شریعتمداری به جای ارائه تحلیل های مرسوم فلسفی در باب نحوه تشکیل معرفت، تحلیلی تربیتی بیان می کند تا موجبات اتخاذ دیدگاهی مناسب را برای مربیان و تربیت پژوهان فراهم آورد.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_ علیرضا رحیمی[۱]:فرصت گرانبهای پنج سال شاگردی استاد دکترعلی‌شریعتمداری، مطالعه عمیق آثار وی و تأمّل در منش فلسفی ایشان در رویارویی با مسائل غامض تربیتی، مرا بر آن داشت تا با همکاری فاضل ارجمند آقای دکترمرتضی گوهری پور[۲] که به تحقیق، تتبع، تبیین و تفسیر آرای ایشان همت گمارده است، با تمرکز بر روی آثار و اندیشه‌های اولین چهره ماندگار عرصه تعلیم‌وتربیت ایران، وجوه مختلف مسائل این عرصه را با همان شیوه تفکر فلسفی ایشان، بررسی و صورت‌بندی کنیم و پاسخ‌هایی را بر اساس آراء ایشان بیابیم. مطالبی که پیش روی شماست، مختصری از یافته های ما از دیدگاه ها و اندیشه های این استاد فقید است.

معرفت شناسی از مهم ترین مباحث فلسفی است که موضع گیری در خصوص موضوعات و مسائل آن تأثیر مستقیمی بر موضوعات و مسائل تربیتی دارد. در این نوشتار کوتاه که بر گرفته از کتاب ما در باره آراء و اندیشه­ های فلسفی و تربیتی استاد دکتر علی شریعتمداری[۳] است برای معرفی دیدگاه استاد در این باره تلاش می­ کنیم.

اهمیت تربیتی چگونگی تشکیل معرفت

یکی ازسوالات اساسی معرفت شناسی عبارت است از این که معرفت چگونه تشکیل می شود؟ و آیا اتخاذ دیدگاهی در این‌باره تأثیری بر فعالیت‌های تربیتی دارد؟ چگونگی تشکیل معرفت یعنی پاسخ به این سؤال ‌که شناخت‌های انسانی چگونه در ذهن او شکل می گیرند؟

شریعتمداری به جای ارائه تحلیل های مرسوم فلسفی در باب نحوه تشکیل معرفت، تحلیلی تربیتی بیان می کند تا موجبات اتخاذ دیدگاهی مناسب را برای مربیان و تربیت پژوهان فراهم آورد. از نظر او: «چگونگی تشکیل معرفت از لحاظ تربیتی اهمیت فراوان دارد.»[۴]ایشان با تحلیل تربیتی چگونگی شکل گیری معرفت که مسأله ای معرفت شناسانه است، از یکسو پیوند وثیق فلسفه و معرفت شناسی را با تربیت نشان می دهد و از سوی دیگر، تکلیف بسیاری از مفاهیم اساسی تربیتی را از همین ابتدا روشن می کند.

دو راه تشکیل معرفت

از نظر شریعتمداری اساسا نظریه‌های مربوط به نحوه تشکیل معرفت دو دسته‌اند: «معرفت در زمینه‌های مختلف از دو راه تشکیل می شود. اول از طریق واکنش شرطی، دوم از طریق بررسی انتقادی.»[۵]ایشان همین تقسیم‌بندی را در جای دیگری با اندکی تفاوت بیان کرده ‌است: «معرفت ممکن است به صورت عکس‌العمل مشروط تشکیل شود... معرفت ممکن است از طریق فهم و به کار انداختن فکر یعنی توجه به ارتباط امور با هم حاصل شود.»[۶]

تشکیل معرفت بر اساس ایجاد واکنش شرطی و دیدگاه شریعتمداری در این باره

شریعتمداری در توضیح این نحوه تشکیل معرفت می نویسد: «در واکنش شرطی مجاورت و مشابهت دو  امر و درک این‌گونه روابط میان آن‌ها دخالت دارند.»[۷]«در این جریان مشابهت، تضاد یا مجاورت دو امر با هم و درک ارتباط به وسیله فرد باعث تشکیل معرفت می شود.»[۸]ویژگی واکنش شرطی یا عکس‌العمل مشروط چنین است که: «انعکاس شرطی رفتار یا عکس‌العملی است که خود به خود از فرد سر  می زند.»[۹]«یادگیری یا کسب معرفت خود به خود صورت می گیرد.»[۱۰]

