خبرگزاری مهر، گروه سیاست- فهیمه رضیان: دکتر «محمد دهقان» نماینده اصولگرای مجلس دهم، چهارمین دوره ای است که لباس نمایندگی مردم طرقبه و شاندیز را به تن می کند.
این نماینده حقوقدان مجلس در گفتگوی تفصیلی با مهر به بررسی مسائل سیاسی روز، گروه بندی های داخلی مجلس، برکناری جنتی، فانی و گودرزی و رای اعتماد خانه ملت به وزرای پیشنهادی روحانی پرداخت.
عضو کمیسیون تلفیق برنامه ششم همچنین عدم ارائه برنامه ششم توسط دولت را دلیل لابی دستگاه های اجرایی برای گنجاندن احکام مورد نیازشان در برنامه خواند.
دهقان معتقد بود جریان خوشگذران و عافیت طلب در کشور به دنبال تحریف معنای انقلابی گری است.
عضو هیئت رئیسه مجلس نهم حیات این جریان را در گروی پیوند با خارج از کشور خواند.
بخش اول این مصاحبه به شرح زیر است:
*به نظرشما علت استعفای اجباری(برکناری) سه وزیر در ماه های پایانی دولت یازدهم چه بود؟
مجلس فارغ از جناح بندی های سیاسی، با این رفتار دولت که بسیار دیرهنگام اقدام به تغییر وزرا کرد، موافق نبود، جریانهای سیاسی معتقد بودند کار دولت، در این مقطع زمانی کار دقیقی نیست، اگر دولت قصد داشت تغییری انجام دهد، باید زودتر اقدام می کرد، مطالبه مردم تغییر در این حوزه ها نبود، مطالبه مردم مطالبات اقتصادی، اشتغال، بیکاری و وضعیت رکود و مسائل مربوط به حوزه های معیشتی بود، همه نمایندگان با همه سلایق متنوع این را قبول داشتند که دولت در این زمینه اقدام دقیقی انجام نداده است.
اگر واقعاً این وزرا، ناکارآمد بودند، این ناکارآمدی در مقایسه با ناکارآمدی برخی از وزرای حوزه اقتصاد و صنعت بسیار متفاوت بود، بعضی از تغییرات اجتناب ناپذیر بود. البته بعضی از وزرای برکنار شده، تخلفاتی کرده بودند که اگر علنی می شد دیگر آبرویی برای دولت باقی نمی ماند، لذا عزل آن ها اجتناب ناپذیر بود. نکته اساسی نمایندگان این بود که چرا باید دولت اجازه دهد یک وزیر تا این حد تخلف کند و تخلف آنقدر عمیق شود که دولت مجبور شود او را در واقع عزل کند.
در دولت وزرای ناکارآمد دیگری هم حضور دارند؛ لذا اصل انتقاد به دولت باقی است و همۀ گروه ها و نگاه های سیاسی در مجلس این انتقاد را وارد می دانند و حتی بعضاً به زبان هم آوردند. از آقای رئیس جمهور انتظار داشتیم ترمیم واقعی در کابینه انجام دهد، نه اینکه ۶ ماه مانده به انتخابات در وزارتخانه های غیر اقتصادی تغییر ایجاد کند.
*دولت به چه علت دست به این تغییرات در کابینه زد؟
دولت یازدهم وزرای ناکارآمدی را به مجلس نهم پیشنهاد داد که نمایندگان به برخی از این وزرا انتقاد داشتند، یکسری نیروهای انقلابی هم به این افراد ایراد داشتند، دولت اصرار کرد این وزرا خوب هستند و رای اعتماد مجلس را هم کسب کردند، دولت در پایان کار یکی یکی وزرا را عوض می کند، دولت علاوه بر این سه وزیر قصد داشت وزرای دیگر را هم عوض کند اما به خاطر لابی ها و فشارها نتوانست اقدام کند، ناکارآمدی این وزراهم برای مردم روشن است.
