انتخاب رکس تیلرسون، دوست صمیمی ولادیمیر پوتین و دارنده مدال دوستی روسیه به عنوان وزیر امور خارجه جدید ایالات متحده آمریکا مولد تحلیلها و البته منازعات تازه ای در داخل این کشور بوده است.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- حنیف غفاری: عده ای از سناتورهای آمریکایی معتقدند مراودات نزدیک تیلرسون و رئیس جمهور روسیه، امکان اتخاذ رویکرد قاطعانه وی نسبت به کاخ کرملین را سلب خواهد کرد. از این رو در داخل سنای آمریکا لابی گری های تازه ای برای جلوگیری از انتخاب نهایی تیلرسون به عنوان وزیر امور خارجه دولت ترامپ آغاز شده است. فارغ از مواضع سلبی و ایجابی موجود درداخل و خارج از آمریکا در خصوص انتخاب تیلرسن توسط ترامپ، لازم است در این خصوص نکاتی را مدنظر قرار دهیم :

نکته اول اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا معتقد است که وی یک فرد تاجر و کاسبکار را به عنوان وزیر امور خارجه جدید خود انتخاب کرده است. فردی که به قول ترامپ، اهل محاسبه سود و زیان در سیاست خارجی آمریکاست. این مواضع ترامپ، طعنه ای آشکار به جان کری و باراک اوباماست.

ترامپ بارها در سخنرانی ها و تبلیغات انتخاباتی خود دولت اوبا ما را نسبت به عدم محاسبه گری در سیاست خارجی متهم کرده است. به عنوان مثال ترامپ، دولت اوباما را نسبت به عدم در نظر گرفتن منافع آمریکا در توافق هسته ای میان ایران  اعضای 1+5 متهم کرده و برجام را یکی از بدترین توافقات  تاریخ خوانده است.

وجه مشترک دونالد ترامپ و رکس تیلرسون، عدم حضور آنها در عرصه سیاست بوده است. روحیه تاجرمسلکانه ترامپ و تیلرسون اصلی ترین نقطه پیوند میان رئیس جمهور بعدی آمریکا و وزیر امور خارجه احتمالی کابینه وی خواهد بود.

نکته دوم به آزادی عمل تیلرسون در حوزه سیاست خارجی آمریکا باز می گردد. در دوره اول ریاست جمهوری جرج واکر بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا، وزارت امور خارجه رسما به پستی تشریفاتی تبدیل شد. تحلیلگران مسائل سیاست خارجی آمریکا معتقدند در دوره اول ریاست جمهوری بوش، قدرت مانور کالین پاول به مراتب نسبت به دونالد رامسفلد وزیر دفاع دولت بوش کمتر بود. از این رو اگر سیاست خارجی دولت ترامپ، تهاجمی و مبتنی بر مداخله جویی در سایر نقاط دنیا باشد، پست وزارت امور خارجه تیلرسون حالتی تشریفاتی خواهد داشت.

ضمن آنکه تیلرسون تجربه لابی گری در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی رسمی و عمومی را ندارد. همین مسئله امکان نفوذ سیاستمداران دیگر در حوزه سیاست خارجی آمریکا را بیشتر می سازد. بنابراین بعید است که تیلرسون به عنوان وزیر امور خارجه ای مقتدر و مستقل معادلات سیاست خارجی آمریکا را در دوران ترامپ تحت تاثیر قرار دهد!

نکته سوم به مراودات تیلرسون و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه باز می گردد. یکی از مهم ترین ماموریتهای تیلرسون در عرصه سیاست خارجی، ایجاد توازن در سیاست آمریکا نسبت به روسیه و اتحادیه اروپاست.

با توجه به نگاه معامله گرایانه تیلرسون، وی از یک سو قصد دارد کشورهای عضو اتحادیه اروپا و اعضای ناتو را کماکان به عنوان اصلی ترین شرکای بین المللی واشنگتن حفظ کند و از سوی دیگر، بنابر روابط خاص خود با پوتین، موجبات نزدیکی بیشتر کاخ سفید و کاخ کرملین را فراهم آورد.

عملی کردن این سیاست، آن هم از سوی فردی که تاکنون سابقه حضور در مسئولیتهای سیاسی و سیاست خارجی را نداشته است چندان آسان به نظر نمی رسد! تعمیم نگاه کاسبکارانه در حوزه اقتصاد و تجارت به حوزه دیپلماسی، که دارای ظرافتهای خاص خود است، به طور کلی چندان آسان نیست! موضوعی که در دوران ترامپ می تواند به چالشی برای سیاست خارجی آمریکا تبدیل شود.