به گزارش خبرگزاری مهر، چندی پیش در پژوهشکده تاریخ اسلام نشستی با عنوان « داعش و جوانان اروپا» با حضور یاسر قزوینی(عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) و علیرضا مجیدی(پژوهشگر مستقل و کارشناس ارشد تحولات منطقه) برگزار شد.
قزوینی در ابتدای این نشست گفت: در ابتدا ما با چند پرسش مواجه هستیم و این دغدغه ای است که پژوهشگران غربی را به خودش مشغول کرده است! چگونه یک سری از جوانان از دل فرهنگ غرب با طبقات مختلف اجتماعی، ناگهان جذب گروههایی میشوند و تمام تلاش خود را مبذول میکنند که به سمت بیابانهای سوریه و عراق بیایند و در آنجا خودشان را به خطر بیندازند و یا اینکه عملیات انتحاری انجام بدهند و خودشان را به کشتن بدهند؟ این پرسش است که پیش از اینکه مسئله ما تاریخیها باشد مسئله جامعهشناسان است که با این موضوع دست و پنجه نرم میکنند. دو تن از دانشمندان آمریکایی یک آمارگیری کردند (ویلیام مک کانتز و کریستوفر مونرو) در مارس ۲۰۱۶، مقالهای نوشتند تحت عنوان «ارتباط فرانسوی» و در اینجا این مسئله را مطرح میکنند که بیشتر افراد مهاجر و غیر از عراق و شام هستند که به سمت گروههای جهادی می روند. در واقع فرانکوفون هستند، یعنی از کشورهای فرانسوی زبان هستند و پیش از اینکه بگوییم از چه طبقهای هستند به اولین چیزی که منتسب میشوند این است که این افراد از کشورهای فرانسوی زبان هستند. حالا چه خود فرانسه، چه بلژیک و چه کشورهای عربی فرانسوی زبان (فرانکوفون) تونس، مراکش و الجزایر. این آمار اولیه پژوهشگران است. اولین دلیل که مطرح کردند این بود که در فرانسه نسبت به سایر کشورها، سیاست شدیدی در قبال مسلمانها اجرا میشود.
وی افزود: مارتین رز تحقیقی انجام داد که چه کسانی در این گروهها پرزنت میشوند؟ بیشتر کسانی هستند که علوم دقیقه میخوانند و در بین آنها کسانی که علوم انسانی خوانده باشد بسیار کم است. اولاً که تحصیلات بالایی دارند و تحقیقات نشان داده که خیلی از آنها کارشناسی ارشد و بالاتر دارند.وقتی آمار گرفتند دیدند که گرایش این گروهها، یعنی کسانی که علوم دقیقه خواندند بیشتر از کسانی است که علوم انسانی خواندهاند. پاسخی که این گروهها ارائه میدهند خیلی جذاب است برای ذهن مطلق. علوم انسانی خوان، ذهن تفسیری دارد و ذهنش مطلق نمیشود. علوم دقیقه خوان به دنبال جواب سرراست میگردد. مثلاً: کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ دارالاسلام کجاست؟ دارالحرب کجاست؟ چه کسی به بهشت میرود؟ چه کسی به جهنم میرود؟
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: یک نگاه دقیق باید داشته باشیم که چه کسانی دارند جذب این گروهها میشوند؟ فراوانی فرانکوفونها و اینکه دانشجویان مهندسی خوان زیادتر هستند معنادار است.مسئله این است که اکثر اینهایی که جذب شدند نسل دوم و بیشتر نسل سوم مهاجرانی هستند که به اروپا میآیند و ۲۰ الی ۲۵ درصد از کسانی که تازه مسلمان هستند جذب این گروهها هستند، و این را در فیلمهای مستند و گزارشهای مختلف میتوانید ببینید. مسئلهای که میخواهم مطرح کنم از نظر هویتی است. اتفاقی که اینجا افتاده چیست؟ این اتفاق این است که این نسل دوم و سومیها خودشان را منتسب به هویت ملی نمیدانند.نسل سومیها، همیشه میگویند فرانسویها، یعنی اینکه من فرانسوی نیستم؛ پس دولت- ملتها در فرانسه و اروپا نتوانستند اینهایی که به نسل سوم رسیدند را به هویت خودشان منتسب کنند، که این هم علل مختلف میتواند داشته باشد.
