خبرگزاری مهر- گروه هنر: دهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» در حالی از ۱۴ آذرماه در پردیس چارسو برگزار می شود که این رویداد هنری در ۹ دوره گذشته توانسته اعتباری در سطح جهانی و ملی کسب کند و حضور در این جشنواره به یکی از دغدغه ها و اولویتهای مستندسازان ایرانی تبدیل شده است. بر همین اساس سیدمحمد مهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و دبیر این جشنواره از ثبت نام بیش از هزار اثر در بخش های مختلف آن می گوید.
او همچنین اعلام می کند که امسال چیزی نزدیک به ۱۱۰۰ فیلم در جشنواره «سینماحقیقت» ثبت نام کردند که درنهایت ۸۰۰ اثر به جشنواره رسیدند و از این بین تنها ۷۴ فیلم در بخش مسابقه ملی حضور پیدا کرد، یعنی چیزی کمتر از ۱۰ درصد. در بخش جایزه آوینی نیز ۳۲ فیلم و در بخش های جنبی هم حدود ۱۰ فیلم حضور دارد که بنابراین مجموع فیلم هایی که در جشنواره به نمایش گذاشته میشود نزدیک به ۱۰ درصد فیلم هایی است که به جشنواره ارسال شده اند.
با ما در بخش نخست گفتگو با سید محمد مهدی طباطبایی نژاد دبیر دهمین دوره جشنواره جهانی «سینماحقیقت» و مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی همراه میشوید:
*برخی از آثار پذیرفته شده در جشنواره «سینماحقیقت» قبل از حضور در این رویداد در اکرانهای محدود و جلسات نقد و بررسی به نمایش درمیآیند. شما به عنوان دبیر جشنواره فکر نمی کنید این امر درخور جشنواره «سینماحقیقت» نیست و طراوت و تازگی آن را میگیرد؟
- به هر حال هر جشنوارهای آیین نامه خاص خود را دارد. در برخی از جشنواره ها منع پخش وجود دارد و باید یک فیلم برای اولین بار در آن فستیوال به نمایش درآید و بعضی از جشنواره ها این منع را ندارند و فقط ورود به آن رویداد و سال ساخت مهم است. ما به اعتبار اینکه برخی از جشنواره های معتبر و تخصصی پیش از جشنواره ما برگزار می شوند و تمایل ما مبنی بر اینکه تمام مستندهایی که در کشور تولید می شوند، اعم از مستندهای تولید شده در تلویزیون و دیگر مراکز در جشنواره حضور داشته باشند، ترجیح دادیم محدودیتی از این نظر نداشته باشیم.
به هر حال اگر خیلی بر این موضوع پافشاری کنیم برخی از آثار خوب را از دست می دهیم، به همین ترتیب منع ما تنها برای سال ساخت آثار است، برای مثال ما مستندهای سال های ۹۴ و ۹۵ را پذیرا هستیم بنابراین مستندهای قدیمی تر و آثاری که قبلاً در جشنواره «سینماحقیقت» در بخش انتخاب شرکت کرده بودند، نمی توانستند در این رویداد حضور پیدا کنند. البته روال جشنواره «سینماحقیقت» از ابتدا به همین صورت بوده و منعی برای نمایش آثار در جای دیگر نداشته است. ما فکر کردیم با این شیوه اجتماع جالبتری را خواهیم داشت.
البته ما هم فکر می کردیم که محدودیتهایی بگذاریم اما در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که فضای جشنواره را از حضور فیلم هایی که ممکن است قبلاً یکی دو نمایش داشته باشند، محروم نکنیم به همین دلیل ترجیح ما بر این بود که این اتفاق نیفتد، به خصوص اینکه بسیاری از این آثار تولید تلویزیون هستند و نمی توانند آنقدر صبر کنند تا به جشنواره «سینماحقیقت» برسند، به همین دلیل برخی از آن آثار قبل از برگزاری جشنواره به نمایش درآمدند.
اگر محدودیت می گذاشتیم این موضوع برای فیلم های تلویزیونی منعی می شد که آنها را به مخمصه می انداخت. مجموعه جهات را دوستان ما در شورای جشنواره بررسی کردند و در نهایت به این جمع بندی رسیدند که این محدودیت ها وجود نداشته باشد.
