خبرگزاری مهر، گروه استانها - سیده مرضیه میرقادری: گذر زندگی همیشه در طول تاریخ نیست گاهی میتوان از گذری رد شد و عمری را گذر کرد، گذری که بوی کاهگل باران خورده داشت، بوی ناب سبزی و ریحانهای سبزی فروش، بوی کباب داغ و نان گرم تنوری، نه خبری از فروشگاه بود و سوپرمارکت، روزگاری زمان بقالی و عطاری بود. نیمه شعبان که میشد طاق گذر چراغانی قدمهای انتظار بود و عاشورا که میآمد گذر سیاه پوش حسین(ع) میشد.
روزگاری که خانهها بوی نرگس و یاس داشتند و احوالات همسایهها در زیر گذر محل مرور میشد گذرهایی که درب مسجد محل در آن خودنمایی میکرد و سقاخانهای که آب تبرک شده بر چشمان میپاشید، گذرهای که جفای روزگار و گذر زمان آنها را به مخروبههایی تبدیل کرده است که دیگر حتی نام و نشانی از آنها باقی نمانده است.
گذرهایی در روزگار نه چندان دور قم که ابوالحسن گرامی پیرمرد ۷۷ ساله قمی روزگار درازی را برای ثبت سرنوشت آنها سپری کرده است.
این قم پژوه در گفتگو با خبرنگار مهر، آنچنان با آب و تاب از روش تحقیق خود درباره گذرها میگوید که انگار معماری تک تک آنها را خود بر عهده داشته، زمانی را که به قول خودش تمامی ۳۳ گذر قم را با پای پیاده طی کرده و با تک تک خانههایی که در حوالی گذر بودهاند مصاحبه و تحقیق داشته و حاصل دست نوشتههایش به زودی روانه بازار میشود.
محلههایی که طاقهای چشمهای داشتند
وی در این گفتگو از محلههایی میگوید که در گذشته برخی از آنها طاقهایی چشمهای داشتند که نام گذر داشت، گذرهایی که به نسبت جمعیت هر محل بزرگ و کوچک میشد.
گرامی میگوید گذرها محل تأمین مایحتاج مردم بود و به گفته وی از نانوایی و کبابی و سبزی فروشی و عطاری گرفته تا کوزهگری و بقالی که در زیر طاق گذر جا خوش میکردند و البته در این بین برخی از عطاریها وظیفه طبابت را نیز داشتند.
گرامی از مسجد میگوید از اینکه اکثر گذرها نوای اذان را وقت نماز از گلدستهها پخش میکرد و درب مسجد که محل عبور و مرور بود در گذر باز و بسته میشد.
وی در این گفتگو برخی از گذرهای معروف قم و دلیل نامگذاری آنها به اسمهای مختلف را بیان میکند؛ گذریهایی که به گفته وی از اواخر صفویه به معماری محلههای این شهر وارد شده است و البته این روزها دیگر خبری از آن معماری نیست.
گذر خان: گذری که زمان مهدی قلی خان حاکم شهر در جنب مدرسه خان ساخته میشود، گذری که این روزها در اشغال عربها است و وقتی وارد آن میشوید انگار بدون پاسپورت و ویزا ناگهان وارد کشوری عربی شدهاید، گذری که مدرسه خان و چند مسجد معروف را در خود جای داده و البته هنوز هم پابرجا در برابر گذر زمان ایستادگی کرده است.
گذر آسید عبدالله: از آن گذرهایی که پیشینه نامگذاری است به دلیل خوش نامی روحانی به همین نام بوده است و هنوز هم در خانه این روحانی بعد از گذشت سالها در ایام عزاداری روضه خوانی برپا میشود.
گذر دایی عابدین: نامی که شاید در ابتدا عجیب به نظر برسد اما از گذرهای است که فردی به نام عابدین در آن زندگی میکرده و به دلیل کمکهایی که مردم داشت به دایی عابدین معروف و گذر محل زندگی وی هم گذر دایی عابدین شد.
گذرهای قم از اواخر صفویه به معماری محلههای این شهر وارد شده است و البته این روزها دیگر خبری از آن معماری نیست
گذر عشقعلی: میرزای قمی بعد از فوت همسرش از روستای گزاز در نزدیکیهای کهک قم همسری اختیار میکند که دارای برادر باهوشی به نان عشقعلی است، میرزای قمی وی را از روستا به قم آورده و به حوزه علمیه میفرستد وی بعد از پایان تحصیلات به مدرسی به نام تبدیل میشود که گذر محل زندگی وی به گذر عشقعلی معروف میشود.