با خلاء بحران هویتی مواجهیم
وی اضافه کرد: در فیلمهای مختلفی که من دیدهام، نسل سومیها و جوانهایی که دارند جذب میشوند، مادرهایشان محجبه نیستند یعنی اینها افرادی هستند که در خانوادههایی بزرگ شدند که نسبتی با اسلام ندارند. برخی نسل سومیها به دنبال هویت میگردند؛ از طرف دیگر در جهان پست مدرن امروز که هیچ کس به شما جواب قطعی نمیدهد دنبال جواب قطعی هستند. پس ما با یک خلأ بحران هویتی روبرو هستیم.آیا این موضوع کفایت میکند که این افراد به داعش جذب شوند؟ خیر. آن چیزی که اتفاق میافتد این است که گروههای سلفی جهادی به ویژه داعش کارهایی که انجام میدهند و هویت سازی میکنند. درواقع هویتِ جایگزین درست میکنند.
قزوینی تصریح کرد: با یکی از این ها مصاحبهای انجام شد که ۱۷ ساله بود و تازه از زندان آزاد شده بود صراحتاً گفت اگر یک ارتش مسلمان درست شود، من به ارتش مسلمانان منتسب و عضو میشوم و عضو ارتش فرانسه نمیشوم.داعش چکار کرده که توانسته این هویت جایگزین را برای این افراد درست کند؟ هویت جایگزین خیلی مهم است.۱-داعیان سلفی جهادی که وجود دارند، با نسل دومی و سومیها ارتباط برقرار میکنند و این هویت جدید را به آنها القاء میکنند، ۲-اینترنت و فضای مجازی (توییتر) و ۳-تولیدات رسانهای داعش که تفسیر من در این باره است، تولیدات رسانهای داعش آن چیزی است که به شدت روی هویتسازی کار میکند.این فیلم ها که داعش میسازند خیلی جذاب است. دو تا فکت میگویم تا ببینید میزات تأثیر چقدر بالاست! آقای کولیبالی بعد از عملیات شارلی ابدو به بغالی یهودی رفت و کشتاری انجام داد و خودش هم کشته شد. داعش روی این عملیات خیلی تأکید دارد.عملیاتی که خیلی سرو صدا کرد عملیات شارلی ابدو بود که هیچ موقع داعش نگفت من این عملیات را انجام دادم. ولی کولیبالی که همزمان بغالی یک یهودی را زد، آن را به عنوان اولین عملیات در فرانسه تلقی میکنند.با همسر کولیبالی مصاحبهای کردند و این خانم گفت شوهر من هر موقع فیلمهای شما را میدید میگفت: این فیلمها را به من نشان نده من طاقت نمیآورم. با دیدن این فیلمها پر میکشم به سمت دارالاسلام با اینکه باید اینجا عملیات انجام دهم.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: اروپاییها دو نوع هستند ۱-کسانی که در اروپا هستند ۲-کسانی که مهاجرت میکنند. دو هویت مختلف دارند.همین آخرین عملیات در اهایو چند روز قبل پسر ۱۸سالهای به نام علی عبدالرزاق ارتان که سومالی الاصل بود، سال ۲۰۱۴ به آمریکا آمده و دانشجوی سال اول دانشگاه اوهایو بوده است. با اتومبیل آمد به خوابگاه ۱۱نفر را مجروح کرد و یک چاقوی آشپزخانه هم داشت که چند نفر را زد و در آخر به دست پلیس کشته شد. این عملیات ۲ روز بعد از پخش دو فیلم بسیار هیجانی داعش بود که دعوت میکرد از مردم که بروید در خیابانها و مردم را بکشید.واقعا این فیلمها جادو است. خودم وقتی این فیلمها را میبینم تصور میکنم جوانی که اهل سنت است با دیدن این فیلم چه اتفاقی برایش میافتد؟!چیزی که ما با آن مواجه هستیم این است که افراد شناسنامهدار، تشکیلاتی و کسانی که اسم نوشته باشند در گروه داعش نیست و خطر همین جاست.
