بهمن اکبری با اشاره به تاکید بر عبور کشورمان از مرحله نظام سازی به ساخت تمدنی، گفت: در ساخت تمدن در عرصه فرهنگی باید از الگوی گفت‌وگوی میان تمدنی و بینافرهنگی تبعیت و استفاده کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از اداره‌کل روابط عمومی و اطلاع‌رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، رایزن فرهنگی ایران در عمان،  زمینه‌های گرانیگاه نظریه اسلامی در تحولات اجتماعی معاصر و همچنین فعالیت‌های علمی، آموزشی، فرهنگی و هنری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تشریح کرد.

حجت‌الاسلام بهمن اکبری در ابتدا اظهار کرد: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حامل اقتدار فرهنگی ما در عرصه جهان فرهنگی است و مسئولیت ساخت ادبیات فرهنگی را در جهان به عهده گرفته است. با این پیش‌شرط که ساخت ادبیات فرهنگی جهانی در فضای گفت‌وگو شکل می‌گیرد نه انعزال و عزلت و شرط گفت‌وگو، تسلط به زبان جاری جهانی است، زبانی که با الفاظ و واژگان فرهنگی شکل گرفته است.

وی افزود: زبان هنر، بهترین و لطیف‌ترین زبان عصر کنونی است. هنرهای گوناگون و به ویژه سینما به بیان آیت‌الله جوادی‌آملی، معجزه پیامبر عصر کنونی است. ایشان در دیداری که با آقای مجید مجیدی، کارگردان سینمای کشورمان داشتند، همچنین فرمودند که در شرایط کنونی، مهم‌ترین رسانه‌ای که بتواند بازی را به هنر منتقل کند و جلوی این خونریزی را گرفته و حیوان را انسان کند، هنر سینما است که حیوان را انسان کند و جلوی این خونریزی را بگیرد.

بهمن اکبری در اقدامات و فعالیت‌های علمی، آموزشی، فرهنگی و هنری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، گفت: حضور هیأت‌های مختلف فرهنگی و هنری در کشور و انعقاد تفاهم‌نامه و برنامه‌های مبادلات مختلف از جمله با کشورهای اتریش، هند، عمان، کره و ... با توجه به فضای ایجاد شده در پسابرجام، حضور هیأت‌های فرهنگی و هنری کشور در مجامع فرهنگی جهانی و ... از جمله این فعالیت‌هاست.

وی همچنین درباره فعالیت‌های رایزنی فرهنگی ایران در عمان، اظهار کرد: ما در این رایزنی فرهنگی برای گسترش و تحکیم همکاری‌ها و مبادلات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با عمان از طریق زمینه‌سازی، تسهیل‌گری و حمایت، طی دیدارهای مختلف نسبت به شناسایی و معرفی ظرفیت‌های هنری سینمایی اقدام کردیم و حضور ما در جشنواره سینمای «صلاله» عمان نیز در همین جهت بود.

اکبری ادامه داد: حضور مجید مجیدی با فیلم پیامبر در آینده نه چندان دور در عمان هم با همین سوگیری آغاز شده است. شایسته است که در این خصوص از همکاری‌های سازمان سینمایی و رییس فرهیخته آن آقای دکتر ایوبی، تشکر کنم.

اکبری در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره گرانیگاه نظریه اسلامی در تحولات اجتماعی معاصر، گفت: انقلاب اسلامی (تشکیل نهاد جمهوری اسلامی) از جنس فرهنگی بود و می‌توان گفت که دیپلماسی فرهنگی ایران با شروع انقلاب، آغاز شده است؛ زیرا این انقلاب صرفاً در پی تغییر ساختارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی نبود بلکه سمت و سوی اصلی آن تغییر بنیادین ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و تغییر پارادایم جهانی و تغییر ذهن و زبان انسان معاصر، بود.

وی در ادامه درباره تشکیل حکومت و برقراری ساختار حاکمیتی، افزود: کسب قدرت سیاسی و اجتماعی، چکیده داده‌ها و دانش‌ها و شناخت‌های سه‌گانه «فقاهت نقلی»، «حکمت عقلانی» و «عرفان اشراقی» اسلام است. بنابراین نظریه اسلامی تحولات فرهنگی و اجتماعی، مبتنی است بر مفهوم و واقعیت «انسان».

اکبری ادامه داد: انسانی که در ساحت اندیشه‌ورزی، باید میان مبانی عقلانی و متون وحیانی، رابطه معنادار معرفت‌بخش بنا نهد. انسانی که باید اصیل بیندیشد و معاصر زیست کند. انسانی که باید عدالت شخصی را با عدالت اجتماعی درهم‌ آمیزد. انسانی که باید زمین را برای آسمان آباد کند. انسانی که باید ملک و ملکوت را هم‌سو نظاره کند و هرگز برای حفظ یکی، دیگری را فدا نکند.

