حجت الاسلام قائمی نیا، سردبیر فصلنامه ذهن گفت: ترجمه قابلیت حل مشکلات ما را ندارد و باعث انحراف از مسیر نیز خواهد شد به همین دلیل باید با مراجعه به منابع اصلی وارد فضای فکری و تفکری شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، بررسی چارچوب های تشکیل علوم انسانی اسلامی و چگونگی پیاده سازی و عملی کردن علوم انسانی بر پایه آموزه های دینی و بومی یکی از موضوعات قابل بحث در حوزه علوم انسانی است که مدتی است توسط افراد و نهادهای مختلفی مطرح می شود. به عقیده حجت الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر فصلنامه ذهن در این حوزه  در درجه اول باید «تلفیق معرفت شناختی» یعنی یک تلفیق معرفت شناختی بین علوم مدرن و معارف اسلامی صورت بگیرد ودر این تلفیق از قابلیت های هر دو  طیف و هر دوباور استفاده شود.

قائمی نیا گفت: بنده قائل به نگاه کردن به صورت سیاه و یا سفید نسبت به علوم انسانی موجود نیستم و این نگرش ها را هم که می گویند یا باید این علوم را به طور کامل پذیرفت و یا اینکه باید تمامی این علوم حذف شوند را تایید نمی نمایم، بلکه قائل به این نکته هستم که باید با یک نگاه انتقادی به علوم انسانی موجود و مدرن نگریسته شود.در علوم انسانی روز و موجود نسبت به تعالیم معرفتی، هم می توان به مسائل عالی دست یافت و هم می توان به تعالیم نازل و در سطح پایین برخورد کرد. مطالبی که قابلیت نقد دارند و نمی توان آن را پذیرفت و مطالبی که می شود آنها را پذیرفت و می توانند به حل برخی مسائل کمک نمایند. از سمت دیگر نیز نباید از معارف و تعالیم والای اسلامی و متناسب نیز غفلت نمود. بنابراین در این راستا است که بنده تعریف این نگرش را برخورد «انتقادی» می گذارم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی  ادامه داد: ویژگی جریان انتقادی این است که با نگاه و دید نقادانه به دست آوردهای هر دو طیف چه دستاوردهای بشری غربی و چه دستاوردهای متفکرین و دانشمندان اسلامی می نگرد، بنابراین با عنایت به این موضوع باید یک تلفیق معرفتی و با دید انتقادی در این راستا تشکیل و پایه گزاری شود. لذا در این راستا کارهای متفاوتی از جانب بنده در طی سالهای گذشته صورت گرفته است، مباحثی از جانب معرفت شناسی، زبان شناسی، معنا شناسی، علوم شناختی، که باید تصریح نمایم که به تدریج به صورت یک پروژه در دست تهیه دارم. پروژه ای که برای خود چارچوب و برنامه ای دارد و می خواهد زوایا و گوشه های پنهان شده را تکمیل نماید.اگر به صورت خاص در مورد علوم انسانی بخواهم عرض نمایم، یک تحقیق و تالیفی در دست نگارش دارم که خوشبختانه تکمیل و پردازش آن به اتمام رسیده و به زودی منتشر خواهد شد، به نام« معماری علم دینی» که حاوی نظریه خاصی نیز در این باب می باشد.

سردبیر فصلنامه ذهن با اشاره به مشکلاتی که در حوزه اسلامی کردن علوم انسانی وجود دارد  افزود: به نظر بنده مشکل اساسی در این باب در همین مورد می باشد، چون هنوز و تا هم اکنون، علوم انسانی به صورت معقول و مطلوب وارد کشور ما نشده است و مشکل اصلی هم در همین نکته مورد بحث است. در این حوزه منابع ترجمه ای زیاد داریم ولی همین منابع ترجمه ای هم مشکل آفرین می باشند، یعنی مطالب را متناسب با طرز فکر و باورهای ما تشریح نمی کنند یا اهمیت مسئله را به درستی انتقال نمی دهند و تصحیح این ناهماهنگی یک کار و تلاش وافری را می طلبد.در این مسئله نکته ای اساسی به چشم می آید و آن هم این است که ما هنوز در شناخت غرب به نقطه مطلوب نرسیده ایم، البته منظور «شناخت معرفتی غرب» است نه «شناخت سیاسی غرب» که به نظر بنده این دو مقوله یعنی شناخت معرفتی و سیاسی از یکدیگر جداست، بر این اساس ما هنوز جزئیات دقیقی از معرفت شناسی غربی را درنیافته ایم، اگر این آگاهی به شکل صحیحی صورت گیرد قطعاً راهگشای ما در تاسیس علوم انسانی اسلامی خواهد بود.  

وی در پایان با اشاره به راهکارهایی برای رسیدن به نقطه مطلوب تصریح کرد:  ما باید برای رسیدن به نقطه مطلوب بر «مشکل زبان» فائق بیاییم. باید توجه داشت ترجمه متون و منابع مشکل ما را حل نخواهد کرد. کسانی که داعیه «تاسیس علوم انسانی اسلامی» را دارند، به نطر بنده باید به زبان روز مسلط باشند و از ترجمه فاصله بگیرند، زیرا ترجمه قابلیت حل مشکلات ما را ندارد و باعث انحراف از مسیر نیز خواهد شد. لذا باید با مراجعه به منابع اصلی وارد فضای فکری و تفکری آنها شوند، در این مسیر باید به این نکته یعنی «تسلط بر زبان» اهتمام جدی داشت، البته باید توجه نمود که تسلط بر زبان با آشنایی با شیوه گفتگو فرق دارد، یعنی در این مسئله باید زبان اصلی را با جزئیات و با ورود به متن فکری و فرهنگ آن جامعه فراگرفت و به کار برد تا بتوان تصویر دقیق و صحیحی از مبانی فکری آنها به دست آورد.