بعضی از وزرای قبلی، تخلفاتی کرده بودند که اگر علنی می شد دیگر آبرویی برای دولت باقی نمی ماند، لذا عزل آن ها اجتناب ناپذیر بودرئیس جمهور در واکنش به فساد ۸ هزار میلیاردی اعلام کرد این رقم وامی بوده که از صندوق ذخیره فرهنگیان گرفته شده است. مگر باقی فسادها چه بوده؟ مگر فساد امیرمنصور آریا چه بود؟ وام بود دیگر، ال سی باز کرده بود و وام گرفته بود، مگر ۱۲۳ میلیارد تومانی که آن زمان فاضل خداداد به خاطر آن اعدام شد چه بود؟ وام بود، از بانکها وام گرفته بود، منتها فساد بانکی بود، از هر جیب هر معلم حدود ۹، ۱۰ میلیون تومان پول به جیب افراد خاص ریختند، این در حالی است که معلمان برای گرفتن ۵۰۰ هزار تومان وام گرفتارند، نمی توانند وام بگیرند، اما از صندوقی که مربوط به معلمان است، ۸ هزار میلیارد تومان فساد صورت می گیرد بعد اسمش را می گذارید وام!؟
به آقای زنگنه هم گفتیم شما نیایید اگر هم بیایید در قرارداد کرسنت ما محکوم می شویم، ایشان گوش نکرد و دولت هم اصرار کرد، برخی هم در مجلس از او حمایت کردند و وزیر شد، در این وضعیت بی پولی و تحریم میلیاردها دلار در ماجرای کرسنت محکوم شده ایم دولت اگر بتواند پول های بلوکه شده را آزاد کند بازهم چاهی که برای محکومیت کرسنت کنده شده است پر نمی شود، طبق نظر کارشناسان در پرونده کرسنت دولت ۱۸ میلیارد دلار محکوم شده است، این محکومیت در اثر ناتوانی و فسادی که در سیستم وجود داشت نصیب ایران شد، دولت باید پاسخ بدهد، مردم هم قضاوت خواهند کرد.
*چرا مجلس علی رغم انتقادات جدی که به وزرای پیشنهادی وجود داشت به آن ها رای اعتماد داد؟
نگاهی در مجلس وجود داشت که حاکم ضعیف بهتر از بی حاکمی است، مجلس نگران بود در پی اقدام غیر دقیق دولت به حقوق ملت و کشور لطمه وارد شود.
وزرای پیشنهادی ایراداتی داشتند و ایرادات بعضی جدی بود اما نگاهی در مجلس وجود داشت که اگر وزرای پیشنهادی رای اعتماد کسب نکنند برای۶ ماه سه وزارتخانه مهم بی سرو سامان می ماند.
فراکسیون مستقلان از پشتیبانی آقای لاریجانی برخوردار هستند. افرادی که از وزارت آقای دانش آشتیانی دفاع کردند از افراد نزدیک به آقای لاریجانی بودندفراکسیون ولایت در مورد رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی دولت تصمیم فراکسیونی نگرفت که اعضای فراکسیون به وزرای پیشنهادی رای اعتماد بدهند یا خیر. در فراکسیون ولایت که مسئولش آقای لاریجانی است و در فراکسیون زیرمجموعه فراکسیون ولایت که آن هم اسمش فعلاً فراکسیون ولایت است تصمیم دسته جمعی در مورد رای اعتماد یا عدم اعتماد به وزرای پیشنهادی اتخاذ نشده بود.
اعضای فراکسیون ولایت بنا داشتند جلسه مستقلی با آقای لاریجانی برگزار کنند و در خصوص رای اعتماد به وزرای پیشنهادی تصمیم بگیرند اما آقای لاریجانی صبح روز سه شنبه همزمان با جلسه ای که اصولگرایان بنا داشتند برگزار کنند، جلسه مجمع عمومی فراکسیون ولایت را برگزار کرد و طبیعتا همه اعضای فراکسیون در این جلسه شرکت کردند و در این جلسه هم رای گیری برای اتخاذ تصمیم در مورد رای اعتماد به وزرای انجام نشد.
*ارزیابی شما از نظر اعضای فراکسیون ولایت نسبت به وزرای پیشنهادی به بود؟
در فراکسیون ولایت راجع به موضوعات اختلاف زیادی وجود دارد و واقعا نگاه ها متفاوت است، برخی نمایندگان به نام مستقلان و جریان اعتدالی در فراکسیون ولایت زیرنظر آقای لاریجانی هستند رسماً برای رای اعتماد به هرسه وزیر کار کردند، چهره های شاخص این جریان از یک هفته قبل برای این سه وزیر کار می کردند. فراکسیون مستقلان از پشتیبانی آقای لاریجانی برخوردار هستند، جریان ولایت هم نتوانستند جدای از مستقلان جلسه ای برگزار کنند افرادی که از وزارت آقای دانش آشتیانی دفاع کردند از افراد نزدیک به آقای لاریجانی بودند.