رایزن فرهنگی کشورمان ادامه داد: تمامیت اینگونه از زیست انسانی در بستر زمان، زمین و زمینه اجتماعی و فردی انسان معاصر را شکل می‌دهد. از این رو؛ زمان و مکان (فضامندی) در ساخت نظریه‌های اجتماعی اسلام، بسیار نقش‌آفرین است و گرانیگاه فهم تمدنی نظریه اسلامی همین جاست؛ جایی که ما (مسلمانان) را از تحجر تعصبی (جاهلیت کهن و مدرن) به تعقل اصولی (اصالت معاصری) هدایت و رهنمون می‌سازد.

وی همچنین گفت: نظریه اسلامی، مبتنی است بر مناظره میان واقعیت و آرمان (آرمان‌خواهی واقع‌گرایانه) و اینک برای تقویت اندیشه اسلامی باید به مناظره‌های موجود جهانی توجه کنیم. از جمله به مناظره تمدن لیبرال‌دموکراسی و تمدن الاهیاتی.

اکبری در توضیح این بخش از سخنان خود اظهار کرد: در یکصد سال اخیر مناظره رئالیسم با ایده‌آلیسم، رئالیسم نو با لیبرالیسم نو، مدرنیسم با پست مدرنیسم و ساختارگرایی با فراساختارگرایی، چهار مناظره بزرگ در روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. اما امروز مناظره جدیدی با عنوان «مناظره الاهیات سیاسی» در مقابل «سکولاریسم» در سطح روابط فرهنگی بین‌المللی شکل گرفته است؛ چرا که هویت انسان معاصر غرب بر لیبرال‌دموکراسی نهاده شده است. لیبرال‌دموکراسی آخرین تجربه انسان غربی است و نسخه درمان دردهای انسان معاصر نیز سکولاریسم و اینک نظریه انقلاب اسلامی در همآوردی با این اندیشه قرار گرفته است.

وی تأکید کرد: البته در درون گفتمان الاهیات اجتماعی اسلام، زیرگفتمان‌هایی وجود دارد که عرصه امروز همچنین عرصه مناظره میان این زیرگفتمان‌هاست؛ مناظره اسلام افراطی و اسلام اعتدالی، اسلام منطقه‌ای و اسلام جهانی، امروز یکی از بارزترین این مناظره‌ها هستند.

وی در خصوص مناظره پساسکولاریسم و الاهیات نوین هم گفت: سکولارها باید یک قدم به جلو آمده و به معنویت نزدیک شوند. دیانت هم باید یک قدم به جلو آمده و به عقلانیت نزدیک شود. اگر ما از جزمیت به عقلانیت برسیم و سکولاریسم هم از ضدیت و مخالفت با معنویت بکاهد، انقلاب اسلامی در این میان به یک تفاهم فرهنگی خواهد رسید و اینگونه از کنش جهانی از الزامات دوره پساسکولاریسم است. پدیده الاهیات سیاسی گاهی در حد گفتار مانده است و گاهی به رفتار سیاسی تبدیل شده است و در برهه‌ای نیز به شکل انقلابی ظاهر شده است. امروز در ایران مفهوم الاهیات سیاسی از مرحله نظام سازی عبور و به ساخت تمدن رسیده است.

رایزن فرهنگی کشورمان ادامه داد: ما در دوره ساخت تمدنی در عرصه روابط فرهنگی بین‌المللی باید از الگوی گفت‌وگوی میان تمدنی و بینافرهنگی تبعیت کنیم و آن را گسترش دهیم. زیرا ما در سطح جامعه بین‌المللی شاهد نظم نوین جهانی به شکل یک نظم متحد نیستیم. بهم ریختگی آرایش انضباطی در سطح جهان وجود دارد. ساختارها و فرآیندها در نظم بین‌المللی به هم خورده است. امروزه نقش نهادهای بین‌المللی نقش‌های جدی‌ای نیست. قبل از جنگ جهانی ما شاهد یک نظم دوقطبی بودیم که جهان را کنترل می‌کردند. اما الان نظام چندقطبی سیال شده است و این سیال بودن، نظم و آرایش قبلی را بهم زده است. به همین دلیل است که در این بستر رفتارهای گوناگون افراط‌گرایانه نیز دیده می‌شود.

وی در تأکیدی دوباره اظهار کرد: الگوی ما برای شکل‌دهی به روابط فرهنگی تابعی از تاریخ، فرهنگ و واقعیت‌هاست. بنابراین نمی‌توانیم هیچگونه مشابهت‌سازی در الگوی روابط فرهنگی خود انجام دهیم. در این فضا باید هم کنشگران امر سیاست و هم کنشگران امر فرهنگی در سطح جهان و عالمان و فلاسفه و اندیشمندان، تولید ادبیات صلح‌آمیز کنند و خوانش مناسب از دین به عنوان یک دین خادم در سطح جهان داشته باشند. خوانش رحمانی و عقلانی و خوانش به عدالت نزدیک شده مفاهیم دینی چه مفاهیم اسلامی چه مفاهیم سایر ادیان از وظایف بسیار مهم و غیرقابل انکار علمای دینی است.