گذر جدا: گذری که یکی از اجداد بنی فاطمه از سالیان بسیار دور در آنجا زندگی میکردند و به یمن سیادت این گذر را گذر جدا مینامیدند.
گذر خروس: گذری که همانگونه که از نامش پیداست خروس در آن نقش پررنگی داشته، گذری که در آن فردی به نام حاج عباس خروسهای فراوانی داشته که هرچند صباحی آنها را به جان یکدیگر میانداخته و البته دیگران هم نظارهگر این دعوای بین حیوانان میشدند و گذری که در گذر این دعوا به گذر خروس معروف میشود.
گذر شادقلی خان: این گذر توسط شادقلی خان حاکم قم ساخته شد و در حال حاضر هم آثاری از معماری آن دوره در این گذر واقع شده که به رستوران سنتی و چایخانه تبدیل شده است.
گذر چهارمردان: روزگاری آب مهمترین دغدغه مردم شهر قم بود وقتی که آب شهر در محله گذر چهارمردان جمع میشد و برای تقسیم آب از چهار محله شهر هر کدام یک نفر در گذر چهارمردان جمع میشدند تا در تقسیم آب نظارت داشته باشند و این شد که چهارمردان به این اسم صدا زده شد.
گذر پنجعلی: گذری که به دلیل عکس دستی که بر روی مسجد محل نمایان بود به این اسم نامگذاری شد تصویری از دستانی با پنج انگشت که هیچکس هیچوقت متوجه نشد که این تصویر مربوط به چه کسی است اما به نظر میرسد مربوط به هر کسی که باشد با نامگذاری گذر پنجعلی در تاریخ ماندگار شد.
به گفته گرامی قم قدیم دارای ۳۳ گذر بوده است که وی معروفترینهایش را معرفی کرد و گذرهایی که تک تک آنها داستانهای شنیدنی درلابهلای کاهگلهای خود پنهان کردهاند، داستانهایی از پچ پچ های زنان همسایه تا داستانهای خیالی کودکان بازیگوش.
زندگی اجتماعی در گذرهای قدیمی
سید محسن محسنی که وی هم دغدغه تاریخ زادگاهش را دارد در گفتگو با خبرنگار مهر از گذرها میگوید. وی البته در این گفتگو به زندگی اجتماعی گذشته در این گذرها اشاره میکند.
وی از مسائلی میگوید که با عبور و مرور در زیرگذرها حل میشد از ریش سفیدیهایی که با تجمیع مردم در زیر اختلاف را از محله دور میکرد.
جرایم در شهر بسیار پائین بود و چشمهای آشنایان کار دوربین مداربسته امروز را میکرد
محسنی از باخبر شدن مردم از احوالات یکدیگر در زیر این گذرها میگوید اینکه به نوعی گذرها به هویت بخشی شهر کمک میکردند و به دلیل اینکه همه افراد محل با یکدیگر آشنا بودند غریبهها به خوبی شناسایی میشدند و همین امر باعث میشد که خلافکاران و غریبهها نتوانند به راحتی به خلافکاری بپردازند.
به گفته این قم پژوه، جرائم در شهر بسیار پائین بود و چشمهای آشنایان کار دوربین مداربسته امروز را میکرد.
وی از هوای مطبوع و خنکای تابستان گذرها میگوید که معماری گنبدی شکل این گذرها هوای گرم تابستان قم را تلطیف میکرد و البته مغازههای محله که در گذرها شکل گرفته بود در زمستان از باران و برف در امان بود.
محسنی از برنامهریزیها برای برگزاری اعیاد و عزاداری میگوید که با جمع شدن بزرگان محله در زیرگذرها رقم میخورد و به نوعی احترام به بزرگترها و پذیرفتن ریش سفیدان محله باعث میشد تا محلهها در بسیاری امور با یکدیگر اتحاد و همدلی داشته باشند و این میشود که گذشته امروز آرزوی بسیاری از افراد است.
امروز دیگر خبری از گذرها نیست. ساختمانها عمودی شده و بقالیها، سوپرمارکت و فروشگاههایی شدهاند و زنبیلها به گاریهایی چرخدار تبدیل شده است و به قول معروف دیگر همسایه از همسایه خبری ندارد و دیگر گذری بر گذرها باقی نمانده است.