خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: صدای اعتراض به کارلوس کی روش مثل همه تعطیلات قبلی آرام آرام دوباره بلند می شود، غرولندهایی بابت خستگی بازیکنان یا مصدومیت آنها از سوی برخی مربیان لیگ برتری. با این حال باید تاکید کرد که بازی در آن زمین عجیب و غریب می توانست مصدوم های جدی تر و خستگی های بسیار بیشتری را از خود برجا بگذارد که با برنامه ریزی خوب و بدنسازی صحیح کی روش این اتفاق نیفتاد.
غرولندهای مربیان لیگ برتر اما در حالی رخ می دهد که برنامه تعطیلات و مسابقات رسمی فوتبال ایران را کی روش یک سال قبل تنظیم کرده و به سازمان لیگ داده بود و آنها هم توانسته بودند برحسب آن برنامه، مسابقات لیگ برتر را تنظیم کنند.
نکته اما اینجاست که کی روش دوباره برنامه داده و این بار ظاهرا برنامه اش تا خود جام جهانی ۲۰۱۸ است و در تک تک روزها و تک تک ساعت ها تمرینات و اردوها و مسابقات تیم ملی را مشخص کرده است. پرسش حالا اینجاست که آیا ظرفیت با برنامه بودن را امروز به دست آورده ایم و می توانیم با چنین برنامه هایی کنار بیاییم؟
مشکلات اجرای برنامه قبلی این موارد بودند:
۱- با وجود آنکه همه باشگاه ها برنامه کی روش را سال قبل امضا کرده بودند و مدیران باشگاه ها آن برنامه ها را با مربیان خودشان هماهنگ هم کرده بودند اما امسال در همه تعطیلات صدای فغان مربیان بالا بود و موافق این همه تعطیلی نبودند.
از آن امضاهای تایید کننده در واقع موافق هایی باقی نمانده بود که این خودش بسیار در نوع خود عجیب بود. آیا مربیان برنامه را نخوانده و مطالعه نکرده امضا کرده بودند؟ آیا باشگاه ها تصور می کردند می شود برنامه را عوض کرد؟
۲- با وجود آنکه یک سال قبل کی روش برنامه داده بود اما او حتی زمین تمرین هم نداشت. در بسیاری موارد زمین استانداردی که او لازم داشت یا زیر کشت بود یا در اختیار تیم امید و دیگر تیم ها. با این وضعیت برنامه ریزی زیاد مهم به نظر نمی رسد چون اگر قرار باشد که برنامه باشد اما زمین در روز برنامه ریزی شده زیر کشت باشد دیگر برنامه ریزی لازم نیست.
۳- با درگذشت پادشاه تایلند کل اردویی که باید از قبل برنامه ریزی می شد به هم ریخت و اما «نقشه دومی» وجود نداشت تا این بار غرولندهای کی روش را بشنویم و در مالزی و وسط باران های موسمی غافلگیر شویم. حالا کی روش نه برنامه یک ساله که برنامه دو ساله چیده است. حرف اینجاست که آیا فوتبال ما به این ظرفیت رسیده که برنامه دو ساله داشته باشد؟
آیا این بار زمین بدون توجه به برنامه زیر کشت نمی رود؟ یا اینکه باشگاه ها بدون توجه به امضای تایید و رصد خودشان در هر تعطیلی غرولند نمی کنند و یا همیشه نقشه جایگزینی برای اردوها وجود خواهد داشت؟
شش سالی هست که کی روش اینجاست و برنامه ریزی برای سالهای آتی را به ما آموزش می دهد و اثراتش را می بینیم، به نظر می رسد به جای غرولند کردن و نگاه کردن به اتفاقات باید ماه ها و سال های آتی را به تحت اختیار خودمان درآوریم.
نتیجه برنامه ریزی را می بینیم، امروز اول آسیا هستیم و کره جنوبی و امثالهم در حال دویدن دنبال ما هستند. شاید این مهمترین آموزه ای بود که کی روش به فوتبال ایران داده باشد.