خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی: این روزها مهمترین رویدادی که در حوزه موسیقی در حال برگزاری است دهمین جشنواره موسیقی جوان است و شرکتکنندگان با حضور در این رقابت و داوری شدن اجراهایشان توسط چهرههای مطرح موسیقی خود را در بوته نقد و آزمایش قرار میدهند.
در ادامه بحث تحلیل و بررسی جشنواره موسیقی جوان در میزگردی که با فریماه قوام صدری، حسین علیزاده، حمیدرضا اردلان، بهرام جمالی، هومان اسعدی و علی ترابی داشتیم به موضوع قهر تعدادی از اعضای هیات داوران جشنواره از ترکیب اصلی شورای داوری و ایجاد حاشیه های مرتبط با این اتفاق، هشدار درباره فقدان حضور نوازندگان سازهای بادی در ارکسترهای و بررسی طرح انتقال جشنواره موسیقی جوان به استان ها بود پرداختیم.
با ما در بخش پایانی این میزگرد همراه میشوید:
*از مباحثی که تا حدی حاشیه هایی را برای دورههای قبل جشنواره موسیقی جوان به وجود آورد اختلافاتی بود که میان برخی از اعضای هیات داوران شکل می گرفت و بعضا کار را به سمتی هدایت می کرد که فلان هنرمند در حالتی قهرآمیز فضای داوری را ترک کرده و موجب بروز حاشیه هایی می شد که زیبنده این ترکیب درخشان هیات ژوری نبود. دبیرخانه جشنواره در این دوره چه تدابیری را اتخاذ کرد که دیگر شاهد چنین حاشیه هایی نیستیم؟
حسین علیزاده: به اعتقاد من جشنواره جوان یک فرهنگی به وجود آورد؛ اینکه هر کسی نظر منطقی داشته باشد حتما میماند و از نظر خودش دفاع میکند. جشنواره جای قهر کردن نیست. اگر بگوییم همه باید یک جور بخوانند، یک جور بنوازند، حتی در سازهای کلاس بندی شده هنرمندان باید حتما از فلان مکتب پیروی کنند موضوع پذیرفته شده ای نیست. در این دوره از جشنواره و دوره های قبل بیش از ۶۰ هنرمند کنار هم نشستند که ممکن است در یکسری چیزها نیز با هم اختلاف نظر داشته باشند اما بنده معتقدم باید به این فرهنگ و این تمدن برسیم که حتی اگر مخالف هم باشیم میتوانیم کنار هم بنشینیم، همدیگر را تحمل کنیم و جرأت و حتی جسارت تعریف از دیگران را در خودمان داشته باشیم.
وقتی جشنواره موسیقی جوان فعالیت خود را آغاز کرد ما با این مواردی که شما به آن اشاره کردید به ویژه در بخش آواز مواجه شدیم اما همین اختلاف نظرها نتیجه خوبی داشت و با تمام تفاوت دیدگاهها دوستان کنار هم نشستند. البته انسجام یک ترکیب این چنینی به مدیریت و برنامه ریزی جشنواره نیز بستگی دارد که فضا را به سمتی هدایت کند تا تنها یک موضوع خاص مورد توجه قرار نگیرد.
جشنواره جوان یک فرهنگی به وجود آورد؛ اینکه هر کسی نظر منطقی داشته باشد حتما میماند و از نظر خودش دفاع میکند. جشنواره جای قهر کردن نیستبه هر حال ما به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری و هیات داوران تلاش کردیم فقط با مرده ها تغذیه نکنیم چرا که بالاخره هنرمندان زنده ای وجود دارند که هنرمندان جوان ما با آثار آنها ارتباط خوبی دارند ولی اینکه ما قهر کنیم بخشی از بیفرهنگی جامعه موسیقایی است که به آن دچار شده ایم. شما اگر مخالفی باید بایستی حرفت را بزنی، دعوا نکنی، بحث کنی یا قانع کنی یا قانع شوی. شما اگر در تمام دنیا نیز سفر کنید می بینید که در همه کشورها اختلاف نه در عرصه موسیقی بلکه در تمامی عرصه های هنری وجود دارد. اتفاقا ما هنرمندان خیلی راحتتر و بهتر میتوانیم این مساله را حل کنیم چون بخش زیادی از آن چیزی که در ما هست، عاطفه است. من قبل از اینکه با آقای هومان اسعدی همفکر باشم او را دوست دارم به همین جهت هم کنار او می نشینم. همین چند نفری که به عنوان هیات داوران جشنواره موسیقی جوان کنار هم حضور پیدا می کنند، با هم چایی می خورند و حتی شوخی می کنند ممکن است در بسیاری از مواقع همدیگر را قبول نداشته باشند اما در آن اتمسفر یک حس خوبی ایجاد می کنند. ما این حس را کم داریم چون ما قبل از اینکه آدمهای خیلی منطقی باشیم، آدمهای احساساتی هستیم که این ویژگی خیلی هم چاشنی خوبی برای روابط است. به نظرم جشنواره موسیقی جوان در این موردِ به خصوص نه تنها موفق ترین بوده بلکه بنده بر این باورم خانه موسیقی تا این حد موفق عمل نکرده که جشنواره توانسته اشخاص مختلف را کنار هم قرار دهد. حالا جالب است بدانید این در کنار هم بودن جنبه مادی هم ندارد یعنی کسانی هستند که کسر شان می دانند مبلغی را دریافت کنند زیرا با انگیزه مادی به این جشنواره نیامده اند و اصراری ندارند چیزی از سوی دبیرخانه به آنها پرداخت شود.
