خبرگزاری مهر-گروه هنر: این روزها دهمین جشنواره «سینماحقیقت» به دبیری سید محمد مهدی طباطبایی نژاد در پردیس چارسو در حال برگزاری است که به همین دلیل گفتگویی تفصیلی با دبیر جشنواره که مدیرعاملی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را نیز برعهده دارد، داشتهایم.
وی در بخش نخست این گفتگو درباره اینکه چرا این این شرط در فراخوان جشنواره «سینماحقیقت» در نظر گرفته نمیشود که نخستین نمایش فیلمها در این جشنواره باشد، تعداد زیاد آثاری که در بخشهای مختلف جشنواره پذیرفته میشوند و همین امر باعث شده تا فرصت تماشا و تعمق روی همه آثار فراهم نشود، انتخاب پردیس چارسو برای میزبانی این دوره از جشنواره، اصرار مستندسازان به اختصاص بخش ویژه به آنها در جشنواره فیلم فجر و ...صحبت کرد.
در بخش دوم این گفتگو درباره اعتراض مستندسازان نسبت به اینکه در سینمای کشورمان فرصت اکران برای آثارشان فراهم نیست و سانسها و سالنهای محدود گروه «هنر و تجربه» نیز در برابر حجم تولیدات آنها کافی نیست، صحبت کردیم.
طباطبایینژاد معتقد است که اساسا جای اکران آثار مستند در سینما نیست. او می گوید: اساسا سینمای مستند برای این گونه از اکران، مناسب نیست. ممکن است بعضی از فیلم های مستندی وجود داشته باشد که مناسب اکران باشند اما ذات سینمای مستند به این شکل نیست که مثل یک فیلم سینمایی مردم بلیت بخرند و بروند به تماشای آن بنشینند، بلکه سینما مستند برای نمایش های خاص مناسب است؛ کما اینکه انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند نمایش هایی را برای آثار مستند برگزار می کند که بسیار موفق است و با استقبال خوبی هم مواجه شده است اما اینکه یک اکران معین در یک سالن معین مثل فیلم های سینمایی داستانی در اختیار آثار مستند قرار دهیم، تجربه ای است که جواب نداده است.
با ما در این گفتگو همراه باشید:
* مستندسازان سالهاست این مطالبه را از مسئولان سینمایی کشور دارند که امکان اکران آثارشان را داشته باشند. فکر میکنید بالاخره چاره ای برای این موضوع اندیشیده میشود؟
- کاری که سازمان سینمایی برای فیلم های مستند سینمایی کرده همان اکران در گروه «هنر و تجربه» است، البته باید بگویم روش هایی مانند اختصاص سینمایی به آثار مستند برای اینکه تبدیل به پاتوق این آثار شود، قبل از آمدن من به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در سینما سپیده تجربه شده و تجربه راضیکننده ای هم نبوده است. باید بگویم مجموعه مخاطبانی که در آن یک سال از آثار مستند استقبال کردند به اندازه یک سالن بزرگ سینما سپیده هم نبود. به همین دلیل این یک تجربه شکست خورده است و ما نمی خواهیم دوباره از همان نقطه گزیده شویم و دوباره یک سالن برای نمایش آثار مستند اجاره کنیم.
واقعیت این است که این تجربه جواب نداده است و اساسا سینمای مستند برای این گونه از اکران، مناسب نیست. ممکن است بعضی از فیلم های مستندی وجود داشته باشد که مناسب اکران باشند اما ذات سینمای مستند به این شکل نیست که مثل یک فیلم سینمایی مردم بلیت بخرند و بروند به تماشای آن بنشینند بلکه سینما مستند برای نمایش های خاص مناسب است؛ کما اینکه انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند نمایش هایی را برای آثار مستند برگزار می کند که بسیار موفق است و با استقبال خوبی هم مواجه شده است اما اینکه یک اکران معین در یک سالن معین مثل فیلم های سینمایی داستانی در اختیار آثار مستند قرار دهیم، تجربه ای است که جواب نداده و به احتمال قریب به یقین برای خیلی از فیلم های مستند جواب نمی دهد.
