خبرگزاری مهر-گروه هنر: دست اندرکاران برگزاری دهمین جشنواره ملی موسیقی جوان بر این باورند که این جشنواره یکی از مهم ترین رویدادهای موسیقایی کشور است که می تواند تضمین کننده جریان حرفه ای و بازگشت به دوران طلایی موسیقی ایران باشد.
آنها معتقدند برای شکل گیری یک جریان هدفمند در توسعه کیفی جشنواره، حضور توامان نهادهای دولتی حوزه آموزش و فرهنگ و هنر امری لازم و ضروری است که متاسفانه در ایران آنچنان به آن اهمیت نمی دهند.
آنچه در بخش سوم میزگرد دهمین جشنواره موسیقی جوان توسط مدیران و برخی از اعضای هیات داوران این رویداد مطرح شد انتقاد از فضای حاکم بر فرهنگ و تمرکز روی گونه های پولساز موسیقایی و لزوم توجه به موسیقی گروه سنی نوجوان بود که فریماه قوام صدری، حسین علیزاده، حمیدرضا اردلان، بهرام جمالی، هومان اسعدی و علی ترابی به آن اشاره کردند.
با ما در بخش سوم میزگرد همراه میشوید:
*خانم قوام صدری بنده اعتقاد دارم فارغ از نحوه اجرای گروه های شرکت کننده در جشنواره؛ نحوه انتشار فراخوان، انتخاب آثار و از همه مهمتر داوری کارها موضوع بسیار مهمی است که اگر در این ناحیه دچار غفلت شویم ماجرا همانی می شود که در اغلب جشنواره ها شاهد آن بوده ایم. شما به عنوان هنرمندی که دوره های متعددی در ترکیب هیات داوران جشنواره موسیقی جوان حضور داشتید وضعیت را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این جشنواره توانسته خروجی مناسبی در جریان فعالیت های موسیقایی کشور داشته باشد؟
فریماه قوام صدری: قبل از هر چیز لازم می دانم مراتب خوشحالی خودم را از حضور در ترکیب هیات داوران جشنواره موسیقی جوان اعلام کنم چراکه به همت آقایان ترابی، اسعدی و مدیران انجمن موسیقی ایران شرایط برای برگزاری جشنواره جوان به گونه ای طراحی شده که می توانیم در آینده ثمرات این رویداد موسیقایی را در بدنه موسیقی کشور احساس کنیم.
درباره سوال شما هم باید بگویم بنده در حوزه اجرایی جشنواره نمی توانم اظهارنظر کنم اما آنچه می توانیم در فضای علمی به آن توجه ویژه ای داشته باشیم نوع نگاهی است که مستقیما به آموزش و پرورش ارتباط پیدا می کند. هنرستانها و آموزشگاه های موسیقی می توانند نقش تعیین کننده ای داشته باشند که متاسفانه این نقش تعیین کننده در سال های اخیر وجود نداشته است و وقتی هم چنین ضعفی وجود داشته باشد طبیعتا در جریان برگزاری جشنواره ها نیز تاثیر خود را میگذارد.
آیا وظیفه این هنرستان ها و آموزشگاه ها فقط درآمدزایی است؟ یا اینکه پرورش هنرمندان نوجوان و جوان نیز باید در اولویت چنین مراکزی باشد؟ این موضوع متاسفانه مسالهای است که کمتر دیده می شود اما ما در جشنواره جوان کنار دیگر هنرمندان و استادان شایسته موسیقی این سرزمین متفق القول هستیم که آنچه از دستمان بر می آید برای این رویداد انجام دهیم. این کار از نظر من یک از خودگذشتگی است که می تواند حافظ یک سنگر باشد. موضوعی که متاسفانه با مطرح شدن مسائل مالی مانند یک سیلاب همه ما را غرق می کند.
من وقتی از خیابان های شهر عبور می کنم با انبوهی از تبلیغات خوانندگان و اجرای کنسرتها مواجه می شوم که هر روز چهره جدیدی را به شهروندان معرفی می کند و این سوال به ذهنم متبادر می شود که چه پشتوانه ای برای این ها وجود دارد که تا این حد می توانند برای مردم نمایش داده شوند اما هنرجوی من دغدغه داشتن ساز مناسب دارد!
به نظر من برگزاری جشنواره موسیقی جوان با حضور این تعداد هیات داوران شاخص و شرکت کنندگان مستعد می تواند این نکته را به ما نشان دهند که کنترل و آموزش موضوع بسیار جدی است که باید به آن توجه بیشتری داشته باشیم. آیا آموزش و پرورش باید این کنترل را داشته باشد؟ آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در تبیین این رویکرد نقش اصلی را ایفا کند؟ اینها مسائل بسیار زیر بنایی است که باید به آن توجه کرد و پاسخ داد.
