خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-رضا نساجی[۱]: در مواجهه با یک پدیده ناهنجار در جامعه یا تبدیل یک واقعیت اجتماعی به یک پدیده ناهنجار، طبیعی است که کارشناسان اجتماعی به کنکاش در آن بپردازند، تا ضمن شناخت ابعاد آن، علل موجبه (به معنای مرسوم در علوم اجتماعی و نه علوم طبیعی) را تبیین و پیامدهای آتی آن را پیشبینی کنند. اما در جامعهای که سلبریتیها یا حتی وابستگان سببی هنرمندان در شبکههای اجتماعی میتوانند افکار ناپخته و سطحی خود را در ابعاد وسیعی نشر دهند و مخاطبان بیاطلاعتر از خود را تحریک و تهییج کنند، انتظار مواجهه علمی با مسائل اجتماعی و بهخصوص رویکرد همدلانه با آسیبهای اجتماعی، بیهوده مینماید.
مواجهه عام و خاص فضای مجازی با پدیدهی گورخوابهای اطراف تهران و بسط آن به دیگر بیخانمانهای پایتخت، ازجمله این مسائل بود که طرح ایده «مقطوعالنسل» کردن بهمثابه یک ضرورت برای خود ایشان و جامعه سروصدای بسیاری به پا کرد. اما فراتر از این دعواهای سطحی و هیجانی، میتوان به بررسی این موضوع در تاریخ اندیشه پرداخت؛ موضوعی که میتوان آن را «فکر مقطوعالنسل کردن فقر» نامید.
مطالبهی کنونی عام و خاص برای مقابله با تداوم نسل افراد درگیر بزه خیابانی (از جانب تیپهای اجتماعی خیابانخوابها که عموماً به معتادان متجاهر فروکاسته میشوند، درحالیکه اعم از آنان هستند) بخشی از فکر کلی جلوگیری از توالد و تناسل توده فقیر جامعه است، با هدف مقابله با فقر و فلاکت فرهنگی و اقتصادی. اما این سخنان، نه ایدهای جدید است و نه محدود به جمعیت بزهدیده یا بزهکار، که مبدأ آراء مهمی در تاریخ علوم اجتماعی و اقتصادی بوده است. آرایی همچون نظریهی پیشگیری در باروری که بهطور عمده موضوع کلیتر «برنامههای تنظیم خانواده» و موضوع کلان «کنترل جمعیت» را به ذهن متبادر میکند.
کنترل جمعیت؛ از فقرا تا عامه
موضوع کنترل جمعیت هم عمدتاً با دیدگاه مالتوس شناخته میشود و او را به عنوان نخستین صاحبنظر از حلقه «مخالفین افزایش جمعیت» (Restrictionist) در مقابل نظریههای هواداران «افزایش جمعیت» (Populationist)، «جمعیت ثابت» (Stationarists) و «حد متناسب جمعیت» (Optimalists) مطرح میسازد (میرزایی، ص. ۱۱۹). تنظیم خانواده در واقع یکی از روشها و طرق موجود برای کنترل جمعیت محسوب میشود و در ذیل روشهای کنترل جمعیت قرار میگیرد. تنظیم خانواده در سطحی محدودتر یعنی خانواده به کنترل میزان باروری میپردازد، درحالیکه کنترل جمعیت کنترل را در سطحی گسترده مثل سطوح ملی و جهانی مد نظر قرار میدهد.
بنابراین، در اینجا لازم است که به طرح کلی نظریه مالتوس و شرح مختصر آراء موافقین و مخالفین وی، و نیز ارزیابی روشهای مد نظر آن با تأکید بر روشهای پیشگیری از باروری بپردازیم. این نظریههای جمعیتی همراه با پیشرفت روشها در حوزه پزشکی، در حال تطور و تکمیل هستند که میتوان آخرین بحثها دراینباره را در سازمان ملل (۲۰۱۵ World Family Map) یافت.[۱]
موضوع تنظیم خانواده ـ بهخصوص پس از جنگ جهانی دوم ـ پس از توجه دولتها به منابع زیستی و آهنگ افزایش آن و مقایسه این آهنگ با آهنگ افزایش جمعیت مطرح شد. در واقع توجه به رشد جمعیت به عنوان یک مسئله اجتماعی زمینه توجه به کنترل جمعیت را فراهم ساخت. تنظیم خانواده که یکی از طرق موجود برای کنترل جمعیت است، به عنوان راهبرد اساسی در جهت کاهش رشد جمعیت مورد استفاده قرار گرفت. بنابراین برنامههای تنظیم خانواده طی قرن بیستم متداول شده و تاریخچه آن به این دوره بازمیگردد. به دنبال افزایش جمعیت جهان طی قرن بیستم، تنظیم خانواده در بعضی جوامع، یک حرکت اجباری شد. اولین کشورهایی که به مسئله تنظیم خانواده پرداختند، کشورهای صنعتی و توسعهیافته بودند؛ یعنی کشورهایی که در آنها مرگومیر هم کم بود. در ایران نیز هرچند که تنظیم خانواده از سالهای قبل از انقلاب مورد توجه بود؛ اما برنامههای تنظیم خانواده و کنترل (کاهش) جمعیت از سال ۱۳۶۸ به صورت رسمی و علنی مورد توجّه قرار گرفت.