اساسا شما کجا دیدید که بیش از ۶۰ هنرمند متخصص یک جا کنار هم باشند و در تفاهم و صلح و صفا حال خوبی در کنار هم داشته باشند. ما یاد گرفتیم که از این جوان ها انرژی بگیریم و از این انرژی بعد از اتمام جشنواره شارژ شویم. بنابراین به همه دوستان توصیه می کنم قهر نکنید اما پای حرف منطقی تان بایستید و بدانید تمام حسن هنر به تنوع آن است. شما هیچ دو آدمی را در دنیا پیدا نمیکنید که دقیقا همشکل هم باشند. حتی برادر و خواهر احساساتشان و سلیقهشان فرق دارد. فقط یک اصولی است اگر اصول را رعایت کنیم، بقیهاش انسانیم و با هم زندگی میکنیم.
*با توجه به اینکه تمرکز جشنواره موسیقی جوان روی نسل آینده موسیقی ایران در همه گونه هاست آیا چشم اندازی را برای خروجی این رویداد موسیقایی تصور کرده اید؟ آیا می توانیم در فضای کاربردی نیز امیدوار به ظهور و بروز نسل جدیدی از استعدادهای درخشان موسیقی باشیم؟
بهرام جمالی: آقای دکتر اردلان یک بحثی خیلی جدی را مطرح کردند، اینکه در یک روند تاریخی وظیفه نهادهای مجری حالا چه دولتی چه غیردولتی این است که چوب را از لای چرخ بر دارند تا جریان هنری به زندگی و حیات خودش ادامه بدهد. بنده در ارزیابی هایی که بعد از حضور در مدیریت انجمن موسیقی انجام دادم به این نتیجه رسیدم که جغرافیای فرهنگی جشنواره موسیقی جوان تغییر کرده و هیچکس هم نمیتواند مانع این حرکت بشود. به عنوان نمونه یک زمانی نوازندههای تنبور فقط در یک منطقهای جغرافیایی این ساز را میزدند، اما امروز از یزد، شیراز، اصفهان و تبریز دارند تنبور میزنند.
تاثیرات فرهنگی جشنواره جوان در سراسر کشور اینگونه خود را نشان میدهد که فرهنگهای یک قوم به درون فرهنگهای دیگر می رود و این یعنی استحکامبخشی فرهنگی. ما باید اینها را ارزیابی کنیم که الان میزان مشارکت جوانان در این جشنواره چقدر است؟ چقدر میتواند باشد؟ باید دید ایده اینکه جشنواره به یک سلسله تبدیل شود و در شهرهای مختلف و استانهای مختلف حرکت کند در نسبت با سیاست و چشمانداز های جشنواره چه شکلی پیدا خواهد کرد؟ اینها تمام اتفاقاتی است که از الان باید در دبیرخانه جشنواره برای سال آینده برنامهریزی شود.
بنده شخصا معتقدم اگر ما ادعا میکنیم کاری انجام شده باید مستندش کنیم، گزارش کنیم، توضیح بدهیم زیرا تاکنون برخی اتفاقاتی در جشنواره افتاده که مستند و ثبت و ضبط نشده و به عنوان ظرفیتهای موسیقی کشور روی آن برنامهریزی نکرده ایم.
