خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: روایات بسیاری در مورد شباهت حضرت مهدی(عج) به پیامبر گرامی اسلام و آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد (ص) وارد شده است. باتوجه به اینکه حضرت مهدی(عج) از نوادگان پیامبر (ص)است، طبیعی است که شباهت های بسیاری میان این دو وجود مقدس وجود داشته باشد. از نظر نام و کنیه. نیز پیراهن پیامبر (ص)که در روز جنگ احد بر تن داشتند و عمامه سحاب و زره سابغه و شمشیر پیامبر (ص)همراه اوست. شاید بتوان گفت جامع سخن در این زمینه، همان حدیث رسول خدا (ص)است که فرمود: «مهدی از فرزندان من است. اسم او اسم من و کنیه اش کنیه من، و از نظر خَلق و خُلق، شبیه ترین مردم به من است.»(1)
ویژگی های مشترک این دو بزرگوار عبارتند از:
رحمت
خداوند متعال در قرآن کریم دربارة پیامبر اکرم (ص)می فرماید:
وَ ما اَرسَلناکَ الاّ رَحمَةً للعالَمینَ.(انبیاء/107)
ما تو را جز مایه رحمت برای جهانیان نفرستادیم.
و در حدیث قدسی راجع به حضرت مهدی(عج) آمده است:
(2)... و أکمل ذلک بابنه م ح م د رحمة للعالمین علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب.
و آن را با فرزندش م ح م د که مایه رحمت برای جهانیان و دارای کمال موسی و شکوه عیسی و صبر ایوب است ،کامل نمود.
ودر زیارت آل یاسین می گوییم:
سلام بر تو ای پرچم برافراشته ... و رحمت گسترده الهی.
اخلاق نیکو و با عظمت
خداوند خطاب به حضرت محمد (ص) می فرماید: وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ(سوره قلم/4)
یعنی تو، به اخلاق عظیم و نیکو آراسته ای
پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم نیز فرموده اند: « الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقا(3)
مهدی از فرزندان من است، اسم او اسم من و کنیة او کنیه من است و او از لحاظ جسمی و روحی و اخلاقی، شبیه ترین مردم به من است.
نور خدایی
پیامبر (ص)و سلم نور خدایی است. چنان که در زیارت آن حضرت می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یُسْتَضَاءُ بِه » سلام بر تو، ای نور روشنایی بخش خداوند.
در زیارت روز جمعه نیز خطاب به امام زمان (عج) این گونه می گوییم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یا نُورَاللهِ الّذِی یَهْتَدی بِه المُهْتَدُون»؛ سلام بر تو ای نور خداوند که هدایت جویان به وسیله او هدایت می شوند.
امنیت بخشی
وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ(سوره انفال/33)
(ای پیامبر!) تا تو در میان آن ها هستی، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد.
امام زمان نیز در وصف وجودی خویش می فرمایند: «إِنِّی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»(4)
به درستی که من امنیت بخش اهل زمین هستم، همانگونه که ستارگان امنیت بخش اهل آسمانند.
طریف، یکی از خادمان حضرت مهدی(عج)، در مدتی که حضرت در گهواره بودند به خدمت ایشان می رود . پس از آنکه به درخواست حضرت برای ایشان صندل سرخی می برد. حضرت از او می پرسند: آیا مرا می شناسی. می گوید: بلی شما آقای من و فرزند آقایم هستید. حضرت می گویند: منظورم این نبود. خادم عرضه می دارد: خودتان بفرمایید. حضرت می فرمایند:
أنا خاتم الأوصیاء؛ بی یدفع اللَّه البلاء عن أهلی و شیعتی.
من خاتم اوصیاء و جانشینان [پیامبر(ص)] هستم. به وسیله [و به برکت] من خداوند بلا را از خانواده و شیعیانم برطرف می کند.(5)
دعوت کننده به سوی خداوند متعال
خداوند در قرآن خطاب به رسول مکرمش می فرماید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیرا (احزاب/46و45)
ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده، و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی روشنی بخش قرار دادیم.
