به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه اول و دوم علیرضا شجاعی زند و مقصود فراستخواه در درس گفتگوی «دین در زمانه مدرن» برگزار شد. آنچه در ادامه مطالعه می کنید گزارشی از این جلسه است.
علیرضا شجاعی زند: دو بحث «پیشبینی از آینده دین در جامعه ایران» و «صورت مطلوب و ایده آل آینده دین در ایران» از هم متفاوت بوده و نشست حاضر با توجه به عنوان آن، ناظر است به بحث دوم. بحث اول یک بحث آینده پژوهانه است که اراده کنشگران در آن نقش قابل توجهی داشته و پیش بینی را با دشواری های زیادی مواجه می کند.
میان دو موضوع «انتظار ما از دین» و «قلمرو دین» تفاوت وجود دارد. چراکه اولی ناظر به فاعل آگاه و دارای اختیار و دومی وابسته به خود دین است. «انتظار ما از دین» وابسته به نیازها و انتظارات بشر از دین است که به عنوان فاعل آگاه و مختار، می توانند بر اساس نیازها و انتظاراتشان دست به گزینش و انتخاب دین بزنند. اما «قلمرو دین» حتی در ادیان بشری توسط خود دین تعیین و عرضه می شود. در نتیجه قرار نیست که دین به رنگ ما دربیاید، بلکه دین آمده است که انسان را متحول کند و بنابراین زندگی ما باید به رنگ دین دربیاید. آینده مطلوب دین برای دیندار مُجِد و درگیر دین، از یک طرف فراهم آمدن بستر آماده برای دینداری و بسط دین در قالب جامعه سازی و تشکیل حکومت دینی است و از طرف دیگر قرارگرفتن افراد بشر در مسیر ترسیم شده از سوی دین و تربیت انسان های مهتم و ملتزم به دین است.
مقصود فراستخواه: آینده دین وابسته به واقعیت ها و انتخاب های اجتماعی است. دین وقتی در جامعه خواهد بود که بتواند نسبت به نیازهای واقعی بشر پاسخ دهد. مردم به واسطه نیازهایشان به سراغ دین میروند و دین باید بتواند به نیاز آنها پاسخ دهد. دین یک امر انسانی و اجتماعی، یک فرهنگ و یک هویت است. بنابراین برای بررسی آینده دین، می بایست شرایط اجتماعی و نیروهای تأثیرگذار اجتماعی مورد بررسی قرار بگیرند تا مشخص شود که آینده دین را چه اموری شکل می دهد. نیروهای پیشران در عرصه فرهنگ و اجتماع، در عرصه اقتصاد، در عرصه دانش و فناوری، در عرصه مسائل جهانی و در عرصه حکمرانی و سیاسی، عوامل تأثیرگذاری هستند که وضعیت دین در آینده ایران را رغم میزنند.
بر این اساس با بررسی عدم قطعیت های تعیین کننده در آینده ایران، وضعیت دین در آینده جامعه ایران قابل بررسی خواهد بود. دو عدم قطعیت آینده ایران عبارت هستند از رفتار دولت و نحوه حکومت رانی و کنشگران دینی. در جوامعی که ساختارهای توسعه یافته کمتری دارند، اراده کنشگران نقش بیشتری خواهد داشت. پس از این بررسی ها امکان داروی و تعیین مرجّح ها در آینده دین در ایران امکانپذیر خواهد بود.
علیرضا شجاعی زند: دین آمده است که اوضاع را تغییر بدهد. جنس دین و اقتضای آن تغییر و تحول وضعیت انسان است. همه ایدئولوژی ها و فلسفه های زندگی اینچنین هستند.
صحبت از شرایط و نیروهای اجتماعی نباید به گونه ای باشد که از آن نوعی موجبیت و نفی اراده کنشگران نتیجه شود. همین اراده ها بوده اند که شرایط موجود را به وجود آورده اند و این توانایی را دارند که آنها را دگرگون و یا دچار تغییر و تحول کنند.
مقصود فراستخواه: شرایط و نیروهای اجتماعی و نقش آنها در رفتار و کنش افراد انسان به هیچ وجه قابل انکار نیست. ما نمی توانیم اراده مطلقی پیدا کنیم که صرفاً بر اساس آگاهی و انتخاب صورت بگیرد.
اینکه گفته می شود «خود دین»، معلوم نیست که این دین کجاست و چگونه در دسترس انسان قرار می گیرد. بدون آدم ها و جامعه و تاریخ، از کدام دین می توانیم صحبت کنیم؟ خدا فرموده است که دین را خود حفظ می کند و البته تکلّفی در مسیر و شیوه آن قرار نداده است. آینده دین را کنش ما شکل می دهد تا آن هدف غایی دین محقق شود. صورت بندی و تحقق این دین در ظرف جامعه و افراد شکل می گیرد.
تا زمانی که گفته می شود «درک من از دین»، مشکلی نیست، اما اگر غیر این باشد و من بخواهم درک خودم را به عنوان «خود دین» و «اصل دین» ارائه کنم، فاشیسم و تمامیت خواهی به وجود می آید. اگر من یک برداشت از دین را خود دین بدانم، حاضر می شوم برای آن دنیا را به هم بریزم.
علیرضا شجاعی زند: این نوع نگاه به دین، دین را بلاموضوع می کند. دینی که انواع عوامل بر روی آن تأثیر می گذارد، نمی تواند مطالبات خاصی داشته باشد و دست ما به آن نمی رسد، اصلاً ارزش پیروی هم ندارد. در این صورت دینداران چه توجیهی در پیروی از دینی که فقط تصویر مبهمی از آن به دستشان می رسد، خواهند داشت؟