ما میتوانیم روی این موضوع بحث کنیم که آیا می توانیم جشنواره را سال آینده به یک استان دیگر انتقال بدهیم، یعنی داوریها کلا در تهران صورت بگیرد اما اجرای جشنواره در یک استان دیگر باشد.
* حالا این شرایط فعلی، شرایط راضیکننده ای است؟
جمالی: به طور طبیعی نسبت به سال گذشته یک افزایش طبیعی ۱۵- ۱۰ درصدی بودجهها اتفاق افتاده ولی قرار نیست که فقط با اتکا به بودجه دولت این کار انجام شود و وظیفه ذاتی ما در انجمن موسیقی این است که از ظرفیتهای درونی جشنواره استفاده و منابع جدیدی ایجاد کنیم. در بودجهبندی که امسال اتفاق افتاده مثلا حدود ۶۰۰، ۷۰۰ میلیون تومان برای این جشنواره گذاشته شده، اما این واقعا در کنار اتفاقی که دارد میافتد مبلغ زیادی نیست و به همین دلیل ما باید به سمت ایجاد منابع جدید برویم و انجمن موسیقی هم به جهت شخصیت حقوقیاش وظیفه دارد به دنبال این مسایل باشد. پیوست دومی که ما برآورد کردیم تا بتوانیم آن پدیدهها را مدیریت کنیم، چیزی حدود مثلا ۳۰۰ میلیون تومان است که باید آن را پیدا کنیم.
اینکه فقط با اتکا به بودجهای که دولت میدهد آرزو کنیم تا اتفاق بزرگی بیفتد از نظر من دیدگاه درستی نیست. به اعتقاد من محتواییترین و معنویترین جشنوارهای که در کشور برگزار میشود، همین جشنواره است. این جشنواره یک جشنواره صنعتی نیست، یک جشنواره فرهنگی است که مبتنی بر گیشه و فروش و بحث اقتصاد و صنعت موسیقی نیست. این رویداد یک جذابیت فرهنگی است که با توجه به مناسبات نسلی خیلی قوی که در آن وجود دارد، می توانیم روی آن برنامهریزی کنیم و برویم به سمت اینکه یک منابع مالی جدیدی هم اضافه کنیم.
*البته بد نیست در همین مجال که از مدیریت و نحوه سیاستگذاری های جشنواره دور نشدیم، آقای اسعدی آمار کمّی هم از جشنواره دهم برای اطلاع مخاطبان جشنواره ارائه دهند.
هومان اسعدی: در حوزه آمار کلی می توانم به این نکته اشاره کنم که از زمان انتشار فراخوان یک هزار و ۲۶۷ کار به دبیرخانه جشنواره رسید که از این تعداد، ۶۳ درصد مربوط به بخش ویژه موسیقی دستگاهی، ۱۵ درصد به بخش موسیقی کلاسیک و ۲۲ درصد هم به بخش موسیقی نواحی اختصاص دارد. از این تعداد ۴۵۷ اثر وارد جشنواره شدند که نسبت به سال گذشته این رقم در درجه بالاتری قرار گرفته است. در بخش موسیقی دستگاهی ۱۹۸ هنرمند، در بخش موسیقی نواحی ۱۷۵ هنرمند و در بخش موسیقی کلاسیک هم ۸۴ هنرمند در بخش نهایی جشنواره حضور دارند.
*بخش پایانی این نشست طبق روال چنین میزگردهایی به نقطه نظرات نهایی و جمع بندی های لازم باز می گردد که از بزرگواران می خواهم اگر نکته ای دارند بازگو کنند.
علیزاده: یکی از مواردی که شما رسانه ها می توانید به آن توجه داشته باشید تشویق و ترغیب سرمایه گذاران دغدغه مند بخش فرهنگ به سمت برگزاری جشنواره هایی مانند جشنواره موسیقی جوان است، به این معنی که این سرمایه گذاران همان طور که در بخش های دیگر موسیقی پول و بودجه خود را هزینه می کنند بیایند و در چنین رویدادهایی حضور ویژه داشته باشند. به اعتقاد من همان طور که هر روز می شنویم فلان خیر برای ساخت فلان بیمارستان هزینه می کند بیایم این نکته را گوشزد کنیم که در بخش فرهنگی نیز می توان کار خیر انجام داد.