بنابراین از سویی فراکسیون ولایت در خصوص رای اعتماد تصمیم جمعی اتخاذ نکرده بود و از سوی دیگر وزرای پیشنهادی در صحن علنی بار دیگر پایبندی شان را به نظام و ولایت اعلام کردند و فتنه را نفی کردند، بنابراین رای اعتماد به وزرای پیشنهادی به معنای پیروزی فراکسیون امید و شکست فراکسیون ولایت نیست بلکه تصمیم فردی نمایندگان بود.
تصمیم نمایندگان این بود که در این چند ماه وزارتخانه ها بدون سامان باقی نمانند و بهانه ای هم به دست دولت برای ایجاد دوقطبی های کاذب در کشور داده نشود.
*آیا رای اعتماد مجلس به سه وزیر پیشنهادی به معنای کم رنگ شدن خط قرمز فتنه است؟
برخی افراد تمایل دارند موضوع فتنه را فراموش کنند ولی موضوع فتنه فراموش شدنی نیست.
دولت اگر بتواند پول های بلوکه شده را آزاد کند بازهم چاهی که برای محکومیت کرسنت کنده شده است پر نمی شود، طبق نظر کارشناسان در پرونده کرسنت دولت ۱۸ میلیارد دلار محکوم شده است کسانی که عمق مساله فتنه را می فهمند چه در مجلس و چه در خارج از مجلس، می دانند بحث فتنه یک بحث گروهی و جناحی نیست، بحث فتنه مربوط به اصل نظام و انقلاب است، فتنه برای نظام خط قرمز است چون در راستای براندازی برنامه ریزی شد.
وزرای پیشنهادی سوابقی در فتنه داشتند ولی در صحن علنی مجلس انکار کردند و محکم از نظام و انقلاب و امام و رهبری دفاع نمودند و تاکید کردند ما آمده ایم که نظر مقام معظم رهبری را اِعمال کنیم طبیعتاً تعدادی از نمایندگان این اظهارات را باور می کنند و تعدادی باور نمی کنند، ۱۱۱ نفری که به آقای دانش آشتیانی رای اعتماد ندادند ادعاهای وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش را براساس سوابقش باور نکردند، یک تعدادی باور کردند و به وزرای معرفی شده فرصت دادند ٦ماه امتحان بدهند.
*به نظر شما به چه دلیلی مجلس دهم به سه وزیر پیشنهادی رای اعتماد داد؟
مجلس به خاطر مصالح کلی و اینکه وزرای پیشنهادی در جلسات پایبندی خودشان را محکمتر از هر زمانی به نظام و ولایت و کشور اِعلام می کردند و به دلیل اینکه ۶، ۷ ماه بیشتر تا پایان دولت وقت باقی نمانده و نابسامان کردن وزارتخانه ها به صلاح کشور نبود به وزرای پیشنهادی رای اعتماد داد تا هیچ بهانه ای دست دولت نباشد که اختلالی در کارش ایجاد شود. فراکسیون ولایت تصمیمی بر نفی وزرای پیشنهادی نگرفت و به عبارت دیگر فراکسیون ولایت زمینه ای را فراهم کرد که اعضای فراکسیون خودشان تصمیم بگیرند، دوستان فراکسیون ولایت نمی خواستند دوقطبی کاذبی بین نمایندگان یا بین دولت و نمایندگان در پایان عمر دولت ایجاد شود.
در مجلس دهم حدود ۱۰۰ نماینده حضور دارند که هر چه دولت بگوید می گویند همین درست است و برای خودشان یک تصمیم مجزا از دولت قائل نیستندبه همین دلیل نمایندگان نسبت به نقاط ضعف کوچک و بزرگ وزرای پیشنهادی اغماض کردند، البته بخشی از نمایندگان حاضر نشدند وظیفۀ خودشان فدای این نگاه ها کنند و حدود ۱۱۱ نماینده به هیچ وجه حاضر نشدند وزرایی را که سابقه ای در فتنه داشتند بپذیرند و گذشته آن ها را فراموش کنند و به ایشان رای اعتماد ندادند، تعدادی از نمایندگان به خاطر تعهداتی که وزرای پیشنهادی در این دوره در پایبندی به نظام و انقلاب دادند گذشتۀ ایشان را نادیده گرفتند و گفتند ما در این ۶ ماه ایشان را امتحان می کنیم.
