حال که انقلاب اسلامی وارد فضاهای بین‌المللی شده است و تقریب مذاهب، اندیشه‌ای اساسی و مهم برای جامعۀ ماست، الگوی تقریب مذاهب اسلامی امام موسی صدر را باید تحلیل کنیم و بشناسیم.

به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، متن پیش رو یادداشتی از  احمد مبلغی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی با موضوع تقریب مذاهب و وحدت است که از نظر می گذرد؛

شناخت مناسبات اجتماعی امری است پراهمیت و شخصیت‌های اندکی واجد این شناخت هستند. اما باید توجه داشت که شناخت ماهیت مناسبات اجتماعی و تعاملات و قواعد و قوانین حاکم بر روابط اجتماعی خود یک موضوع است و داشتن نگرش و نظریه اسلامی در این خصوص و آگاهی اسلامی از آن امر دیگری است که در میان افرادی که واجد این شناخت‌ هستند، عده کمتری واجد این نگرش و آگاهی‌اند. 

برای مثال مهم‌ترین ویژگی آیت‌الله بروجردی این بود که مناسبات را به‌خوبی می‌شناخت. لذا نظریه ایشان در باب تقریب مذاهب هم بسیار خاص و مهم است. در انقلاب اسلامی نیز شخصیت‌هایی نظیر امام خمینی، شهید بهشتی و شهید مطهری واجد بینش خاص به مناسبات اجتماعی هستند. مرحوم علامه فضل‌الله نیز تاحدودی واجد این درک بود. 

امام موسی صدر نیز از جمله کسانی است که بسیار آگاه و آشنای دقیق به این مناسبات بود. این امر هم از کلمات ایشان دریافت می‌شود و هم در سیره و رفتار پویا و پرتحول و تأثیرگذار و جریان‌ساز اجتماعی او مشهود و محسوس است؛ به‌ویژه اینکه این آگاهی اکتسابی و عالمانه و خودآگاهانه بود و به ویژه‌تر آنکه در این باب فهم ایشان مبتنی بر منابع دینی، خصوصاً قرآن است. ایشان مقولۀ مناسبات اجتماعی را در گسترۀ بین‌المللی دنبال می‌کردند و واجد نظریه اسلامی بوده‌اند. 

مدیریت رفتار ناظر بر مناسبات اجتماعی در یک پدیده و جریان و خَلق و جلب انسان‌هایی برگرد خود برای تبدیل کردن این امر به حرکتی پویا امر سومی است که امام موسی صدر در نقطۀ اوج آن قرار دارد. تفاعل و تعامل با گروه‌های مرجع در جامعه از هر دین و مذهبی؛ و انسانی و اسلامی‌سازی این رفتار از ویژگی‌های امام صدر در رفتار ناظر به مناسبات اجتماعی ایشان است. 

اگر بخواهیم این مسئله را در سیرۀ امامان مورد توجه قرار دهیم، شاید محورهای علمی ویژه‌ای برای آن بیابیم. امامان ما بر چند محور تأکید می‌کردند که این محورها در برخی شخصیت‌های معاصر ما از جمله امام موسی صدر تجلی دارد. امامان ما بر تعاشر و تعایش تأکید می‌کردند. تعایش یعنی همزیستی، یعنی در متن جامعه بودن، نه کناره‌گیری از جامعه و بر طبل انزوا و گوشه‌گیری نواختن. 

شاید بتوان مدعی شد که تعایش و تعاشر در زندگی امام موسی صدر اهمیت نخست را دارد. یکی از شروط تعایش این است که با صاحبان اندیشۀ تبدیل شده به مذهب و دیدگاه‌های مذهبی بگومگو نکنیم. در روایات داریم که: «دعوا ما ینکرون.» وانهید آنچه را آنان انکار می‌کنند. این موضوع در رفتار امام موسی صدر نقطۀ برجسته و بارزی است. نیز در روایات آمده است:«جروا محبه الناس إلینا.» رفتار عاطفی و جلب‌کنندۀ دل‌ها به شدت و به صورت قوی و نیرومند در رفتار امام موسی صدر بود. ایشان را همه دوست داشتند و نوعی حسادت درباره ایشان که ناشی از محبوبیت ملی و بین‌المللی وی بود، وجود داشت.

نشر علم، نشر زیبایی‌ها و محاسن اهل بیت و تأکید بر مشترکات انسانی و اسلامی و زیبایی‌ها در تعامل بین‌المللی و نه عیب‌جویی و تمرکز بر کشف نارسایی‌ها و نازیبایی‌های دیگران، سرفصل‌ها و ویژگی‌های سیره و عمل امام موسی صدر است.

حال که انقلاب اسلامی وارد فضاهای بین‌المللی شده است و تقریب مذاهب، اندیشه‌ای اساسی و مهم برای جامعۀ ماست، به نظر بنده الگوی تقریب مذاهب اسلامی امام موسی صدر را باید تحلیل کنیم و بشناسیم. وظیفه ماست که با تمرکز بر زندگی امام موسی صدر، جنبه‌های بین‌المللی و مناسبات اجتماعی این شخصیت را در معرض استفادۀ دقیق برای نسل‌های کنونی قرار دهیم.