خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: عاشورا و تاسوعا که میشود هر کسی به نوعی درگیر و دار عزاداری امام حسین(ع) است. مردم یا در حال نذری دادن هستند یا در هیاتها در حال عزاداری و یا آماده پذیرایی از مهمانان مجالس میشوند هر کسی با هر آیینی و مراسمی. آنها که میتوانند در این دو روز تعطیلی به زادگاهشان میروند و با هم ولایتیهای خود عزاداری میکنند برخی هم به شهرهایی میروند که مراسم عزاداری ویژه ای دارند.
مثل نخل گردانیهای یزد، سینه زنیهای اردبیل، علم گردانیهای زنجان، دمام زنیهای بوشهریها و هرمزگانیها، قطارزنی شیرازیها و... برای دیدن برخی از این آیینها جمعیت در شهرها به حدی زیاد میشود که توان پذیرایی از مردم برای میزبانان فراهم نیست. تا جایی که بهعنوان مثال روستای ابیانه در کاشان هر سال اعلام میکند که گردشگران دیگر به این روستا نیایند. چون به اندازه کافی مردم این روستا در مراسم عزاداری روستا را پر میکنند و آنهایی که روستا را ترک کردهاند دوباره به زادگاهشان بر می گردند در این بین برای دیدن مراسم نه تنها این افراد بلکه گردشگران داخلی و خارجی هم به روستا آمده و ظرفیت پذیرش را کم میکند.
نمونهای از آیین عراقی ها در شهر ری
اگر نمیتوانید در این روزها به عراق بروید، نگران نباشید در تهران عراقی کوچک وجود دارد که مردمش هنوز سنتهای خود را در روزهای محرم زنده نگه داشتهاند. «شهرری» شهری است که در دل خود عراقی کوچک را جای داده است. محله دولتآباد را به نام محله عرب ها هم میشناسند محلهای که بیشتر آنها عرب های عراق هستند.
مراسم محرم در «عراق کوچک» از روز اول محرم شروع میشود و حال و هوای عزاداری به خود میگیرد. در روز تاسوعا، دستههای عزاداری در خیابانها عَلَمهای بزرگ و چراغانی شده و همچنین «مشاعیل» که همان علم است را آذین میبندند و به حرکت درمیآورند. طبلهای آنها بر خلاف طبل ایرانیها کوچک به شکل ذوزنقه هستند و از پوست حیوانات درست شدهاند که با چوبی عصا شکل به آنها زده میشود. مردان جلوی دستهها شیپور مینوازند و مردم عزادار در دسته با نوای «حیدر حیدر» آنها را همراهی میکنند، همچنین در جلوی دسته، پرچمهای بزرگ به حرکت درمیآیند که نماد عباس علمدار است و سنجهای کوچکی که با چوب زده میشود.
مردان عرب که دشداشه مشکیرنگ و دستار سیاه به سر خود بستهاند در جلوی دستهها در حرکت هستند و از هر دسته صدای مداحان به زبان عربی پخش میشود. درسالهای دورصبح عاشورا مردان با لباس سفید قمه میزدند که اکنون این رسم برچیدهشده است. در ظهر عاشورا، ابتدا در مراسمی تعزیهمانند، سپاهیان یزید با اسبهای خود به سمت خیمهها هجوم میآورند و آنها را آتش میزنند در این هنگام سوز آه و نالههای مردم به همراه دود سیاه تمام بلوار را دربرمیگیرد، بعد از رفتن سپاهیان یزید مردم تکههای سوختهنشده از خیمهها را به تبرک میبرند. پس از آن نوبت قبیله «طواریج» میشود که به عزاداری و اظهار ندامت بپردازند. این قبیله در یاری امامشان کمی درنگ کردند و زمانی به میدان جنگ رسیدند که خیمهها آتش گرفته و جنگ تمام شده بود.
