جزيره هايي كه هيچ ارتباطي ميان آنان برقرار نيست و تأسيس يك رژيم سياسي مستقل درآن به علت عدم پيوستگي جغرافيايي ميان مناطق مختلف آن امكان ندارد. اقدامات متجاوزان صهيونيست در مصادره زمينهاي فلسطينيان در كرانه باختري و نوار غزه پس از 36 سال اشغال ، اين مناطق را به چنين وضعيتي دچار ساخته است. رژيمهاي مختلف حاكم بر صهيونيستها با شيوه هاي مختلف به "خوردن و بلعيدن زمينهاي فلسطينيان" و سيطره بر آنها پرداخته اند تا آنجا كه شهرك سازي به روش و ايدئولوژيي تبديل شد كه در انديشه صهيونيستها ريشه دوانيد واين فكر با تاريخ اين عقيده پليد كه بر اساس اصل موهوم "سرزمين بدون ملت براي ملت بدون سرزمين" بنا شده، ممزوج گشته است.
با نظري دقيق به تاريخ شهرك سازي در رژيم صهيونيستي از زمان تأسيس دولت اشغالگر با تصويب سازمان ملل، متوجه مي شويم كه مصادره زمينهاي فلسطينيان براي ساخت شهركهاي صهيونيست نشين به اصلي ترين فعاليت و مهم ترين مسأله مورد توجه كابينه هاي رژيم صهيونيستي به ويژه در دوره معروف به دوره "گوش ايمونيم" و دستيابي حزب تندروي ليكود به قدرت در سال 1977ميلادي (1356 شمسي) تبديل شده است. بر همين اساس مراحل شهرك سازي صهيونيستها در فلسطين اشغالي به سه بخش قابل تقسيم است:
1- مرحله تأسيس و تثبيت از سال 1948 تا سال 1967 ميلادي: در اين مرحله فعاليتهاي شهرك سازي بر ساخت شهركهاي ابتدايي به منظور تضمين سيطره بر زمينهاي فلسطينيان و ايجاد جاي پا براي صهيونيستها در مناطق عرب نشين كرانه باختري و نوار غزه، متمركز بود.
2- مرحله اشغال و يهودي سازي از سال 1967تا سال 1990 ميلادي: مقامات رژيم صهيونيستي در اين مدت طرح كوچاندن تعداد هرچه بيشتري از شهروندان عرب از مناطق فلسطيني نشين به ويژه روستاها و احداث شهركهاي اشغالي به جاي آنها را پي گرفتند. از ويژگيهاي بارز اين مرحله احداث شهركهاي صهيونيست نشين مدرن و منظم به وسيله افزايش سرمايه گذاري در اين راه و توسعه شهركهاي اشغالي ساخته شده و تبديل آنها به شهرهاي يهودي نشين جهت تبديل آنها به كولونيهاي بزرگ يهودي نشين و شهركهاي صنعتي بوده است.
3- شهرك سازي هدفمند براي تحميل ديدگاه هاي سياسي صهيونيستها به فلسطينيان: اين مرحله پس از سال 1992م. كه از مرحله پيش از آن كاملاً متمايز است، آغاز شد و تاكنون نيز ادامه دارد. در اين مرحله محاصره مناطق فلسطيني نشين تنگ تر شد و فلسطينيان براي كوچ از مناطق سكونت خود تحت فشار شديد قرار گرفتند تا از اين طريق، راه حل سياسي منطبق با ديدگاه صهيونيستها را بپذيرند به ويژه كه اين مرحله با امضاي توافق اسلو و مرحله موسوم مذاكرات صلح همزمان بود.
به گفته حسن ايوب يكي از پژوهشگران فلسطيني كه اين گزارش را تهيه كرده است، در دهه 90قرن بيستم ميلادي؛ بهانه صهيونيستها براي ساخت شهركهاي صهيونيست نشين از فراهم كردن امنيت به توجيه "صهيونيستها حق دارند در سرزمين آبا و اجدادي خود زندگي كنند" تغيير يافت و صهيونيستها براي اين ادعاي خود از حمايت و پوشش قانوني اداره موسوم به "ديوان عالي قضايي" صهيونيستها نيز برخوردار گشتند.
بنا بر تحقيقاتي كه آقاي حسن ايوب انجام داده است، از مهم ترين تغييراتي كه اين دوره شاهد آن بوده است، روي آوردن شهرك نشينان صهيونيست به سياست و برجسته شدن آنان به عنوان يك قدرت پارلماني و فوق پارلماني است، به طوري كه شهرك نشينان صهيونيست در انتخابات پارلماني اخير صهيونيستها 10 كرسي را از آن خود كردند و 10 عضو خود را به "كنيست" فرستادند. اين تعداد معادل 8 درصد كل اعضاي پارلمان است. اين در حالي است كه شهرك نشينان صهيونيست فقط 3 درصد از كل صهيونيستها را تشكيل مي دهند و فقط 3/2 درصد آنها در انتخابات اخير شركت كردند.
