خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده سهرابی: میزگرد نهمین جشنواره بین المللی تجسمی فجر با حضور مجتبی آقایی دبیر، جمشید حقیقت شناس مدیر هنری و عبدالرحیم سیاهکارزاده دبیر اجرایی جشنواره در آستانه برگزاری آن در خبرگزاری مهر برگزار شد.
در این نشست عمده رویکردمان در بحث، بررسی نقاط مغفول مانده جوان ترین جشنواره فجر در کشور بود؛ جشنواره ای که از اواخر دهه هشتاد تازه نهال آن جوانه زد و به نظر می رسد همچنان راه آزمون و خطا را در پیش دارد. این جشنواره که پیش از این فراخوانی مشخص و مستقل در شاخه های متنوع هنرهای تجسمی را در بر می گرفت در دوره اخیر با اعلام اینکه این جشنواره آثاری در حوزه های تصویرسازی، خوشنویسی، سرامیک، عکاسی، کاریکاتور، گرافیک، مجسمه سازی، نقاشی، نگارگری و هنرهای جدید را که به صورت مستقل و یا ترکیبی خلق شده باشند مورد پذیرش قرار می دهد فراخوانش را اعلام کرد. فراخوانی که به نظر می رسد برگزارکنندگان آن تمایل زیادی به حذف آن داشته باشند. موارد دیگری مانند اینکه جشنواره تجسمی فجر چه جایگاهی از منظر کالبدی باید در پیش بگیرد که با دیگر جشنواره ها و بی ینال های تجسمی مرزی مشخص داشته باشد و موضوع کمیت و کیفیت این جشنواره در این میزگرد به بحث گذاشته شد.
این جشنواره امروز ۳ بهمن ماه در موزه هنرهای معاصر تهران افتتاح می شود و تا ۳۰ بهمن ماه ادامه دارد.
مجتبی آقایی متولد ۱۳۴۴ سنندج است. او لیسانس خود را در رشته عکاسی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و فوق لیسانس خود را در شاخه مدیریت امور فرهنگی از دانشگاه علامه طبابایی و مدرک درجه یک هنری (دکترای افتخاری) را در رشته عکاسی دریافت کرد. او عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی و دانشگاه علم و فرهنگ، از سال ۱۳۶۷ تا کنون است و دبیر و داور بیش از ۷۰ نمایشگاه تخصصی تجسمی ملی و بینالمللی بوده است. او پیش از این دبیرکلی هفتمین و هشتمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ را نیز به عهده داشته است.
جمشید حقیقت شناس متولد ۱۳۴۱ تهران است. او کارشناسی نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران را داراست و مدیر کانون هنرهای تجسمی سازمان فرهنگی شهرداری تهران، تدریس در دانشگاه های الزهرا، تبریز، زاهدان، علم و فرهنگ، ریاست انجمن هنرمندان نقاش ایران، عضو شورای عالی خانه هنرمندان، عضو هیات داوران جشنواره های تجسمی رضوی، عضو شورای عالی نقاشی دیواری شهرداری تهران، مدیر هنری دومین دوسالانه دیوارنگاری شهر تهران، عضو هیات داوران بیست و بیست و یکمین جشنواره ملی جوانان و دبیر هنری هفتمین و هشتمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ بوده است.
عبدالرحیم سیاهکارزاده رییس موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر است که از دوره اول جشنواره تجسمی فجر به عنوان مدیر اجرایی این جشنواره آن را همراهی کرده است.
با ما در بخش نخست این میزگرد همراه باشید.
* دوره نهم جشنواره تجسمی فجر در حالی از امروز آغاز می شود که در هشت دوره گذشته جشنواره فراز و فرودهایی را به خود دیده است. در دوره ای حتی بخش های مختلف جشنواره از جمله کاریکاتور، نقاشی، تصویرگری، عکس و... در فراخوان موضوع داشتند. از سال گذشته نیز کل رویکرد جشنواره که مبتنی بر بخش های نه گانه تجسمی بود برداشته شد و بیشتر به سمت پروژه های بینارشته ای گام برداشت. سوال اینجاست که ماهیت جشنواره تجسمی فجر از نظر شما راهبردی و تبیینی است یا قرار است برآیند فعالیت یک ساله هنرهای تجسمی کشور باشد و یا باید با جشن انقلاب و موضوعات انقلاب پیوند بخورد؟
مجتبی آقایی: بهترین تم و موضوعی که میشود به جشنواره هنرهای تجسمی داد خود هنرهای تجسمی است. در واقع اگر به هنرمند سفارش بدهی و بگویی بر اساس آنچه من می خواهم اثری ارائه کن انفعالی ترین برخورد با هنرمند صورت خواهد گرفت. این روش برای جشنواره هایی که هدف گذاری مشخصی دارند کاربرد دارد نه جشنواره تجسمی فجر. در حال حاضر در جشنواره تجسمی اگر هنرمندی دغدغه محیط زیستی دارد یا دغدغه نفی خشونت در منطقه را دارد اثر ارائه کرده است. در واقع ما شاهد دغدغه های هنرمندانه هستیم که بدون آنکه سفارشی باشند از متن دغدغه های اجتماعی می آیند.