ایران کوچک در تهران
برخی از افراد در ایام سوگواری در تهران میمانند. تهران به عنوان پایتخت همه این برنامهها را در خودش جای داده است. شاید در ابعاد کوچکتر اما شیرازیهای مقیم تهران، بندری ها، عرب ها و زنجانی ها هر کدام در تهران مراسم ویژه ای برگزار می کنند برای همه آنهایی که دلشان می خواهد با فرهنگ شان آشنا شوند و یا در تهران مانده و به شهرهای خود نرفته اند. فقط باید دانست کجا، چه مراسمی ویژه کدام یک از اقوام ایران برگزار می شود. آن وقت می توان در همین تهران ماند و در یک روز به چند مراسم از چند شهر رفت ودر عزاداری ها با آنها همراه شد.
معمولا هر یک از اقوام ایران در تهران یک حسینیه ای بزرگ دارند که این اقوام ساکن در تهران در زمانهای عزاداری و یا حتی میلاد ائمه به این حسینیه ها رجوع می کنند و آیین های خود را برگزار می کنند. می توان حسینیه این اقوام را پیدا و در مراسم شان شرکت کرد.
اگرچه شهر تهران در خود اقوام مختلفی را جا داده است اما هنوز هم هستند تهرانیهای اصیلی که برای خود مراسم ویژه ای دارند و یکی از برنامههای ویژه تهران در محلههای قدیمی آن برگزار می شود. عزاداری دهه اول محرم در تکیه سادات اخوی یکی از آن برنامه هایی است که از ۲۰۰ سال پیش تا کنون رنگ عوض نکرده است. این تکیه برای بانوان سیاه پوش امام حسین(ع) برپا شده و هنوز هم بعد از اذان صبح با روشن شدن هوا، دسته دسته زنان چادر به سر وارد تکیهای میشوند که دور تا دورش هنوز با پارچه های قدیمی تزئین شده است. هر چند دقیقه یک مداح زیارت عاشورا، دعا و مدحی می خواند.
تکیه ای برای بانوان
وسط تکیه بانوان مینشینند و در یک سمت روی ایوان تعدادی از مردان رو به قبله عزاداری میکنند. هر سال اول صبح که میشود مراسم عزاداری را با قهوهای تلخ آغاز میکنند. ساکنان اطراف این تکیه درهای خانه ها را برای ورود زنان و پختن حلوای نذری باز میکنند. هر کسی در حال پختن حلوا، دادن نذری و شستن ظرف است. هنوز هم به سبک قدیم اهالی محله سرچشمه، به مردم عزادار چای شیرین می دهند و در هر مغازه بساط نذری برپاست. اگرچه تکیه سادات اخوی و مراسم آن مخصوص تهرانیهای اصیل است اما از هر قوم و حتی ملیتی را می توان در این تکیه دید که عزاداری میکند.
مردم تهران هم مانند مردم شهرستانهای دیگر و مناطق کویری مراسم نخل گردانی دارند اما نخل آنها از شکل و شمایل نخلهای دیگر متفاوت است. تفاوت این نخل با نخل های دیگر این است که نخل شهرستانها یک فضای چهار ضلعی به شکل سرو است که با چوب بسته شده اما نخل تهرانیها یک فضای چوبی مشبک مانند است که یک طرفش باز است و سه طرف دیگرش را با چوب های مشبک آینه کاری و روکش پارچه ای مخمل سیاه تزئین کردهاند و رویش پارچه ای می اندازند.
برخی این نخل را به امام حسین(ع) نسبت میدهند و در روز عاشورا به نشانه تابوت نداشته حضرت آن را درکوچه و خیابان میگردانند. اما برخی دیگر اما آن را به امام حسن(ع) نسبت میدهند. کسی نمیداند دقیقا چه روزی این نخل به مسجد اعظم رفت. اما از آنچه که نقل قول شده و سینه به سینه به اهالی محل رسیده میتوان فهمید که فردی به نام «دایی علی» واقف این نخل و سازنده آن بوده است.
دایی علی زمانی در محله قلهک زندگی میکرده که مردم نام فامیلی نداشتند. آن زمان بود که این نخل را ساخت. نه زنی داشت و نه فرزندی. اما چیزی را به یادگار گذاشت که اکنون بعد از گذشت نزدیک به ۲۰۰ سال هنوز هم مردم به یادش این نخل را در کوچه و خیابان می گردانند و برای امام حسین(ع) عزاداری می کنند.