یکی از موضوعات جدید در جمعیتشناسی مسئله اندازهگیری و کنترل باروری است که حدود چهار دهه سال از طرح آن میگذرد. دستیابی به تسهیلات مدرن پیشگیری، به اوایل دهه ۱۹۵۰ برمیگردد. در یک تعریف کلی؛ هر عمل و مانعی که باعث جلوگیری از پیوند (لقاح) تخمک زن و اسپرم مرد گردد، به عنوان روش جلوگیری از بارداری تلقّی میشود. روشهایی که تاکنون برای جلوگیری از حاملگی به صورت فیزیکی و کلینیکی شناخته شدهاند و به صورت تاریخی، قابل استفاده همگان بودهاند؛ صرفنظر از عوارض و پیامدهای ناخواسته احتمالی آنها، به ۴ دسته تقسیم میشوند: الف) روش ممانعت از آزاد شدن تخمک زن، ب) روشهای مکانیکی، ج) روشهای طبیعی و د) روشهای جراحی؛ با استفاده از عمل جراحی و بستن لولههای انتقال تخمک در زن و لولههای انتقال اسپرم در مرد، میتوان مانع از عمل لقاح شد.[۲]
در اینجا ما با روشهای چهارم – بستن لولههای تناسلی مردان و زنان معتاد به بهانه جلوگیری از بارداری زنان معتاد و نیز انتقال عامل بیماری ایدز به فرزندانشان، که البته در واقع پاک کردن صورت مسئله فقر خیابانی، و بسط توهم ذهنی امکان مقابله با فقر و فلاکت از طریق منع ادامه نسل آنان است، گویی اگر عدهای از ضعیفترین اقشار فقیر و بیمار جامعه فقرا بمیرند و فرزندی نداشته باشند، معضل فقر، اعتیاد و.. خودبهخود منقرض خواهد شد - سروکار داریم که موضوع مطرح در فضای مجازی و رسانهای برای مقابله قهری با پدیده گورخوابها بوده است.
مالتوس و ایده کنترل جمعیت فقرا
توماس رابرت مالتوس (Thomas Robert Malthus) (۱۸۳۴-۱۷۷۶) در ویرایش دوم کتابش با عنوان «تحقیقی درباره اصل جمعیت با نظری در مورد آثار گذشته و کنونی آن در شادکامی بشر» (An Essay on the Principle of Population) که در سال ۱۸۰۳ منتشر شد؛ نخستین نظریه مهم مدرن در حوزه جمعیت را مطرح کرد. کتاب او واکنشی بود به آراء اقتصادی-اجتماعی مبتنی بر پیشرفت مارکی کندورسه (Condorcet) و مساوات ویلیام گادوین (William Godwin) و نهتنها از موضع و فلسفه منشأ طبیعی فقر (در مقابل نظریات مبتنی بر منشأ اجتماعی فقر) و اقتصاد آزاد (در مقابل سوسیالیستها) به حمایت از مالکیت خصوصی و مخالفت با دستگیری از فقرا پرداخت که طرح نظریه جمعیتشناختی مبتنی بر لزوم کنترل جمعیت ریخت، با این استدلال که اگر موانعی بر سر راه ازدیاد نفوس وجود نداشته نباشد، جمعیت بر مبنای تصاعد هندسی افزایش مییابد درحالیکه «در وضع کنونی اطلاعات و امکانات بشر، میتوان اعلام کرد که وسایل معیشت در بهترین شرایط نمیتواند سریعتر از تصاعد حسابی افزایش یابد» (بهنام، ص. ۱۷۲).