هنرمندان تجسمی سنسورهای جامعه هستند که هم دغدغه دارند و هم راه حل ارائه می دهند. بهترین راه این است که در جشنواره تجسمی فجر توسعه یافتگی در هنر را مدنظر قرار بدهید. امیدوارم جشنواره های فجر به زودی به این موضوع برسند که تنها به فکر بیان معضلات و مشکلات نباشند و بلکه پیشنهاد هم بدهند.
اگر از دوره قبل جشنواره به سمت بینا رشته ای بودن حرکت کرده ایم برای این بود که زمین بازی را گسترده تر کنیم و اگر پیش از این هم نشینی رشته ها را در این جشنواره شاهد بوده ایم حالا شاهد هم افزایی رشته های تجسمی باشیماگر از دوره قبل جشنواره به سمت بینارشته ای بودن حرکت کرده ایم برای این بود که زمین بازی را گسترده تر کنیم و اگر پیش از این همنشینی رشته ها را در این جشنواره شاهد بوده ایم حالا شاهد هم افزایی رشته های تجسمی باشیم. ضمن اینکه تولید این آثار در بطن جریان فرهنگی انقلاب اسلامی شکل گرفته است و با انقلاب پیوند دارد. امسال ۴۷ درصد شرکت کنندگان در جشنواره کسانی هستند که برای نخستین بار در این جشنواره شرکت کردند و عموما دهه شصتی هستند که انقلاب را هم ندیده اند. ۵۲ درصد شرکت کنندگان هم بانوان هستند.
من فکر می کنم اگر برای جشنواره فجر سناریوی درستی چیده شود هم می تواند برآیند آنچه را در طول سال در حوزه تجسمی رخ داده، بازنمایی کند و هم پیشنهادی برای سال ها بعد تجسمی ارائه دهد.
جمشید حقیقت شناس: وقتی ما برای برنامه ریزی این جشنواره دعوت شدیم همنظر بودیم که باید به دنبال کیفی سازی جشنواره باشیم و این جشنواره را در همه ابعادش از جمله جوایز، مکان نمایش آثار و تمام اتفاقات جانبی و البته کیفیت آثار ارتقا دهیم که این کار بسیار پیچیده و مشکلی است. در واقع باید چیزهایی را که مانع این ارتقا بود از میان بر می داشتیم که یکی از آن موارد که مانع کیفی سازی جشنواره می شد رشته ای برگزار شدن جشنواره بود. دومی این بود که کل جشنواره را در یک زمان محدود از صفر تا صد پیش ببریم. در این مسیر لازم بود دبیرخانه ای می داشتیم که در طول سال فعالیت و کل فعالیت های تجسمی را رصد کند. در واقع به دنبال این رفتیم که بهترین هنرمندها بهترین آثارشان را بیاورند و بهترین نمایش و بهترین تشویق ها را داشته باشیم.
یکی از مواردی که مانع کیفی سازی جشنواره می شد رشته ای برگزار شدن جشنواره بود، دومی این بود که کل جشنواره را در یک زمان محدود از صفر تا صد پیش ببریم در جشنواره تجسمی فجر خوشبختانه یک تاریخ مشخصی وجود دارد و همه کشور برای آن تاریخ آماده می شود. این فرصت خوبی برای دادن یک تصویر کلی از جامعه و فعالیت های هنری است. اتفاق دیگری که در همه این سال ها رخ داده این بود که ما به اسپانسر اصلی که مردم هستند توجه نکردیم ولی ما می خواستیم جشنی برگزار کنیم که صرفا تبدیل به یک مهمانی برای کسانی که تولید اثر هنری می کنند، نشود بلکه جشن برای کسانی باشد که مصرف کننده واقعی هنر هستند. برای همین به سراغ آثاری رفتیم که کششی در دیدن ایجاد می کند و صرفا دنبال قدرت قلم و قدرت اجرایی اثر نرفتیم. ضمن اینکه سعی کردیم بودجه را مدیریت کنیم و حداکثر استفاده را از آن بکنیم تا چیزی تحقق یابد که جذابیت دیداری داشته باشد.