نخل گردانی قلهکیها
سالها پیش مسجد اعظم قلهک از خشت و گل ساخته شد و در دهه ۴۰ توسط آیتالله خوانساری کلنگ بنای جدیدش به زمین خورد. کنارش یک حسینیهای قرار داشت که وسطش یک حوض بزرگ بود و دور تا دورش طاقنما. از وسط این حوض دو تیغه به بالا میرفت تا پرچم حسینیه و عزاداری امام حسین(ره) را نگه دارد و حیاط مسقف با پارچهای سیاه رنگ شود تا پایان ماه صفر که دوباره این مکان تبدیل میشد به حیاطی بی سقف.
تا اینکه بنای تکیه قلهک فرسوده شد و متولیان شروع کردند به ساخت بنای جدید. معماران مسجد اعظم قلهک سعی کردند از معماری قدیمی آن استفاده کنند به همین دلیل حیاط این مجموعه تبدیل به حسینیه ای شد که دور تا دورش طاق نما قرار گرفتهاست و یک در آن به بیرون باز میشود و در دیگرش به مسجد راه دارد. در همین حسینیه است که نخل عزاداری امام حسین(ع) نگهداری و تنها دو ماه از سال از پستویش بیرون آورده میشود تا مردم در کنارش عزاداری کنند. زنان از روز تاسوعا تا فردای ظهر عاشورا حلواهای پخته خود را در زیر آن بهم میزنند و آن را متبرک میکنند.
حلوا پزان برای گرفتن حاجت
حلواپزان زنان در زیر این نخل با دعا و نذر و نیازهایشان همراه است. حال و هوای حسینیه در این روز با روزهای دیگر فرق دارد. آنها زیارت عاشورا میخوانند و حلوا را بین مردم و دستههای سینه زنی پخش میکنند. تا اینکه در ظهر روز عاشورا نخل بین مردان در وسط حسینیه میچرخد و به همراه دسته سینهزنی از حسینیه و مسجد خارج شده به سمت امامزاده اسماعیل(ع) در محله زرگنده میرود. آنجا نیز چرخی زده میشود و دوباره برمیگردد به حسینیه.
در پایان ماه صفر نیز این نخل جمع شده، چوبهای زیر آن برداشته میشود و به کنج حسینیه میرود تا محرم و صفر سال بعد. در این حسینیه مردان دور تا دور در رواقها و در وسط حسینیه می نشینند و زنان در طبقه دوم و بالای رواقها.
تکیه نفر آباد ثبت ملی نیست
یکی از محلههای قدیمی تهران نفرآباد نام دارد که تکیه معروفش مربوط به دوره قاجار است و در منطقه ۲۰ شهرداری تهران، شهرری جنب ضلع شرقی حرم سیدالکریم (ع) در محله نفرآباد واقع شده است. در زمان صفویه، یکی از تیره های ایل قشقایی به نام «نفر» به این ناحیه کوچ میکنند و ساکن این منطقه میشوند. از دیگر تیره های این ایل می توان به تیره «کشکولی» و «درشوری» اشاره کرد. با سکونت آنها و آبادی این محل، اینجا «نفرآباد» نام می گیرد. این تکیه در تاریخ ۱۰۶۰ ساخته شده است.
با وجود اینکه تکیه نفرآباد قدمت تاریخی دارد اما هنوز در فهرست میراث ملی قرار نگرفته است. تکیه بزرگ نفرآباد بعد از قریب به چهارصد سال همچنان محل برگزاری مراسم عزاداریهای ماه های محرم و صفر است.
سردر این تکیه کاشی کاری است و روی این کاشی کاریها لحظه شهادت حضرت علی اکبر(ع) نقش بسته است. نمای بیرونی دیوارها هنوز بعد از این همه سال آجری است و فضای تاریخی تهران قدیم را یادآوری میکند.