در این قسم از نحوه تشکیل معرفت بروز عکس‌العمل شرطی نیازمند تکرار اتفاقات و رخدادهای منجر به تشکیل معرفت است: «تکرار و تمرین شرط ضروری بروز عکس‌العمل شرطی است.»[۱۱] «تکرار و تمرین شرط اساسی یادگیری یا کسب معرفت است.»[۱۲]و از ویژگی های بارز این نحوه تشکیل معرفت، منفعل بودن قوه عقل و فهم در آدمی است: «در یادگیری از طریق انعکاس شرطی، مجاورت، تکرار و تمرین دخالت تام دارند و فرد خود به خود یعنی بدون بررسی و تفکر امری را می پذیرد و در مقابل آن اظهار نظر می کند یا رفتاری خاص از خود ظاهر می سازد.»[۱۳]«در این جریان، فهم دخالتی ندارد و یادگیری یا کسب معرفت خود به خود صورت می گیرد.»[۱۴]

این ویژگی باعث بروز ویژگی دیگری می‌شود که در فعالیت‌های تربیتی حائز اهمیت فراوان است: «معرفت از طریق انعکاس شرطی فرد را متحجر بار می‌آورد و او را در برخورد به موقعیت‌های تازه دچار ناراحتی و اشکال می‌کند.»[۱۵]«متأسفانه تعلیمات مدرسی نیز به این صورت یعنی در سایة تمرین و تکرار در خواندن یا گوش دادن وارد ذهن شاگرد می‌شوند و غالبا اثر آن‌ها در تغییر رفتار شاگردان ناچیز است. در مورد بسیاری از مطالب درسی همین‌که تمرین و تکرار ترک شد به تدریج مطالب حفظ شده فراموش می‌شود و نتیجه‌ای از تحصیلات مدرسی حاصل نمی‌گردد.»[۱۶]

از این‌رو است که شریعتمداری ابتنای فعالیت‌های تربیتی را بر این نحوة تشکیل معرفت نادرست می‌داند و معتقد است که فعالیت‌های تربیتی نباید مبتنی بر این نحوة تشکیل معرفت باشد.

در این‌جا این سؤال به ذهن خطور می‌کند که آیا استاد شریعتمداری اساسا تشکیل هرگونه معرفتی را بر اساس واکنش‌های مشروط انکار می‌کنند؟

اگر به نوشته‌های ایشان رجوع کنیم مشاهده می‌کنیم که چنین نیست و او معتقد است که بسیاری از امور از طریق واکنش‌های مشروط در انسان محقق می‌شود: «فرد در طی مراحل رشد بسیاری از امور مانند عادات، تمایلات، تعصب‌ها، مهارت‌ها و اطلاعات را به این صورت کسب می‌کند.»[۱۷]... پوشیدن لباس، احترام به پدر و مادر، خوب یا بد تلقی کردن امور، پذیرفتن عقاید عمومی و دینی، توسعة میزان‌های اخلاقی، آشنایی به آداب و رسوم و رعایت آن‌ها، خوش‌بینی یا بدبینی نسبت به اشخاص، فرقه‌ها مؤسسات و احزاب، فراگیری بسیاری از مطالب علمی که در اثر تکرار در خواندن و حفظ آن‌ها صورت می‌گیرد همه تا حدی وسیع از این طریق آموخته می‌شوند.»[۱۸]

با این ‌حال شریعتمداری این نحوة تشکیل معرفت را مبنای مناسبی برای فعالیت‌های تربیتی نمی‌داند! به راستی چرا با وجود گستردگی انواع معرفت‌هایی که از این طریق حاصل می‌شود، ایشان مخالف این طریق هستند؟ این سؤالی اساسی است و پاسخ آن تکلیف بسیاری از مسائل دیگر را روشن می‌کند. پاسخ شریعتمداری به این سؤال بسیار کوتاه و در عین حال عمیق است:«اثر تربیتی آن خیلی کم است... [معرفت‌هایی که از این طریق تشکیل می‌شوند] به طور سطحی در شخصیت فرد و رفتار او تأثیر دارند.»[۱۹]

