روزنامه شهروند نوشت: «مدلهای لباس را در پیج زیر ببینید و لباستان را از بهترین برندهای دنیا سفارش دهید تا کمتر از یک ماه لباس دلخواهتان را تحویل بگیرید.» این فراخوان کسبوکار خیلی از مزونها در اینستاگرام است. کسبوکاری که به تناسب فضایش، مجازی است. اگر لابهلای پیجهای اینستاگرام بچرخید قطعا بیشترین صفحههایی که رصد میکنید از این دست است. یعنی یک شخص حقیقی نشسته پشت آن صفحه و به شکلی نامریی به خریداران کالاهایش پیشنهادات ویژه میدهد. البته این یک روی سکه است و روی دیگر سکه نشان میدهد همیشه هم این اتفاق به خیر و خوشی تمام نمیشود، چرا که آدمهای سودجو و کلاهبردار همواره در کمین هستند و راهشان را پیدا میکنند. راهی که نقطهضعفها و فضایش برای سناریوهایی که در سرشان میپرورانند بازتر باشد. بنابراین چه چیزی بهتر از شبکههای مجازی؟ جایی که نه نام واقعیشان فاش میشود، نه چهرهشان. بدون هیچ رد و نشانی یکسری مخاطب را با ترفندهایشان جذب میکنند و بعد کارشان شروع میشود.
حالا هم با افزایش کاربران تلگرام و اینستاگرام این فضا به دست کلاهبرداران افتاده و افراد سادهلوح همچنان شکار میشوند. همین چند وقت پیش یک صفحه پرمخاطب در اینستاگرام با خرید اینترنتی، از خریداران کلاهبرداری کرد. ماجرا از این قرار بود که این پیج، اجناس خارجی را با قیمت مناسب در صفحهاش تبلیغ کرده بود و وقتی خریداران برای سفارش کالاهایشان با شماره تلفن این فروشنده تماس گرفته بودند، لباسشان را سفارش دادند، در دام کلاهبرداری افتادند. چرا که یک جای کار اشتباه بود آن هم اینکه خریداران قبل از دریافت کالایشان پول آن را به شماره حسابی که فروشنده به آنها داده بود، واریز کردند و منتظر ارسال سفارششان شدند. اما هیچ خبری نشد و چند روز بعد تلفن فروشنده برای همیشه خاموش شد. یعنی درست زمانی که نه یک نفر، دو نفر بلکه تعداد زیادی از خریداران در تله این کلاهبردار افتاده بودند و او پولی میلیونی به جیب زده بود.
خوب و بد مبادلات در فضای مجازی
اصلا کار اشتباه یا غیراصولی نیست که ما پشت گوشیها و سیستمهای هوشمندمان بنشینیم و درحالیکه به کار و فعالیتهای روزانهمان میرسیم فلان کالای مورد نیازمان را هم سفارش دهیم. اصلا با این ترافیکهای سنگین و خیابانهای بدون جای پارک و وسایل حملونقل عمومی شلوغ چه بهتر که از خانههایمان خارج نشویم تا به دنبال پیداکردن کالای مورد علاقهمان آواره مغازهها و بازارها شویم. بعضی وقتها هم خوب است که آرام روبهروی فضای مجازی بنشینیم با چند کلیک، زحمت همه اینها را از خودمان کم کنیم. ولی این داستان یک فضای امن میخواهد و یک مقدار هوش. فضای امنی که باید از طریق نظارت پلیس فتا در فضای مجازی بهخصوص شبکههای پرطرفدار مثل اینستاگرام و کانالهای تلگرام انجام شود و گره هوشش نیز به دست خود ما باز میشود. به این معنی که ما کاربران اینترنت که دیگر بلد شدهایم چطور از دنیای اینترنت و مبادلات و واریزهای اینترنی سر دربیاوریم باید حواسمان را به تلههای کلاهبرداران و راز و رمزهای آنها هم جمع کنیم و دربارهاش بیشتر بدانیم.
