رمضان، استاد دانشگاه آکسفورد گفت: باید آزادی اندیشه و پرسشگری را بپذیریم چون آزادی بین تنوع و وحدت بوده و وحدت مستلزم آزادی اندیشه است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «تیپولوژی جهان اسلام» با حضور و سخنرانی طارق رمضان اسلام‌شناس سوئیسی و استاد مطالعات اسلامی معاصر در دانشگاه آکسفورد در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.

وی در ابتدای سخنانش ضمن تشکر از دعوت دانشگاه تهران گفت:  من هم اهل سنت  و هم یک مسلمان غربی هستم و به نوعی هویت چندگانه دارم و خب همین موضوع چالش هایی هم با خود به همراه دارد. علاه براین هم سابقه تحصیلات دانشگاهی و تفکر انتقادی در آکادمی را دارم و هم سابقه تحصیلات سنتی در مصر. نکته مهم اینجاست که ما باید به انتقاد توجه داشته باشیم و حتی نسبت به سنت های خودمان همنگاه انتقادی داشته باشیم.

رمضان افزود: من امروز نیامدم اینجا که فقط از دانشگاه بازدید کنم بلکه آمدم تا به مسئولیت خودم عمل کنم. ما به عنوان دانشگاهیان وظیفه داریم که در خدمت شهر و شهروندان باشیم نه اینکه برعکس آن باشد و شهرو شهروندان در خدمت ما باشند. امیدوارم این سوء تفاهم برایتان پیش نیاید که یک استاد غربی آمده تا از تفکر انتقادی که ما نداریم حرف بزند، اصلا اینطور نیست چون اتفاقا ایران از دیرباز صاحب تفکر انتقادی بوده است. من امروز آمدم اینجا تا بپرسم به سیر تفکر انتقادی تفکر شیعی پایبند ماندید یا صرفا واکنش و رویکرد انفعالی به رویکرد غربی نشان می دهید برای من مهم است که بدانم شما خودتان برای تفکر انتقادی چه کردید.

استاد دانشگاه آکسفورد در ادامه با اشاره به موضوع سخنرانی خود گفت: یکی از وجوه قدرت ما در اسلام تنوع است. نکته مناقشه آمیز در بحث تمدن ها این است که قدرت قدرتمند از ضعف کسانی که ضعیف هستند گرفته شده است و اگر ما بدانیم که باید چگونه از تنوعی که داریم استفاده کنیم قدرتمند می شویم به بیان دیگر وقتی ما نمی توانیم از وجه تمایز اسلام که تنوع است به عنوان قدرت استفاده کنیم دیگران از آن استفاده می کنند تا ما را ضعیف بکنند امروزه تنوع اسلامی تبدیل به یک تقابل شده و ما به یک انقلاب اندیشه ای و روانشناسی نیاز داریم تا بتوانیم از این تنوع به عنوان قدرت ا ستفاده کنیم.

وی ادامه داد: نشستن در اتاق و حرف های قشنگ زدن کار سختی نیست نکته مهم این است که باید تلاش کرد و جرات داشت و بهای این تفکر را داد. من هشت سال در شبکه press کار کردم برخی فکر می کردنذ من قصدم خیانت به اهل سنت است که با یک شبکه شیعی کار می کنم ولی اصلا اینطور نیست من به گفتگو و تعامل اعتقاد دارم.همانطور که سال هایی هم در شبکه های سنی کار کردم. من همه دولت ها را نقد می کنم نه فقط آمریکا را چون در قرآن به صراحت به امر به معروف و نهی ا زمنکر تاکید شده است و من به عنوان اندیشمند موظف هستم حرف هایم را بزنم اگر امروز عربستان یا آمریکا من را به کشورهایشان راه نمی دهند که این باعث افتخار من است بهای تفکری است که دارم.