*نکته دیگری که به نظر میرسد باعث میشود از لحاظ اجرایی جشنواره از استانداردهای جهانی فاصله بگیرد تعداد زیاد آثاری است که در بخشهای مختلف جشنواره به نمایش درمیآیند و همین امر باعث شده که برخی از فیلم ها سانس خوبی برای نمایش نداشته باشند و به صورت فشرده اکران شوند. به نظرتان بهتر نبود تعداد آثار کمتر و تعداد نمایش های آنها به صورت بهتری انجام می شد؟
- امسال حدود ۱۱۰۰ فیلم در جشنواره «سینماحقیقت» ثبت نام کردند و چیزی نزدیک به ۸۰۰ اثر به جشنواره رسید. از این بین تنها ۷۴ فیلم در بخش مسابقه ملی حضور پیدا کرد، یعنی کمتر از ۱۰ درصد. در بخش جایزه آوینی ۲۲ فیلم و در بخش های جنبی حدود ۱۲ فیلم داریم بنابراین مجموع فیلم هایی که ما در جشنواره به نمایش می گذاریم چیزی نزدیک به ۱۰ درصد فیلم هایی است که به جشنواره ارسال شده اند و ما از بین آنها این تعداد را برای نمایش انتخاب کردیم، این در حالی است که در سال های قبل به ویژه در جشنواره ۲ سال قبل ۱۱۸ فیلم برای نمایش داشتیم.
می خواهم بگویم ما سعی کردیم هر سال این تعداد را محدودتر کنیم و کیفیت را بالاتر ببریم. البته از آن طرف هم نمی توانیم تعداد را بیش از این کم کنیم، به جهت اینکه وضعیت سینمای مستند هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی در حال ارتقا است؛ یعنی از هر ۲ جهت سینمای مستند رو به رشد بوده است. به هر حال این فیلم ها باید محلی برای عرضه و نمایش در بخش مسابقه پیدا کنند و در کشور خودشان بتوانند رقابت کنند که مهمترین عرصه رقابت برای فیلم مستند نیز جشنواره «سینماحقیقت» است. البته ممکن است جشنواره های فرعی هم برای رقابت وجود داشته باشد، اما مهمترین جشنواره و مهمترین محل عرضه و دیده شدن آثار مستند، جشنواره «سینماحقیقت» است.
بنابراین اگر بخواهیم بیشتر از این سختگیری کنیم، ممکن است برخی از فیلم های خوب را از دست بدهیم که قابلیت نمایش دارند اما به دلیل کاهش کمّی نتوانستند به نمایش دربیایند. این خودش یک لطمه است و من فکر می کنم اگر فرصت بیشتری بود، تعداد بیشتری از آثار مستند را به نمایش می گذاشتیم. ما معتقدیم امکان دارد خیلی از این فیلم ها واجد شرایط عرضه شدن باشند و می توانستند در جشنواره حضور پیدا کنند اما به هر حال ما همین قدر فرصت داریم. البته با توجه به اینکه امسال در چارسو به برگزاری جشنواره می پردازیم این موضوع هم بی تاثیر نبود.
*امسال نحوه انتخاب فیلمها برای بخش بین الملل چگونه بود؟
- درباره بخش بین الملل هم باید بگویم در این بخش دوستان ما در طول چند ماه بیش از ۳ هزار فیلم را بازبینی کرده اند و از میان این تعداد، حدود ۶۰ فیلم را برای نمایش در جشنواره انتخاب کرده اند که تعدادی از آنها در بخش مسابقه و تعداد زیادی در بخش های جنبی قرار گرفته اند.
در بخش مسابقه ملی از هزار فیلم، ۷۴ فیلم و در بخش جایزه آوینی از ۲۷۰ فیلم، ۲۲ اثر انتخاب و سعی شد تعداد این آثار کافی باشد، به همین ترتیب من فکر می کنم تعداد آثار انتخاب شده زیاد نیست، البته من گاهی اوقات آرزو می کنم کاش فرصت بیشتری داشتیم و تعداد بیشتری از آثار را به نمایش می گذاشتیم، ولی ما در زمان و سانس محدودیت داریم به همین جهت معتقدم همین تعداد از آثار جوابگوی جشنواره است، بر همین اساس ما در بخش مسابقه ملی و بخش مسابقه بین الملل برای هر فیلم ۲ بار در ۲ سانس متفاوت، نمایش در نظر گرفتیم که فکر می کنم کفایت می کند. در مجموع می خواهم بگویم آن چیزی که فراهم شده، در حد توان و مقدورات ما است که فکر می کنم جوابگو باشد.
