گرگان- معماری بومی منطقه گرگان که تنها بخش‌هایی از آن زنده مانده، به دلیل تغییر سبک زندگی و فرهنگ مردم و همچنین نبود ضابطه، فراموش‌شده و معماری بی‌ریشه غربی جای آن را گرفته است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- محمد چراغعلی: حوض فیروزه‌ای و درختان نارنج که عطرشان در بهار کل کوچه را پر می‌کرد، در کنار حیاطی بزرگ و ایوانی رو به باغچه که محلی بود برای هم‌نشینی، صمیمیت و شنیدن داستان‌های مادربزرگ، همه این‌ها، این روزها خاطراتی است که آپارتمان‌نشینان گرگان در ذهن خود مرور می‌کنند و حسرت آن روزهای نه‌چندان دور را می‌خورند.

زندگی امروز مردمان شهر من ملغمه‌ای شده از نداشته‌هایی که از ناکجاآباد به ارث برده‌ شده است؛ سبکی از زندگی نامشخص که نه آرامشی برای مردمانش به همراه می‌آورد و نه معنی زندگی را تبیین می‌کند.

الگو گیری اشتباه از معماری‌ غیربومی که به‌طور عمده از غرب وارد شده‌ است، در حالیست که منطقه استرآباد و گرگان فعلی، ازنظر معماری و سبک زندگی دارای خصوصیات ویژه و منحصربه‌فردی است که سازگار با اقلیم منطقه بوده و تمام نیازهای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی ساکنان را تأمین می‌کرد.

اصالت فراموش شده سبک زندگی در گرگان

کارشناسان می‌گویند، شیوه‌ای که الآن زندگی می‌کنیم اصالتی ندارد و نشأت‌گرفته از نیازها و توانایی‌های زندگی ما نیست. یعقوب رشتچیان، کارشناس ارشد معماری معتقد است: معماری بومی گرگان ویژگی‌هایی بسیاری دارد که حتی امروز هم جوابگوی زندگی ماست و بخش‌هایی از مردم جامعه که زمینه فرهنگی سنجیده‌تری دارند به‌راحتی می‌توانند در این نوع معماری زندگی کنند و نیازهای آن تأمین شود.

یکی از نکاتی که رشتچیان از آن به‌عنوان مزیت معماری بومی گرگان نام می‌برد، صرفه‌جویی انرژی این سبک معماری است، به‌نوعی که در تابستان انرژی کمتری برای سرمایش و در زمستان هم انرژی کمتری برای گرمایش مصرف می‌کنند.

وی توضیح می‌دهد که معماری بومی منطقه گرگان نه‌تنها دامنه آسایش انسان را تأمین می‌کند، بلکه رویکرد اجتماعی هم دارد، به این معنا که در ساخت هر ساختمان، به ساختمان‌های مجاور هم توجه می‌شده و سازندگان طوری بنای خود را احداث می‌کردند که به‌طور مثال ساختمان مجاور ازنظر بهره‌مندی از باد دچار مشکل نشود.

وی شیوه معماری بومی ایران را درون‌گرا معرفی می‌کند و می‌گوید: در این معماری، توجه ساختمان به درون خانه است و با بیرون مانند معبر و خیابان تعامل مستقیم ندارد. در معماری درون‌گرا معمولاً یک حیاطی وجود دارد که ساختمان‌ها اطراف آن ساخته‌شده‌اند و فضاهای جنبی و خدماتی هم در جبهه‌های مختلف حیاط قرار داشتند.

یکی از نکات جالب که رشتچیان درباره آن توضیح داد، نحوه استقرار ساختمان‌های بیشتر از یک طبقه در محلات مختلف است. به‌طور مثال خانه تاریخی کبیر مجموعه‌ای از چند ساختمان است که قسمت جنوبی این مجموعه ساختمان‌های یک طبقه کوتاه و در بخش شمالی ساختمان دوطبقه اصلی قرار دارد. در این معماری ساختمان جلویی، مانع وزش باد به ساختمان عقب نمی‌شود و ساختمان عقب هم همیشه خنک‌تر می‌ماند.

