خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: یکی از واحد های درسی مکتب عاشورا درس اعتقادات و باور راسخ به وحدانیت خدای متعال و وعده های الهی است.
حماسه عاشورا دانشگاهی به بزرگی جهان و دانشجویانی به فراوانی انسان های روی زمین دارد. بسته به اینکه عاشورا را از چه زاویه و نگاهی بخواهیم مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم درس های فراوانی از آن را می توان برای سعادت دنیا و آخرت خود خوشه چین کرد، یکی از مهمترین و زیباترین درس ها که از واقعه دردناک عاشورا می توان گرفت درس های اعتقادی است. به تصویر کشیدن اعتقاد به توحید، باور به حقانیت امامت و جایگاه راستین آن، باور به معاد و جاودانگی تنها گوشه ای از درس های ارزشمند عاشورا و فرهنگ آن است.
۱- عاشورا صحنه به نمایش در آوردن اعتقاد به توحید:
خدا باوری و توحید در منطق امام حسین(ع) تنها در مرتبه اندیشه و نظر به نمایش در نیامده است. امام حسین(ع) در تابلوی عاشورا صحنه های ماندگاری از اندیشه ی توحیدی را با رفتار و کردار توحیدی و یگانه پرستی تلفیق داده است. امام حسین(ع) سنبل عبودیت و بندگی خدای متعال به حساب می آید، کما اینکه کنیه ابا عبد الله نیز از این جهت زیبنده آن امام همام بوده است. تجلی بندگی و عبودیت حضرت را می توان در نمازهای روز و شب عاشورا نیز مشاهده کرد.
ادعیه هایی که از حضرت در منابع روایی نقل شده است به خوبی گویای اوج بندگی و عبودیت حضرت نسبت به باری تعالی است. در مناجات ارزشمند روز عرفه از حضرت این چنین نقل شده است: «أَنَا أَشْهَدُ [أُشْهِدُکَ] یَا إِلَهِی بِحَقِیقَةِ إِیمَانِی وَ عَقْدِ عَزَمَاتِ یَقِینِی وَ خَالِصِ صَرِیحِ تَوْحِیدِی وَ بَاطِنِ مَکْنُونِ ضَمِیرِی؛ [۱] و من گواهی میدهم برای خدا از خلوص و حقیقت ایمانم به عهد قلبم که از فرایض مقام یقین من است و توحید خالص و پاک از شایبه و از باطن سرّ ضمیرم». این دعا به خوبی گویای تجلی اوج توحید و شناخت نسبت به خدای متعال در زندگی عبادی امام حسین(ع) دارد.
۲-اعتقاد راسخ به حقانیت پیامبر اکرم(ص) و رسالت ایشان
در نگرش و بینش اسلامی اعتقاد به نبوت پیامبر اکرم(ص) و عصمت ایشان در زمره اصول مسلمی است که سند مسلمانی افراد در گرو آن است. این اقرار و التزام گاه تنها در مرتبه لقلقه زبان قرار داد. کما اینکه در روایتی از امام حسین(ع) نقل شده است. امام حسین (ع): «اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلی اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْمَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛[۲] به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایی که دین وسیله زندگی آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم می شوند».
در زمان امام حسین(ع) هر چند افراد در ظاهر به رسالت و حقانیت پیامبر گرامی اعتقاد داشتند، ولی با ایستادن در برابر فرزند رسول خدا و بی توجهی به فرامین الهی او به واقع منکر رسالت شدند، این در حالی است صحنه عاشورا و منطق توحیدی و الهی امام حسین(ع) به خوبی حکایت از التزام به توحید و فرامین نبوی دارد، کما اینکه اهداف نهضت عاشورا از زبان حضرت این چنین بازگو می شود: «إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَ لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی (ص) أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالب؛[۳]من از روی خودخواهی و خوشگذرانی و یا بری فساد و ستمگری قیام نکردم، بلکه قیام من بری اصلاح در امّت جدّم می باشد، می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) عمل کنم.»
۳-عاشورا جلوه ای از حق خواهی و اثبات امامت
عاشورا صحنه تلاقی حق و باطل است. عرصه ای است که باطل ظاهر پوشالی خود را از دست می دهد و حق نیز حقانیت خود را به اثبات می رساند، عاشورا عرصه ی اثبات مظلومیت حقیقت و امامت است، اصلی که امام حسین(ع) برای احیای آن خانواده خود را به مقتلگاه آورد. نقل شده است در نامه ای پس برخورد با سپاه حر، به بزرگان کوفه می نویسد، پس از برشمردن اینکه این جماعت (زمامداران اموی) پیرو شیطانند و حدود الهی را تعطیل کرده و فسادر آشکارساحته و و حلال را حرام و حرام الهی را حلال کرده و بیت المال را با خود بر داشته اند می فرماید: «وَ إِنِّی أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ لِقَرَابَتِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»[۴]
نکته ها و پیام ها:
۱) توحید باوری و اعتقاد به نبود نباید تنها در مرتبه اندیشه و باور توقف نماید، بلکه می بایست رفتار و کردار انسانها نیز گویای این باور و اعتقاد صحیح باشد.
۲) امام حسین(ع) در روز عاشورا باور توحیدی را با عملکرد توحیدی تلفیق دادند، و نمونه بارز یک مسلمان کامل را در تمام عرصه های اعتقادی به جهانیان نشان دادند.
پی نوشت ها:
[۱] إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج۱، ص۳۴۱.
[۲] ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۴۵.
[۳]بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج۴۴ ؛ ص۳۲۹.
[۴] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۴۴، ص۳۸۲.