خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: شاید در تاریخ انقلاب اسلامی، روزی مهمتر از ۱۳ آبان وجود نداشته باشد؛ روزی که یادآور خاطرات گوناگون پیش و پس از انقلاب اسلامی است و میتوان آن را روز تقابل حق و باطل در نظام بین الملل نامید؛ تقابل مقاومت و پایداری مظلوم در برابر زورگویی استکبار ظالم.
۱۳ آبان از یک سو یادآور ۱۳ آبان ۱۳۴۳ و تبعید امام خمینی(ره) از ایران به ترکیه به دلیل سخنرانی پُرشور معظم له درباره مخالفت صریح و البته منطقی با قرارداد ننگین کاپیتولاسیون است.
نخستین ساعات بامداد سیزدهمین روز از آبان ماه سال ۱۳۴۳ بود که کماندوهای مسلح رژیم ستمشاهی، اعزامی از تهران، منزل امام خمینی را در قم محاصره کردند. امام در آن لحظات و مانند همیشه، مشغول نیایش با پروردگار بودند. ماموران تلاش کردند تا از طریق دیوارها و پشت بام، وارد خانه شوند. امام از سر و صدای ایجاد شده، به داخل حیاط آمدند تا از ماجرا کسب اطلاع کنند. همان لحظه امام را بازداشت کردند و مستقیما به فرودگاه مهرآباد انتقال دادند؛ سفری شبانه که به قول حضرت امام، ماموران از ترس رعشه داشتند و من به آنان دلداری می دادم!
در فرودگاه مهرآباد، یک فروند هواپیمای نظامی منتظر بود تا تحت الحفظ مأموران امنیتی و نظامی، امام را به آنکارا منتقل کند.
امام به آنکارا رسید اما هنوز بسیاری از مردم از این تبعید مطلع نشده بودند؛ اما در همان روز و با کسب اطلاع مردم، موجی از اعتراضها به صورت تظاهرات در شهرهای مختلف و البته اعلام تعطیلی دروس حوزه ها به همراه ارسال تومارها و نامهها به دفتر مراجع معظم تقلید و همچنین برخی سازمانها و نهادها آغاز شد.
البته نباید فراموش کرد که فرزند برومند امام، یعنی آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی، با حضور در بیت برخی از مراجع معظم تقلید و دیدار با آنها، در پی اعمال فشار بر رژیم پهلوی بود، اما ایشان هم در همان ایام، بازداشت و زندانی شد و پس از حدود دو ماه بازجویی و حبس، به ترکیه تبعید گردید و نزد پدر رفت.
امام سختیهای فراوانی را در ترکیه متحمل شدند و حتی از پوشیدن لباس روحانیت و بسیاری از رفت و آمدها نیز امتناع می شد؛ اما همه این فشارها و تبعیدها هم نتوانست روحیه باصلابت امام را در ادامه مبارزات برای تثبیت انقلاب اسلامی خدشه دار کند.
امام تهدید تبعید به ترکیه را به فرصت نگارش و تالیف کتاب تبدیل ساختند که نگارش کتاب ماندگار «تحریرالوسیله» در فرصت حدود یکسال تبعید در ترکیه، از آن جمله است.
و اما ۱۳ آبان از سوی دیگر، یادآور ۱۳ آبانماه سال پیروزی انقلاب است. در حقیقت در روزهای اوج گیری نهضت انقلابی مردم ایران بود که دهها نفر از دانشآموزان، همگام با مردم انقلابی و با تعطیل کردن کلاسها، برای برپایی تظاهرات به خیابان آمدند و در خیابان انقلاب و در محوطه دانشگاه تهران تجمع کردند و ندای الله اکبر سر دادند.
شاید کسی باور نمیکرد که ماموران پهلوی، به دستور «دولت به اصطلاح آشتی»! شریف امامی، به سوی دانش آموزان کم سن و سال تیراندازی کند، اما کارد به استخوان رسیده بود و رژیم، دیگر به این نمیاندیشید که اینگونه عکس العملها، چه عواقبی در پی دارد! این بود که ماموران، به سوی دانش آموزان هم شلیک کردند و خون بیش از ۵۵ شهید دانش آموز ۱۳ آبان ۵۷، نهال نهضت انقلابی مردم ایران را آبیاری کرد.
در حقیقت میتوان گفت که کشتار ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷، پس از حادثه ۱۷ شهریور همان سال، دومین کشتار عمده دولت شریف امامی بود و این در حالی بود که از عمر این دولت، تنها حدود دو ماه می گذشت!