کتاب مالتوس درباره رقابت اقتصادی انسانها، الگویی بعدها الگویی برای داروین شد تا نظریه تنازع بقای خود را در مورد عموم جانداران بنا نهد: «مالتوس، همچون داوید ریکاردو و برخلاف آدام اسمیت، اقتصاددانان دیگر انگلیسی، دیدگاهی بدبینانه نسبت به آیندهی جامعهی صنعتی ارائه میدهد. به باور او، در این جامعه افزایش میزان جمعیت با سرعتی به مراتب بیشتر از افزایش میزان موادغذایی انجام میگیرد و به همین دلیل این جامعه به سوی کمبودهای بزرگ پیش میرود. در نظر مالتوس جوامع انسانی پیش از دوران صنعتی شدن بر اساس مکانیسمهای تخریبی خاصی (نظیر جنگها، بیماریهای همهگیر، قحطیها و...) هرگاه رشد جمعیت بیشتر از منابع موجود بود، از این رشد جلوگیری میکردند. نتیجهگیری او نیز آن بود که باید از کمک به فقرا و سیاستهای تأمین اجتماعی در جامعهی صنعتی صرف نظر کرد زیرا این سیاستها سبب میشوند که فقرا با از کار افتادن مکانیسمهای طبیعی کاهش جمعیت (فقر و گرسنگی) شروع به تکثیر کرده، جامعه را با مشکل کمبود هر چه بیشتر منابع روبهرو سازند» (فکوهی، ص. ۱۲۴).
پایبندی مالتوس به معتقدات مذهبی و مبانی اخلاقی موجب شده است که وی نتواند با عواملی نظیر جنگ، طاعون، قحطی و نظایر آنها به عنوان وسایل «تعدیل» میزان جمعیت موافق باشد... مالتوس همچنین با تمام شیوهها و روشهایی که به اشتباه به نام او معروف شده و به اسم او تبلیغ میشود – و اتفاقاً درست در جهت مخالف اندیشهها و خواستههای اوست – از قبیل آزادی روابط جنسی خارج از زناشویی، سقط جنین و تفکیک روابط جنسی از آثار تناسلی آن، مخالف است. وی کلیه شیوهها و طرق جلوگیری از بارداری را نکوهش میکند و آنها را «رذایل» مینامد: «من همه وسایل مصنوعی و خارج از قانون طبیعت را که بخواهند برای جلوگیری از ازدیاد جمعیت به کار ببرند، مردود میدانم. موانعی که من پیشنهاد میکنم مطابق با عقل و قانون شریعت است.» وی همچنین سقط جنین، کودک کشی و رها کردن اطفال در سر کوی و گذر را بهشدت تقبیح میکند و مرتکبان آنها را مجرم و تبهکار میخواند. تنها طریق و راهحلی که مالتوس برای مبارزه با ازدیاد جمعیت توصیه میکند، جهاد نفسانی یا «کفّ نفس در زمینه آمیزش جنسی است».
روش ایدئال پیشگیری مالتوس به این شرح است:
- قبل از ازدواج: خودداری از برقراری روابط جنسی خارج از ازدواج
- زمان ازدواج: مرد اختیار همسر و تشکیل خانواده را به زمانی موکول کند که بتواند مسئولیتهای خانوادگی را به نحو مطلوب عهدهدار شود و اگر چنین نشود به کلی از تأهل صرفنظر کند.
- بعد از ازدواج: پرهیز از همبستری با همسر برای جلوگیری از بارداری.
همچنین دولت موظف است تا با روشهای زیر جمعیت را سامان دهد:
- تعیین حداقل سن برای ازدواج
- لغو هرگونه کمک به فقرا
- کوچ دادن ساکنان مناطق پرجمعیت به نواحی کم سکنه
نئومالتوسینها
عنوان مالتوسیهای جدید یا طرفداران «نئومالتوزیانیسم» (Neo-Malthusian) به گروهی از صاحبنظران جمعیتی اطلاق میشود که تقریباً از دهه سوم قرن نوزدهم به بعد، با الهام از نظریات مالتوس به حمایت از کنترل جمعیت و جلوگیری از افزایش آن برخاستند.
