به عقیده حجت الاسلام احمد عابدی ملاصدرا در زمانی اندیشه های خود را مطرح کرد که نه تنها اندیشه سیاسی، بلکه هر اندیشه ای روبه افول بود.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام احمد عابدی استاد حوزه و دانشگاه، علت زوال اندیشه در قرن نهم تا یازدهم هجری را در رشد حروفیه یا نقطویان دانسته و معتقد است، در آن دوره نگاه بدبینانه ای به اندیشه و تفکر وجود داشت.

آنچه در ادامه می آید بررسی اجمالی علل زوال اندیشه  تا قبل از ملاصدرا مبتنی بر کتاب سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه نشست ها و گفت وگوها دفتر اول است.

با توجه به این که ملاصدرا متوفای ۱۰۵۰هـ. (نیمه قرن یازدهم) است. اگر تاریخ شیعه را در نظر بگیریم، شیعه تا قرن هشتم و اوایل قرن نهم دارای تفکر منسجمی است یا عالمانی دارد که کتاب های زیادی نوشته اند؛ اما در اواخر قرن نهم و نیز در قرن دهم و یازدهم، با دوران فترت علم و اندیشه شیعه روبه رو هستیم. این تنها زوال اندیشه سیاسی نیست؛ اصلا اندیشه فقهی و اصولی هم نیست؛ اندیشه حدیثی هم وجود ندارد؛ از باب نمونه، اگر سال های ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ هـ. را درنظر بگیریم، می بینیم که یک کتاب مهم فقهی نیز وجود ندارد؛ یک کتاب مهم تاریخی نداریم. برخی علت این مسئله را در رشد حروفیه یا نقطویان دانسته اند.

بر این اساس، در آن دوره نگاه بدبینانه ای به اندیشه و تفکر وجود داشت. در ابواب فقه، اصول، ادبیات، حدیث، و … آثار چندان مهمی به چشم نمی خورد؛ مثلا مهم ترین کتاب حدیثی آن دوره غوالی اللئالی است که بزرگانی، هم چون شیخ انصاری، هم کتاب و هم مؤلف آن را ضعیف دانسته اند.

ملاصدرا در زمانی رشد کرد و این اندیشه ها را مطرح نمود که با فترت عمومی در همه عرصه های علمی شیعه روبه رو بود. در این دوره، عالمانی، چون: میرداماد و دشتکی، حضور دارند؛ اما با دقت در کتاب طبقات آقابزرگ طهرانی که عالمان شیعه را در قرن های مختلف معرفی کرده است، مشاهده می کنیم که جلد نهم این کتاب ـ که به عالمان قرن نهم اختصاص یافته ـ کم حجم تر از بقیه است و در آن اغلب اسم ها ناشناس هستند و نام عالمان برجسته به چشم نمی آید.

همان طور که اشاره کردم، می توان ریشه این مسئله را حروفیه یا نقطویان دانست. بنابراین، نکته دوم این است که ملاصدرا در زمانی اندیشه های خود را مطرح کرد که نه تنها اندیشه سیاسی، بلکه هر اندیشه ای روبه افول بود.