به گزارش خبرنگار مهر، مردم شاهرود عصر آدینه و همزمان با پنجمین روز از ماه محرم میهمان خانه اهل بیت(ع) بودند آن هم در سوگواره ای به نام «یاعباس-یاعباس»، وعده گاهشان هم تکیه بازار، روایتگر کهنترین خاطرات عزاداری مردم این دیار، که امسال نیز مانند سنوات پیشین شاهد حضور هزاران تن از عاشقان نهضت حسینی(ع) بود.
تکیه بازار شاهرود امروز میزبان عاشقانی بود که یکصدا لبیک یا حسین(ع) سر می دادند تا آغازگر مراسمی باشند که قدمتش را به بیش از ده ها سال می رسد.
با جمع شدن هیئتهای مذهبی، تکیه بازار شاهرود رنگ و بوی وصف ناشدنی به خود می گیرد. کم کم صدای ناله مردم همنوا می شود با ناله طفلان اباعبدالله الحسین (ع) و صدای «ای عمو آب چه شد» در صحن تکیه می پیچد. با ورود علم مساجد و تکایای محله بیدآباد شاهرود مراسم رسمیت می یابد.
از دیر باز زنان در قسمت بالای این تکیه مستقر می شدند و مردان هم در میان گودی دوار تکیه که انسان را به یاد گود زورخانه می اندازد. سقف تکیه هر ساله در آستانه محرم طبق آئینی سنتی «پوش» با چادر پوشیده می شود و همه چیز آماده برای برگزاری مراسم «یاعباس» می شود.
مردان میان گود دوار می ایستند چرخش جمعیت سینه زنان آغاز می شود و کم کم مانند قطاری سرعت می گیرد و این چرخش عارفانه عاشقان حسین(ع) تداوم می یابد تا همه برای مراسم یا عباس آمده شوند مراسمی که پس از به هم پیوستن جمعیت در بیرون از تکیه و در مسیر سنتی نخل گردانی شاهرود برگزار خواهد شد.
«یاعباس یا عباس» در پهنه آسمان شهر معلمان دین و اخلاق می پیچد
در میانه این ملغمه عرفانی از نور، شور، نوحه و نوا، دود اسپند و اشک ماتم چه زیبا می توان نوشت از حالت مردان و زنانی که زیرلب یا حسین(ع) سر می دهند و خود را برای عزاداری حضرت عباس(ع) آماده می کنند مراسمی که به صورت نمادین خبر از حضور حضرت ابوالفضل(ع)، قمر بنی هاشم در کنار مولا دارد و به نوعی شاهرودی ها آن بزرگوار را برای نبرد فردا و روزهای بعد، بدرقه می کنند.
«یاعباس» را بسیاری اوج عزاداری در شاهرود می دانند. نخستین شعاع دایره سیاه پوشان در تکیه بازار، آغازگر مراسمی است که شاید نظیرش را کمتر در مناطق دیگر کشور بتوان دید.
دایره جمعیت سینه زنان کم کم به خطوط موازی بدل می شود و هر کس دست در کمر دیگری پای کوبان بر سینه می زند و در پاسخ مداح که می گوید«سر از تنش جدا شد» همه یکصدا فریاد می زنند... «یاعباس، یا عباس...» و همنوا با ذکر «یا عباس» سیاه پوشان، سیل عاشقان به امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) مسیر نخل گردانی را تا بالای محله طی می کنند.
لرزه زمین زیر پای عاشقان حسین(ع)
بسیاری یا عباس را به خاطر نحوه گرفتن کمر اشخاص و بلند کردن پا و کوبیدن آن بر زمین در کشور منحصر به فرد می دانند. برخی می گویند عزاداران با این حرکت اعلام می کنند که ای دشمن نادان، ما پای کوبان به استقبال «شهادت» می آییم، اینجا، امروز، یاعباس گویان، گوش فلک را کر می کنیم چون عاشق اباعبدالله و یارانش هستیم.
کارگردان فیلم های مستند اهل همدان که نظاره گر شور و شوق مردم است در خصوص این مراسم می گوید: سومین بار است به شاهرود می آیم. مستندی می سازم به نام طوطی شکرخوان، که اشاره اش به نوحه معروف اهالی شاهرود است که پای نخل، خوانده می شود،
وی که خودش را میرطالبی معرفی می کند معتقد است مراسم یاعباس به نوبه خود منحصر به فرد است چرا که نحوه سینه زنی آن با سایر شهرهای ایران بسیار متفاوت است.
میرطالبی می گوید: زمانی که جمعیت با شور از تکیه خارج می شوند مانند موج خروشانی هستند که هیچ کس و هیچ چیز جلودارشان نیست. حتی در قاب دوربین می توان لرزش زمین را زیر پای این مردم حس کرد آن لحظه قلب هر انسانی به طپش می افتد «این حسین(ع) کیست که عالم همه دیوانه اوست» و فکر کنید که ثبت این لحظات در اینجا چه احساس خوب و غرور آفرینی دارد.
اشک و آه بر چهره مردم شاهرود نقش می بندد
حاج حسین جلالی از پیرغلامان محله بیدآباد در باره این رسم کهن می گوید: آئین «یا عباس-یاعباس» از زمان قاجار در شاهرود برگزار می شد اما در برگزاری آن چند سالی وقفه افتاد تا اینکه مردم بازهم در دوران پهلوی نخست این مراسم را زنده کردند. اما بازهم از طرف دولتی ها با آن مخالفت شد ولی سرجمع باید گفت قریب به ۱۰۰ سال است که این مراسم در فرهنگ شاهرود ریشه دوانده و پیر و جوان، زن و مرد برای حضور در آن از گوشه و کنار کشور گردهم می آیند. امروز اینجا خانوادههای شاهرودی های مقیم دیگر شهرهای کشور حضور دارند که از عسلویه تا مشهد برای شرکت در این مراسم خود را به شاهرود می رسانند.