این را هم باید بگویم که موضوع پخش سینمایی برای آثار مستند موضوعی است که اقتضائات خاص خود را دارد، یعنی باید یک پخش کننده ای بیاید و حمایت کند و فیلم را قبول کند، پس اینکه ما دایما با رانت های دولتی فیلم را نمایش بدهیم اتفاق خوبی نیست.
واقعیت این است که در همین فضای کوچک که قعلا برای اکران ها فراهم شده بیش از آنکه یک امر اقتصادی محقق شود یک امر اقناعی محقق شده است. یعنی بیشتر اقناع هنرمند از این جهت که فیلم او بر پرده رفته، و بازگشت سرمایه وجود نداشته است. شما می توانید از مسئولان «هنر و تجربه» بپرسید و از آنها مجموع آمار فروش آثار مستند را بخواهید و بگویید که این آثار چقدر فروش داشته است.
اصلا ما برای چه فیلم ها را به نمایش می گذاریم؟ مگر نباید برگشت اقتصادی داشته باشد؟ اساسا اکران می شوند که برگشت اقتصادی داشته باشند اما در حال حاضر این رویکرد در حوزه اکران آثار مستند وجود ندارد. این امر بیشتر برای اقناع هنرمند و مخاطب خاص است یعنی ما به عنوان دولت می گوییم متولی فرهنگ و فیلم های فرهنگی هستیم، پس ما به فیلم هایی که رویکرد فرهنگی و هنری دارند و به ارتقای سطح هنری آثار کمک می کنند فرصت و امکان دیده شدن می دهیم، حتی اگر به این صورت باشد که بخشی از سرمایه آن را خودمان بدهیم و حتی اگر لازم باشد اجاره سالن ها را بدهیم این کار را می کنیم و حمایت های ویژه ای به عمل می آوریم. در واقع با این کار یک اقناع هنری و تامین خاطر هنرمند صورت می گیرد وگرنه این موضوع که فضا را برای اکران فیلم مستند مهیا کنیم، به نظر من در اغلب موارد شکست خورده است، مگر اینکه مورد استثنایی وجود داشته باشد.
به هر حال هیچ قاعدهای از استثنا خالی نیست اما به طور کلی قاعده سینمای مستند این است که این آثار برای اکران نیستند، اگر اکران می شوند تنها ۲ وجه دارد؛ یا استثنائا فیلمی قابلیت اکران دارد پس خوب است در فضای اکران قرار بگیرد یا بحث اقناع هنرمند در میان است. به هر حال ذات پرده سینما یک رضایتمندی را در خود دارد و وقتی هنرمند فیلم خود را بر پرده و تبلیغ آن را در تلویزیون می بیند، یک رضایت مندی درونی پیدا می کند که این وجه هم توسط گروه «هنر و تجربه» صورت گرفته است؛ اما اینکه جدا از این بخواهیم سینمایی را به صورت جداگانه به معنای متداول به آثار مستند اختصاص دهیم فکر نمی کنم جواب دهد.
به طور کلی قاعده سینمای مستند این است که این آثار برای اکران نیستند، اگر اکران می شوند تنها ۲ وجه دارد؛ یا استثنائا فیلمی قابلیت اکران دارد پس خوب است در فضای اکران قرار بگیرد یا بحث اقناع هنرمند در میان است
*تجربه ای که شما فرمودید برای زمانی بود که حتی آثار داستانی هم فروش خوبی نداشتند، اما امروز بحث فرق می کند.
- در آن زمان بسیاری از سانس ها به صورت خالی به نمایش فیلم می پرداخت. من جدول نمایش آن سال ها را دارم، حتی جالب است بدانید نمایش آثار مستند با یکی از فیلم های من شروع شد. در آن زمان من تهیه کننده یکی از آثار برگزیده دوره چهارم جشنواره «سینماحقیقت» بودم به همین دلیل رفتم تا ببینم چقدر از این فیلمها استقبال می شود و چند مخاطب دارد اما دیدم بسیاری از سانس ها خالی بود. برای مثال می دیدم که ۲ دانشجو می آمدند و یا در یک سانس دیگر آن سینماگر خودش ۴ مهمان دعوت کرده و پول بلیت را هم خودش داده بود! آن تجربه در قیاس تجربه سینمایی آن سال ها شکست خورده بود. می توانم بگویم که این تجربه مطلقاً شکست خورده است، اگرچه در آن زمان برخی انتقاد کردند که سینما سپیده برای اکران آثار مستند مناسب نبود.