اولین نظریهپرداز نومالتوسی، فرانسیس پِلِیس (Francis Place) است که در سال ۱۸۲۲ کتابی با عنوان «روشنگریها و مزیتهای اصل جمعیت، شامل یک آزمون برای روشهای بینتیجه پیشنهادی آقای مالتوس» (Illustrations and Proofs of the Principle of Population Including an Examination of the Proposed Remedies of Mr. Malthus)، منتشر کرد که اولین اعلامیه مالتوسیها به شمار میرود. وی در این کتاب مژده داده است که با استفاده از روشهای ضد بارداری، «دروازه عصری سرشار از آسایش، هوشمندی و اخلاق به روی آدمیان گشوده خواهد شد». یکی از پیروان سرسخت او به نام ریچارد کارلیل (Richard Carlile) هم مقالات هیجانانگیزی با عنوان «راهنمای زنان یا عشق چیست» (What is Love?) منتشر کرد که در آن طرق و روشهای مختلف جلوگیری از حاملگی گردآوری شده بود.
از پیروان این مکتب میتوان به کسانی چون جان استوارت میل (John Stuart Mill) فیلسوف سیاسی انگلیسی و رابرت دیل آون (Robert D. Owen)، فرزند سوسیالیست معروف اسکاتلندی، اشاره کرد که علیرغم تلاشهایشان در جهت کنترل جمعیت به روش جلوگیری از حاملگی تأثیر چندانی در کاهش تولیدمثل از خود به جای نگذاشت. با این حال مکتب مالتوسیان در سال ۱۸۷۷ به وسیله دکتر دریسدال (Charles Robert Drysdale) از رهبران معروف نهضت نئومالتوزیانیسم تأسیس شد و یک سال بعد اولین درمانگاه کنترل موالید در آمستردام هلند افتتاح شد و سال ۱۹۰۰ هم اولین کنفرانس مالتوسیها برگزار شد و بسیاری از کشورها کنترل جمعیت را به عنوان یک اصل هوشمندانه پذیرفتند.
باید توجه داشت که بین اندیشههای مالتوس - که خود را تابع مبانی اخلاقی میدانست و تنها راهی که اصولاً برای کنترل جمعیت پیشنهاد میکرد «الزام اخلاقی» بود - و نظریات مالتوسیهای جدید که برای مبارزه با ازدیاد جمعیت، توسل به وسیله، حتی وسایل نامشروع و غیراخلاقی (بهعنوانمثال توصیه مارکوس انگلیسی به خانوادهها برای «خفه کردن کودکان با وسایل بیدرد») را مجاز میشمارند، فاصله و تفاوت زیادی وجود دارد. مالتوسیهای جدید قاعدهی الزام اخلاقی مالتوس را نفی کرده و حتی آن را منافی و مخالف با اخلاق تلقی میکنند. بنا بر استدلال آنها، قاعده مذکور اولاً برخلاف فطرت بوده، آمیخته با زهد و رهبانیت مسیحی است... ثانیاً توصیههای مالتوس در خصوص مجرد ماندن و به تعویق انداختن ازدواج موجب ترویج فحشا و باعث افزایش جنایات ضد عفت و عادات خلاف طبیعت و بالأخره ازدیاد اطفال نامشروع خواهد شد.
مارکسیسم و دیگر مخالفین مالتوس
مخالفین مالتوس و نئومالتوزیانیسم عمدتاً با دیدگاه اقتصادی وی که در چارچوب اقتصاد «بازار آزاد» (Free market) است ستیز دارند. بنابراین در میان مخالفین متقدم او نامهایی چون لئونارد سیسموندی (Leonard Simon de Sismondi)، فردریش لیست (Friedrich List)، ژوزف پرودون (Pierre-Joseph Proudhon)، شارل فوریه (Charles Fourier) و کارل مارکس (Karl Marx) دیده میشود که گرایش سوسیالیستی اصلاحی یا انقلابی داشتند.
مهمترین مخالف مالتوس، کارل مارکس فیلسوف و اقتصاددان ارشد چپ رادیکال، بود که برخلاف مالتوس، مبلّغ فلسفهی اجتماعی فقر بود. او ریشهی فقر و بدبختی گستردهی طبقات کارگر را در سازمان نادرست و غلط جامعه و بهطورکلی نظامهای طبقاتی و استثمار طبقات جستجو میکرد نه در قوانین طبیعی بیرونی. به باور او، محدودیت تولید وسایل و اسباب معیشت ریشه در نظام اجتماعی دارد نه در طبیعت. برخلاف مالتوس، که اصول جمعیت خود را جاودانه و جهانی میدانست، مارکس معتقد بود که هر الگوی تولید در تاریخ اصول جمعیت خاص خودش را داشته است؛ اصولی که تنها در محدودههای همان الگوی تولید اعتبار دارد (اووربیک، ص. ۷۴) و تعیینکنندهی پیامدهای رشد جمعیت در جامعه است (ویکس، ص. ۸۸).
