خبرگزاری مهر، گروه استانها- مونا محمدقاسمی: تکین حمزه لو خالق رمانهایی همچون «افسون سبز»، «بعد از او»، «مهرو مهتاب» و ... به همراه تازهترین اثرش «زندگی شیرین» و دیگر تازههای انتشارات خود یعنی برکه خورشید به گلستان سفرکرده تا در نمایشگاه کتاب گلستان شرکت کند.
در حاشیه این نمایشگاه خبرنگار مهر گفتگوی با این نویسنده محبوب انجام داد که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
*بهعنوان یک نویسنده در طول روز چند ساعت مطالعه دارید و بیشتر چه موضوعاتی را مطالعه میکنید؟
سعی میکنم سه الی چهار ساعت مطالعه را حتماً در طول روز داشته باشم، هیچگاه دامنه مطالعه خود را محدود نکردم و در تمام زمینهها و موضوعاتی مانند فلسفی، تاریخی، رمان، ادبیات، شعر، بیوگرافی و ... مطالعه دارم.
*تاکنون در چند نمایشگاههای داخلی و خارجی حضورداشتهاید؟
بیشتر در نمایشگاههای گلستان رشت، تهران و کلاً هر نمایشگاهی که قرعهای به ناممان افتاد شرکت کردم، نمایشگاه خارجی هنوز شرکت نکردهام اما احتمالاً سال آینده در نمایشگاه فرانکفورت حضورداشته باشم.
وقتی رمانی را بدون اجازه در فضای مجازی منتشر میکنند عین دزدی است و چه فرقی میکند آدم یواشکی یک کفش بردارد یا یک کتاب بردارد*در فضای مجازی کتابهای شما و تعداد زیادی از نویسندگان به شکل پیدیاف موجود است و در دسترس همه قرار دارد؟ چه نظری دارید؟
متأسفانه مردم ما فکر میکنند با خواندن این رمانهای رایگان به کسی ضرری نمیرسد درحالیکه با این کار باعث نابودی چندین شغل میشوند برای تولید یک کتاب کاغذ خریداری میشود، چاپخانه، صحافی، زینک و فیلم، تایپیست، ویراستار، کتابفروش، مترجم و نویسنده درگیر تولید کتاب هستند؛ وقتی رمانی را بدون اجازه در فضای مجازی منتشر میکنند عین دزدی است و دیگر این مشاغل از بین میرود، چه فرقی میکند آدم یواشکی یک کفش بردارد یا یک کتاب بردارد.
به نظر من افرادی که این رمانها را منتشر میکنند دزد اصلی هستند و افرادی که از این کتابها استفاده میکنند شریک جرم هستند و نباید دانلود کنند.
درواقع یکی از عوامل پایین آمدن تیراژ کتابها هم همین مورد است که الآن به ۵۰۰ رسیده است، مردم ما عادت کردند رایگان بخوانند و وقتی به آنها اعتراضی میشود میگویند ما کار فرهنگی انجام میدهیم و مطالعه میکنیم، اما این مطالعه به چه قیمتی؟
*آیا مرجعی برای رسیدگی به شکایات شما در این زمینه وجود دارد؟
بله سایتی وجود دارد به نام رصد که اگر شخصی یا فردی که این رمانها را در تلگرام و یا سایتی برای دانلود بارگذاری کند معرفی شود آن شخص را شناسایی و برخورد میکند.
* سرانه مطالعه کشور و تیراژ کتابها را چطور ارزیابی میکنید؟
معمولاً اولویت خانوادهها خرید و مطالعه کتابهای آموزشی و کمکآموزشی برای کودکان و نوجوانان است که تنها برای درس فرزندان استفاده میشود و ادامه این روند نگرانکننده است، چون نمیتوان از مطالعه سایر کتابها ازجمله شعر و ادبیات چشم پوشید. متأسفانه ما به فرزندانمان یاد نمیدهیم برای اوقات فراغت خود کتاب مطالعه کنند که بهترین تفریح بهحساب میآید، عادت مطالعه باعث میشود در بزرگی این عادت را ترک نکنند و این باعث میشود در آینده سرانه مطالعه ما افزایش یابد.
تیراژ کتابهای ما پایین است و با توجه به عنوانها چاپ میشود شاید ازآنجاییکه نویسندگان ایرانی مانند نویسندگان انگلیسیزبان نمیتوانند کتابهای خود را در سایر کشورها بفروشند این آمار زیاد بد نباشد.
*از بین کتابهایی که نوشتهاید کدامیک را بیشتر دوست دارید؟
من به حیطه دفاع مقدس علاقهمند هستم و برای نوشتن کتابهایی در این زمینه، وقت گذاشتهام و تحقیق زیادی انجام دادهام، البته برای تمامی کتابهایم تحقیق مفصلی انجام میدهم ولی چون این کتابها در رابطه با مردمانی است که هشت سال از همهچیز خود برای دفاع از وطن گذشتند این کتابها را بیشتر دوست دارم.