در همۀ دوره ها یک تعداد نماینده در مجلس حضور دارند که هر چه دولت وقت بگوید می گویند همان درست است، در دوره دهم نیز تعدادی نماینده در مجلس حضور دارند که ۵۰ درصد اختیار خودشان را در انتخاب وزرا، کاملاً به دولت واگذار کردند، هر چه دولت بخواهد برای آنها همان ملاک است.
در مجلس دهم حدود ۱۰۰ نماینده حضور دارند که هر چه دولت بگوید می گویند همین درست است و برای خودشان یک تصمیم مجزا از دولت قائل نیستند، علاوه بر این تعدادی نماینده هم در مجلس حضور دارند که می خواهند همه طرف ها را راضی نگه دارند، در یک جایی که به نفع شان باشد، اصولگرا هستند، در یک جایی به نفع شان باشد طرفدار دولت و اعتدال هستند.
اما این تصمیمی که راجع به وزرا گرفته شده یک تصمیم تشکیلاتی از جانب فراکسیون اصولگرایان یا فراکسیون ولایت نبود، تصمیمات فردی بود که براساس این ترکیبی که در مجلس وجود دارد اتخاذ شد.
* شما عضو کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه هستید، چرا دولت حاضر به ارائه لایحه برنامه ششم به مجلس نشد؟ در حاضر تدوین برنامه ششم به مرکز پژوهش ها واگذار شده یا کمیسیون تلفیق برنامه ششم خود این مسئولیت را برعهده دارد؟
برنامه ششم توسعه فراز و نشیب های طولانی را طی کرده است، ابتدا دولت در مجلس نهم لایحه احکام برنامه ششم توسعه را ارائه داد، در همان زمان به دولت انتقادات زیادی مطرح شد که چرا شما این لایحه را آوردید، احکام موردنیاز یعنی چه؟ شما باید برنامه را بیاورید، آنها هم گفتند ما برنامه را در قالب یک کتاب تدوین کردیم، واکنش مجلس روشن بود کتاب که لازم الاجرا نیست، زیرا قانون نیست، زمانی یک متن لازم الاجرا می شود که تبدیل به قانون شود، مجلس نهم تمام شد. در مجلس دهم دولت مجددا لایحه احکام برنامه ششم توسعه را با تغییراتی جزئی به مجلس ارائه داد، مجلس دهم باید تصمیم می گرفت.
عملکرد دولت گذشته اگر ایرادی داشت در این مدت باید آن را اصلاح می کردید، اما بعد از سه و سال نیم شما همچنان مسائل را به گذشته احاله می دهید، این کار فاخری از سوی مسئولان ارشد کشور نیستدولت معتقد به لزوم تدوین برنامه نیست و برداشت اشتباهی از قانون اساسی دارد مبنی بر اینکه تدوین برنامه از اختیارات شخص رئیس جمهور است که نیاز به تصویب در مجلس و تبدیل شدن به قانون ندارد، این برداشت به نظرم خلاف قانون اساسی است، دولت گذشته هم چنین ادعایی داشت و در شورای نگهبان این برداشت از قانون اساسی رد شد، دولت یازدهم هم متاسفانه همین برداشت از قانون اساسی را دنبال می کند که این برداشت هم با ابلاغ سیاست های کلی توسط مقام معظم رهبری رد شد و هم توسط شورای نگهبان در دولت نهم مردود اعلام شد. با همه این موارد باز هم دولت به مجلس دهم هم لایحه برنامه ششم را ارائه نداد و کمیسیون تلفیق در حال تدوین برنامه ششم است.
مجلس یا باید دولت را ملزم به ارائه لایحه برنامه ششم می کرد، یا خودش اقدام می کرد، با مکاتباتی که در درون نظام ایجاد شد، تصمیم بر این شد که مجلس با همکاری دولت برنامه ششم توسعه را تدوین کند و این بار بر دوش کمیسیون تلفیق و مرکز پژوهش ها قرارداده شد، مرکز پژوهش ها به تنهایی تدوین برنامه ششم را برعهده ندارد.
