گفتهاند درخت خود به خود بر میگردد و طبیعت خودش توانایی مقابله دارد. اصلاً این دوستان به عرصه رفته و محیط را دیدهاند؟ اینگونه را اصلاً میشناسند؟ شمشاد خزری یک گونه نادر ممنوع القطع است که بسیار بسیار ارزشمند است و در حال انقراض است و از همه مهمتر یک گونه همیشه سبز است و خزان نمیکند. از این افراد یک نفرشان برای شمشاد آمده عرصه را ببیند و بعد حرف بزند؟ کدام مبارزه شیمیایی؟ اینها اصلاً برای ارقامی در حد ۱۰ میلیون تومان هم مشکل دارند با کدام اعتبار میخواهند جنگل را سمپاشی کنند؟!
وی با بیان اینکه آفات مشابه این از قدیم در حیاطهای مردم بوده است تأکید میکند: الان تمام حیاط های مردم آلوده شده است. مگر مردم پرتقالهای محلی را سمپاشی نمیکنند؟ حالا یک تکپایه درخت شمشاد هم اگر آنجا باشد میتوانند این را هم مثل آنها کنترل بکنند.
کیادلیری تصریح میکند: مانیتورینگ عرصههای جنگلی مرتبا باید انجام شود اما بهترین مدیران هم وقتی اعتبارات کافی نداشته باشند چه میتوانند بکنند؟ آیا وظیفه سازمان جنگلهاست که بررسی کند گیاهی که به کشور میآید یا مثلاً میوه ای که میآید آلوده نباشد؟
با طبیعت نباید تک بعدی برخورد کنیم
حسین آخانی گیاهشناس و استاد دانشگاه تهران که از امضاکنندگان این نامه هم هست به خبرنگار مهر میگوید: حرف ما این است که با پدیدههای بیولوژیکی بدون اینکه به دقت مطالعه شده باشند نمیتوانیم با رفتارهای تک بعدی برخورد کنیم. روابط اکولوژیکی بی نهایت پیچیده هستند و مساله طغیان یک آفت هم پدیدهای نیست که برای اولین بار در دنیا اتفاق افتاده باشد که بگوییم این یک مورد خاص است.
آخانی توضیح میدهد: اصولاً آفتها به دو روش به گونههای جنگلی آسیب جدی وارد میکنند. یک حالت این است که گونه تازهای وارد میشود، مثل همین موردی که الان میبینیم. وقتی گونه تازهای وارد میشود، هجوم میآورد و ما باید به طبیعت فرصت بدهیم که طبیعت خودش راه مقابله خودش را پیدا کند. اگر بخواهیم با سمپاشی آن آفت را از بین ببریم اتفاقاً نتیجه برعکس میدهد به دلیل اینکه باعث میشود نسلهای بعدی این آفت به سم مقاوم بشوند و آن موقع ما دیگر هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. این خطر خیلی جدیتر است.
وی ادامه میدهد: اما اگر فرض را بر این هم بگیریم که آفت به شمشادها خیلی آسیب برساند شمشادها به آفت مقاوم میشوند. این چیزی است که ما میخواهیم. یعنی طبیعت خودش آفت را کنترل میکند و نکته مهم دیگر این است که وقتی که یک لارو بسیار تخصصی است و فقط به شمشاد حمله میکند، برگ شمشادها را که خورد دیگر غذا ندارد و وقتی که غذا ندارد عملاً از بین خواهد رفت. یعنی کنترل به صورت طبیعی اتفاق میافتد. البته همین اتفاق هم افتاده چون در کشورهای اروپایی هم این مشکل وجود داشته و رخ داده و ما به عنوان آدمهای علمی باید از تجریبات دیگران درس بگیریم.
این گیاهشناس سرشناس ایرانی اضافه میکند: دومین حالتی که آفت در جنگل ها طغیان میکند زمانی است که گونه های درختی در یک تنش قرار دارند. مثل چیزی که الان در بلوطهای غرب کشور میبینیم. موقعی که تنشی بهخصوص تنش آبی در یک جنگل ایجاد میشود، آن جنگل میتواند حتی نسبت به گونههایی که تا به حال با آنها به راحتی همزیستی داشته و خطری هم برایش نبودهاند آسیبپذیر شود بنابراین راه حل این نیست که آن آفت را از بین ببریم؛ راه حل این است که آن تنش را از بین ببریم.
آخانی تأکید میکند: اینها دیگر اصولی شناخته شده هستند که علم اکولوژی جدید دنیا به آن پی برده است. حالا امروز که این آفت آمده ما ممکن است سمپاشی کنیم و آن را از بین ببریم اما فردا ممکن است صد چیز دیگر بیاید. آیا ما میتوانیم این کار را انجام دهیم؟
وی هشدار میدهد: مهمترین خطری که وجود دارد این است که سمومی که اینجا وارد میشوند وقتی لاروها آلوده بشوند وارد چرخه طبیعت میشوند و از جمله بزرگترین قربانیان اینها پرندگان خواهند بود. من یک گیاهشناسم و بیش از همه عاشق شمشادها هستم و از بین رفتن هیچ کدام آنها را هم نمیتوانم تحمل کنم اما اگر واقعاً دلمان برای طبیعت می سوزد باید یک نگاه جامع داشته باشیم.