به گزارش خبرنگار مهر، ۳ مجموعه داستان «پلک ماهی»، «باران بمبئی» و «همین امشب برگردیم» در قالب عناوین مجموعه جهان تازه داستان به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شدند. این کتاب ها به ترتیب، عناوین ۱۲۸، ۱۳۹ و صد و چهلم این مجموعه هستند.
«پلک ماهی» نوشته حامد حبیبی است و ۱۱ داستان کوتاه را با عناوین زیر در بر می گیرد:
رفتن، سومی، مسافر، در نوری که از آشپزخانه میآید، تعطیلاتی طولانی در هاوایی، نیروی جدید، پلک ماهی، زوج بن تن، گُهرباران، در یک روز اتفاق افتاد، بازگشت.
داستانهای این کتاب، از نظر درون مایه با یکدیگر در ارتباط هستند. در این داستانها اتفاق خاصی نمیافتد اما طنین اتفاقات معمول است که اهمیت پیدا میکند.
این کتاب با ۸۷ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۸۰ هزار ریال منتشر شده است.
کتاب بعدی، «باران بمبئی» نوشته پیام یزدانجو است. این کتاب چهارمین اثر چاپ شده از نویسنده اش است. یزدانجو در آثار پیشین خود، دغدغه اش درباره ساختار، بداعت داستانی و روایت اثر را نشان داده است. این داستان نویس، ترجمه آثاری از ریچارد براتیگان را نیز در کارنامه دارد.
مجموعه داستان پیش رو، ۹ داستان کوتاه را از سال های زندگی و تجربیات یزدانجو در هند شامل می شود که عناوین شان به ترتیب عبارت است از:
مانترا، دِوالوکا یا میدان خدایان، الاهه، کاماسوترای آمریکایی، مرگ های مادر ترزا، تئوسوفیست، در برج خاموشی، خاویر مرد معجزات، باران بمبئی.
داستان های این کتاب از نظر محتوا، به هم نزدیک بوده و شخصیت های حاضر در آن ها، به طور مداوم با وجوه مختلف آگاهی، رازآلودگی و گم شدن مواجه می شوند.
در قسمتی از داستان «در برج خاموشی» می خوانیم:
چند قدمی که دورتر شد ایستاد و سرش را برگرداند و گفت: «نگذار لاشخورها به گوشت ها نزدیک شوند.»
و رفت و رفت تا پشت تپه پنهان شد. بوی گوشت گندیده زیر آفتاب ستمگر سمج تر شده بود. هوا سنگین بود و بادی هم نمی وزید. از این فاصله، ردیف آینه های کنار دخمه بیش تر به رشته ای از چاه های سفید بی آب شباهت داشت. دشت دارودرخت داشت، و آب نداشت. تنها مایعی که آن دوروبر دیده می شد عرق های سروگردن من و خونابه های رو و توی کیسه ها بود. یک کیسه گوشت را روی زمین ریختم و بقیه را هم کنار گاری روی هم تل انبار کردم. چند لاشخور از روی تپه بلند شدند و سمت من به پرواز درآمدند. نگاه شان کردم. گشتی در آسمان زدند و برای خوردن گوشت ها پایین نیامدند. سرم را که پایین آوردم، نگهبان دخمه را دیدم که با گله کوچکی از لاشخورهای کوچک به سمت من می آمد. به من که رسید، بند پای هر چهار تای شان را به گاری بست و رهای شان کرد تا به میل خودشان از خودشان پذیرایی کنند. بچه لاشخورها گوشت ها را با مهارت فوق العاده تکه پاره می کردند و با ولع تمام می خوردند.
گفتم: «فرق اینها با آنها چیست؟»
نگهبان گفت: «آنها مردنیاند، همین روزها است که کارشان یکسره شود. این ها را تازه از نپال آورده اند.»
این کتاب با ۱۹۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار ریال به چاپ رسیده است.
کتاب صد و چهلم «جهان تازه داستان» هم اثری از پیمان اسماعیلی است که به تازگی نشست و نقد و بررسی اش هم برگزار شد. این کتاب با عنوان «همین امشب برگردیم» جدیدترین کتاب نویسنده «برف و سمفونی ابری» است. این کتاب چهارمین کتاب و سومین رمان اسماعیلی است.
داستانهای این کتاب خلاف دو کتاب تازه چاپ شده دیگر مجموعه «جهان تازه داستان»، فضاهای متفاوتی دارند اما دغدغه نوشته شدنشان، همان دغدغهای است که مخاطبان از اسماعیلی سراغ دارند: هراس! مخاطب در این کتاب با ماجراهایی در مکانهایی خاص روبرو میشود که امنیت ذهنش را مختل میکند. نویسنده در این داستانها نشان میدهد آن بیرون چیزی یا کسی یا شاید جمعیتی به کمین نشسته اند و منتظر فرصت اند تا کار را تمام کنند.
پیش از شروع داستانهای کتاب، این جمله از فصل چهارم «آلیس در سرزمین عجایب» درج شده است: صدای پایی روی پلهها شنیده شد. آلیس فهمید که خرگوش سفید به دنبالش آمده و از ترس به لرزه افتاد و لرزهاش خانه را تکان داد.
عناوین داستان های این کتاب به این ترتیب است: دنیای آب، تونل، کانبرای من، روزِ یابود، واندرلند.
این کتاب با ۹۱ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۸۵ هزار ریال به بازار نشر عرضه شده است.