ما در آن دوران سینما سپیده را برای آثار مستند در اختیار داشتیم اما واقعیت این است که اگر در بهترین سالن و بهترین سانس هم آثار مستند را به نمایش می گذاشتیم، نتیجه نمی داد و باز هم باید خودمان مهمان دعوت می کردیم، بلیت رایگان می دادیم و... اما باز هم آثارمان با مخاطبان اندک یا بدون مخاطب اکران می شد. به هر حال جنس فیلم مستند با آثار داستانی متفاوت است و به جای اکران گسترده باید برای آن نشست برگزار کرد؛ یعنی بلیت فروشی به معنای متداول آن وجود ندارد و درباره آن صدق نمی کند.
بعضی از دوستان ما در سینمای مستند اصرار دارند که همچنان بگوید سینمای مستند سینمای اکران است اما واقعیت این است که این اصرار، اصرار بر یک تجربه شکست خورده و آزموده شده است. سینمای مستند می تواند سینمای اکران در موارد خاص باشد اما برای همه زمان ها اینطور نیست. باید بپذیریم که خانه اول سینمای مستند، تلویزیون است و سپس نمایش های خانگی، VOD، نمایش های تخصصی، اکران های محدود و دانشگاهی برای آن صدق می کند که ما به این موارد «نمایش» می گوییم و منظور از اکران حرکتی است که برگشت حداقل بخشی از سرمایه را به دنبال داشته باشد.
بعضی از دوستان ما در سینمای مستند اصرار دارند که همچنان بگوید سینمای مستند سینمای اکران است اما واقعیت این است که این اصرار، اصرار بر یک تجربه شکست خورده و آزموده شده استالبته من مخالفتی ندارم و حامی اکران آثار مستند هستم و همواره هم از دوستان گروه «هنر و تجربه» که به آثار مستند توجه کرده اند تشکر کرده ام، اما گله هم داشته ام که چرا امکان یکسانی به فیلم مستند در قیاس با فیلم های داستانی نمی دهند. تعداد نمایش آثار ما از آثار داستانی بسیار کمتر است و همین موضوع رقابت را سخت تر می کند، بنابراین اگر این امکان بیشتر باشد فضای بهتری برای ما هم به وجود می آید، اما در مجموع این موارد واقعیتی بود که عرض کردم.
*به نظر می رسد اکران موضوعی و منطقه ای چاره ای برای این امر باشد.
- این موضوع می تواند اتفاق بیفتد کما اینکه اتفاق هم افتاده است. مثلا برای «آتلان» فضای سینمایی و تبلیغاتی خوبی در استان گلستان در نظر گرفته و استقبال خوبی هم از آن شده بود. برای مثال فیلمی که با موضوع اصفهان است با فضای بهتری در همین استان نمایش داده می شود البته این موضوع در اختیار من نیست و در اختیار برنامه ریزان گروه «هنر و تجربه» است. دوستان ما در «هنر و تجربه» حتما باید به این موضوع توجه کنند و حتما توجه هم کرده اند. این موضوع شدنی است اما به هر حال ما کشور را یک کل واحد می بینیم و با منطقه بندی و دسته بندی فیلم ها موافق نیستیم، اما اگر جایی ضرورتی یا مصلحتی ایجاب کرد و یا امکانی فراهم شد که یک فیلم بهتر عرضه شود، طبیعتا دوستان ما در «هنر و تجربه» به این موضوع توجه می کنند
*برمیگردم به موضوع جشنواره «سینماحقیقت». نحوه برگزاری کارگاه های پژوهشی در این دوره به چه صورت است و آیا به صورت مشارکتی برگزار می شود؟
- ما همه ساله در کنار برگزاری جشنواره، کارگاه های پژوهشی و بازار بین المللی فیلم را هم داریم. بخش کارگاه های پژوهشی موضوعات مختلفی را در بر می گیرد که ما چند روز را به آن اختصاص داده ایم، همچنین تجربه ای که رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرتهماسب و همکاران آنها در مجموعه «کارستان» داشتند و به صورت غیردولتی مجموعه ای را با موضوع کارآفرینی تولید کرده اند، به عنوان تجربه تهیه و تولید برای مستندسازان عرضه می شود.
