به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر نوشتاری از اصغر طاهرزاده در کتاب «ده نکته ار معرفت نفس است» که بخش دهم آن از نظر می گذرد. بخش های قبلی این یادداشت را می توانید از قسمت اخبار مرتبط ببینید. قسمت پایانی این یادداشت نیز به زودی منتشر خواهد شد.
نکته دهم
برزخ و چگونگی عذاب قبر
همچنانکه «نفس» باطنِ « تن» است، «عالَم برزخ» هم باطنِ «عالَم ماده» است و در هنگام مرگِ انسان؛ زمین، « قبرِ تن» و برزخ، « قبرِ من یا نفس» خواهد بود.
علت آنکه بعضیها در مسألة معاد گرفتار شک شدند، یکی نشناختن نفس است که انسان را بهکلی با بدن یکی گرفتهاند و متوجه تجرد روح نشدهاند، ودیگری هم مسأله نشناختن قبر است که گمان کردهاند منظور از قبر در نصوص اسلامی، همین قبرخاکی است، در حالی که به صراحت در روایات ما هست که منظور از عالم قبر، همان عالم برزخ است.
عمربنیزید میگوید: امامصادق«علیهالسلام» در باره اینکه شیعیان عذاب قیامتی ندارند فرمودند: « ....... وَلکِنّی وَاللهِ اَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ فِی الْبَرْزَخ »[۱] ولیکن خدا میداند من نگران شما هستم در برزخ که در آنجا عذاب دارید. پرسیدم: «مَاالْبَرْزَخ؟» برزخ چیست؟ «قالَ: اَلْقَبْر» فرمودند: برزخ همان «قبر» است. و غفلت نباید کرد قبرِ حقیقی انسانها همان عالَم برزخی است. عالم برزخی که عالمی است مجرد و مثل نفس انسان زنده است و شعور دارد، و بنا به فرمایش امامصادق«علیهالسلام» این قبر هر روز میگوید: «من خانه غربت هستم.....»[۲]
معنی فشار قبر
حال در نظر داشته باش؛ فشار قبر مربوط به چه عالَمی است؟ و در واقع نفس انسان است که در عالم قبر که همان عالم برزخ است، درفشار اعمال خود است. در رابطه با اینکه فشار قبر همان فشاری است که به علت عقاید و اخلاق سوء بر بدن برزخی وارد میشود؛ میتوان به جریان «سعدبنمعاذ» توجه کرد که از یاران خوب پیامبر«صلواةاللهعلیهوآله» بود و وقتی از دنیا رفت ، حضرت رسول«صلواةاللهعلیهوآله» با پای برهنه تابوت او را به دوش گرفتند و فرمودند: صفوف ملائکه در تشییع جنازه حاضرند، و خود حضرت با دست خود او را در قبر گذاردند. در این حالت مادر سعد خطاب به او گفت: ای سعد! خوشا به حالت، بهشت گوارایت باد. حضرت فرمودند: اینک سعد را به واسطة بدخلقی که با خانوادهاش داشت فشار قبر فرا گرفت،(بحارج۶ ص۲۱۷) .
پس اولاً: یکی از علتهای فشار قبر، سوء اخلاق است.
ثانیاً: اگر این فشار از طریق قبر خاکی انجام میگرفت مسلماً همه حاضرین آن را میدیدند. پس معلوم است منظور از فشار قبر، فشارِ قبرِ برزخی است و «مَنِ» سعد را تحت فشار قرار داد که چشم برزخی پیامبر«صلواةاللهعلیهوآله» دیدند و از آن خبر دادند.[۳]
سؤال: اگر اصل انسان همان «منِ» اوست، پس چرا هنگام خواندن فاتحه نزد همین قبر خاکی میرویم؟
جواب: چون نفس یک نحوه تعلق به همین بدن خاکی و بالتبع به قبر خاکی دارد، به آن قبر خاکی توجه خاص میکند و ما با رفتن بر سر قبرِ او راحتتر با او ارتباط برقرار میکنیم و دعای ما برای او مؤثرتر است و دعای او نیز روی ما بهتر اثر میگذارد، به شرطی که با عقیده صحیح و با اعمال صحیح بر سر مزار او برویم.
سؤال: اگر پس از مرگ، این بدن نقشی در شخصیت انسان ندارد و همه چیز مربوط به روح انسان است، چرا روی بدن مرده خاک نمیریزند و لحد میگذارند تا روی بدن مرده خاک ریخته نشود؟
جواب: چون روح انسان در دنیا به بدنش تعلق دارد و پس از مرگ هم تا مدتی به آن بدن توجه دارد و لذا تمام حالاتی را که برجسم میگذارد روح انسان برای خودش حس میکند و لذا باید بدن را هنگام دفن مراعات کرد تا «منِ» انسان اذیت نشود. حتی دستور دادهاند بدن او را از سر وارد قبر نکنند، چون روح انسان احساس میکند خودش از سر وارد قبر شده و آزار میبیند. حتی بدن متوفّی را باید غسل دهند و تمیز کنند و کفن او هم باید پاک باشد، چون تمام این حالات را برای خود احساس میکند.
در رابطه با تعلق نفس به بدن؛ دو نوع تعلق را میتوان گوشزد نمود. یکی تعلق تدبیری که نفس از طریق بهکار گرفتن تن، کمال مورد نیاز خود را تأمین میکند، که در هنگام خواب، در عینی که نفس از بدن گرفته میشود و به عالمی دیگر میرود، این تعلق برای او باقی است. یک تعلق دیگر هم نفس به بدن دارد که پس از مرگ نیز این تعلق تا مدتی برای روح نسبت به بدنش موجود است و آن تعلق خاطرهای است. یعنی به جهت اینکه مدتی با این تن زندگی کردهاست و خاطرة ارتباط همواره برای او هست، به بدنش توجه و تعلق دارد، بدون آنکه بتواند بدنش را تدبیر کند. به جهت همین تعلق است که در دستورات دینی داریم که وقتی میخواهید به شخص متوفی تلقین کنید، ابتدا بدن او را بهشدت تکان دهید، چون با این تکان دادن، روح متوجه شخص تکاندهنده میشود و لذا تلقین او مؤثر واقع میگردد.
در رابطه با قبر و برزخ و نفس انسانی؛ مطالب بسیار گسترده است، قصد ما روشنکردن معرفت به این نوع معارف ازطریق معرفت نفس است وگرنه اصل موضوع را در کتابهایی که در مورد برزخ و قیامت بحث کرده باید تعقیب نمود، که از جمله این کتب، میتوان جلد ۸ و۹ اسفارملاصدرا«رحمةاللهعلیه» و یا «معاد یا بازگشت به خدا» از آیتاللهمحمدشجاعی را نام برد.
۱- فروع کافی ج ۱ ص ۶۶
۲- بحار ج ۶ ص ۲۶۷
۳- برای بیشترروشن شدن موضوع قبر و فشار مربوط به آن میتوانید به کتاب «معرفتالنفس والحشر» ، و یا به نوشتار «چگونگی بدن اخروی» از همین نویسنده و یا به کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» از آیةاللهمحمدشجاعی رجوع بفرمایید.