ویژگی‌های خانه‌های قدیمی گرگان مبتنی بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی

ویژگی

توضیحات

معماری درون‌گرا

در این معماری، توجه ساختمان به درون خانه است و با بیرون مانند معبر و خیابان تعامل مستقیم ندارد. در معماری درون‌گرا معمولاً یک حیاطی وجود دارد که ساختمان‌ها اطراف آن ساخته‌شده‌اند و فضاهای جنبی و خدماتی هم در جبهه‌های مختلف حیاط قرار داشتند.

نحوه استقرار بنا

نحوه استقرار ساختمان‌های بیشتر از یک طبقه در محلات مختلف است. به‌طور مثال خانه تاریخی کبیر مجموعه‌ای از چند ساختمان است که قسمت جنوبی این مجموعه ساختمان‌های یک طبقه کوتاه و در بخش شمالی ساختمان دوطبقه اصلی قرار دارد.

در این معماری ساختمان جلویی، مانع وزش باد به ساختمان عقب نمی‌شود و ساختمان عقب هم همیشه خنک‌تر می‌ماند.

سازگاری با اقلیم

به خاطر آب‌وهوای مرطوب و گرمای تابستانه گرگان تغییراتی در این الگوی معماری درون‌گرا داده‌شده است به این معنا که در طبقه دوم ساختمان‌های دوطبقه بازشوهایی به بیرون پیش‌بینی‌شده و البته این تغییر تأثیری در درون‌گرا بودن نداشته زیرا ساختار معماری را حفظ کرده و از طرفی درون خانه را در معرض دید قرار نمی‌دهد.

این کارشناس معماری بابیان این‌که در معماری بومی گرگان اتاق‌های اصلی پشت‌به‌پشت نیست و در هر دو جبهه دارای بازشو است تا کوران هوا ایجاد شود، ادامه  می‌دهد: معماری در زندگی اجتماعی و حتی بافت شهر هم مؤثر است ولی امروزه هیچ‌کدام را نمی‌بینیم.

معماری بومی گرگان با اقلیم سازگار بود

معماری ما نه‌تنها با اعتقادات دینی و مذهبی مردم سازگاری دارد بلکه سازگاری بسیار خوبی با اقلیم‌های مختلف ایران داردرشتچیان اضافه می‌کند: معماری ما نه‌تنها با اعتقادات دینی و مذهبی مردم سازگاری دارد بلکه سازگاری بسیار خوبی با اقلیم‌های مختلف ایران دارد.

وی اشاره‌ای به تغییرات اندک در معماری درون‌گرای گرگان می‌کند و توضیح می‌دهد: به خاطر آب‌وهوای مرطوب و گرمای تابستانه گرگان تغییراتی در این الگوی معماری درون‌گرا داده‌شده است به این معنا که در طبقه دوم ساختمان‌های دوطبقه بازشوهایی به بیرون پیش‌بینی‌شده و البته این تغییر تأثیری در درون‌گرا بودن نداشته زیرا ساختار معماری را حفظ کرده و از طرفی درون خانه را در معرض دید قرار نمی‌دهد.

این کارشناس معماری معتقد است می‌توان از ویژگی‌های معماری بومی منطقه در ساختمان‌های جدید استفاده کرد و حداقل کاری هم که می‌توان انجام داد این است که ساختمان‌ها را طوری بسازیم تا جلوی باد و نور یکدیگر را نگیرند و از ویژگی‌های اقلیمی منطقه هم حداکثر استفاده را ببرند.

وی با اذعان به این‌که استانداردهای زندگی با سال‌های دور بسیار متفاوت شده است، اضافه می‌کند: تکنولوژی امروزه باعث شده ما از وسایلی استفاده کنیم که راحتی ما را بیشتر فراهم کند. بااین‌حال اگر ویژگی‌های اقلیمی را در نظر بگیریم می‌توانیم با مصرف انرژی کمتری به‌راحتی برسیم.

مصالح جدید معماری را آشفته کرده است

رشتچیان به انتقاد از مصالح و نمای به کار رفته در معماری جدید می‌پردازد و اضافه می‌کند: درگذشته تنوع کمتری ازنظر مصالح داشتیم اما درعین‌حال هماهنگی در سیمای شهری وجود داشت، ولی امروزه تنوع مصالح باعث شده هر ساختمان از دامنه گسترده مصالح به انتخاب خود یکی را استفاده کند بدون این‌که به ساختمان‌های اطراف توجهی داشته باشد. این مصالح متأسفانه ازنظر اقلیمی هم همخوانی با منطقه ندارند.