همچنین ما برای سومین سال پیاپی همکاری خود را با EDN یعنی شبکه تولید مستند اروپا ادامه دادیم و قرار است امسال دوستان ما بیایند تا نحوه مشارکت بین المللی و امکان جذب سرمایه از طرف سرمایه گذاران بین المللی و شیوه سرمایه جویی را برای تولید فیلم مستند آموزش دهند. ممکن است شبکه تولید مستند اروپا اثری را به صورت مشترک با ما تولید کند اما آنها تعهدی برای تولید ندارند. این موضوع صرفا همکاری و انتقال تجربه تولید بین المللی است. البته ما امسال مباحث دیگری مانند رونمایی از کتاب، جلسات نقد و بررسی و گفتگو با مستندسازان را هم داریم.
برای سومین سال پیاپی همکاری خود را با EDN یعنی شبکه تولید مستند اروپا ادامه دادیم و قرار است امسال دوستان ما بیایند تا نحوه مشارکت بین المللی و امکان جذب سرمایه از طرف سرمایه گذاران بین المللی و شیوه سرمایه جویی را برای تولید فیلم مستند را آموزش دهند*پس از درگذشت عباس کیارستمی انتظار می رفت که به یکباره همه رویدادهای سینمایی بخشی به ایشان اختصاص دهند، جایزه به نام این فیلمساز اهدا کنند و یا پوستر خود را به تصویری از کیارستمی مزین کنند. در همین راستا دیدیم که جشن حافظ و جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران جایزه کیارستمی دادند. جشنواره «سینماحقیقت» هم در نظر دارد این جایزه را اهدا کند، این موضوع کمی تکراری نشده است؟
- ما جایزه ویژه هیات داوران بخش بینالملل «سینماحقیقت» را به احترام زنده یاد کیارستمی اهدا میکنیم و از قبل این تصمیم را گرفته بودیم. البته من هم با شما موافقم، اما به دلیل سابقه توجه عباس کیارستمی به موضوع مستندسازی و همراهی با موضوع فیلم مستند، ما را بر آن داشت که این کار را بکنیم. هر چند می پذیرم که تعدد این موضوعات ممکن است خوب نباشد.
*یکی از ویژگی های مهم جشنواره «سینماحقیقت» اعتبار جهانی آن است که حتی فیلمسازان مطرح خارجی را برای حضور در ایران راغب میکند. امسال هم مهمانان خارجی راهی ایرانی شدهاند گرچه جان فرانکو رزی سفرش کنسل شد. هزینه های مهمان خارجی و هزینه های کل جشنواره چقدر برآورد شده است؟
-هزینه مهمانان بین المللی ما یعنی اقامت و پذیرایی آنها چیزی کمتر از ۳۰۰ میلیون تومان است و به طور کلی برآورد ما برای برگزاری کل جشنواره یک میلیارد تومان است؛ زیرا ما تصمیم گرفتیم که نسبت به سال گذشته صرفه جویی داشته باشیم و همواره تلاش داریم که هزینه هایمان افزایش پیدا نکند. برای دوستانی که از شهرستان هم می آیند هزینه اسکان و پذیرایی آنها را هم در نظر گرفته ایم.
*جشنواره «سینماحقیقت» در بخش «خرد و تجربه» به تکریم بازنشستگان میپردازد، درباره این بخش و ضرورت گنجاندن آن در «سینماحقیقت» توضیحی ارایه دهید.
- جشنواره «سینماحقیقت» یک سری بخش اصلی مثل مسابقه ملی، جایزه شهید آوینی و مسابقه بین المللی دارد، اما همه ساله ما بخش جنبی هم در جشنواره داریم که امسال تکریم سینمای مستند کرمان یکی از بخش های جنبی آن است. بخش «خرد و تجربه» که به موضوع سالمندی پویا اختصاص دارد از بخش های دیگر جشنواره است. بخش خرد و تجربه به موضوعات مربوط به حوزه سالمندی و کارآفرینی می پردازد و به افرادی که در سنین بازنشستگی و سالمندی در هر شغلی همچنان فعال و پویا هستند توجه می کند، بر همین اساس تولیدات و مستنداتی که با موضوع سالمندی پویا هستند در این بخش قرار دارد و با توجه به اهمیت موضوع سالمندی، این موضوع برای ما هم اهمیت پیدا کرده است. باید بگویم کشور ما تا سال های پیش به یک کشور جوان شهرت داشت اما می دانیم که جمعیت کشور ما در حال پا به سن گذاشتن است و موضوع توجه به سالمندان هم از نکاتی است که باید به آن توجه کنیم.