* دستگاه های دولتی تلاش دارند با لابی و رایزنی با اعضای کمیسیون تلفیق احکام مورد نظر خود را در لایحه برنامه بگنجانند، علت این موضوع چیست و کمیسیون چه راهکارهایی را برای مقابله با این موضوع در نظر دارد؟
وقتی برنامه مدون وجود ندارد این لابی ها بیشتر می شود، باید انسجامی در درون دولت وجود داشته باشد تا اینگونه لابی ها اتفاق نیافتد، ولی واقعیت این است که دستگاه های اجرایی نیازهای خودشان را در قالب احکام به کمیسیون های تخصصی ارائه می دهند از هر کمیسیون تخصصی هم سه نفر در کمیسیون تلفیق شرکت می کنند. این یک آسیبی است که به برنامه در گذشته هم وارد بوده و الان هم وارد است.
در حال حاضر نیز به دلیل این که دولت لایحه دقیق برنامه ارائه نداده است، هر دستگاهی برای رفع مشکلات خودش موادی را پیشنهاد می دهد، بعضی از این مواد احکام برنامه نیست، احکام مورد نیاز آن دستگاه است، لذا با این رایزنی ها و، شاکلۀ یک برنامه ۵ ساله خیلی سخت تحقق پیدا می کند.
مصوبه کمیسیون تلفیق باید برنامه باشد نه احکام پراکنده ای که هر دستگاهی بخواهد مشکلات خودش را با آن حل کندکمیسیون تلفیق تلاش دارد با وقت گذاشتن در کمیته های تخصصی، برگزاری جلسات مشترک بین مجلس، مرکزپژوهش ها و دولت، برگزاری جلسات در مورد موضوعات تخصصی و مهم با حضور اعضای کمیسیون، مرکز پژوهش ها و سازمان برنامه، موضوعات را به صورت تخصصی بررسی کنند. با برگزاری این نشست ها راحت تر می توان در کمیسیون تلفیق مواد را بررسی کرد علاوه بر این متنی که ما می نویسیم باید برنامه باشد نه احکام پراکنده ای که هر دستگاهی بخواهد مشکلات خودش را با آن حل کند.
*چه زمانی بررسی این لایحه در کمیسیون تلفیق به پایان می رسد تا به صحن علنی مجلس ارائه شود؟
بررسی مواد مربوط به هدفمندی یارانه ها در برنامه ششم توسعه باقی مانده است جلساتی با کارشناسان مرکز پژوهش ها و سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای بررسی این موضوع برگزار کرده ایم پس از تعیین تکلیف این مواد، لایحه برای ارائه به صحن علنی مجلس آماده است.
*دولت در مواد مربوط به هدفمندی یارنه ها در برنامه ششم توسعه چه اهدافی را دنبال می کند؟
دولت یازدهم از ابتدا هم به دنبال حذف یارانه ها نقدی و پرداخت آن فقط به خانواده های تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد بود.
مجلس دنبال این است که واقعاً افراد ثروتمند شناسایی شوند و یارانه آن ها قطع شود، نظر وزرای اقتصادی دولت و سیاسیون دولت یازدهم نیز در این خصوص منسجم نیست، بین سازمان مدیریت حتی با مقامات سیاسی دولت ممکن است تفاوت هایی وجود داشته باشد، بین کارشناسان سازمان مدیریت با مقامات سیاسی دولت ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد، کارشناسان سازمان مدیریت معتقدند که یارانه باید به نیازمندانی داده شود که کمیته امداد و سازمان بهزیستی آنها را به عنوان نیازمند می شناسند، ولی بیشتر نمایندگان مجلس معتقدند فقط ثروتمندان باید حذف شوند و یارانه باید به ثروتمندان پرداخت نشود و به ضعفا و فقرا بیشتر داده شود و به افراد متوسط به پایین هم یارانه داده شود ولی یارانه ای که از ثروتمندان گرفته می شود به ضعفا داده شود.
واقعاً دولت ها جرات نمی کنند یارانه ها را قطع کنند اگر ما هم یک جملاتی بگوییم که آنها را بترسانیم کاملاً عقب نشینی می کنند، باید دولتها را تشویق کنیم که بروند به سمت حذف یارانه های ثروتمندان و به شدت معتقدم یارانه ثروتمندان باید حذف شود، اعتقاد دارم و دولت هم چنین اعتقادی دارد و کارشناسان هم همه چنین اعتقادی دارند، منتها اینکه ثروتمند کیست؟ این را باید دولت تشخیص بدهد. مجلس معتقد است اقشار متوسط به پایین به این یارانه نیاز دارند و این یارانه گوشه ای از زخم زندگی شان را ترمیم می کند.