در نتیجه، مرحلهی سرمایهداری نیز قانون جمعیت خاص خود را دارد. این قانون بازتاب نظام خاص تولید سرمایهداری است*. بر این اساس، مارکس بیشجمعیّتی را به عنوان مسئلهای مطلق و جهانشمول که در تمام زمانها و مکانها صادق باشد درست نمیدانست، بلکه آن را زاییدهی نظام سرمایهداری و از عوارض آن میدانست. بنابراین، معتقد بود که با برقراری یک نظام اشتراکی میتوان خطر بیشجمعیّتی را به طور مطلق یا نسبی از بین برد (کتابی، ص. ۲۲۵) و به این ترتیب، بشریت را از نگرانیهای مالتوسی رهانید. مالتوس، برخلاف مارکس، بیشجمعیّتی را مانعی برطرف نشدنی بر سر راه هر جامعهی مبتنی بر اصول سوسیالیستی میدانست. او بر این باور بود که اگر جامعهی سوسیالیستی تمامعیاری شبیه آنچه گودوین وعدهی آن را داده بود تحقّق بیابد، مدّت زیادی دوام نخواهد آورد. در چنین جامعهای، همهی موانع بیشجمعیّتی از بین خواهد رفت. در نتیجه، شمار جمعیت بسیار بیشتر از اسباب معیشت افزایش خواهد یافت و در نهایت منجر به فروپاشی جامعهی سوسیالیستی خواهد شد.[۳]
بعد از مارکس، تا مدتها مکاتب مختلف سوسیالیست در مورد مسئله جمعیت اتفاق نظر داشتند و هر نوع جلوگیری از آن را مردود میشمردند. اساس استدلال آنها این بود که: تنها در رژیم سرمایهداری است که مشکل ازدیاد جمعیت پدید میآید. در جریان مباحثات کنگره برلن در ۱۹۱۳ این وحدت نظر برای نخستین بار از بین رفت و عدهای از زنان سوسیالدموکرات و برخی از رهبران اتحادیههای کارگری به تبعیت از آنارشیستها به مخالفت با افزایش جمعیت برخاستند و طبقه کارگر را به خودداری از ازدیاد نفوس و تحدید موالید تشویق کردند.
طبعاً عدهای نیز با این طرز فکر مخالف بودند که در رأس آنها دو زن مشهور مارکسیست، رزا لوکزامبورگ (Rosa Luxemburg) و کلارا زتکین (Clara Zetkin) قرار داشتند. این گروه معتقد بودند که «به هیچوجه نباید درصدد تقلیل میزان زادوولد طبقه کارگر برآمد: «اندیشه کاهش دادن موالید تقلید کورکورانهای است از بورژوازی». بنا به استدلال اینان، افزایش جمعیت در حقیقت به زیاد شدن تعداد مبارزان منجر خواهد شد (سووی، ص ص. ۶۵ و ۱۳۷).
ایده انقطاع نسل در جامعه دینی
اگرچه ضرورت اجرای برنامههای کنترل جمعیت بدون اعمال تبعیض در قبال اقشار محروم یا نژادها و مذاهب خاص، تردیدناپذیر است، اما این برنامهها در جوامع دینی به آسانی پذیرفته نشده و نمیشوند، خاصه اینکه مذاهب عمدتاً بر عقیده کلی لزوم افزایش نسل در دوران کهن استوار شده و نهادهای دینی در دوران مدرن هم این ایدهها را بیتوجه به ضرورتهای کنونی جوامع بسط داده است.
بهعنوانمثال؛ هرچند نظریه جمعیتی دین مسیح تا حدودی مبهم است اما تعالیم مسیح اساساً مبتنی بر طرفداری از افزایش جمعیت و بر اساسی گفته معروف تورات «با هم درآمیزید تا چند برابر شوید» قرار دارد. در نتیجه، بزرگترین سازمان مسیحی جهان، کلیسای کاتولیک رومی، همچنان با کنترل جمعیت مخالف است. چنانچه پاپ خطاب به کنفرانس جهانی غذای سازمان ملل متحد در رم گفته بود: «این غیر قابل قبول است که کسانی که کنترل ثروت و منابع بشر دارند برای حلوفصل مشکل گرسنگی، مانع از تولید نسل محرومین شوند».[۴]
از سوی دیگر، اسلام نیز مانند سایر ادیان الهی با ازدواج و تکثیر نفوس نظری موافق دارد. در تقسیمبندی سیاستهای جمعیتی در اکثر منابع جمعیتشناسی، اسلام در ردیف طرفداران افزایش جمعیت است، هرچند به زعم بسیاری، اسلام موافقت ضمنی با تنظیم خانواده و کنترل موالید دارد. پیشینه این بحث را که در دوران جدید مورد توجه فقهای اسلامی قرار گرفته، البته میتوان در آثار اطبا و حکمای مسلمان قدیم یافت. کمتر کتابی از آثار پزشکی اسلامی را میتوان به ترتیب از «خلاصهالتجارب» محمد ابن زکریای رازی، «الملکی» علی بن عباس مجوسی، «قانون» ابنسینا، «ذخیره خوارزمشاهی» اسماعیل جرجانی، «الارشاد...» ابنجامی، «الجامعالادویه» ابنابیطار، و بالأخره از «تذکره» شیخ داوود انطاکی نام برد.