تفاوت رشد قوای ذهنی با رشد عقلی

از نظر شریعتمداری«تقویت قوای ذهنی از راه تمرین و فراگرفتن مطالب مشکل، با رشد عقلانی فرق می‌کند. در زندگی با افرادی برخورد می‌کنیم که راه حل مسائل و مشکلات عمدة ریاضی را در ذهن دارند یا به آسانی می‌توانند مطالب پیچیده را به خاطر بسپارند ولی این عده در برخورد به مسائل زندگی، در اداره و کنترل اعمال خود، در انتخاب هدف و تهیة وسیلة مناسب و در اظهار نظر صحیح و منطقی دربارة امور مختلف عاجز می‌باشند. بنابراین نباید تصور کرد که فراگرفتن مطالب پیچیده دلالت بر رشد عقلانی فرد دارد و با تمرین و تکرار در مسائل علمی به طریقی که فعلا در مدارس معمول است سبب رشد عقلانی می‌شود... رشد عقلانی با کسب معلومات به طور کلی نیز فرق دارد. همان‌طور که فراگرفتن مطالب مشکل غیر از رشد عقلانی است کسب معلومات در زمینه‌های مختلف و رشد عقلانی از هم جدا هستند.»[۲۰]

تشکیل معرفت از طریق فهم و تفکر انتقادی و دیدگاه شریعتمداری در این باره

شریعتمداری یکی دیگر از راه‌های تشکیل معرفت را به کار انداختن فهم و نیروی تعقل و تفکر انتقادی می داند و معتقد است که چنین طریقی موجب ایجاد بصیرت در فرد می شود:«معرفت ممکن است از طریق فهم و به کار انداختن فکر یعنی توجه به ارتباط امور با هم حاصل گردد. در این جریان فرد آن‌چه را که می خواند یا گوش می‌دهد و مهارت‌هایی را که کسب می کند مورد بررسی قرار می دهد. در نتیجه بررسی رابطه اجزاء یک امر و ارتباط امور مختلف را می یابد و نسبت به آن‌ها بصیرت حاصل می کند.»[۲۱]«در این مورد فرد برای شناختن یا معرفت پیدا کردن به امری به بررسی دقیق آن می پردازد، اوضاع و شرایطی را که در پیدایش آن امر مؤثر بودند مشاهده می کند، جنبه‌های مختلف امر را در نظر می گیرد و آثار آن را پیش‌بینی می کند و در نتیجه عقیده یا نظری خاص درباره آن کسب می نماید.»[۲۲]

 در این نحوه تشکیل معرفت نیروی فهم و تفکر در فرد منفعل نیست بلکه اساسا با استفاده از تفکر ارتباط امور با یکدیگر کشف می شود، مورد ارزیابی قرار می گیرد و نهایتا به تعیین موضعی در برابر آن بر اساس بررسی هایی که فرد انجام داده است، می انجامد.

استاد شریعتمداری در بیان ویژگی‌های این نحوة تشکیل معرفت می‌نویسد: «معرفت انتقادی انعطافی خاص به طرز فکر و کار فرد می‌دهد و در موقعیت‌های جدید او را به تجدید نظر در افکار و عقاید تشویق می‌کند.»[۲۳]«به عبارت دیگر آن‌ چه را که فرد می‌آموزد نسبت به آن بصیرت کامل دارد و دلیل قبول یا انجام آن را تشخیص می‌دهد.»[۲۴]

دامنه و تاثیرات تربیتی تشکیل معرفت از طریق فهم و تفکر انتقادی

اما آیا دامنه این نحوة تشکیل معرفت نیز هم‌چون نحوه عکس‌العمل مشروط گسترده است؟ آیا این نحوه تشکیل معرفت در زندگی به کار می‌آید یا دامنه و کاربرد محدودی دارد؟

از نظر شریعتمداری این نحوة تشکیل معرفت محدودیتی ندارد و در همة شئون زندگی می‌توان از این طریق به معرفت رسید: «این جریان در مورد تشکیل عادات، تمایلات، مهارت‌ها و مفاهیم رخ می‌دهد... نتیجة این نوع معرفت تغییر افکار، تمایلات، عادات، مهارت‌ها و قضاوت در افراد می‌باشد. فردی که در جریان کسب معرفت فهم و فکر را به کار می‌اندازد به آسانی می‌تواند خود را در برابر امور تازه مجهز کند و عکس‌العمل‌های متناسب را به وجود آورد.»[۲۵]

به عبارت دیگر این نحوة تشکیل معرفت محدودیتی ندارد و چنین نیست که در بعضی از امور به کار نیاید. البته عده‌ای معتقدند که این نحوة تشکیل معرفت در دورة نوزادی و کودکی از محدودیتی غیر قابل انکار برخوردار است؛ یعنی در دوران کودکی، اساسا معرفت از این طریق حاصل نمی‌شود، زیرا توانایی‌های ذهنی کودکان کم است و به مرحله‌ای نرسیده ‌است که آنها بتوانند از این طریق به شناخت برسند.