*چه زمانی برای نوشتن رمان دستبهقلم میشوید؟
خیلی طول میکشد تا دست به نوشتن شوم ابتدا مدتزمانی را وقت میگذارم و برای شخصیتهای داستانم پروندهسازی میکنم، بعد طرح اولیه برای کتابم را شروع میکنم.
البته چون مسئولیتهای زیادی در خانه و بیرون از خانهدارم هر زمان که فرصت مناسبی به دست بیاورم شروع به نوشتن میکنم.
*تا حالا برایتان پیشآمده کتابی را نصفهنیمه رها کنید؟ چرا؟
بله خیلی پیشآمده بعضی مواقع برخی داستانها خیلی ناراحتکننده و غمگین بوده است برای همین آن را کنار گذاشتهام مانند کتاب «یک روز دلگیر ابری»، من استارت اولیه را زدم اما به مدت پنج ماه نوشتن را متوقف کردم؛ البته بعضی وقتها هم دغدغه اجازه نمیدهد یا بهاصطلاح نویسندهها نوشتنم نمیاد.
*چه اتفاقاتی باعث میشود یک نویسنده از نوشتن دلسرد شود؟
وقتی تیراژ کتاب پایین میآید و استقبالی از کتاب نمیشود حتی زمانی که تیراژ کتاب به ۵۰۰ میرسد ولی بازهم به فروش نمیرسد نویسنده با خودش میگوید چرا دارم مینویسم، برای که مینویسم؟ متأسفانه به کتابهای داستان توجهی نمیشود درصورتیکه بیشترین فرهنگسازی از همین کتاب داستانها رخ میدهد، اگر حمایتی انجام شود که کتابخانهها کتاب بیشتری خریداری کنند در تشویق نویسنده هم نقش دارد و دلسرد نمیشود.
*برخی از کتابهای شما در رابطه با موضوعات اجتماعی و آسیبهای اجتماعی نوشتهشده است، تأثیر اینگونه کتابها را در جامعه چگونه میبینید؟
این موضوعی است که در بیشتر کتابهای من به آن اشارهشده است، حتی یک چاپ از یکی از کتابهای من برای سازمان فرهنگی خریداریشده که در رابطه با آسیبهای مخدر صنعتی بود و در مورد خطرات مربوط به آن مخدر در کتاب بحث شده است.
البته میتوان گفت یکی از راهها و فرهنگسازیها درزمینهٔ آسیبهای اجتماعی خواندن کتاب است، بامطالعه کتاب تجربه فرد دیگری را در قالب داستان میخوانیم و اگر با چنین مشکلی در زندگی برخورد کردیم یاد میگیریم چگونه آن را حل کنیم.
*این روزها هر کتاب رمانی که ورق میزنی مضمون اکثرشان حول بحثهای عاشقانه است، در رابطه با کتابهای شما چطور؟
همیشه اینطور نیست، بیشتر رمانهای من در رابطه با موضوعات اجتماعی است اما به نظر من برای اینکه خواننده داستان را دنبال کند و از خواندن لذت ببرد این چاشنی عشقی و عاشقی به آن اضافه میشود.
*رابطه فرزندانتان با کتاب و کتابخوانی چگونه است؟
بچههایم بیشتر با دنیای دیجیتال سرگرم هستند گیم و موبایل و ...، اما دختر کوچکم خیلی به کتاب خواندن علاقه دارد، خیلی کتاب میخرد و اصرار دارد بازهم خریداری کند. دهساله است مدام داستان کوتاه مینویسد از من میخواهد که تایپش کنم و کلاً به نویسندگی علاقه دارد.
*نویسندگان محبوب ایرانی و خارجی که آثارشان را مطالعه میکنید، نام ببرید؟
«میخائیل بولگاکف» و «ولادیمیر ناباکوف» که نویسندگان روسی هستند و من آثارشان را دنبال میکنم. در بین نویسندگان ایرانی «احمد محمود» اولین انتخاب من است، سیمین دانشور، زویا پیرداد، نسرین قربانی و ... تعداد دیگری هم از همکاران هستند که در حال حاضر اسامیشان در خاطرم نیست.
*چه توصیهای به نویسندگان جوان دارید؟
اول اینکه بسیار آثار کلاسیک دنیا را بخوانند و دوم اینکه هرروز چندصفحهای خاطرهنویسی کنند، این باعث میشود تمرینی شود برای نوشتن و پروراندن ذهن، حتی در حد داستان کوتاه نوشتن هم باعث ورزیده شدن میشود. به تمام افرادی که میخواهند بنویسند توصیه میکنم به رویدادهای اطرافشان توجه ویژهای داشته باشند در مترو، هواپیما، اتوبوس، تاکسی، فروشگاه و ... دیالوگهایی را که میشنوند به خاطر بسپارند، یا درجایی بنویسند ممکن است همین دیالوگها در یک داستانی استفاده شود و به دردشان بخورد.
*صحبت آخر؟
از مسئولان میخواهم به هر نحوی شده از نویسندگان حمایت کنند تا فروش کتابها رونق بیشتری پیدا کند.