با مطالعه این متون مشخص میشود که چند سده پیش از مالتوس، یک متفکر مسلمان به نام ابوعلی مسکویه در کتابی با عنوان «طهارهالاعراق فی علم الاخلاق» درباره جمعیت نظریاتی ارائه داده که مبنای متفکران مسلمان پس از او همچون ابوریحان بیرونی (مشهور به مالتوسین ایرانی قرن یازدهم) و خواجه نصیرالدین طوسی بودهاند. او نخستین بار نظریه رشد جمعیت با تصاعد هندسی را با استفاده از یک تمثیل مطرح کرده. ابوریحان بیرونی هم به محدودیت امکانات زمین برای رشد جمعیت اشاره میکند: «زندگی جهان منوط به کشت و تولیدمثل است. کشت و تولیدمثل با پیشرفت زمان افزون میگردد و این افزایش نامحدود است در صورتی که جهان محدود میباشد.»
بدین ترتیب میتوان گفت که مسئله اصلی در نگاه فقهای دینی اسلام (اعم از تشیع و تسنن) در موضوع پیشگیری از بارداری، «عزل» (در ادبیات آکادمیک؛ پسکشی Withdrawl) است. اما برخی از صاحبنظران برآنند که اگر شیوه «عزل» از نظر شرعی، غیر ممنوع شناخته شود، شاید بتوان، بهتبع آن، سایر روشهای جلوگیری از حاملگی که اساس آنها، همانند روش «عزل»، بر مبنای ممانعت از ورود اسپرم بر رحم زن قرار دارد (نظیر استفاده از «کاندوم» (Condom)، بستن موقت دهانه رحم (tubectomy)، شیوه درون رحمی (I.U.D)، بستن موقت لولههای ناقل اسپرم در مرد (vasectomy)، به طریق اولی استفاده از روش دوران مصونیت (Safe period) و امثال آنها) را هم، غیر ممنوع به شمار آورد و حتی با استناد به اصل «اصالهالاباحه» یا «قاعده رفع» توسل به هر روی را که در قرآن و یا احادیث معتبر مورد منع قرار نگرفته باشد، مجاز دانست (کتابی، ص ص. ۴۹-۵۰ و ایازی، ص. ۵۶.).
کنترل نسل اجباری در ایران
آنچه به طور نظری مطرح شد، این ایده را متبادر میکند که به طور کلی میتوان مدعی شد که اگرچه آیین اسلام بهطورکلی موافق افزایش جمعیت است اما ایدهها و روشهای کنترل جمعیت در گذشته وجود داشته و تئوریزه شدهاند. همچنین در دوران اخیر، برخی دیدگاههای موافق کنترل جمعیت از سوی فقهای مسلمان بهخصوص فقهای شیعه ایرانی که در حاکمیت پس از انقلاب نقش اصلی داشتهاند مطرح شده که به اجرای برنامههای کنترل جمعیت یاری رسانده است.
یکی از مهمترین فتاوای فقهی درباره کنترل جمعیت متعلق است به آیتالله العظمی منتظری، قائممقام رهبری در دهه نخست انقلاب، که فتوا داده بودند: «اگر حاکم شرع خیبر، احیاناً مصلحت جامعه را در کنترل و تنظیم خانواده تشخیص دهد، تشویق جامعه نسبت به آن مانعی ندارد، ولی با راهنمایی نسبت به راههای حلال و منع از راههای حرام از قبیل سقط جنین و امثال آن و الزام به تحدید نسل جایز نیست».