قزوینی با اشاره به اینکه در رسانه دو کار انجام میدهیم گفت: در رسانه دو کار انجام میدهیم ۱-ایجابی ۲- سلبی؛ کار سلبی چیست؟ دیگری سازی (همین هویتهایی که در نسل سومیها متزلزل هستند) و یک کار دیگری که انجام میدهند این است که رقیب را به خانه دشمن میبرند.در آلمان آقای پیتر فوگه (داعی سلفی) تازه مسلمان است که آدمها را جذب سلفی میکند ولی داعش دشمن شماره یک پیتر فوگه است. چون رقیب داعش است. القاعده، الاحرار شام، گروههای سلفی و طالبان رقیب داعش است. نزدیکترین رقبا در کشورهای ترکیه و عربستان است. برای همین بیشترین هدف رسانهای داعش علیه آنهاست. مثلاً پادشاه عربستان را مشروعیتزدایی میکند تا تمام صفحههای اجتماعی آن به داعش بپیوندد.جبهه النصره از ترکیه پول میگیرد پس رقیب و دشمن است. مرجئه است پس مرتد است.
وی در پایان اضافه کرد: وقتی دارالاسلام تشکیل شده و خلیفه آمده، بر همه مسلمانان واجب است که به دارالاسلام هجرت کنند. دارالاسلام کجاست؟ سرزمین خودشان. مسلمانان دو راه دارند یا باید به درالاسلام هجرت کنند یا اگر آنجا هستند یک جهادی را ترتیب بدهند تا کشته شوند. یعنی هیچ راه سومی نیست. باید هجرت کنند (مهاجر)، اگر در خود کشور بود یک هویت دیگری به آنها میدهند (گرگان تنها) تو مثل گرگی هستی که باید تمام گوسفندان را بدری. مثلاً عملیات شهر نیس که محمدبوحلال که در روز ملی فرانسه تقریباً ۸۰ نفر را کشت. محمد بوحلال نه پرزنت شده بود و نه ارتباطی با داعش داشت بلکه تحت تأثیر رسانه قرار گرفته بود و اولین جملاتش توسط ابومحمد عدنانی در یک سخنرانی، این بود که در دارالکفر، آمریکایی و فرانسوی دیدید بکشید. اگر نتوانستی با چاقو، اگر نتوانستی با اتومبیل زیر بگیر، اگر نتوانستی خانهاش را خراب کن، نتوانستی سم در غذایش بریز و اگر هیچ کاری نتوانستی بکنی روی صورتش تف بنداز. سنیهایی که به دارالاسلام میروند دو گروه هستند: ۱- گروه مهاجر ۲- گروه گرگان تنها، که برای اینها هویت سازی میشود و فیلمها و سخنرانیهای مختلف انجام می شود.
داعش چه ویژگی هایی دارد؟
مجیدی به عنوان سخنران بعدی این مراسم گفت: خیلی مهم است که جامعهشناسان غربی خودشان بررسی کنند که چرا یک عده به سمت داعش میروند ؟ ولی یک وجه دیگر این است که داعش چه ویژگیهایی دارد؟ من سعی کردم روی این بُعد تمرکز کنم. سعی کردم ریشههای شکلگیری داعش را مرور کنم. بحث دارالاسلام و دارالکفر خیلی مهم است. از این حیث ببینید که تقریباً ۲۵ سال قبل از شکلگیری نطفههای داعش در عراق یک اندیشهای بود که ذیل آن سازمانی شکل گرفت برای اینکه پایهاش روی مهاجرین بود. این خیلی فرق دارد با گروههای بومی منطقهای که شکل میگیرد.هر گروهی مثل احرار الشام، بله اینها سلفیهایی بودند که سابقه زندان دارند ولی پایه اینها فقط مهاجرت بود. اینکه یک سرزمینی پیدا کن که آنجا شریعت الهی اقامه میشود ولو یک جزیره دور افتاده!
وی افزود: بعضاً راهحلهایی توصیه میشود که جزایری را به اینها بدهید هرکس میخواهد مهاجرت کند به آنجا برود و اقامه شریعت الهی کند. این اندیشه محدود به داعش نیست، من فکر میکنم بعد از افول داعش دوران شکوفایی نسل دوم، اندیشه مهاجرت برای دارالاسلام است و منطقه ما هم خیلی درگیر میشود.و بحثی که من مغفول دیدم، بحث دهههای پایانی حکومت صدام است. صدام در دهه پایانی یک شخصیت مذهبی شد. نه تنها در فضای فارسی حتی در فضای عربی.صدام یک شخصیت دینداری شد. این صدام همان صدامی است که در سال ۹۱ و سرکوب شیعیان و کردها مواجه میشود با فلوجه و….