«خیلیها تصور میکنند که فروشندگی در اینستاگرام کار سادهای است اما درواقع اینطور نیست و رقابت یکی از ابعاد سخت این فن است.» اینها را مریم یکی از کسانی که تجربه فروش دستبندهایش را در پیج اینستاگرامش دارد، بیان میکند و در اینباره میگوید: «خیلی سخت بود تا بتوانم کالاهایم را در یک عکس به مخاطبانم نشان دهم. ابتدا چند نفر بهعنوان دنبالکننده به پیج شما سر میزنند اما این تنها عکس کارها نیست که آنها را جذب میکند، بلکه جلب اطمینان مخاطبان برای ادامه کار و بالابردن فالورها کار بسیار تخصصی و سختی است.» در سالهای اخیر آنقدر کلاهبرداریهای اینترنتی زیاد شده بودند که پلیس فتا نسبت به آنها واکنشهای خوبی نشان داد و خبر دستگیری گردانندگان پیجهای تقلبی در اخبار منتشر شد. به همینخاطر شاید خیلی از مردم حواسشان را جمع کردهاند؛ اما یک موضوع مهمی که در این میان نادیده گرفته میشود این است که کلاهبرداران آدمهای باهوشی هستند و هربار با یک شیوه و شکل جدید سناریوشان را کلید میزنند، درست از همان جایی که هیچکس انتظارش را ندارد.
«صبا» قربانی یکی از همین کلاهبرداریهای اینترنتی شده و در اینباره حرفهای عجیبی میزند: «چند ماه پیش از یکی از پیجهای اینستاگرام یک مانتو سفارش دادم. اتفاقا حواسم را هم جمع کردم که پیج معتبری باشد و نظرات مردم را زیر پستهایش خواندم و دیدم برخی از کاربران از خرید مانتوهای این پیج راضی هستند. از طرف دیگر فروشنده ادعا کرد که پول را در زمان تحویل دریافت میکند. چند روز بعد هم یک مرد جوان که خودش را پیک این پیج اینستاگرامی معرفی کرد مانتو را در خانهمان به من تحویل داد و به بهانه رساندن بقیه کالاهایش به سرعت خداحافظی کرد و رفت. باز هم شک نکردم اما وقتی مانتو را از بستهبندیاش خارج کردم، متوجه شدم جنس پارچهاش اصلا مرغوبیت مانتویی که در عکسش بود را ندارد. چند قسمت از مانتو هم زدگی داشت. با فروشنده تماس گرفتم و او گفت نمیتواند جنس را تعویض کند، چون اساس کارش این نیست و تنها میتواند با کمکردن نصف پولی که پرداختهام مانتو را پس بگیرد.»
صبا معتقد است این هم یک روش کلاهبرداری است، چراکه اگر یک فروشنده در ماه بهطور تصادفی برای چند نفر از مشتریهایش این کار را انجام دهد و بقیه را هم از سفارشهایشان با اجناس مرغوب راضی نگه دارد، باز هم سود سرشاری از همان چند جنس بنجلی که به خریداران قالب کرده گیرش میآید. این درحالی است که این پیج هنوز دارد به کار خودش ادامه میدهد و حرف محکمهپسندی برای کسانی که قربانی او شدهاند، وجود ندارد، چراکه او این موضوع را گردن خریداران میاندازد و مدعی است که بقیه مشتریانش از او راضی هستند.
شهریورماه امسال سرهنگ علی نیکنفس، رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا درباره خرید کالا از شبکههای اجتماعی و کلاهبرداری در این شبکهها هشدار داده بود و گفت: «تبلیغات درباره کسبوکارهای اینترنتی باید دارای نماد اعتماد الکترونیک باشد که بسیاری از هموطنان به آن توجه نمیکنند یا به خوبی در اینباره اطلاعرسانی نشده است. توجه کنند بیشتر اجناس تبلیغی در کانالهای شبکههای اجتماعی، بیکیفیت است یا با تبلیغ اعلامشده منطبق نیست؛ افراد با پرداخت پول زیاد، کالای بیکیفیت دریافت میکنند. برخی از این خریدها مجرمانه است و خطرات گوناگونی در پی دارد. مدیران کانالها باید هر تبلیغی را منتشر نکنند، زیرا مدیریت کانال به عهده آنهاست و در صورتی که با این تبلیغ، جرمی اتفاق بیفتد، این افراد مسئول هستند.»