خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-پیمان یزدانی: گفته می شود فرانسه و آلمان قصد دارند همکاری های نظامی خود را افزایش داده و یک صندوق دفاعی مشترک ایجاد کنند که کار خود را از سال ۲۰۱۷ آغاز خواهد کرد و مورد حمایت بانک سرمایه گذاری اروپایی قرار خواهد گرفت.
همچنین خبرهایی از دیگر همکاری های دفاعی و نظامی بین کشورهای اروپایی به گوش می رسد بطوریکه آلمان و هلند نیز با ترکیب تانک ها و نیروی دریایی خود قصد دارند بر روی توسعه یک سیستم دفاعی موشکی زمین به هوای مشترک کار کنند.
تمامی شواهد و قرائن حکایت از آغاز حرکت برخی کشوهای اروپایی برای ایجاد ارتش مشترک اروپایی دارد که در گزارش استراتژی جهانی این اتحادیه در بیست و هشتمین نشست سران این اتحادیه به آن اشاره شده بود. در این گزارش که مورد حمایت بسیاری از کشورهای عضو قرار گرفت بر توسعه زیرساخت های عملیاتی و نظامی جدید اروپا از جمله ایجاد مراکز فرماندهی مشترک تاکید شده است.
«اورزلا فون در لاین» وزیر دفاع آلمان نیز در سخنانی در برلین اظهار داشت: آلمان در نظر دارد در قیاس با گذشته ایفای نقش نظامی خود در سطح جهان را افزایش دهد.
وزیر دفاع آلمان با بیان اینکه برای مقابله با ناآرامی های موجود در جهان باید از انزواطلبی دوری کرد، افزود: باید مسیر حرکت را از انزوا به سمت تغییر بچرخانیم تا بتوانیم روی دیگری غیر از آنچه بر جهان حاکم است را ببینیم.
فون در لاین در ادامه تصریح کرد: وزارت دارایی آلمان با افزایش بودجه نظامی این کشور مسیر را برای ایفای نقش بیشتر در سطح جهان هموار کرده است.
موارد مورد تاکید در این گزارش تداعی کننده ایده ایجاد «ارتش اروپایی» است که توسط «خاویر سولانا» نیز مطرح شد ه است و وی خواستار تقویت توانمندی های استراتژیک همکاریها در منابع بوده است.
همچنین «ژان کلود یونکر» رئیس شورای اروپایی با توجه به اینکه اکثر اعضای ناتو در درون اتحادیه اروپا قرار ندارند این سازمان را برای تامین امنیت اروپا کافی نمی داند.
اروپایی ها در سال های اخیر از ایفای نقش جهانی خود محروم بوده اند و در تحولات وسیعی مثل جنگ افغانستان و عراق صرفا مجبور به پیروی از سیاست های آمریکا بوده اند و تنها نقش تایید کننده سیاست های آمریکا و مشروعیت بخشی به آنها را در مجامع جهانی داشته اند.
به نظر می رسد در پی جنگ های عراق و افغانستان و تحولات شرق اوکراین و همچنین با خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا تصمیم دارند با تقویت توان دفاعی خود در داخل اتحادیه اروپا سیاست های مستقل تری در زمینه های دفاعی و سیاسی نسبت به آمریکا در قبال تحولات جهانی و روسیه اتخاذ کنند.
در این میان انگلستان که اخیرا نیز در پی رفراندوم این کشور تصمیم به خروج از اتحادیه اروپا گرفته است از مخالفان سرسخت تشکیل ارتش مشترک اروپایی است و بارها اعلام داشته است که به هیچ وجه به این ارتش نخواهد پیوست و با ایجاد آن مخالفت خواهد کرد.
در همین رابطه گفتگویی داشته ایم با «لوکاس کولسا» مدیر تحقیقاتی سازمان شبکه رهبری اروپا (ELN) در لندن و معاون سابق دفتر تحلیل های استراتژیک آژانس امنیت ملی لهستان که مشاوره های امنیتی و دفاعی به رئیس جمهور این کشور ارائه می دهد داشته ایم که مشروح آن در زیر آمده است.