*رئیس جمهور در سخنرانی های اخیرشان به نوعی در خصوص مسائل اشتغال و فرهنگی صحبت می کنند که در مقام مطالبه گری قرار دارند نه در مقام پاسخگویی، آیا این اظهارات با اهداف خاص در آستانه انتخابات بیان می شود؟
شان مسئولان نظام اسلامی بالاتر از این است که با مردم خودشان جنگ روانی راه بیندازند، ما با دشمنان مان باید جنگ کنیم. مردم این کشور از دشمنان زخم خورده اند، ستم دیدند، تحت فشار هستند، فشارهای مختلف، مسئولین کشور اول باید مایه آرامش مردم باشند، دوم اینکه خادم مردم باشند.
معتقدم مسئولین کشور باید در برابر مردم خاضعانه و صادقانه حرف بزنند، از دولت محترم انتظار است صادقانه نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد الان زمان پاسخگویی است، مردم ما باهوش هستند، اینکه یک رئیس جمهور بیاید بگوید که باید اشتغال ایجاد کنیم، مردم می پرسند در این چند سال، اشتغال را باید ایجاد می کردید، این اظهارات فرافکنی است، مردم رئیس جمهور مقتدر می خواهند.
شان مسئولان نظام اسلامی بالاتر از این است که با مردم خودشان جنگ روانی راه بیندازند، از دولت محترم انتظار است صادقانه نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشدرئیس جمهور مقتدر کسی است که موانع را با تدبیر خودش برچیند و خدمت به مردم را تسهیل کند. در سال پایانی فعالیتش هم به مردم گزارش دهد که من فلان کارهای اقتصادی را انجام دادم و آمار و ارقام واقعی و ملموس به مردم ارائه کند. شان مسئولان نظام جمهوری اسلامی این نیست که مطالبی را بیان کنند که پایه و مبنا نداشته باشد و شعار بدهند، به جای اینکه گزارش عملکرد بدهند دارند، شعاری که ۳ سال پیش دادند دوباره تکرار کنند اصلا شان مسئولان ما اجل از این است که اینگونه با مردم رفتار کنند، مردم می خواهند مسئولان ملموس بگویند در زمینه اقتصادی چه کردند.
من معتقدم صداقت یک بُرندگی دارد که هیچ چیزی ندارد، صداقت است که در قلب مردم می نشیند، شعار در قلب مردم نمی نشیند، اگر هم بنا بود شعاری در قلب مردم بنشیند، شعاری می نشیند که صادقانه باشد، صداقت هم این است فردی که مسئول بوده، وزیر بوده یا رئیس جمهور بوده، نماینده مجلس بوده حتی عضو شورا بود، بیاید بگوید بنده در این مدت این فعالیتها را انجام دادم اینقدر به نتیجه رسیده و اینقدر هم نتوانستم، من توانم اینقدر بوده و صادقانه به مردم بگوید این خیلی بهتر است تا اینکه شما بخواهید فضا را غبارآلود کنید که کسی نفهمد که شما چه کردید، این به صلاح مسئولان کشور و نظام نیست.
نتایج عملکرد اقتصادی دولت برای مردم ملموس است، هیچ زمانی از ابتدای انقلاب تاکنون چنین رکود بی سابقه ای کشور را فرانگرفته بود. مردم گذشته را قضاوت کردند و در حال حاضر هم عملکرد دولت را مورد بررسی قرار می دهند، شما سه سال و نیم فرصت داشتید رویه های دولت گذشته را اصلاح کنید، عملکرد دولت گذشته اگر ایرادی داشت در این مدت باید آن را اصلاح می کردید، اما بعد از سه و سال نیم شما همچنان مسائل را به گذشته احاله می دهید، این کار فاخری از سوی مسئولان ارشد کشور نیست.
* عملکرد دولت در بعد سیاست خارجی را چگون ارزیابی می کنید؟
در سیاست خارجی هم که بیشترین شعار و وقت و هزینه دولت صرف آن شد، بالاخره برای رفع تحریم ها امتیازات زیادی به خارجی ها دادیم، عمر دولت آمریکا تمام شد ولی تحریم ها هنوز برطرف نشده است.