در مورد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز آمده است: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّه»
سلام بر تو ای دعوت کننده خلق به سوی خدا
خاتمیت
حضرت محمد(ص) خاتم پیامبران و انبیا هستند. خداوند متعال در قرآن می فرماید:
ما کان محمّدٌ أبا أحدٍ من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النّبیّین و کان الله بکلّ شیءٍ علیماً(احزاب/40)
محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر همه چیز داناست.
همان حضرت (ص)و سلم در خطبه روز غدیر دربارة خاتمیت حضرت مهدی(عج) می فرمایند:
آگاه باشید خاتم امامان ما قائم مهدی است؛ بدانید که او برگزیده و مختار خداوند متعال است. آگاه باشید که او وارث [علم] همه علما و محیط بر تمام علوم است.(6)
عالم، محضر دو خاتم
قرآن کریم درباره حضرت ختمی مرتبت(ص) می فرماید:
فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هَـؤُلاء شَهِیدًا (نساء/41)
پس [حالشان] چگونه است وقتی از هر امتی شاهد و گواهی بگیریم و تو را بر آنان گواه بیاوریم؟
و حضرت صاحب الزمان(ع) ضمن توقیعی به شیخ مفید می فرمایند
فإنّا یحیط علمنا بانبائکم ولا یعزب عنا شیئاً من أخبارکم(7)
همانا از همه امور مربوط به شما مطلعیم و ذره ای از اخبار شما از ما پنهان نمی ماند [و همه چیز را درباره شما می دانیم و می بینیم.]
برپا کننده عدل
هدف از رسالت پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله و سلم اجرای عدالت و مساوات بوده است. چنانچه خداوند در قرآن می فرماید:
لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ و أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ(حدید/25)
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها، کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم عدالت را بپا دارند.
هدف از قیام حضرت مهدی (عج) نیز برپایی عدالت است.
یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما(8)
زمین را آکنده از عدل و داد می کند همان گونه که از جور و ستم پر شده است.
« أَمَا وَ اللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقَرُّ »
امام زمان عجل الله تعالی فرجه عدالت را، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها می شود، وارد خانه های مردمان کند.(9)
اهداف و روش واحد
امام مهدی (عج)عصاره نبوّت و احیا کننده سنت پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم است.
پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله و سلم می فرمایند: «سُنَّتُهُ سُنَّتِی یُقِیمُ النَّاسَ عَلَی مِلَّتِی وَ شَرِیعَتِی وَ یَدْعُوهُمْ إِلَی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل (10)
سنت او (مهدی عجل الله تعالی فرجه) همان سنت من است و مردم را به دین و شریعت من به پا می دارد، و آنان را به کتاب خدا فرا می خواند.»
راه و روش پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله و سلم سرلوحه برنامه های امام زمان (عج)است و این آخرین وصی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم و آخرین حجت خدا، تمام برنامه های محقق نشدة انبیاء الهی را تحقق می بخشد و اسلام ناب محمدی را آنگونه که جد بزرگوارشان عرضه کردند، در آخرالزمان اجرا می کند.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: «چون مهدی عجل الله تعالی فرجه قیام کند، به مسجد الحرام رود و رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم بایستد و دو رکعت نماز گذارد، آنگاه ندا می دهد «ای مردمان، منم، یادگار آدم، و یادگار ابراهیم، یادگار اسماعیل، و یادگار محمد صلی الله و علیه و آله و سلم.(11)
منابع:
1- مجله:گلبرگ-مهر 1384، شماره 67
2- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص 527؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص196
3- بحارالانوار، ج36، ص309
4- بحارالأنوار، ج75، ص380
5- همان، ج 52، ص30
6- الاحتجاج طبرسی، ج1، ص63
7- بحار الانوار، ج53، ص174
8- الغیبة، النعمانی، ص58
9-همان، ص296
10- کمال الدین، ج2، ص411
11- مجله:امان-بهمن و اسفند 1385، شماره3