*یعنی شما معتقدید جشنواره موسیقی جوان با توجه به مکانیزم کم و بیش پر نقض دستگاه های دولتی ناظر بر فعالیت های فرهنگی، هنری و آموزشی می تواند در خارج از عرف کلیشه ای به عنوان یک پل ارتباطی میان آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم و دیگر نهادها عمل کند؟
قوام صدری: من جواب سوال شما را اینگونه می دهم که خدا را شکر جشنواره ای مانند موسیقی جوان در سایه حمایت های افرادی مانند علی ترابی و انجمن موسیقی کار خود را ادامه می دهد. ضمن اینکه فارغ از چنین شرایطی که شما به آن اشاره کردید این والدین و خانواده ها هستند که مهم ترین نقش را در چنین فضایی ایفا می کنند. آنها به قدری برای رشد فکری فرزندان خود دغدغه و نگرانی دارند که نمود عینی آن را می توانیم در این جشنواره ببینیم. من معتقدم اگر این جشنواره نمیبود همه این هنرمندان جوان سرکوب می شدند. در عین حال وقتی تعادلی در چنین فضایی وجود داشته باشد و آموزش و پرورش و سایر نهادهای آموزشی، فرهنگی و هنری نیز اهداف آموزشی و مسیر کاری واقعی خودشان را دنبال کنند قطعا می توانیم شاهد اتفاقات ارزنده ای باشیم.
*آقای اسعدی هنرجویان هنرستان موسیقی به طور حتم نقش غیرقابل انکاری در تاریخ موسیقی سرزمین ما دارند ولی این حوزه دیگر درخشش گذشته را ندارد. شما که از نزدیک با این حوزه در ارتباطید فکر میکنید طی سال های اخیر چند درصد از شرکت کنندگان جشنواره از بین این هنرجویان هستند؟
هومان اسعدی: من آمار دقیقی از هنرجویان هنرستان موسیقی ندارم ولی تا آنجا که می دانم در بخش موسیقی کلاسیک درصد زیادی از شرکت کنندگان ما از هنرجویان هنرستان موسیقی هستند البته در بخش موسیقی دستگاهی نیز متقاضیانی از هنرستان موسیقی داشتیم اما فکر می کنم در بخش موسیقی کلاسیک حضور پر رنگتری دارند. در بخش های سازی از جمله هورن، ترومپت، کلارینت، ابوا که سازهای فراگیری هم نیست ما اغلب شاهد حضور هنرستانی ها هستیم و در بخش سازهایی چون تار، سنتور حضور غیرهنرستانی ها بیشتر است.
حسین علیزاده: ولی به طور کلی می توان گفت که حضور هنرمندان تهرانی در جشنواره امسال نسبت به شهرستان ها در اقلیت است.
* این موضوع دلیل خاصی دارد؟
علیزاده: من فکر کنم این موضوع بیشتر به هنرآموزان مربوط می شود و اینکه شاید فکر میکنند قضاوت میشوند بنابراین چندان راغب نمی شوند که در جشنواره ها حضور داشته باشند. در شهرستان ها زیاد نگران این نیستند که اگر امتیازی به دست نیاورند این موضوع باعث بدنامی بشود و به اصطلاح بازار کارشان را از دست بدهند اما بنده شخصا فکر می کنم در تهران چنین رویکردی وجود دارد.
نکته دیگری که میخواهم بدان اشاره کنم این است که کسانی که خودشان به عنوان مدرس موسیقی فعالیت می کنند زیر نظر متخصصان آموزشی بوده اند؟ اتفاقا در همین جشنواره ها مشخص می شود که شاگرد از نظر اصول آموزشی با داشتن استعدادهای فراوان چه مشکلی داشته است. ما بارها با این موضوع برخورد کرده ایم که ایرادات برخی از همین هنرمندان مستعد به معلم آنها بازمیگردد.
*یکی از مباحث دیگری که در جشنواره موسیقی جوان می تواند مورد توجه باشد، موسیقی گروه سنی «نوجوانان» است. نظر شما چیست؟
اسعدی: واژه هایی چون «موسیقی نوجوان» از نظر من واژه های سیالی هستند بنابراین اگر به من بگویید از نظر شما رده کودک، نوجوان وجوان را بر چه مبنایی قرار می دهید من دقیق تر به شما جواب می دهم.
علیزاده: وقتی ما در گروه «الف» معیار را ۱۸ سال گذاشتیم با یک دختر ۱۰ ساله در این گروه مواجه شدیم که تار می زد و کارش هم بسیار خوب بود. با خود گفتیم آیا باید این دختر را با یک نوجوان ۱۸ ساله مقایسه کنیم؟ که دیدیم نه آن دختر ۱۰ ساله نوجوان است و آن هنرمند ۱۸ ساله جوان. بعد از آن آمدیم گروه سنی «الف» را دو قسمت کردیم و بر این مبنا عمل کردیم که این چند نفر با خودشان سنجیده شوند. سپس آمدیم و گفتیم که جشنواره در حال حاضر این امکانات را ندارد که بخش هایی را مستمرا با عنوان نوجوان، کودک و جوان و امثالهم به ساختار خود اضافه کند. اما به هر صورت به این نتیجه رسیدیم که ما با تقسیم بندی گروه «الف» نگذاریم ۱۰ ساله با ۱۸ ساله مقایسه شود و این به خودی خود باعث گشایش بخش «نوجوان» در حوزه تار و سه تارنوازی شد. به هر حال یک هنرمند ۱۰ ساله تبحر یک نوازنده ۱۸ ساله را ندارد اما می تواند در رده سنی خود هنرمند خوبی باشد که باید او را با گروه سنی خودش مقایسه کرد.