*آقای طباطبایینژاد! جشنواره «سینماحقیقت» در حال حاضر در جایگاهی ایستاده است که سینمای مستند و سینماگران این حوزه به راحتی میتوانند به اعتبار آن اعتماد کرده و حتی از حضور در جشنوارههای دیگر بی نیاز باشند، اما با این وجود هر ساله این چالش وجود دارد که مستندسازان اصرار دارند در جشنواره فیلم فجر نمایشی برای آثار آنها درنظر گرفته شود که این اتفاق هم اگر افتاده غالبا به شکلی بوده که شان و جایگاه سینمای مستند به خوبی حفظ نشده است زیرا اساسا جدول برنامه های فجر به ویژه در سینمای رسانه ها دیگر جایی برای این آثار ندارد. نظر شما درباره این موضوع و چالش تکراری چیست؟
- بخش مستند جشنواره فیلم فجر ارتباطی با «سینماحقیقت» ندارد. اینکه تعدادی از آثار به نمایش درآمده در جشنواره «سینماحقیقت» به جشنواره فیلم فجر می رود یک همراهی بین ۲ مجموعه یعنی فجر و «سینماحقیقت» است. درواقع جشنواره فجر می توانست این محدودیت را قایل شود، اما دوستان ما برای حمایت از سینمای مستند این محدودیت را برداشتند. البته امسال یک سری محدودیت ها در جشنواره فیلم فجر وجود دارد برای مثال اگر فیلمی غیر از جشنواره «سینماحقیقت» در جشنواره دیگری به نمایش گذاشته شود، نمی تواند در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد.
به هر حال جشنواره فیلم فجر یکی از جشنواره های ملی ما است و مستند هم یکی از گونه های سینمایی کشور است و سینما به معنای جامع آن قرار است توسط جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار بگیرد. از این لحاظ شایسته نبود که بخش مستند از جشنواره فیلم فجر جدا شود. بارها و بارها این مساله مطرح شده است که فجر فقط و فقط باید به فیلم های داستانی سینمایی اختصاص یابد یا این بحث مطرح شده است که با توجه به اینکه جشنواره «سینماحقیقت» به صورت جدی به آثار مستند توجه می کند، دیگر ضرورتی ندارد که جشنواره فیلم فجر به آنها توجه کند. از یک منظر به نظر من این مساله می تواند نقض شود و آن اینکه ما در حوزه سینمای مستند، فیلم های بلندی داریم که قابلیت اکران دارند.
بنای فجر هم بر این است که به جنسی از سینمای مستند توجه کند که ویژگی اکران سینمایی داشته باشد و مناسب اکران گروه «هنر و تجربه» باشد. به همین دلیل در نظر گرفته شده مستندهایی که در جشنواره فیلم فجر شرکت می کنند حداقل باید ۷۰ دقیقه باشند. در واقع این نشان می دهد که جشنواره فیلم فجر به مستندهای سینمایی توجه می کند. به طور کلی رویکرد فجر توجه به آثار سینمایی هم در بخش مستند و هم در بخش داستانی است. از این جهت مستندهایی که قابلیت اکران و رویکرد سینمایی داشته باشند در جشنواره فجر مورد رقابت قرار می گیرند، اما این بحث که آثار مستند در جشنواره فجر مهجور واقع می شوند به این دلیل است که عمدتا مخاطبان آثار داستانی جشنواره فجر به تماشای آثار مستند می نشینند و این برخلاف روال جشنواره «سینماحقیقت» است که افراد به منظور تماشای آثار مستند می آیند به همین دلیل در آن رقابت گرم تر و پرشورتری وجود دارد و اکثر افراد، مخاطبان جدی فیلم مستند هستند. اما در جشنواره فجر مخاطبان برای دیدن فیلم داستانی می روند پس طبیعی است که در آنجا بخش مستند مثل فیلم های داستانی مورد توجه قرار نگیرد.
این بحث که آثار مستند در جشنواره فجر مهجور واقع می شوند، به این دلیل است که عمدتا مخاطبان آثار داستانی جشنواره فجر به تماشای آثار مستند می نشینند*البته زمانی که به نمایش آثار مستند در جشنواره فیلم فجر اختصاص می دهند مناسب نیست.