*«ینس استولتنبرگ» دبیر کل ناتو اخیرا اعلام داشته است که ناتو وارد دوره جدیدی شده است و در این دوره جدید سعی خواهد کرد تا ثبات را در ورای مرزهای خود ارتقاء بخشد. آیا این به این معنی است که ناتو در اقدامات آتی خود اقدامات پیش دستانه را مد نظر قرار خواهد داد؟
وظیفه درجه اول ناتو حمایت و دفاع از کشورهای عضو این سازمان است . با اینحال از دهه ۱۹۹۰ برقراری ثبات در ورای مرزهای خود را به عنوان وظیفه دوم خود پیگیری می کند، امری که موجب توجیه مداخله این سازمان در بالکان، افغانستان، عملیات های ضد دزدان دریایی در سواحل سومالی و ماموریت های آموزشی اش در عراق است. اما من فکر نمی کنم که ناتو و کشورهای عضو آن آماده اقدامات پیش دستانه باشند. به اعتقاد من در آینده تمرکز ناتو بر روی اقدامات فردی این سازمان نخواهد بود بلکه سعی خواهد کرد از کشورها و دولت هایی که دارای چالش های مشابه با ناتو هستند و با آنها می جنگند، حمایت کند مثلا از کشورهایی که با تروریسم می جنگند.
*آیا ناتو وارد فازی خواهد شد که بر اساس اصل «مسئولیت حمایت» (responsiblity to protect) در موارد نقض فاحش حقوق بشر وارد عمل شود؟
عملیات ناتو در سال ۱۹۹۹ در کوزوو پاسخی بود به نقض فاحش حقوق بشر توسط ارتش صرب. چندین کشور عضو ناتو هم که در عملیات لیبی علیه قذافی شرکت کردند. این عملیات بیشتر با انگیزه دفاع از شهروندان این کشور در برابر خشونت های قذافی این کار را انجام دادند. با این احوال من فکر می کنم دوره مداخلات بشر دوستانه به سر آمده است. بعد از تجربیات عراق، افغانستان و لیبی، ناتو و کشورهای عضو آن برای مداخله تحت عنوان «مسئولیت حمایت» تمایلی ندارند مگر اینکه تهدید مستقیمی علیه آنها صورت پذیرد. همانطوریکه در سوریه شاهد هستیم با وجود رنج های بشری، غرب هیچ تصمیمی برای مداخله نگرفته است.
*حرف هایی درباره لزوم تشکیل ارتش واحد اروپایی شنیده می شود. آیا تشکیل چنین ارتشی امکان پذیر است؟ آیا شکل گیری احتمالی چنین ارتشی منجر به تضعیف ناتو نخواهد شد؟
بحث ها درباره ارتش اروپایی در ۲ سطح است. در یک سطح ایجاد واحدهای ارتش اروپایی تحت پرچم اتحادیه اروپا امری بسیار رویایی به نظر می رسد. چنین تمایلی کاملا غیرواقعی است زیرا که عزم سیاسی واقعی برای ایجاد چنین ارتشی که خارج از کنترل ملی باقی باشد وجود ندارد.
در سطح دیگر هم مباحث جالب زیادی درباره همکاری بین نیروها برای شرکت در ماموریت های ارتش اروپایی وجود دارند. بخشی از این ایده ها مربوط به تشکیل یک ساختار فرماندهی کوچک برای ماموریت های اتحادیه است که بعد از خروج انگلستان از اتحادیه اروپا احتمال شکل گیری آن زیاد است. اما ایجاد چنین ساختاری به منزله ایجاد ارتش «واقعی» اروپایی نخواهد بود. این نیروها از برخی کشورهای خاص اروپایی خواهند بود.
*چرا انگلستان با تشکیل ارتش اروپایی مخالفت می کند؟ آیا در صورت تشکیل چنین ارتشی، انگلستان به آن خواهد پیوست؟
انگلستان همواره بر این باور بوده است که صحبت درباره ایجاد ارتش اروپایی می تواند منجر به انتقال قدرت از کشورهای عضو به بروکسل شود. همچنین انگلستان نگران است تا این امر موجب تضعیف نقش ناتو شود، سازمانی که انگلستان نقش مهمی در آن دارد و ترجیح می دهد بعد از خروجش از اتحادیه اروپا همکاری های نظامی با این اتحادیه در قالب ناتو باقی بماند.