نقش مدیریت شهری و مهندسان در استفاده از شاخصه‌های بومی منطقه در معماری بسیار محرز است. متأسفانه یکی از مسائلی که در نفوذ سبک‌های معماری‌ غیربومی در مناطق مختلف کشور ازجمله گرگان دخیل بوده، نبود ضابطه و همچنین نداشتن نگاه تخصصی در مدیریت شهری است.

شهرداری و نظام‌مهندسی دو دستگاهی هستند که باید در این زمینه نقش‌آفرینی کنند ولی اثرگذاری آن‌ها در این مسئله دیده نمی‌شود.

در گرگان علی‌رغم وجود سابقه تاریخی غنی و معماری بومی هیچ ضابطه‌ای برای معماری بخصوص نما نداریم و به همین دلیل شاهد نمایش معماری غیر اصیل وارداتی در این شهر هستیم

سید مجتبی موسوی، رئیس سازمان نظام‌مهندسی ساختمان گلستان، ضمن قبول کوتاهی نظام‌مهندسی در این مسئله می‌گوید که متأسفانه نقش این سازمان در تصمیمات کلان‌شهری مانند تهیه طرح‌های جامع شهری دیده نشده و به آن‌ها به‌عنوان یک سازمان تخصصی اجازه ورود داده نمی‌شود.

او معتقد است وجود یک خلاء قانونی باعث نادیده گرفتن نظام‌مهندسی شده و تا این موضوع مطالبه عمومی سازمان در کشور نشود، مؤثر نخواهد بود.

وی نقش مهندسان در طراحی ساختمان‌ها را بسیار کلاسیک و ابتدایی می‌داند و می‌گوید: متأسفانه در شهر گرگان علی‌رغم وجود سابقه تاریخی غنی و همچنین معماری بومی با شاخصه‌های مهندسی، ولی هیچ ضابطه‌ای برای معماری بخصوص نما نداریم و به همین دلیل شاهد نمایش معماری غیر اصیل وارداتی در این شهر هستیم.

موسوی تأکید می‌کند که این ضابطه باید توسط شهرداری در طرح جامع دیده شود و توضیح می‌دهد: برای مهندسان و سازمان نظام‌مهندسی این ضابطه‌ها و مسائل معماری مهم است و روی آن تعصب‌دارند. شاید اگر مهندسان دخالت داشتند اتفاق دیگری رقم می‌خورد و شاهد چنین وضعیتی نبودیم.

وی درخواست مالک را در تعیین نوع معماری و نمای ساختمان بسیار مؤثر می‌داند و می‌گوید: مهندس معمار ما علی‌رغم میل باطنی چون قدرت انتخاب ندارد مجبور است به درخواست مالک توجه کند و حقوق شهروندی به او اجازه نمی‌دهد که ممانعت کند.

به گفته وی، نما و معماری باید متناسب با محیط، معماری سنتی و اقلیم منطقه باشد و همه دستگاه‌ها را در رعایت نشدن این الزامات دخیل هستند.

وی در پاسخ به این‌ سوال که آیا نظام‌مهندسی به‌عنوان یک سازمان فنی اقدامی هم در این رابطه کرده یا خیر، توضیح می‌دهد: در نظام‌مهندسی دو نگاه جدی داریم. اول این‌که سازمان را با بافت تاریخی گرگان آشتی دادیم و در همین رابطه تاکنون چند دوره و کارگاه آموزشی برگزار کردیم و حتی جلسات خود را در بافت تاریخی گرگان برگزار می‌کنیم.

وی ادامه می‌دهد: الآن هم بحث خانه «گفتمان شهری» را پیگیری می‌کنیم. هیئت‌مدیره این ضرورت را قبول کرده که بافت اصیل معماری هویت ما است و نباید گذاشت از بین برود.

