خبرگزاری مهر - گروه استانها - فاطمه کیانینژاد: با رسیدن به آخر شهریور و فرا رسیدن ماه مهر، فضای خاصی بر شهر حاکم میشود. کودکان و نوجوانان با همراهی والدین در تکاپوی خرید مایحتاج تحصیل راهی فروشگاههای لوازم التحریر، کیف و کفش میشوند.
عزم رفتن به میان مردم می کنم. همانگونهکه تصور میکردم حال و هوای مدرسه و مهر هر چه بیشتر بر شهر حاکم است. فروشگاههای لوازم التحریر مملو از اجناس رنگارنگ، ردیفهای عریض و طویل دفترچههای رنگارنگ با طرحهای مختلف پیش چشم بینندگان خودنمایی میکند و پیشخوانهای پر از خودکار و مداد و مداد رنگیها حتی افراد مسن را به شوق تحصیل و یاد خاطرات مدرسه میاندازد.
در آنسو بچههایی که با ذوق دفترچهها را برای انتخاب زیر و رو میکنند و پدران و مادرانی که برای تایید یا رد درخواست کنار آنها هستند و برخی دیگر نیز بدون حضور فرزندان در حال انتخاب هستند.
قیمتها افزایش یافته است
به خانم زال فروشنده فروشگاه لوازم التحریر نزدیک می شوم، بعد از گفتوگویی کوتاه، در حالیکه با چشم اطراف را میکاود می گوید: مثل هر سال این روزها سرمان شلوغ است و همینطور که میبینید تعداد زیادی در فروشگاه حضور دارند.
از افزایش قیمت ها از او می پرسم، تایید میکند و ادامه میدهد: در برخی کالاها کمی افزایش قیمت داشتهایم.
از استقبال والدین و بچه ها از نوشت افزارهای ایرانی میپرسم و او پاسخ میدهد: طرح های ایرانی هم مشتریان خود را دارند و امسال به نسبت سال گذشته استقبال بیشتری شاهد بودیم.
توجه به لوازمالتحریر ایرانی
در سالهای گذشته کمتر به لوازمالتحریر ایرانی توجه میشد اما امسال با افزایش اطلاعرسانی در رسانهها و شبکههای مجازی استقبال بیشتری شاهد بودیم. او همچنین با اشاره به کیفیت بهتر لوازمالتحریر ایرانی، از اختلاف قیمت دو تا سه هزار تومانی آنها خبر میدهد.
خانم اکبرزاده نیز به همراه دختر خود مشغول خرید لوازم التحریر است؛ با اطلاع از اینکه در حال تهیه خبر هستم با روی باز مشغول صحبت می شود. او با تاکید بر قیمت بالای اجناس می گوید، قیمت یک مداد اتود که الان دخترم انتخاب کرده بود ۱۴ هزار تومان بود و قادر به خرید آن نبودم.
هزینههای گزاف برای تامین نیاز دانشآموزان
خیلی از خانواده ها قادر به تامین کامل مایحتاج فرزندان خود نیستند. فقط لوازم التحریر نیست، روپوش و کیف و کفش همگی برای خانوادهها هزینه های گزافی در بر دارند خصوصا اگر دو یا سه فرزند محصل داشته باشند. برای او و فرزندش آرزوی موفقیت میکنم و به نقطهای دیگر از شهر سر می زنم.
وارد فروشگاه که میشوم جمعیت بیشتری را میبینم، به زحمت جایی در میان آنها پیدا میکنم و در کنار خریداران قرار میگیرم. در حالیکه دفترچهها را زیر و رو میکند میگوید: فقط یک دختر دارم که به کلاس اول میرود، کمی سردرگمم نمیدانم چه بخرم ولی از قیمتها تقریبا راضیام و توانستم وسایل مورد نیازش را فراهم کنم.
خانم و آقای زمانی صاحبان فروشگاه روبروی من قرار میگیرند و میگویند: امسال هیچگونه افزایش قیمتی نداشتهایم. اکثر خانوادهها بهخاطر همین موضوع همیشه برای خرید به همینجا میآیند. اغلب محصولاتی که در فروشگاه عرضه میشود ایرانی است و البته سلیقه همه در نظر گرفته شده است.
قیمتهای متنوع برای کیف و کفش
وی ادامه میدهد: طرحهای ایرانی مشتریان خاص خود را دارد. مثل طرح شخصیتهای شکرستان که معمولا برای والدین بیشتر از فرزندان جذاب است. طرح شخصیتهای شهیر ایرانی، طرحهای تاریخی و دفاع مقدس در بین سنین ششم دبستان به بالا از اقبال بیشتری برخوردارند.
عازم مرکز شهر میشوم تا از بازار کیف و کفش هم خبر بگیرم. رفت و آمد و ازدحام همانگونه است که در انتظارش بودم؛ در کفشفروشیها پدران و مادران قامت خم کرده بودند تا کفش را در پای فرزندان اندازه کنند.
پدر امیرعلی در حالیکه به لنگه کتانی انتخابی پسرش در دست نگاه میکند به من میگوید: قیمت کیف و کفشها بالاست ولی چاره چیست؟ نمیشود نخرید. هر سال قیمتها بالاتر میرود، فکر میکنم سالهای دیگر چطور باید توقعات فرزندم را برآورده کنم.
در فروشگاههای کیف قیمتها را میپرسم که از ۴۸ هزار تومان آغاز و تا ۲۰۰ هزار تومان می رسد. خانم محمدی فروشنده کیف و کفش میگوید: چاره چیست، بچهها در مدرسه چشمشان به دست هم است و اگر تهیه نکنیم باعث میشود بچههایمان نزد دیگران احساس کمبود کنند. به هر سختی هم باشد سعی میکنیم بخریم.
در آخرین مورد گزارش به لباسهای فرم مدارس میپردازم. ماجده همراه مادر و دوستش برای خرید لباس فرم در انتظار هستند. او میگوید اختلاف کمی هست بین بازار و تولیدی؛ اینجا با قیمت ۶۵ هزار تومان عرضه میشود ولی تولیدی ۱۰ هزار تومان افزایش دارد نسبت به اینجا. قیمتش هم نسبت به سال گذشته تفاوت چندانی ندارد.
زهرا هم با تایید او می گوید: من هم سال پیش و هم امسال لباس فرم را با قیمت ۷۵ هزار تومان تهیه کردم.
این روزها مدرسهها باز شده است و دانشآموزان به کلاسهای درس میروند؛ امروزه دیگر نمیتوان دانشآموز را با کفش پا رفته و کیف سال گذشته به مدرسه فرستاد؛ همه چیز باید نو باشد .
البته هستند خانوادههایی که توان خریدن لباس و لوازمالتحریر گرانقیمت را برای فرزندان خود ندارند و ناچارند یا از لباسهای سال گذشته استفاده کنند و یا اینکه جنسی ارزان انتخاب کنند که پدر توان پرداخت آن را داشته باشد.