قدرت زياد و نفوذ شهرك نشينان صهيونيست در تصميم گيريهاي سياسي رژيم صهيونيستي موجب شد كه تغييراتي در نوع تاكتيكهاي مربوط به توسعه طلبي صهيونيستها از جمله شهرك سازي ايجاد شود و شهرك سازي به صورت افراطي ادامه يابد. بر همين اساس شهرك سازي در اشكال گوناگون نمود يافت كه از جمله آنها مي توان به ساخت مجتمعهاي صهيونيست نشين و حصار كشي به دور هزاران هكتار از زمينهاي فلسطينيان و مصادره آنها اشاره كرد. اين طرح با اعلام پروژه ساخت قدس بزرگ و نيز سرقت هر چه بيشتر زمينهاي فلسطينيان به بهانه ساخت جاده هاي كمربندي و مناطق امن، همچنين مصادره بخش زيادي از زمينها به هدف ساخت ديوار نژادپرستانه حائل به اوج خود رسيد.
اين پژوهشگر فلسطيني خلاصه روند سرقت زمينهاي فلسطينيان به دست اشغالگران را كه مجتمعهاي صهيونيست نشين بر آن ساخته شده است، اينگونه توصيف مي كند: در زمينهاي مصادره شده فلسطينيان تا آغاز سال 2003ميلادي 109 شهرك صهيونيست نشين شامل 900 ساختمان ساخته شد كه 3500 خانواده يهودي با جمعيتي بالغ بر 20 هزار نفر در آنها اسكان داده شدند. اين مجتمعها با ساخت 18 مجتمع جديد تا پايان سپتامبر سال 2003 ميلادي به 120 عدد رسيد (ظاهراً تعدادي از مجتمعها برچيده شدند)
700 هكتار از زمينهاي فلسطينيان كه دراطراف شهركهاي اشغالي قرار داشتند براي توسعه شهركهاي اشغالي كه در گذشته احداث شده بودند، مصادره شد. در اين ميان غزه هدف بيشترين تعرض قرار گرفت و 185 هكتار از زمينهاي آن تخريب و مصادره شد. احداث كمربنديها نيز به 1966 هكتار از زمينهاي فلسطينيان آسيب جدي رساند. اين زمينها در زمان نخست وزيري باراك تروريست مصادره شده بود. در ماه هاي مارس و آوريل سال 2003 ميلادي نيز بيشترين مقدار از زمينهاي فلسطينيان براي ساخت شهركهاي اشغالي مصادره شد.
علاوه بر همه اين زمينهاي سرقت شده، اشغالگران با بهانه قرار دادن قوانين رژيم صهيونيستي از جمله احكام ديوان عالي رژيم صهيونيستي، از سال 1992 تاكنون با صدور 8 حكم بيش از 944 هكتار از زمينهاي فلسطينيان به سيطره كامل اشغالگران درآمد تا مقدار زمينهاي مصادره شده از زمان امضان توافق اسلو تاكنون به 11260 هكتار بالغ شود.
از سال 2000 تا سال 2003م. ميزان ساخت و ساز شهركهاي اشغالي رشد سرطاني و اختاپوس گونه اي به خود گرفت. در اين مدت 2703 واحد مسكوني جديد براي صهيونيستهاي شهرك نشين ساخته شد. ازاين ميان 1576 واحد در سال 2000، 1437 واحد در سال 2001 و 799 واحد نيزدر چهار ماه اول سال 2003 ميلادي براي يهوديان اشغالگر ساخته شد.
همچنين، چندين پايگاه نظامي و مركز آموزش ارتش اشغالگر نيز به ساخت شهركهاي اشغالي اختصاص يافت كه شهركهاي اشغالي ناحال، نگوهوت، رحاليم و شفي شمرون از آن جمله است.
طي مدت مذكور، اشغالگران به ساخت شهركهاي اشغالي جديد مانند گفعوت در نزديكي قدس و گفعات سلويت در منطقه الاغوار و يك شهرك صهيونيست نشين جديد ديگر كه شهركهاي اشغالي "كنا" و شعري تكفا را به يكديگر مرتبط مي سازد، ادامه دادند. بيشتر اين ساخت و سازها در مركز كرانه باختري و به صورت مشخص ميان نابلس و رام الله صورت گرفته است و مشاهده مي شود كه در ميان اين دو شهر 31 پست بازرسي نظامي و يك جاده موسوم به جاده "سامره" كه شباهت بسياري به جاده كمربندي زعتره دارد، ايجاد شده است.
با آغاز انتفاضه رشد جمعيت شهركهاي صهيونيست نشين در مناطق اشغالي 1967م. كه سالانه 15 درصد بود، كاهش يافت و در دو سال اول انتفاضه يعني سالهاي 2000 و 2001م. ( 79 و 80 ش.) به 5 و 4 درصد رسيد. همچنين تعداد ساكنان 45 شهرك صهيونيست نشين در اين مدت كم شد و 1230 صهيونيست ساكن اين شهركها از محل اسكان خود فرار كردند. اما در مجتمعهاي صهيونيست نشيني كه از گرايشهاي تندروانه مذهبي برخوردار بودند، تعداد يهوديان 10 تا 30 درصد افزايش يافت و اين رقم تنها در شهرك صهيونيست نشين حمرا در نزديكي نابلس 400 تا 500 درصد افزايش يافت. به اين ترتيب تعداد شهرك نشينان صهيونيست در كرانه باختري و نوار غزه به 251281 يهودي رسيد كه در 11260 هكتار از زمينهايي كه از فلسطينيان غصب كرده اند، اسكان داده شده اند.