موسوی با انتقاد از این‌که آسیب‌های معماری غیربومی سنجیده نشده است، بیان می‌کند: یکی از مشکلات این است که در حوزه توسعه شهری در کنار اتفاقات خوب، نظر جامعه مهندسی موردتوجه قرار نمی‌گیرد و این مسئله کارشناسان را دلسرد کرده است.

او تشکیل کمیته سیما و منظر شهری را یکی از اقدامات مؤثر نظام‌مهندسی در حوزه معماری می‌داند و می‌گوید: درباره بافت تاریخی و سیما و منظر شهری حتی در خیابان‌های اصلی طرحی در حال تهیه است و امیدواریم این مسئله به‌عنوان تکلیف در اختیار شهرداری‌ها قرار بگیرد و خروجی این جلسات عملی شود.

وی فروش ضابطه یا فدا کردن مسائل فنی برای درآمد را یکی از مشکلات حوزه شهری می‌داند و یادآور می‌شود که اگر مدیریت شهری بر عهده مهندسان شهرساز و معمار باشد مقابل این مسائل ایستادگی می‌کنند.

وی اذعان می‌کند که نظام‌مهندسی هم باید تأثیرگذارتر و پاسخگو باشد زیرا در قدم اول قانون نظام‌مهندسی، روی مسئله معماری ایرانی و اسلامی تأکید دارد و اگر مشکلی هست نشان می‌دهد در این زمینه کوتاهی کرده است.

معماری علاوه بر منظر شهری، روی فرهنگ و رفتار اجتماعی هم مؤثر است و در حقیقت ارتباط دوسویه‌ای با این مسئله دارد. به عبارت دقیق‌تر معماری همیشه از سبک زندگی تبعیت می‌کند و به گفته کارشناسان ارتباط معماری و سبک زندگی مانند ارتباط بدن و لباس است. کارشناسان معماری را حتی لباس دوم انسان می دانند.

زندگی در گذشته نشات گرفته از مواهب زیستی، شرایط تاریخی و اعتقادات مذهبی بود

حسین کتولی، دکترای معماری در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، بابیان این‌که ما درگذشته سبک زندگی مبتنی بر چند شاخص داشتیم و این شاخص‌ها در زندگی مردم جاری بود، اظهار می‌کند: زندگی درگذشته نشأت‌گرفته از مواهب یا امکانات زیستی در جغرافیای آن منطقه بود.

وی عامل دوم را شرایط تاریخی منطقه بیان می‌کند و می‌گوید: گرگانی‌ها از دو یا سه هزار سال پیش در همین اقلیم زندگی کرده و آموخته‌اند که آجر چه خاصیت و مزایایی برای آن‌ها دارد. به تجربه آموخته‌اند چوب چه نیازی از آن‌ها را برطرف می‌کند و یاد گرفته‌اند که روی دیوار غرب نباید پنجره تعبیه کنند و خانه را با یک‌فاصله کرسی بالاتر بسازند چون رطوبت به بنا و ساکنین آسیب می‌زند.

این کارشناس معماری عامل سوم را هم اعتقادات معرفی می‌کند و توضیح می‌دهد: مردم منطقه از زمانی که شیعه شدند، از زمانی که عاشق اباعبدالله شدند، این عقاید و باورها در معماری و سبک زندگی آن‌ها تاثیرگذار شد.

وی بابیان این‌که معماری سنتی از تجربه به تکنیک و تکنولوژی ساخت رسیده است، بیان می‌کند: نکته بسیار مهم این است که معماری ظرفی است برای زندگی آدم‌ها.

کتولی با یادآوری این‌که زندگی نسل امروز بسیار با گذشته متفاوت شده، توضیحی درباره نام‌گذاری «معماری ایرانی اسلامی» می‌دهد و می‌گوید: این نام‌گذاری را الآن انجام می‌دهیم زیرا آن زمان چنین نامی وجود نداشت و به آن فقط معماری می‌گفتند. معماری الآن ما، چون هیچ ارتباطی با قبل ندارد نام‌گذاری می‌کنیم.

وی تغییر سبک زندگی و معماری ما و گرایش به سمت زندگی غربی را مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل دوران پهلوی معرفی می‌داند و ادامه می‌دهد: تکنولوژی، خوراک، پوشاک و مصالح ما از غرب رفته‌رفته وارد کشور شد. متأسفانه معماری ما هم در دوران پهلوی کلاً جمع و سبک جدیدی پیاده شد.