ابعاد این حادثه، البته گسترده بود و فردای همان روز، دولت وقت با عمری در حدود دو ماه، استعفا کرد.
اینچنین بود که ۱۳ آبان ۱۳۵۷ به عنوان روز دانش آموز نامگذاری شد تا برگ زرین دیگری از مقاومت دانش آموزان بلندهمت ایران زمین رقم خورده باشد.
حضرت روح الله هم در پی این جنایت هولناک رژیم و کیلومترها دور از وطن در تبعید، در پیامی به همین مناسبت فرمودند: «...عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است... ایران امروز جایگاه آزادگان است... من از این راه دور، چشم امید به شما دوختهام... صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان میرسانم.»
و در نهایت به ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و «انقلاب دوم» میرسیم؛ نامی که امام امت بر این روز نهاد و تسخیر لانه جاسوسی آمریکای شیطان بزرگ را، انقلابی دوم و حتی بزرگتر از انقلاب اول دانستند.
انقلاب اسلامی به جشن یکسالگی خود نزدیک میشد؛ اما آمریکا هنوز از استرداد شاه خائن و اموال ملت ایران به انقلابیون خودداری میکرد. از طرف دیگر برخی گزارشها نشان میداد که سفارت آمریکا در خیابان طالقانی تهران، به لانهای برای جاسوسی جاسوسان تبدیل شده است. این بود که اینبار، خون دانشجویان پیرو خط امام به جوش آمد و به سوی سفارت آمریکا به راه افتادند. آنان نه تنها به سفارت رسیدند که از دیوارهای آن هم بالا رفتند و آنجا را به تصرف خود در آوردند. جاسوسان و برخی دیپلماتهای امریکایی هم در پی این اقدام، تلاش کردند تا همه اسناد جاسوسی موجود در سفارتخانه را در مدت زمان کوتاهی از بین ببرند که البته در بخشی از این کار موفق و در بخشی هم ناموفق بودند.
اسناد به دست آمده، جنایات و اقدامات کینه توزانه آمریکا نسبت به ایران و انقلاب ایران را آشکار کرد؛ اسنادی که بسیاری از آنها اکنون منتشر شده و در دسترس همگان است. همان زمان و به محض انتشار تصرف لانه جاسوسی و منتشر شدن برخی از اسناد، سایر مردم انقلابی هم با خشم و نفرت بسیار به خیابانها ریختند و در مقابل لانه جاسوسی تجمع کردند و از حرکت دانشجویان حمایت کردند.
اینچنین بود که ۱۳ آبان به روزی استثنایی در تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل شد؛ روزی که به دلیل نقش مستقیم یا غیرمستقیم آمریکا در حوادث آن، به «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» معروف شده است؛ چراکه تبعید امام به ترکیه با دستور مستقیم آمریکاییها و به دلیل اعتراض معظم له به مصونیت مستشاران آمریکایی در کشور همراه بود، کشتار دانش آموزان هم در زمان حضور مستشاران آمریکایی در بدنه دولت و رژیم پهلوی انجام شد و البته ۱۳ آبان ۱۳۵۸ هم که حادثه اشغال خود لانه فساد آمریکایی به وقوع پیوست.
اینگونه است که در این حوادث سه گانه، صفآرایی میان انقلاب اسلامی از یک سو و آمریکا، متحدان و دست نشاندههایش از سوی دیگر به وقوع پیوست.
کوتاه سخن آنکه ۱۳ آبان ماه در تاریخ انقلاب اسلامی ایران می درخشد و یادآور این بیانات ماندگار رهبر مجاهد و بصیر انقلاب اسلامی است که میفرمایند: «سیزدهم آبان، روز نماد مظلومیت ملت ایران است. ملت ایران در سیزدهم آبان مظلومیت خود را فریاد کرد. اسنادی که از لانه جاسوسی بیرون آمد و در حدود صد جلد حقایقی آشکار شد - که موجود است و چاپ شده و در دسترس همه است - نشان می داد که دولت امریکا علیه ملت ایران و منافع ملت ایران – به خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی - لحظه ای را فروگذار نکرده است. منتها این ملت بزرگ از آن مظلوم هایی نیست که تن به ظلم بدهد؛ مظلوم است، اما در مقابل ظلم می ایستد و آن را تحمل نمیکند.»