* آقای سیاهکارزاده شما از جشنواره نخست تجسمی فجر به عنوان دبیر اجرایی همراه این جشنواره بوده اید و می توانید یک سیر تاریخی و کمی و کیفی از این روند به ما ارائه دهید. خصوصا اینکه به نظر می رسد کمیت آثار پذیرفته شده در جشنواره رشد نزولی داشته است.
عبدالرحیم سیاهکارزاده: جشنواره ای که امروز می بینید با دور اول آن یک شکل است و جشنواره تجسمی فجر از دور دوم به بعد تغییراتی کرد. در دوره اول هم شما شاهد آثار هنرمندان نام آشنایی چون کاظم چلیپا، ناصر پلنگی و حبیب آیت الهی و ... بودید و امسال هم بعد از مدت ها شاهد نام بزرگانی هستید که در بخش مسابقه حضور دارند. از دور دوم جشنواره به بعد بیشتر بخش مسابقه حالت دانشجویی پیدا کرد و ما بخش مدعوین را اضافه کردیم تا بزرگان هر رشته در جشنواره حضور داشته باشند و بخش مسابقه را تقویت کنیم. در این دو سال گذشته که وارد پروژه ها شده ایم شاهد حضور اساتید هم هستیم.
امسال هم بعد از مدت ها شاهد نام بزرگانی هستید که در بخش مسابقه حضور دارند، از دور دوم جشنواره به بعد بیشتر بخش مسابقه حالت دانشجویی پیدا کرد و ما بخش مدعوین را اضافه کردیم تا بزرگان هر رشته در جشنواره حضور داشته باشند و بخش مسابقه را تقویت کنیمامسال از همان ابتدا شورای هنری بسیار روی این موضوع تاکید کرد که به هنرمند نباید سفارش داد و هنرمند باید انتخاب شود. الان آثاری که وارد جشنواره فجر شده است بدون اینکه به هنرمند سفارشی داده شود دغدغه های حاکمیت و مردم را دارد. در میان آثار شما اثر دفاع مقدس می بینید تا آثار مدافعین حرم و مسائلی که با نبود فرهنگ کتابخوانی همسوست و یا دغدغه محیط زیست را دارد. هم پرفورمنس می بینید و هم ویدئو آرت و هم تک آثار تجسمی. در واقع کمیت و کیفیت با یکدیگر مخلوط شده است. البته این را بگویم که ما در تهران با کمبود فضای نمایشگاهی رو به رو هستیم وگرنه می شد تعداد بیشتری آثار را پذیرفت.
* آثار پیشکسوت ها چطور به جشنواره و بخش مسابقه رسید؟ آیا از آنها خوسته شد یا خود آنها به فراخوان عکس العمل نشان دادند؟
آقایی: البته من این را اضافه کنم که شخصا معتقدم ما این روزها به مواردی تاکید داریم که در دنیا دیگر روی آنها تاکیدی نیست. همه انرژی را داریم روی افرادی می گذاریم که سن بلوغ هنری شان را هم رد کرده اند ولی من معتقدم باید به جوان ها اجازه داد خود را نشان دهند و بالغ شوند. بهترین مسیر حرکت در جهتی است که هم حفظ حرمت پیشکسوتان شود و هم حفظ انگیزه برای جوان ترها و آیندگان. برای همین در این ۲ دوره برای ما آنچه مهم بود اثر بود و نه هنرمند اثر. ما اصالت را به ایده و فکر هنرمند دادیم و برای همین اگر هنرمند جوان گمنامی هم اثر ارائه کرده بود و ایده خوبی داشت به او هم بها دادیم.
در واقع ما ۲ رویکرد را در پیش گرفتیم؛ یکی فراخوان است که امیدواریم در دوره های بعد بسیار کمرنگ شود و رویکرد دوم این بود که بخشی از افراد دعوت شدند. دبیرخانه جشنواره تجسمی فجر در طول سال جریان تجسمی کشور را رصد می کند و اگر این دبیرخانه تنها یک ساختمان نباشد و بتواند اطلاعات مفید را جمع آوری کند می تواند ایده های خوب و تاثیرگذار را شناسایی و به جشنواره دعوت کند.
فراخوان که پایش به میان بیاید جریان رقابتی می شود و تنها جایزه و رقم آن مهم می شود. باید به جایی برسیم که وقتی هنرمندی به جشنواره دعوت می شود همین حس حضور برای هنرمند بزرگترین جایزه باشد. الان هیچ کدام از جریان های کشور ما بین المللی نیست. ما صرفا یک جشنواره هایی برگزار می کنیم که میزبان تعدادی کشور هم هستیم. وقتی جشنواره بین المللی می شود که ما بتوانیم حاصل کارهایمان را در دیگر کشورها نشان دهیم و یک ویژگی تجسمی کشور را به دنیا معرفی کنیم و یک تعاملی شکل بگیرد که به زعم ما یکی از راهکارهای رسیدن به این هدف حذف فراخوان است.