شریعتمداری این مسئله را از جنبة دیگری بررسی کرده و بدان پاسخ داده‌ است. هر چند ایشان منکر تشکیل معرفت از طریق عکس‌العمل مشروط نیست و اظهار می‌کند در دوران کودکی این نحوة تشکیل معرفت ممکن است غلبه داشته باشد، اما چند نکته را یادآور می‌شود که بسیار اهمیت دارد: اول این‌ که رشد جنبة عقلانی شخصیت فرد منحصر در تشکیل معرفت در ذهن نیست، بلکه جزئی از جنبة عقلانی شخصیت فرد است:«آن‌گونه از فعالیت‌های فرد که مربوط به ادراک و فهم، تشکیل مفاهیم و بررسی معانی کلی، تفکر و تعقل و پیش‌بینی و استنتاج، و تعیین هدف و انتخاب وسیله و اقدام به حل مسائل است جزء جنبة عقلانی شخصیت او قرار دارد.»[۲۶]

در برخورد با این مسئله و صورت‌بندی آن باید از خلط تقویت قوای ذهنی - که از راه تمرین و فراگرفتن مطالب مشکل و همچنین کسب معلومات در زمینه‌های مختلف حاصل می شود - با رشد عقلانی – که از راه تفکر انتقادی و توجه به همة ابعاد شخصیت حاصل می شود – پرهیز نمود.

از سوی دیگر به نظر ایشان یکی از مؤلفه‌های اساسی در شخصیت، وحدت شخصیت است. وحدت شخصیت نتیجة تربیت مطلوب است و به معنی آن است که فرد در همة ابعاد اساسی شخصیت رشد کرده است. به همین دلیل او معتقد است که نمی‌توان ابعاد مختلف شخصیت را منفک از یکدیگر در نظر گرفت و برای رشد آن‌ها برنامه‌ریزی کرد. رشد بعد عقلی، عاطفی، جسمانی، اخلاقی، اجتماعی و غیره با هم اتفاق می‌افتد و این ابعاد برروی یکدیگر تأثیرگذارند. در عین حال از نظر ایشان بعد عقلانی جایگاه ویژه‌ای دارد و می‌تواند در هدایت رشد ابعاد دیگر شخصیت تأثیرگذار باشد.

جمع بندی

علیرغم اینکه چنین به نظر می رسد نقطة آغاز تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه و معرفت شناسی بی ثمر است یا دست کم ما را از هدف دور می کند و باعث ورود به مباحث و منازعات دامن گستر فلسفی می شود، شریعتمداری با ارائة تحلیلی تربیتی از مفاهیم اساسی معرفت شناسی و فلسفی ارتباط وثیق فلسفه و تعلیم و تربیت را به خوبی نمایان کرده و موجب می شود تا مربیان و تربیت پژوهان، از همان ابتدا در پی استحکام مفاهیم اساسی و تحلیل دقیق موضوعات و مسائل تربیتی برآیند.

[۱]    url: Rahimie.ir          e-mail: rahimie۴۸@gmail.com

دکترای تعلیم و تربیت – مدیر و محقق موسسه بین المللی مطالعاتی نهج البلاغه و عضو موسسه زبان و فرهنگ شناسی دانشگاه المصطفی ص

[۲]دکترای فلسفه اخلاق - محقق موسسه بین المللی مطالعاتی نهج البلاغه و عضو موسسه آموزش عالی رفاه

[۳]"تعلیم و تربیت: از نظریه تا عمل(بر اساس آراء فلسفی و تربیتی استاد دکتر علی شریعتمداری) جلد اول: چیستی تربیت، نوشته علیرضا رحیمی، مرتضی گوهری پور، انتشارات پژوهشگاه آموزش و پرورش، ۱۳۸۹

[۴]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت۱۲۸

[۵]فلسفه۳۶۶

[۶]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۹-۱۲۸

[۷]فلسفه ۳۶۶

[۸]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۸

[۹]فلسفه ۳۶۶

[۱۰]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت۱۲۸

[۱۱]فلسفه ۳۶۶

[۱۲]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۸

[۱۳]فلسفه ۳۳۷

[۱۴]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۸

[۱۵]فلسفه ۳۶۸

[۱۶]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۹

[۱۷]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۸

[۱۸]فلسفه۳۶۷

[۱۹]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۸

[۲۰]روان‌شناسی تربیتی ۱۱۰-۱۰۹

[۲۱]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۹

[۲۲]فلسفه ۳۶۸

[۲۳]فلسفه ۳۶۸

[۲۴]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۹

[۲۵]اصول و فلسفة تعلیم و تربیت ۱۲۹

[۲۶]روان‌شناسی تربیتی ۱۰۹