اسعدی: در بحث رده های سنی باید در به کار بردن کلمه ها دقت بیشتری کنیم. طی سال های اخیر که ما رده های سنی بخش های مختلف را جا به جا کردیم بنده بسیاری از اسناد یونسکو، یونیسف و خیلی از اسناد معتبر دیگر را مطالعه کردم که ببینم منطق این تقسیم بنده سنی بر اساس چه معیاری است. بنده حتی با چندین دکتر روانپزشک صحبت کردم که ببینم واقعا این گروه های سنی چطور باید تقسیم بندی شود و باید گفت در مقاطعی کار تشخیص بسیار دشوار می شود. به هر حال هر چقدر سن بالاتر برود می توان رده سنی را نیز بزرگتر و هرچه پایین تر باشد می توان بازه را کوچک تر دید. شما اگر در ادوار گذشته جشنواره موسیقی جوان دقت کنید می بینید که ما چندین بار این رده های سنی را تغییر دادیم تا اینکه امسال به درست ترین رده سنی دست پیدا کردیم و اگر در آینده امکان داشته باشد رده سنی چهارمی هم به این گروه ها اضافه خواهد شد که این اتفاق اگر انجام پذیرد ما به شرایط ایده آلی دست پیدا خواهیم کرد.
ما در تقسیم بندی گروه های سنی مختلف جشنواره هنرمندان ۱۵ تا ۱۸ سال را در گروه «الف»، هنرمندان ۱۹ تا ۲۳ سال را در گروه «ب» و هنرمندان ۲۴ تا ۲۹ سال را در گروه «ج» قرار دادیم اما در این بین تبصره ای داشتیم که در رده سنی «الف» افراد زیر ۱۵ سال به شرطی که بتوانند رپرتوارهای مورد نظر را اجرا کنند حق شرکت در جشنواره را خواهند داشت و اگر هم بشود که در آینده رده ۱۰ تا ۱۴ سال نیز اضافه شود این تقسیم بندی سنی بسیار بهتر می شود. به هر حال ماجرا در رده سنی ۱۰ تا ۱۴ سال بسیار حساس است یعنی در این رده باید بازه ها را کوچک گرفت. اما در اینجا لازم است به دلیل اینکه سوالات زیادی در این زمینه مطرح می شود به نکته ای اشاره کنم؛ اینکه ما به دو دلیل اصلی رده سنی «الف» را از ۱۵ تا ۱۸ سال قرار دادیم و تبصرهای گذاشتیم که کوچکتر از ۱۵ سال هم به شرطی که بتواند رپرتورها را اجرا کند، میتواند در جشنواره حضور داشته باشد. اولین دلیل این بود که بسیاری از افرادی که سن کمتری داشتند باید در رده سنی ۱۰ تا ۱۵ سال شرکت می کردند. در این بین وقتی ماجرای رقابت هم مطرح می شود بحث ظرفیت های روحی نیز مهم است که به طور طبیعی در بچه های کوچک این ظرفیت کمتر از رده های سنی دیگر است. خیلی از هنرمندانی که شاگردان خودم بودند و شاگردان خود را برای این دوره از جشنواره فرستاده بودند با من تماس گرفتند و گفتند که فلان هنرمند خردسال به دلیل اینکه در جشنواره مقامی کسب نکرده قهر کرده و دیگر ساز نمی زند. من هم دیدم باید با این رده سنی خیلی با لطافت برخورد کرد. ضمن اینکه اگر هم رده چهارمی به رده های سنی جشنواره اضافه شد باید به این موضوع دقت کرد که آیا این بخش باید رقابتی باشد یا خبر؟ چرا که این رده سنی بسیار حساس است و اگر هنرمندی نتواند مقامی را کسب کند ممکن است دیگر دست به ساز نزند. در نهایت اینکه اگر شما توانستید برای کلمه های «جوان» و «نوجوان» رده سنی دقیقی را پیدا کنید به من هم بگویید که برای اطلاعات خودم بد نیست.
بهرام جمالی: به اعتقاد من در بحث بلوغ، واژه «بلوغ» فقط بلوغ فیزیولوژیک نیست. به عنوان نمونه در دوره های قبلی جشنواره دختربچه ای به نام تارا با ۱۲ سال سن به نوعی نوازندگی می کند که نشان می دهد به لحاظ مناسبات ژنی کاملا با بقیه تفاوت دارد. یعنی سازی می زند که در مناسبات فکری یک کودک نیست. به همین جهت شیوه ارزیابی رده های سنی جشنواره موسیقی جوان نیازمند ظرافت های خاصی است و باید رابطه کمی و کیفی را توامان در نظر گرفت. به هر ترتیب لازم است برای سال آینده بررسی بیشتری روی این گروه سنی انجام دهیم.
ادامه دارد...