این اندیشمند سوییسی گفت: نکته ای که باید به رسمیت شناخته شود اینکه جامعه معنوی در ذیل جامعه اسلامی است. ما فارغ از هر فرقه وگروهی همگی ذیل جامعه معنوی هستیم و برای رسیدن به وحدت به یک تنوع مقبول نیاز داریم اگرچه باید برای تفاوت ها هم احترام قائل شویم ولی نباید اجازه دهیم جامعه معنوی تحت تاثیر تفاوت ها قرار بگیرد همه ما می توانیم با یکدیگر خواهر و برادر  ولی با یکدیگر برسر موضوعاتی اختلاف نظر داشته باشیم. باید آزادی اندیشه و پرسشگری را بپذیریم چون آزادی بین تنوع و وحدت است و اگر به آن اعتقاد نداشته باشیم وحدت اتفاق نمی افتد حتی در زمان پیامبر هم اصحاب ایشان یک شکل نبودند و این بخشی از سنت ماست لذا وحدت مستلزم آزادی اندیشه است.

نوه حسن البناء اضافه کرد: وحدت یک مفهوم عمیق معنوی است و رسیدن به درک و فهم خدا به تنهایی محقق نمی شود و حتما باید به تنوع اعتقاد داشت به همین خاطر هم قرآن تاکید کرده که باید مراقب تفکر خودمان باشیم. دانش و علم ما هم باید در جهت بهبود عبادت و در جهت رسیدن به حقیقت واقعی باشد به این ترتیب می توانیم سایر تفکرها را هم درک کنیم. این نوع نگرش در همه حوزه های ما اعم از سیاسی، اجتماعی و... تاثیر دارد.

رمضان گفت: من نمی خواهم دین و عقلانیت را با یکدیگر تجمیع کنم ولی دو تا نکته خیلی مهم وجود دارد؛ اول اینکه سطح تنوعی که از آن گفتم چیست؟ دوم هم اینکه محدودیت های این تنوع چیست؟ برداشت دموکراتیک قرآن به معنای رفتار لیبرالی و اینکه هرکسی هرکاری بخواهد بکند نیست مثل داعش که برداشت خود را داشته هرکاری دوست دارد می کند. درو اقع در نگاه عمیق ما به  سنت نوعی محدودیت هم وجود دارد ولی باید دقت داشته باشیم که ما آزادی و محدودیت مقبول و غیرمقبول داریم. به عقیده من ما در حال حاضر سه دسته شیعه، سنی و اباضییه را داریم و کسانی که این طبقه بندی را قبول ندارند خطرناک هستند. درست است که منابع فقهی هرکدام ازاین گروه ها با هم فرق دارد ولی هیچ کدام از ما حق نداریم فرقه دیگر را متهم کنیم که از ما کمتر مسلمان است.

این اندیشمند مسلمان افزود:  اولین علم اسلامی، علم فقه و درست است که مکاتب فقهی حنبلی، شافعی و... باهم فرق دارد اما وجه اشتراک همه شان این است که همگی زیرمجموعه فقه اسلامی هستند. نکته جالب اینکه دو نفراز علمای اهل سنت شاگردان امام صادق (ع) بودند بنابراین می بینید که این ارتباط از قبل وجود داشته است لذا باید این تفاوت ها را پذیرفت و هیچ عالمی جرات نمی کند که بگوید من درست می گویم چون همگی ملزم هستیم که تنوع فقهی را بپذیریم.

این استاد دانشگاه در ادامه توضیح داد: اصول فقه بعد از علم فقه شکل گرفت حالا سوالی که پیش می آید اینکه منبع علم فقه چیست؟ متن است یا عقلانیت. اگر منبع متن است پس عقل چه فایده ای دارد؟ اگر عقل منبع باشد آیا همه علوم می توانند در چارچوب فقه قرار بگیرند؟ البته اهل شیعه استفاده از عقل را نسبت به سنی ها راحت تر پذیرفتند ولی نکته مهم این است که ما نباید بین قرآن و عقل تضاد ببینیم. مورد جالبی که من در ایران دیدم اینکه در ایران علاوه بر عقل ومتن، قلب و فهم دل هم دخیل است یعنی وقتی قرآن را می خوانند عالم را باقلب خودشان درک می کنند چنان که این بحث در صوفی گری هم وجود دارد که خیلی ها صوفیان را متهم به خارج از اسلام بودن می کنند که به نظرمن اصلا اینطور نیست بنده صوفی گری جدی و نه صوفی گری فولکلور که محدود به یکسری مراسم و رقص و اینها می شود را قبول دارم و تائید می کنم.