تولید آثار سینمایی مرتبط با موضوع سالمندی به خصوص سالمندی پویا، همواره برای ما مورد توجه بود که صندوق بازنشستگی کشوری اعلام آمادگی کرد که بخشی را در جشنواره به این موضوع اختصاص دهیم و این امر با کمک آنها تحقق پیدا کرد. از طرفی قرار بر این شد که بعد از برگزاری جشنواره تولیداتی به صورت مشترک با صندوق بازنشستگی کشوری با موضوع سالمندی پویا دنبال کنیم، بنابراین این موضوع به جشنواره محدود نیست، بلکه در طول سال در مقام تولید اثر، ادامه پیدا می کند.
در این بخش حدود ۲۰ فیلم به جشنواره رسیده بود که هیات انتخاب ۱۰ فیلم را انتخاب کرد که از بین این ۱۰ فیلم، ۳ فیلم یعنی فیلم سوم، دوم و اول در اختتامیه جشنواره «سینماحقیقت» جایزه می گیرند. می خواهم بگویم توجه به این بخش از دل اهمیت به موضوع بیرون آمد، زیرا امید به زندگی در کشور ما در حال رشد است، بنابراین سن کارآمدی هم محدود به سن کار و اشتغال در ایام فعالیت اداری و حرفه ای نیست بلکه می تواند پس از آن هم در شکل های مختلف ادامه پیدا کند، بنابراین باید در آثار مستند هم نمود داشته باشد.
ما می خواهیم این موضوع را در فیلم مستند به جامعه القا کنیم که یک بازنشسته به معنای یک از کارافتاده نیست، بلکه او می تواند فعالیت های خود را ادامه و تجربه خود را به نسل جوان ارایه دهد و در حوزه فعالیت های اجتماعی فعال باشد. البته ما از قبل در تولیدات خود به این موضوع فکر می کردیم، بحث سالمندی، کارآفرینی در سنین بازنشستگی همواره جزو ضرورت هایی بوده است که ما برای تولید داشتیم، اما چیزی که امسال باعث شد این بخش در جشنواره در بخش جنبی گنجانده شود، استقبالی بود که دوستان در صندوق بازنشستگی کشوری کرده بودند و همراهیای بود که آنها با ما داشتند.
ما می خواهیم این موضوع را در فیلم مستند به جامعه القا کنیم که یک بازنشسته به معنای یک کارافتاده نیست، بلکه او می تواند فعالیت های خود را ادامه و تجربه خود را در اختیار نسل جوان ارایه دهد و در حوزه فعالیت های اجتماعی فعال باشد*بخش مدافعان حرم هم که متناسب با گفتمان رایج جامعه به عنوان یکی از بخش های جشنواره انتخاب شده است.
-موضوعی که در سال های اخیر کشور و منطقه ما با آن درگیر بوده موضوع تکفیری ها و داعش بوده و چیزی که در همین منطقه و کشور به عنوان مساله جدی مورد توجه بوده، بحث مدافعان حرم بوده که جشنواره ای هم به صورت جداگانه برای آن در نظر گرفته شده و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفته است. ما احساس کردیم که برای ما هم به عنوان متولی جشنواره «سینماحقیقت»، یک وظیفه است که حداقل یک جایزه را به بهترین فیلم در این حوزه اختصاص دهیم.
به همین منظور مجموعه فیلم های مستند با این موضوع را در بخش جایزه شهید آوینی مورد بازبینی قرار دادیم و یک تندیس و جایزه ۸ میلیونی به بهترین مستند در این حوزه اختصاص دادیم. اهمیتی که این بخش داشت و ضرورتی که توجه به موضوع مدافعان حرم و کسانی که در این حوزه جان خود را بر کف دستشان می گرفتند و در موقعیت خطر قرار می گرفتند، تکلیفی بود که به عهده ما بود و باید به جا می آوردیم.
ادامه دارد...