- بله این نکته همواره محل مناقشه ما با دوستانمان در جشنواره فیلم فجر بوده است؛ آن هم اینکه ساعتی که در اختیار فیلم های مستند قرار می گیرد، زمان هایی نیست که بشود این آثار را مورد قضاوت قرار داد و با فیلم های داستانی مقایسه کرد. شاید اگر همان امتیازی که به فیلم های داستانی داده می شود به آثار مستند داده شود، این آثار توان این را داشته باشند که رقابت کنند و مخاطب خود را پیدا کنند. کما اینکه در سال های گذشته فیلم های مستندی وجود داشته که میزان رضایت از آنها در بین مخاطبان فیلم های داستانی آمار بسیار خوبی بوده و مخاطبان جشنواره فیلم فجر از این آثار ابراز رضایت می کردند و حتی گاهی مقایسه می کردند و می گفتند این بخش چقدر مناسب تر و جدی تر بوده است. برای مثال «آتلان» بسیار مورد توجه قرار گرفته بود و علاقه مندان سینمای داستانی از آن هم به عنوان علاقه مندی های خود نام می بردند.
بنابراین نمی شود این ۲ جشنواره را با هم مقایسه کرد، اما به هر حال حضور فیلم مستند در جشنواره فجر اولاً جامعیت این جشنواره را اثبات می کند، چون جشنواره فجر، جشنواره سینمایی اکران یک سال ما است و از این اکران، فیلم مستند نباید بی بهره باشد. کما اینکه در این دو سه سالی که گروه «هنر و تجربه» راه اندازی شده است، نزدیک به ۲۵ درصد اکران این گروه در اختیار آثار مستند بوده است یعنی مستند توانسته نزدیک به یک چهارم مخاطبان خود را در حوزه اکران و سینمای «هنر و تجربه» پیدا کند. از این جهت فکر می کنم جشنواره فیلم فجر باید به آثار مستند توجه کند و این مقایسه که برخی می گویند جشنواره «سینماحقیقت» وجود دارد پس نباید آثار مستند به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند، مقایسه واردی نیست زیرا تنها بخشی از آثار مستند به جشنواره فجر می روند که سینمایی باشند و قابلیت اکران داشته باشند.
*به هر حال این موضوع همواره مورد انتقاد قرار گرفته است.
- به نظر من قضاوت افرادی که این چنین می گویند محل اشکال است. بالاخره سینمای مستند، قصه و مسیر خود را دارد و باید در حوزه خود مورد قضاوت قرار بگیرد. باید بپذیریم که سینما هم به این ژانر نیاز دارد و اتفاقا بخش فرهیخته سینما به این موضوع توجه می کند. اتفاقا به نظر من باید فرهنگسازی کنیم و به این بخش ارج و قرب بدهیم. من معتقدم اگر گونه ای از مستند که قابلیت اکران سینمایی دارد برای جشنواره فیلم فجر انتخاب شود این انتقادها کم می شود. گاهی اوقات در جشنواره فیلم فجر فیلم هایی اکران شده که مستند تلویزیونی بوده اند، طبیعتاً وقتی مخاطب به تماشای آنها می نشیند می تواند اعتراض کند که جای این آثار در جشنواره فیلم فجر نیست و بگوید چرا این فیلم ها به این جشنواره راه پیدا کرده اند، در حالی که جای این آثار در تلویزیون است. اگر آنها بگویند چرا پول بدهیم و بلیت بخریم و یا وقت خودمان را صرف دیدن فیلم تلویزیونی در جشنواره فجر کنیم، ایراد واردی است.
