خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-بنفشه اسماعیلی: «ترامپ» برای نخستین مرتبه طی ۴۰ سال گذشته تاریخ ریاست جمهوری آمریکا، به صورت تلفنی با «تسائی اینگ ون»، رئیس جمهوری تایوان صحبت کرده است. مساله ای که مقام های ارشد چین به شدت نسبت به آن واکنش نشان داده و از آمریکا خواسته اند تا ضمن ادای احترام به سیاست چین واحد، از انجام چنین اقدامی خودداری کند.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با «گوتم ادیکاری» انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرد. ادیکاری عضو ارشد مرکز آمریکایی پیشرفت در واشنگتن، محقق و مدرس دانشگاه هاروارد و دانشگاه جورج واشنگتن است. وی همچنین مشاور ارشد بانک جهانی است.
*دونالد ترامپ اخیراً تماسی با رهبر تایوان داشت. در واقع این اولین تماس رئیس جمهوری آمریکا با رهبر تایوان بعد از 37 سال بود و بر خلاف سیاست واشنگتن در خصوص «چین واحد» به شمار می رفت. دلایل این امر از سوی ترامپ چه بوده است؟
بنا به گزارش، دیدار به درخواست «باب دل» سناتور جمهوری خواه سابق و نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال۹۳ میلادی که یک لابی گر برای تایوان است، انجام شد. همانطور که بیشتر تغییرات در سیاست خارجی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب آمریکا در این مرحله و پیش از مراسم تحلیف وی انجام شده است و انگیزه های آن هم مشخص نیست. این به وضوح چین را مغشوش کرده است و به نظر می رسد سیاست دیرین ایالات متحده از سال ۱۹۷۹ نسبت به چین را به طور قابل توجهی تغییر داده است. این سیاست، ادعای «چین واحد» و موضوع واشنگتن در خصوص تایوان را به کناری نهاده است. اما ترامپ با گفتگو با رهبر تایوان احتمالا به دنبال تلنگر زدن به پکن است آن هم با حفظ لحن شعارهای انتخاباتی خود علیه چین، فقط برای آزمون و سنجیدن شرایط موجود. از سوی دیگر، زنده نگه داشتن عدم اطمینان در مورد انگیزه ها نیز ممکن است سبک وی باشد. در واقع پی بردن به این مسئله دشوار است که آیا رئیس جمهور منتخب آمریکا یک جهان بینی کامل و دقیق دارد یا اینکه صرفا تمایل دارد اعلام کند که راه مذاکراه برای حل تمام مسائل و روابط موجود باز است.
*با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی آمریکا و چین در عرصه بین المللی رویکرد درست واشنگتن در قبال چین چگونه باید باشد؟
آمریکا و چین اشتراکات و وابستگی های متقابل اقتصادی زیادی با یکدیگر دارند. از دیگر سو چین به یک قدرت بزرگ و با نفوذ در آسیا تبدیل شده است و این دایره قدرتش در سطح جهان نیز کشیده شده است. افزون براین پکن یک نقش سازنده در صحنه رهبری جهانی نیز داشته است. بنابراین از هر دو نقطه نظر اقتصادی و استراتژیک داشتن یک رابطه سازنده و یا حتی رقابتی با چین برای آمریکا منافع حیاتی را در پی دارد و در واقع می توان گفت که ثبات جهانی آینده به طور قابل ملاحظه در این رابطه دو طرفه کلیدی نهفته است.
*تماس ترامپ با رهبر تایوان در حالی بود که وی هنوز رئیس جمهور رسمی ایالات متحده آمریکا نشده است. برخی معتقد هستند وی زمانی که رئیس جمهوری رسمی آمریکا شود چنین تماسهایی را با تایوان برقرار نخواهد کرد. نظر شما چیست؟
ترامپ علایق تجاری زیادی دارد که به سراسر جهان نیز کشیده شده است، حال باید دید که تا چه حد قادر یا مایل است که این منافع و علایق را واگذار کند. پتانسیل منافع متضاد طی ریاست جمهوری آینده بزرگ تر و نمایان تر می شود و ما نمی دانیم که ترامپ چگونه با آن برخورد خواهد کرد. مطمئنا، وی دارای منافعی در تایوان است که می تواند یکی از دلایلی باشد که وی با رهبر تایوانی صحبت کرد. اما مشاوران امنیت ملی در تیم انتقالی ترامپ که در حال تکیمل است کاملا احتمال را به این سمت می برند که مشکلات بسیاری در داشتن رابطه خصمانه آشکارا با پکن وجود دارد. بنابراین ترامپ به عنوان رئیس جمهور ممکن است مجبور به حرکت با احتیاط بیشتری باشد. اما باز هم این به سادگی قابل تشخیص نیست. تنها ویژگی سیاست خارجی ترامپ که ما می توانیم در این مرحله تشخیص دهیم تمایل او به داشتن یک رابطه بسیار دوستانه با روسیه است.
*ترامپ در یک انتخاب جنجالی «رکس تیلرسون» که روابط خوبی با روسیه دارد را به عنوان وزیر خارجه دولت خود معرفی کرده است. این انتخاب چه آثاری بر روابط آمریکا و روسیه از یک سو و روابط آمریکا با اتحادیه اروپا از سوی دیگر خواهد داشت؟
نامزدی «رکس تیلرسون» به عنوان وزیر امور خارجه باید از طریق فرایند تایید مجلس سنا انجام شود. چندین سناتور، از جمله رهبران جمهوریخواه برجسته مانند «جان مک کین» و «مارکو روبیو» در مورد مناسب بودن تیلرسون برای این کار مواردی مانند نزدیکی او به «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، و منافع تجاری انبوه شرکت وی یعنی «اکسون موبیل» در سراسر جهان، از جمله روسیه را ابراز کرده اند.
با این حال، در دیدگاه محتاط من انتخاب تیلرسون تنها به دلیل داشتن علاقه به روسیه نیست. ترامپ خود دیدگاه بسیار مثبتی در مورد رهبری پوتین و نیاز واشنگتن به توسعه روابط دوجانبه با مسکو دارد. افراد دیگری نیز در حلقه نزدیک وی وجود دارند که دارای دیدگاه های مشابه هستند و این مسئله ای است که چند تن از رهبران اروپایی را عصبی کرده است. روسیه به دخالت در انتخابات اروپا، به همان طریقی که ظاهرا در انتخابات اخیر آمریکا مداخله کرده است شناخته شده است.
همچنین اگر رابطه آمریکا و روسیه دچار یک تغییر بسیار شدید شود حفظ هر تحریم بین المللی علیه مسکو سخت خواهد شد. برخی از کشورها که هم مرز با روسیه هستند و بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده اند به طور ویژه نگران هستند. اگر سیاست آمریکا در قبال روسیه یک رویکرد متفاوت از رویکرد خصمانه دولت حاضر باشد، عواقب آن برای اروپا، ناتو و در واقع برای آینده اتحادیه های جهانی به سختی قابل پیش بینی است اما این سیاست به معنی یک تغییر قابل توجه از چینش بین المللی و مفروضات موجود است.