نویسنده اصلاح اساسی: اخلاق و آزادی اسلامی اضافه کرد: من قائل به این موضوع نیستم که ما حتما باید به یکی از فرقه ها پایبند باشیم به نظر من لازم است ما بیش ازهرچیز تکامل اندیشه داشته باشیم و همدیگر را در ساختار بپذیریم. همه ما درباره اصول اولیه توافق داریم و مثلا قبول داریم که باید نماز خواند،  روزه گرفت و... ولی دراجرای آن باهم فرق داریم که مهم نیست، مهم این است که همه ما یک خدا را می پرستیم ولی اینکه فرقه ای مثل احمدیه بیاید و  بگوید بعد از پیامبر فرد دیگری آمده است درست نیست و نمی پذیریم اگرچه بازهم با او دعوا نمی کنیم، او را نمی کشیم، گفتگو می کنیم ولی گفتگویمان درون دینی نیست و گفتگویمان بین ادیانی خواهد شد چون او از اصول اولیه منحرف شده است.

رمضان در بخش دیگری از صحبت هایش به بحث خرافات پرداخت و گفت: بحث خرافات یعنی اینکه قائل به قدرتی غیر از قدرت خدا باشیم. اگر برای یک نفر سفر معنوی آغاز شده و او در این راه مرشد، شیخ و.. دارد نباید فرد او را بپرستد چون آن مربی واسطه فرد برای پرستش است در پیشگاه خدا هم پذیرفته نیست که بگوئیم فلان کار را کردم چون فلانی گفته بود. یکی از تهدیدهای جوامع امروز اسلام افزوده هایی است که فرهنگ به دین آورده و پتانسیل آن را دارد که به خرافات تبدیل شود. اینکه تعریف ما از مسلمان و غیرمسلمان چه باشد بحث بسیار مهمی است برخی معتقدند که هرکسی مثل ما فکر کند مسلمان است و هرکسی غیر از ما فکر کند تکفیری است این موضوع باعث تقلیل و خیانت به اسلام خواهد شد و باید مراقبت باشیم که تنوع فرهنگی برمتن ما غلبه نکند یعنی اینطورنباشد که ما آموزه های فرهنگی مان را اولویت قرار بدهیم و تلاش کنیم از آن آموزه های دینی دربیاوریم و متن را در مرحله دوم قرار بدهیم به عنوان نمونه اینکه بخواهیم درباره فرهنگ رانندگی یا حقوق زن در جامعه و امثال اینها از آموزه های دینی استفاده کنیم و آموزه های دینی را به آنها ربط دهیم اشتباه محض است.

استاد دانشگاه آکسفورد تصریح کرد: حتما الان دراین جمع همه ما درباره سوریه و غرب نظرات سیاسی مختلفی داریم منتها این اختلاف سیاسی نباید منجر به فرقه گرایی و تکفیر یکدیگر شود به بیان دیگر نباید اجازه دهیم رویکردهای سیاسی سطح اسلام را جابجا کند. علاوه براین نحوه تعامل ما با کسانی که مسلمان نیستند هم مهم است، تنوع خواست خداست و باید به آن احترام بگذاریم و بهتر است به جای استفاده از اصطلاح غیرمسلمان نام درست آنها یعنی مسیحی، یهودی و... را بگوئیم.

وی اضافه کرد: اینکه کار بوکوحرام، داعش و.. را به غیرمسلمان ها ربط دهیم هم اشتباه است چون به عقیده خودشان آنها هم مسلمان هستند منتها خوانش آنها از اسلام و قرآن با ما فرق دارد البته من عملکردشان را نقد می کنم و می دانم که کارشان غلط است ولی نمی گویم آنها مسلمان نیستد می گویم آنها رویکرد و عملکردشان غلط است.اینکه چه کسی از داعش حمایت می کند مهم نیست مهم این است که کار داعش براساس اسلام و قرآن غلط است.

رمضان در پایان گفت: باید کمی در تقابل با جامعه خودمان جرات داشته باشیم خیلی از ما در خانه خودمان و در جمع های کوچک روشنفکر هستیم ولی درجامعه بسیار دُگم می شویم. مشکل اصلی اختلافات به خود ما برمی گردد نکته آخر اینکه باید حتما بین مقاومت مشروع و خشونت نامشروع تمایز قائل شویم داعش خشونت نامشروع ولی اقدام فلسطینی ها مقاومت مشروع است.