همچنین امام خمینی (ره) در یکی از نخستین فتاوای حکومتی پس از پیروزی انقلاب، در پاسخ به پرسش وزیر وقت بهداری درباره روشهای پیشگیری از بارداری در شهریور ۱۳۵۸ فرمودند: «در صورتی که از نظر بهداشتی ضرری متوجه بانوان نباشد و شوهر نیز با این امر موافق باشد، حل این مشکل شرعاً جایز است».
آنچه از این دو دیدگاه استنباط میشود این است که کنترل جمعیت از طریق روشهای خاصی از نظر شرعی مجاز شناخته شده، اما اجبار کسی به انقطاع نسل مجو.ز شرعی (و بالطبع قانونی) نداشته و ندارد.
این مسئله از این لحاظ اهمیت دارد که تجربه اجرای روشهای پیشگیری از باروری به صورت اجباری در سالهای پیش از انقلاب در ایران وجود داشته است. اگرچه دولت پهلوی ابتدائاً رشد جمعیت را در چارچوب برنامههای توسعه «انقلاب سفید» برای افزایش قدرت ایران در منطقه لازم میدانست و از یبوستن به کنوانسیونهای بینالمللی کنترل جمعیت امتناع میکرد، اما به واسطه همین نرخ بالای رشد جمعیت بود که در پایان سال ۱۳۴۵ و همزمان با استخراج و انتشار نتایج اولیه دومین سرشماری کشور و اطلاع از رشد ۳.۱ درصد (حتی بالاتر از رشد جمعیتی مناطق در حال توسعه یعنی ۲.۴ درصد) از موضع خود عقبنشینی کرد و فوریت اجرای برنامه تنظیم خانواده را پذیرفت.
در نتیجه در پایان سال ۱۳۴۵ یک کمیته تدارک برنامه کنترل جمعیت متشکل از نمایندگان چند وزارتخانه (مثل بهداری، کار و امور اجتماعی، آموزش و پرورش، وزارت کشور، سازمان برنامه و وزارت اقتصاد)، دانشگاه تهران (موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی که مدتی بعد رشته جمعیتشناسی در دوره فوقلیسانس را راهاندازی کرد) و چند نهاد غیردولتی در سازمان برنامه تشکیل شد.
علاوه بر اقدامات بالا، برخی اقدامات اجباری همچون مراجعه مأموران بهداشت به روستاها و اجبار زنان و مردان دارای تعداد بالای فرزندان به بستن لولههای تناسلی خود اجرا شد. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحت تأثیر دیدگاه قاطبه فقها که پیشگیری از بارداری را حرام و افزایش جمعیت مسلمانان را به نفع جامعه میدانستند، برنامه تنظیم خانواده به حالت تعطیل درآمد، این در حالی بود که امام خمینی در چارچوب فقه پویای خود دیدگاه متفاوتی داشت و علاوه بر پاسخ شرعی به پرسش وزیر بهداری و بهزیستی درباره پیشگیری از بارداری، همچنین در پاسخ به استفتایی درباره روشهای پیشگیری فتوا دادند: «جلوگیری از انعقاد نطفه اگر موجب فساد عضو و عقیم شدن نشود، با رضایت شوهر مانع ندارد؛ ولی از لمس و نظر حرام باید اجتناب شود.»
این موضع در شرایطی صادر شده بود که پس از انتشار نتایج سرشماری ۱۳۶۵، جمعیتشناسان با حضور در هیئت دولت وقت و نیز دیدار با رهبر انقلاب ضمن تشریح نتایج سرشماری، خطرات افزایش بیرویه جمعیت را متذکر شدند. امام خمینی نیز همچنان که پیشتر اعلام کرده بودند «راجع به موالید، تابع آنست که حکومتی چه تصمیمی بگیرد»، دراینباره نظر متخصصان را صائب دانسته و راه را برای برنامهریزی علمی در زمینه بهداشت و جمعیت هموار ساختند.