انجمن موسیقی هر چقدر هم بودجه داشته باشد این بودجه محدود و در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی است که موسیقی در آن سهم بسیار اندکی دارد. بنابراین حضور خیرین و سرمایه گذارانی که واقعا دغدغه فرهنگی دارند می تواند کمک قابل توجهی به این جریان ارزشمند موسیقایی کند. هیچ ایرادی ندارد که یک کارخانه دار بیاید و در یک اقدام فرهنگی برای برگزیدگان جشنواره ساز مناسب خریداری کرده و به آنها هدیه دهد. من می دانم کسانی هستند که در این زمینه دغدغه فرهنگی دارند و می خواهند به موسیقی کمک کنند اما هیچ وقت تشویق نمی شوند که می توانند بخشی از سرمایه خود را در جشنوارهای مانند موسیقی جوان هزینه کنند. من به ثروت های باد آورده کاری ندارم اما کسانی هستند که واقعا دغدغه های فرهنگی اجتماعی دارند اما با کسانی که از پول، پول می سازند فرق می کنند.
همان طور که هر روز می شنویم فلان خَیر برای ساخت فلان بیمارستان هزینه می کند بیایم این نکته را گوشزد کنیم که در بخش فرهنگی نیز می توان کار خیر انجام دادحمیدرضا اردلان: من تشکر میکنم از این خبرگزاری که با حوصله و کیفیت اخبار مربوط به موسیقی را تعقیب می کند. نکته آخری که میخواهم بگویم این است که باید نسبت درستی بین رسانهها و فرهنگ وجود داشته باشد ولی در کشور ما این نسبت بین رسانهها و سیاست خیلی قوی تر از فرهنگ است و حتی وقتی یک رسانه درباره فرهنگ طرح مساله میکند باز هم منظور سیاسی دارد. بزرگترین دلیلی که فرهنگ ایران از آن صدمه فراوانی دیده این بوده که فرهنگ را مثل یک گوشت قربانی بین فضای سیاسی تقسیم کردند و هر چه ما سوگند بخوریم که آقا منظور ما سیاسی نیست و وقتی میگوییم که خراسان و کردستان موسیقی دارد، منظور ما فرهنگی است کسی توجهی نمیکند. رسانهها اگر بتوانند خودشان را از این درگیری سیاسی جدا کنند، این به خودی خودی یک سرمایه و گنجینه عظیمی برای رشد فرهنگ میشود. به هر حال تشکر میکنم و یک نکته راجع به ویژگی آقای اسعدی میخواهم بگویم. او شاید از معدود دبیرهایی است که خودش را درگیر مسائل مالی نکرده، دخالت نمیکند، به طور حقیقی در بخش فرهنگی و خود بتون موسیقی، دخالت میکند و این نشاندهنده سلامت روح و تخصص ایشان است. نکته بعدی این است که او یک انعطافی مخصوصا در این سالهای اخیر پیدا کرده که یکی از دلایلی که این چند نفر دور هم جمع میشوند واقعا مکالمات، تواضع و پذیرایی ایشان است که از آن طرف هم در حوزه مدیریتی آقای ترابی این فضا را پشتیبانی میکند.
قوام صدری: انشاءالله که همه دست به دست برای جوانان کار کنیم.
ترابی: ما همیشه در مورد خوبیها صحبت کردیم، اما به نظر من جشنواره یک زنگ خطرهایی به صدا درآورده است، ولی خیلی گوش شنوایی برای آن وجود ندارد. ما قطعا در سالهای آینده برای ارکستر سمفونیک خودمان هم که شده کمبود نوازنده خواهیم داشت. در همین بخش سازهای بادی جشنواره موسیقی جوان شرکت کنندگان سازهای بادی خیلی کم هستند، نه هنرستان ها به این موضوع توجه می کنند و نه خانواده ها این نگاه را در اولویت کاری خود قرار داده اند. یعنی می توان گفت در حال حاضر هنرستان ها به این موضوع نگاه می کنند که خانواده ها چه چیزی می خواهند و از این منظر به ماجرای آموزش نگاه می کنند.
ما در این جشنواره در کنار حضور پر رنگ استعدادها یک زنگ خطرهایی هم از آینده موسیقی ایران میشنویم که مساله آموزش موسیقی مهم ترین آن است. به نظرم خوب است که نهادهای دیگر هم به این بخش توجه کنند. متاسفانه ما از سال آینده دست نیازمان برای یک سری از سازها به سمت خارج از کشور بیشتر از قبل دراز خواهد شد. در حوزه موسیقی کلاسیک و در حوزه موسیقی ایرانی هم به نظر میرسد که تاثیر بعضی از نوازندههای خیلی برجسته ولی متمایل به موسیقی روز و موسیقی پاپ، خیلی سلایق را تحتتاثیر قرار میدهد.