معماری ایرانی اسلامی با آئین نامه اجرایی نمی شود

کتولی که تأکید دارد، معماری ایرانی اسلامی با هیچ آیین‌نامه، دستورالعمل و هیچ همکاری بین دستگاهی به دست نمی‌آید و هیچ‌وقت قابلیت دیکته شدن ندارد، مردم را مهم‌ترین بخش برای تغییر سبک معماری می‌داند و توضیح می‌دهد: اگر مردم بخواهند تغییر ممکن است، آن‌هم وقتی ارزش‌ها و سبک زندگی آن‌ها به این سبک برگردد، زیرا قوانین زیادی در شورای عالی شهرسازی تصویب‌شده ولی ریشه و بحث چیز دیگری است.

وی ادامه می‌دهد: وقتی کسی ازنظر سبک زندگی تغییر کرده نمی‌توان با جریمه او را مجبور کرد. به‌طور مثال کسی که مکانیک نیست لباس مکانیکی را نمی‌پوشد و اگر مجبورش کنید مقاومت می‌کند. ازنظر فرهنگی در از پاشنه جداشده و ما را به سمتی بردند که از ریشه و جغرافیا جدا شدیم. ما اکنون بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انرژی، آب، بنزین و ... در جهان هستیم در شرایطی که در سال‌های دور در سخت‌ترین شرایط زندگی کردیم و تمدن ساختیم.

کتولی در ادامه گذری هم بر شکل‌گیری انقلاب اسلامی و نقش آن در معماری می‌کند و ادامه می‌دهد: انقلاب ما برای تغییر مسیر بود. شعار ما «نه شرقی نه غربی» بود پس باید مبتنی بر سبک زندگی خودمان باشیم. این‌که می‌خواهیم مبتنی بر ارزش‌های خودمان و ویژگی‌های سرزمینی خودمان باشیم بهانه انقلاب ما بود.

او اضافه می‌کند: متأسفانه در جمهوری اسلامی هیچ شاخصه معماری جز مجموعه‌ای از هرج‌ومرج در ساخت‌وساز نداریم در حالی که دوران تاریخی ما هرکدام با شاخصه‌های معماری خود شناخته می‌شوند.

این دکترای معماری با یادآوری این‌که در طول تاریخ همواره تغییرات داشته‌ایم و این تغییرات همواره رو به رشد بود، بیان می‌کند: امروز ما نه‌تنها رشد نداریم، بلکه شاهد اضمحلال هستیم. از یک‌سو می‌خواهیم ارزش‌های خود را حفظ کنیم و از سوی دیگر می‌خواهیم رو به دنیا و مانند آن‌ها باشیم.

اگر می‌خواهیم معماری ما درست شود فقط باید زندگی را درست کرد و به میزانی که سبک زندگی را درست کرده‌اید معماری هم درست می‌شودوی اظهار می‌کند: نمی‌توان امروز حد وسطی برای معماری در نظر گرفت یا ایده‌ای را پیشنهاد کرد که سبک معماری سنتی را در ساختمان‌های جدید ایجاد کند. اگر می‌خواهیم معماری ما درست شود فقط باید زندگی را درست کرد و به میزانی که سبک زندگی را درست کرده‌اید معماری هم درست می‌شود.

وی تنها راه رسیدن به معماری ایرانی اسلامی را نه تبلیغ آن، بله اجرای عملی آن در سطوح مختلف جامعه می‌داند و می‌گوید: معماری از فرهنگ می‌آید و راه اصلاح معماری هم فرهنگ است.

همان‌طور که عنوان شد شاخصه‌های معماری بومی ما برگرفته از اقلیم و رفتارهای اجتماعی منطقه بوده و ارتباط مستقیمی با اعتقادات ما داشته این روزها دستخوش تغییرات فراوانی شده که همین امر احیای آن را دشوار کرده است. بااین‌حال کارشناسان معتقدند برای احیای این معماری تنها نباید به آئین‌نامه و قانون اکتفا کرد زیرا تا اراده و خواست مردم پشت این موضوع نباشد، دستیابی به آن غیرممکن است.

برچسب‌ها