* با حذف فراخوان به نظر می رسد کمی روند برگزاری جشنواره مبهم شود. چگونه می خواهیم جریان تجسمی کشور را آنقدر دقیق در طول سال بررسی کنیم که مطمئن باشیم حقی از کسی، خصوصا هنرمندان شهرستان ها ضایع نشود در حالیکه در بسیاری از شهرهای کشور ما یک نگارخانه وجود ندارد که هنرمندان حتی پیشکسوتان آثارشان را ارائه دهند.
سیاهکارزاده: در حال حاضر بی ینال های ما دارد از این فکر جشنواره که حرکت به سمت حذف فراخوان است، خط می گیرد. بی ینالی در سال آینده برگزار می شود که بر اساس اطلاعاتی که جمع آوری کرده آثار و هنرمندان محدودی را انتخاب کرده است.
* البته اگر بی ینال های ما سر موقع برگزار شوند. بله در بی ینال شاید بشود این کار را کرد چون تخصصی است. در جشنواره فجر با تمرکز بر بینا رشته ای برگزار شدن جشنواره عملا خط کشی میان جشنواره و بی ینال ها صورت گرفته است. برای همین به نظر می رسد ساز و کارش با فاصله گرفتن از فراخوان نتواند پاسخ جامعی به جامعه هنری باشد. بی ینال ها در اکثر نقاط دنیا دعوتی هستند. جشنواره تجسمی فجر با حدف فراخوان باید دلیلی بسیار قانع کننده به انبوه هنرمندان سراسر کشور بدهد.
حقیقت شناس: ببینید ما قرار است به سرعت جشنواره را به یک استانداردی برسانیم و بعد یک مدت قطعا سکوت می شود و می توانیم در آن مدت شروع کنیم به رصد کردن و نقد و اصلاح امور. مسلما جشنواره فجر پتانسیل بالایی دارد و راهکار درست شدنش هم ساده است. ما نباید تنها به فکر برگزاری نمایشگاه باشیم بلکه باید به فکر این باشیم که آثار جشنواره در جامعه تاثیر بگذارد و در جای جای کشور به کار برود و ایجاد سفارش کند.
بادی کاری کنیم که نهادهای مختلف و وزارتخانه ها وارد عرصه شوند و هنرمندان را شناسایی کنند و در طول سال آنها را پوشش دهند. نباید هدف این باشد که یک نمایشگاهی برگزار کنیم و بعد تمام شود. از این رو فراخوان باید حذف شود و به زودی هم این اتفاق رخ خواهد داد. این به معنای این نیست که ما کسی را از قلم می اندازیم بلکه مکانیزم هایی وجود دارد که از همه کشور می تواند به این جشنواره اثر بیاید و آثار تاثیرگذار هر شهر به جشنواره راه پیدا کند و به این ترتیب پشتوانه مردمی کل یک شهر را داشته باشیم.
*هنوز هم به نظر می رسد آنچه مدنظر شماست یک مدینه فاضله است و تاکید می کنم بسیاری از استان های ما حتی یک نگارخانه برای ارائه آثار هنرمندان ندارند. استاد تجویدی از اساتید نگارگری در مصاحبه ای با خود ما عنوان کردند در شیراز یک نگارخانه مطلوب نیست که بتوانند یک نمایشگاه از آثارشان بگذارند و مجبور هستند از مخاطبان در منزل شان برای دیدن آثارشان پذیرایی کنند.
حقیقت شناس: ما در ورزش و سینما هم این مشکل را داشتیم. ورزش و سینما به ندرت در شهرستان های ما فعال بودند اما راهکارهایی برای توسعه آنها به کار گرفته شد و الان در اغلب شهرها سینما داریم.
این یک جشنواره ملی است و یک وزارتخانه آن را برگزار می کند و باید کیفیت بالایی داشته باشد و دسترسی به منابع بالایی هم دارد که ما همه این ها یادمان رفته است. وقتی یک وزیر پشت برگزاری این جشنواره است باید در سطح بالایی برگزار شود. من فکر می کنم ما فرصت هایمان را درست تعریف نکرده ایم و همین باعث شده است فعالیتی که به راحتی می تواند در سطح بالا برگزار شود در سطحی پایین برگزار میشود.
ادامه دارد...