* رئیس جمهور در سخنرانی های خود انقلابی گری را مساوی افراطی گری معرفی می کنند، علت حساسیت و واکنش ایشان و طرفدارانشان بر واژه هایی مانند انقلابی گری چیست؟
در اثر دنیاطلبی و روحیۀ عافیت طلبی، جریان خوشگذرانی در کشور شکل گرفته است که در ثروت این نظام غوطه ور هستند، فردی با چند صد میلیارد تومان ثروت وزیر می شود، این افراد نماد جریان عافیت طلبِ، دنیاگرا و اشرافی هستند که در ثروت غوطه ور بوده و خوشگذران هستند، این جریان دیگر نمی تواند انقلابی باشد، طبیعی است که آدمهایی که خوی اشرافیت را دارند نمی توانند انقلابی باشند و اینها برای کشور خطرناک هم هستند. این افراد با انقلابی گری کلاً مخالف هستند نه اینکه تعریفشان متفاوت باشد.
در اثر دنیاطلبی و روحیۀ عافیت طلبی، جریان خوشگذرانی در کشور شکل گرفته است که در ثروت این نظام غوطه ور هستندساعت ۹ صبح از خواب بیدار می شود، کشور را هم می خواهد تا ساعت ۲ بعدازظهر اداره کنند! نزدیکترین مقامات نمی توانند او را ببینندوقتی یک نفر با موضوعی مخالف است دو نوع برخورد می کند؛ اگر بتواند کلاً آن را نفی می کند، اگر نتواند آن را نفی کند می آید تحریفش می کند، چون انقلابی گری را که نمی تواند کسی نفی کند.
اگر نیروهای انقلاب نبودند، صدام کل کشور را گرفته بود، کسانی که دچار خوی اشرافی و خوشگذرانی شدند، ساعت ۹ صبح از خواب بیدار می شود، کشور را هم می خواهد تا ساعت ۲ بعدازظهر اداره کنند! نزدیکترین مقامات نمی توانند او را ببینند، این فرد چه در قوه مجریه باشد، چه در قوه قضاییه باشد، فرقی نمی کند. این افراد باید زندگی شاهانه خودشان را داشته باشند و زمانی را به سخنرانی هایشان اختصاص دهند، چنین مسئولانی کشور را هم به امان خدا می گذارند!
این روحیه ۱۸۰ درجه با انقلابی گری متفاوت است، مقام معظم رهبری می فرمایند تنها راه پیشرفت این کشور و نجات این کشور، روحیۀ انقلابی گری است، اینگونه افراد که دچار اشرافیت و خوشگذرانی شده اند، غوطه ور در پول هستند، با پول به قدرت رسیدند، قدرت را هم محکم در دست گرفتند که پول به دست بیاورند و قدرت را در اختیار داشته باشند، این جریان صد در صد با انقلابی گری مقابله می کنند، منتها چون نمی توانند و جرات ندارند بیایند با هرگونه فرد انقلابی مقابله کنند، اصل انقلابی گری را تحریف می کنند به انقلابیونی که نجات بخش این کشور هستند و حافظ این کشور هستند به هر نحوی زخمی می زنند.
این جریان خود بخود از انقلاب برگشته است، کسی که انقلابی گری را زیر پا می گذارد ، اینها از نفس افتاده هستند، چون متکی به نیروی انقلاب نیستند حتماً باید یک جریانی از خارج آنها را حمایت کند و به این جریان خارج هم باید امتیاز بدهند تا از آنها حمایت کنند، مرتب امتیاز می دهند به خارجی ها که از آنها حمایت کنند، چون در داخل نیروهای انقلاب از آنها حمایت نمی کنند، خودبخود باید به خارجی امتیاز بدهند اخم و تهمت و توهین این قشر به انقلابیون و قهقهه و خوشحالی و مهربانی شان با مقامات خارجی ناشی از این واقعیت است.
این جریان دیگر پشتیبانی نیروهای انقلابی را در داخل کشور ندارد و آغوش باز می کند برای خارجی هاو خارجی ها و آمریکایی ها هم چون رَذل هستند حداکثر امتیاز را از اینها می گیرند و از آنها حمایت می کنند و یک رابطۀ نانوشته ای بین این جریان خوشگذران با خارجی ها به وجود آمده که خارجی ها از اینها امتیاز می گیرند و اینها هم امتیاز از جیب شان که نمی دهند امتیاز از ملت می دهند، اینها سخاوتمندانه امتیاز ملت را به خارجی ها می دهند و خارجی ها هم از اینها قطره چکانی حمایت می کنند. در برابر آن امتیازات برای سرکوبی نیروهای انقلابی استفاده می کنند.