گاهی اوقات در جشنواره فیلم فجر فیلم هایی اکران شده که مستند تلویزیونی بوده اند، طبیعتاً وقتی مخاطب به تماشای آنها می نشیند می تواند اعتراض کند که جای این آثار در جشنواره فیلم فجر نیستبه نظر من این اشکال گاهی به انتخاب های جشنواره ای ما بر می گشته است. اگر در انتخاب فیلم های مستند برای فجر سختگیری شود و آن بخش از فیلم هایی انتخاب شوند که ویژگی نمایش سینمایی دارند، شرایط بهتر می شود. برای مثال جشنواره فیلم فجر لحاظ کند که فیلم های بخش مسابقه ملی رویکرد سینمایی و رویکرد اکران داشته باشند. البته این موضوع به این معنا نیست که فقط فیلم های مستند قصه گو انتخاب کنیم. ممکن است بعضی از آنها قصه گو نباشند ولی قابلیت نمایش سینمایی داشته باشند و بتوانند وارد این چرخه شوند. عرض بنده این است که باید ۲ طرفه موضوع را ببینیم؛ هم حمایت ما از بخش مستند سینمایی باید در جشنواره فیلم فجر به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد و هم انتخاب آثار مستند سینمایی باید سختگیرانه باشد و هر فیلمی نتواند در آنجا رقابت کند.
*فکر نمی کنید پردیس سینمایی چارسو به عنوان کاخ اصلی جشنواره پاسخگوی حجم مخاطبان این جشنواره نیست و آیا بهتر نبود یک سینمای دیگر به صورت گردشی آثار را به نمایش می گذاشت؟
- ما هم به این موضوع فکر کردیم اما مشکلی که داشتیم این بود که آن سینما باید به نحوی در مجاورت چارسو قرار می گرفت که هم رفت و آمد برگزارکنندگان جشنواره سهل باشد هم اجتماع ما را بر هم نزند. در حوالی چارسو سینمای دیگری نبود، البته ما قبلا تجربه هایی در سینماهای دیگری مثل ملت و آزادی داشتیم و آنها با اشکالاتی رو به رو بودند. من خودم در یک دوره ای دبیر جشنواره «۱۰۰» بودم که آن را در سینما آزادی برگزار کردیم، در این رابطه باید بگویم فضای لابی این سینما یک محدودیت جدی بود و رفت و آمد را مشکل می کرد. همچنین سینما فلسطین و سینما سپیده که ما ۹ دوره از جشنواره «سینما حقیقت» را در آنجا برگزار کردیم، کیفیت نمایش خوبی نداشت و امکان تغییر یا تصحیح پرده و پروژکتورهای این سینماها دشوار بود.
بنابراین همه مسایل دست به دست هم داد تا ما ناچار به جابجایی شویم. البته اشکالی که شما به چارسو می گیرید کاملا اشکال واردی است. پردیس چارسو علیرغم همه محاسنی که دارد، کوچک بودن سالن هایش این محدودیت ها را برای ما به وجود آورده است که مجبور شویم تعداد محدودی از نمایش را در سالن نمایش شماره یک آن بگذاریم، اما به هر حال چاره دیگری وجود نداشت. ما هم خیلی آرزو می کردیم که ای کاش فضای سینمایی کشور یک کاخ جشنواره ای داشت که دارای هشت سالن خوب بود که ما می توانستیم آثار را با کیفیت خوب به نمایش بگذاریم اما متاسفانه این محدودیت وجود دارد.
متاسفانه چارسو علیرغم همه محاسنی که دارد، کوچک بودن سالن های آن این محدودیت ها را برای ما به وجود آورده است که مجبور شویم تعداد محدودی از نمایش را در سالن نمایش شماره یک آن بگذاریم*سالن میلاد جزو انتخابهایتان نبود؟
-خیر. درباره انتخاب نکردن سالن میلاد هم باید بگویم که دسترسی به آن سخت و اجاره سالن های آن بسیار بالا است. برج میلاد یک سالن اصلی دارد و سالن های فرعی آن از سالن های کوچک چارسو بسیار کوچک تر هستند. با توجه به همان شرایطی که گفتم یعنی دسترسی سخت و هزینه های بالا و همچنین سالن های کوچک، باعث شد که ما برج میلاد را برای نمایش در نظر نگیریم. البته تجربه برگزاری جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران و همچنین جشنواره جهانی فیلم فجر باعث شده بود علاقه مندان به سینما با سالن چارسو آشنا شوند. به هر حال ما باید بین ماندن در سینما فلسطین با آن کیفیت پایین و رفتن به سینما چارسو با کیفیت نمایش خوب یکی را انتخاب می کردیم. در این میان دوستان برگزارکننده جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشنواره جهانی فیلم فجر از برگزاری این رویدادها در سالن چارسو ابراز رضایت کردند، ما هم بر همین اساس سالن چارسو را انتخاب کردیم و امیدوارم از این انتخاب پشیمان نشویم.
ادامه دارد...