مجیدی ادامه داد: صدام از سال ۹۳ رویکردهای دینی پر رنگی دارد. این باعث شد بخشی از حزب بعث عراق کاملاً دیندار شود. بعثیهای بعد از تجربه حکومتداری به سمت دینمداری پیش رفتند. اینها بعد از سرکوبهای عاطفی و هویتی و بعد از حمله آمریکا کاملاً پتانسیل این را داشتند که جذب یک گروه سلفی شوند. داعش بهترین فرصت را ازین بابت داشت. بخشی از سران داعش مثلاً ابوبکر العراقی که نقش بسیار مهمی در اندیشه نظامی داعش داشت، آدم خشنی که از لحاظ نظامی برجستگی خاصی داشت و عقبه این فرد، بعثی بود. تفاوتی که پیدا میکرد با بقیه دارالاسلام و دارالکفریها، این بود که بعثی ها تجربه حکومتداری جدی دارند. طالبان از لحاظ فکری خیلی با اینها فاصله دارند ولی وقتی مرگ ملا عمر اعلام شد احرارالشام عزای رسمی اعلام کرد چون اینها هیچ تجربه حکومتداری دیگری ندارند که بخواهند از آن دفاع کنند. داعش از لحاظ حکومتداری خیلی قوی بود. بخش زیادی از تبلیغات داعش، خدمات معیشتی است.
این پژوهشگر اضافه کرد: در شرایطی که محلات موصل جنگ است یک گزارش گاوداری موصل است که ما داریم به مسلمانان گوشت میدهیم و میگوید سرزمین خلافت اسلامی این کارها را میکند.دو فراز دارالاسلام و دارالکفر و مذهبی شدن بعث عراق توسط شخص صدام که در یک مسیری دینمدار شد و بعث آن مسیر را ادامه داد.اتفاقی که افتاد بعد از ورود امریکا به عراق بود. امریکا یک کشور صلیبی غیرمسلمان بدون مجوز شورای امنیت، حمله نظامی کرد اما شیعیان جنوب برای سربازان آمریکایی گل برند.در سال ۲۰۱۲ خروج امریکا از عراق، قبضه کردن بغداد از طرف دولت وقت آقای نوری مالکی. اینجا بود که جمع اهل تسنن خروج کرد.کسی که نیروی نظامی برجسته و توان داشت، داعش بود. بدنه اهل تسنن رفت داعش. همان روز مقارن با نظامی شدن و انقلاب سوریه بود و فضای سوریه کاملاً نظامی میشود. دولت نظامی عراق که بعدها داعش شد نماینده خود را در سوریه تشکیل میدهد و اینجا دعوت مهاجرین عام تشکیل میگیرد.
مجیدی در پایان توضیح داد: در سال ۲۰۱۲ معارضین آمریکا چهره مثبتی در فضای بینالملل داشت. فضای رسانهای جوری بود که دعوت به مهاجرت به سوریه خیلی باب شد. کسانی که فضای ۹۱-۹۲ را دنبال کرده باشند مثلاً شیخ عدنان ارعو را دیده اند یا در فضای عام عربی سلفی، العریفی را دیده اند که با چه حرارتی صحبت میکردند و شیخ عدنان چه اشکهایی میریخت! و صدا می زدند کجایید مسلمین؟ کجایید آزادههای جهان؟ در این فضا این دو زمینه قبلی بود دقیقاً از این زمان، داعش کار سوم را شروع کرد و فضایش را از بقیه معارضین جدا کرد. نسل اول و دوم معارضین که بخش اعظم آنها از تونس بود، اینها کسانی بودند که برای نجات مسلمانان رفتند ولی جذب داعش شدند.داعش در لیبی ظهور کرد و سومین چیزی که منتشر کرد همین بود که باید برای مهاجرین و جهود خلافت شهرکهایی بسازیم. سومین محصول این بود که شهرکسازی کنیم. داعش این جذابیتها را داشت.اتفاق بعدی که اواخر ۲۰۱۳ افتاد، سر بریدن دو تا خبرنگار انگلیسی و یک گروگان و در فضای رسانهای رادیاکالیزم بود. اتفاقی که در فضای رسانهای داعش افتاد و در فضای تبلیغاتی داعش اسلامیزه کردن رادیکالیسمی بود که در غرب وجود داشت.