نتیجهگیری
کنترل جمعیت، یک ضرورت اجتماعی با توجه به وضعیت اقتصادی هر جامعه (که امری نسبی است) و نیز خطر انفجار جمعیت در جهان، همزمان با کاهش منابع اقتصادی و تخریب محیط زیست و دیگر ذخایر طبیعی حیات بشری (به عنوان مسئله کلی و عام) است که اگرچه در ادوار اخیر در کشور ما با نگاه غیرعلمی و ایدئولوژیک از بالا مورد تردید و تشکیک قرار میگیرد، اما از سوی مقابل، تحدید آن به یک قشر خاص و نیز تهدید حیات آنان (که در شرایط فعلی هم از حداقل آزادی فردی و حقوق شهروندی برخوردارند، تا چه برسد به اینکه جبر دیگری بر ایشان اعمال شود) نیز به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
اما آنچه در این مجال مورد اشاره قرار گرفت، شرحی تاریخی بود از برخی ایدههای کنترل جمعیت در ادیان و نیز اندیشههای اقتصادی-اجتماعی. برخی از فتاوای جدید مذهبی، بهخصوص در دین اسلام و نزد فقهای شیعه مؤثر در تقنین حاکمیت جدید دینی در ایران، اجازه اجرا و حتی تبلیغ برنامههای کنترل جمعیت - شامل روشهای پیشگیری از بارداری - را میدهد، اما نه تنها این فتاوا شامل مجوز جبر خانوادهها به اجرای این روشها نیست، که اختصاص به قشر خاصی ندارد.
همچنان که نظریههای علمی غیرایدئولوژیک (ازجمله موضع ایدئولوژیک مبتنی بر «اقتصاد آزاد» مالتوس و نومالتوسیها که انقطاع نسل فقرا را خواستار میشدند) در اجرای برنامه کنترل جمعیت، نمیتوانند کسانی را از شمول اجرای این برنامهها خارج یا بر اجرای شدیدتر آن روی اقشار خاصی که درگیر محرومیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستند تأکید کنند.
بر همین اساس، لازم است ایده انقطاع نسل اقشار محروم جامعه – حتی اگر معتادان متجاهر و مبتلا به بیماریهای تناسلی باشند – را در پرتوی ایدههای کلیتری ببینیم که فکر کنترل جمعیت را نخستین بار در ذهن اقتصاددانان لیبرال هوادار «اقتصاد بازار» ایجاد کرد تا نسل فقرا را کنترل و شاید به این طریق، فقر را در جامعه کنترل نمایند. ایدههای خام و سطحی همچون ایده کلانتر و موهومیتر «دست نامرئی بازار» (Invisible hand) در دوران نخستین کاپیتالیسم بازاری و «نظم خودجوش» (Sensory order) و کاتالاکسی (Catallaxy) در دوران جدید نولیبرالیسم اقتصادی که طرح آنان در جوامع شبهمدرن ماحصلی جز بسط و تعمیق فقر و فلاکت در حاشیه حیات اقشار فرادست در خیابانهای شهر مدرن نداشته است. شهر مدرنی که عموم خیابانخوابهای آن به معتاد متجاهر و مبتلا به ایدز فروکاسته میشوند، و نه تنها امروز حق ادامه نسل از ایشان سلب میشود – اعم از اینکه این ایدههای انقطاع نسل متوجه روشهای موقتی باشند یا دائمی - که شاید در آینده حق حیات هم برای آنان قابل تصور نباشند.
منابع چاپی:
- بوتول، گاستن (۱۳۷۰). اضافه جمعیت. ترجمه حسن پویان. تهران: انتشارات چاپخش.
- سووی، آلفرد (۱۳۵۷). مالتوس و دو مارکس: گرسنگی و جنگ. ترجمه ابراهیم صدقیانی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
- فکوهی، ناصر (۱۳۹۰). تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی. تهران: نی
- کتابی، احمد (۱۳۷۷). درآمدی بر اندیشهها و نظریههای جمعیتشناسی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
(این کتاب مرجع عمده این گزارش بوده است که در مواردی از تکرار ارجاع یا ارجاع مستقیم به آن پرهیز شده)
- میرزایی، محمد (۱۳۸۴). جمعیت و توسعه با تاکید بر ایران (ده مقاله). تهران: مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه.
[۱]- Mapping Family Change and Child Well-Being Outcomes:
[۲]- بنگرید به مقاله «تنظیم خانواده Family Planning» نوشته فاطمه امینپور در وبگاه پژوهه:
http://pajoohe.net/۲۵۵۱۳/print.php?UID=۳۷۸۸۲
[۳]- بنگرید به مقاله «مالتوزیانیسم و مارکسیسم: مارکس در مقابلِ مالتوس»، نوشته دکتر حاتم حسینی، در وبگاه demography :
http://www.demography.ir/Category/Areas-of-Population-Studies/Population-Theories/%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AA%D۹%۸۸%D۸%B۲%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۵-%D۹%۸۸-%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۱%DA%A۹%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۵-%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%B۱%DA%A۹%D۸%B۳-%D۸%AF%D۸%B۱-%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%D۸%A۸%D۹%۸۴%D۹%۹۰-%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AA%D۹%۸۸%D۸%B۳.html