مجله مهر: یک جفت میل بافتنی و چند کلاف رنگی؛ همینها بهعلاوه یک نیت خوب کافی است تا مقدمات یک کار خیر را رقم بزند. خانمهای محله سلسبیل تهران دستبهکار شدهاند تا رج به رج برای کودکان کار شال و کلاه میبافند تا حداقل در این سرما دست و صورتشان از سرما یخ نزند و شاید در کنار همین شال و کلاه بافتن از درد این بچهها باخبر شوند. این داستان از یک کلاس بافتنی در یکی از محلههای غرب تهران شروع میشود تا در طرح «جهاد مهربانی» برای کودکان کار لباس گرم ببافند. با مربی این کلاس بافتنی گفتوگوی کوتاهی میکنیم تا او خود از این کار خیر و اعضای کلاس بگوید.
با یک تیر دو نشان زدیم
«مریم اسلامی» مربی کلاس بافتنی خانمهای این محله است و به قول خودش در این کلاس با یک تیر دو نشان زده و هم بافتنی آموزش میدهد هم قدمی برای کودکان کار برمیدارد. ایده این بافتنیها به سال قبل برمیگردد؛ وقتی دست رزمندههای ایرانی در جبهه سوریه از سرما به اسلحه میچسبد و خانمهای این محله خواهرانه دستبهکار میشوند. «ما این کار را از سال گذشته شروع کردیم. سال گذشته با خانمهای محله جمع شدیم و شروع به بافتن شال و کلاه برای مدافعان حرم کردیم. درواقع اینجا یک کلاس بافتنی بود که در آن خانمها در کنار یادگیری بافتنی و قلاببافی، کار خیر هم میکردند. ما با همین تعداد کم تقریباً حدود ۲۰۰ عدد شال و کلاه برای مدافعان حرم بافتیم و به سوریه فرستادیم.»
برای کودکان کار شال و کلاه رنگی میبافیم
کل خانمهای این کلاس بافتنی ۱۵-۱۰ نفر هستند. این خانمهای خیر امسال با سرد شدن هوا قلبشان برای کودکان بدسرپرستی که از بد روزگار کودک کار شدهاند، میتپد و دوباره میلهای بافتنی به دست گرفته و این بار شال و کلاهها را در سایزهای کوچک و رنگهای شادتر برای پسربچهها و دخترهای کم سن و سال میبافند. «امسال قرار بر این شد که برای کودکان کار محله خودمان شال و کلاه ببافیم. این کار از چند جهت اهمیت داشت. اینکه ما اول کودمان کار محله خودمان را شناسایی میکردیم و از نیازهایشان باخبر میشدیم و دیگر اینکه این بچهها هم کمتر سرمای هوا را حس میکردند.»
کودکان کار محله خودمان را شناسایی کردیم
اکثر این کودکان کار را خودشان شناسایی میکنند و خود شال و کلاه را به دستشان میرسانند. «بیشتر این کودکان را خودمان در کنار خیابان و در حال کار شناسایی میکنیم. مثلاً پسربچهای را میبینیم که سبزیفروش است یا دختربچههای که روی زمین نشسته و کنارش یک ترازو است و کتاب و دفتر است و در کنار کار کردن درس میخواند. خیلی از این بچهها را هم در نزدیکی یا همسایگی خودمان دیدهایم و از قبل میشناختیم. بهغیراز این هم یک روش دیگر هم برای شناسایی این بچهها داشتیم به این شکل که فرمی تهیه کرده بودیم و در بین مردم پخش کردیم که مردم هم در شناسایی این بچهها به ما کمک کنند. برای هیچ چیز به اندازه لبخند رضایت این کودکان برای ما رضایتبخش نیست.»