این پیرغلام توضیح می دهد: یاعباس برای شاهرودی ها از آن رو مهم است که اوج عزاداری سیدالشهدا(ع) محسوب می شود روزی است که عزاداران اصطلاحا عزاداری خود را یک کاسه می کنند. وقتی دست در کمر یکدیگر به نوحه مرکزی و واحدی پاسخ می دهند، وحدت بین مردم و محلات مختلف را تقویت می کنند لذا این حفظ وحدت که به نظر من یکی از فلسفه های عاشورا است، با ذکر «یا عباس» طنین انداز می شود.
«یا عباس» بهانه ای برای گردهمایی عظیم شاهرودیها
این خادم اباعبدالله(ع) می گوید: یا عباس همه را به سوی تکیه بازار می کشاند. زمانی که شاهرود ۲۰هزار نفر نیز جمعیت داشت تمام عاشقان اباعبدالله(ع) در این تکیه کوچک باستانی جمع می شدند امروز هم که این شهر بالغ بر ۱۵۰هزار نفر جمعیت دارد باز هم همه گرد هم زیر یک سقف جمع می شوند گویی صاحب عزا، خود عنایتی ویژه به مردم دارد که در این بین کسی آسیب نمی بیند.
جلالی بیان می کند: سینه زنی در دسته یا عباس فرم و مدل خاصی دارد که گمان نمی کنم غیر شاهرودی ها بتوانند در میانه میدان طاقت بیاورند، این ریتم سینه زنی بسیار تند، با حرکت رو به بالای پاها است که سرعتی خارق العاده دارد و در این میان اگر لحظه ای کمر شخص مجاور را رها کنی ممکن است بر روی زمین بیفتید و آسیب ببینید.
وی همچنین با اعتقاد بر اینکه یا عباس برکت را به شهرمان می آورد و مردم ارادت خاصی به آن دارند، تصریح می کند: این شاید رمز ماندگاری عزاداری حضرت عباس(ع) باشد که امروز جوانان بعد از یک هزار و ۳۷۰سال پس از واقعه کربلا همچنان در رثای آن نالانند.
نذر «یا عباس» دارم
یکی از شهروندان شاهرودی مقیم تهران نیز در خلال آئین سنتی یاعباس می گوید: من نذر دارم تا هر سال با پای برهنه در دسته یاعباس شرکت کنم و این نذرم به خاطر شفای فرزندم است همچنین شب در اطعام عزاداران حسینی نقشی دارم که به آن افتخار می کنم. امروز یازدهمین سال است که این نذر را انجام می دهم.
سید محمدرضا میرقاسمی می گوید: وقتی در دسته یاعباس هستی و در تکیه بازار و بر مسیر خیابان صدوقی بر سر و سینه می زنی و پاسخ مداح را با نوای دلنشین «یاعباس-یا عباس» می دهی، انگار از همه چیز فارغ شده ای انگار سبک می شوی و از همه تعلقات دنیایی رهایی می یابی، به قول همسرم اینجا مانند دوش آبی می ماند که چرک های دنیوی را می شوید آن هم با اشک خودت و عنایت آقا ابا عبدالله الحسین(ع) و من خوشبختم که این فرصت را دارم تا این چنین عزاداری کنم.
دیگر شهروند شاهرودی درباره این مراسم سنتی می گوید: هرچه از خدا عمر گرفته ام و به لطف او به این مراسم می آیم و نکته قابل توجه آن برایم این است که همه مردم، خودشان در محله و روستای خود تکیه، مراسم، سینه زنی و اطعام دارند اما به مراسم یا عباس می آیند تا یکی به شکوه این مراسم بیافزایند و دیگر، روحشان را با یاد حضرت عباس(ع) جلا دهند.
سیل جمعیت عاشقان آل الله تمامی ندارد
کم کم به انتهای مسیر دسته یا عباس می رسم آنجا که همیشه در زمان کودکی بر دوش پدر و یا آغوش مادر حرکت بسیار سریع مردان عزدار را می دیدم.
با رسیدن جمعیت به بالای محل عزاداری سید الشهدا(ع) کم کم مراسم به پایان خود نزدیک می شود. در راه بازگشت پاهای برهنه زخمی دهها نفر از عاشقان حسین(ع) است که نظرها را به خود جلب می کند. عزادارانی که معتقدند مولا دهها زخم را بر جان و روح تحمل کرد و من اگر نتوانم درد یک تاول بر کف پایم را تحمل کنم، چه کسی هستم؟
در بازگشت مادر شهید میررحیمی با من هم قدم می شود. وی می گوید: فرزند شهیدم به این آئین ارادت خاصی داشت در عملیات محرم زمانی که حضور داشت لحظه لحظه نامش را بر لب می آوردم و یا عباس(ع) می گفتم امروز سی سال از آن تاریخ می گذرد و من همچنان جای خالی او را در دسته یاعباس حس نمی کنم چون هرجا سر می گردانم شهیدم را می بینم چرا که اینجا امروز نام شهید امام حسین(ع) برده می شود.