مسعود زنده روح کرمانی معتقد است در صورت مرتب برگزار شدن بی ینال های تجسمی، اتفاقات خوبی برای رشته های ۹ گانه تجسمی و جشنواره تجسمی فجر رخ می دهد.

مسعود زنده‌روح کرمانی که از دور اول جشنواره تجسمی فجر در این جشنواره به تناوب در سمت‌های اجرایی و دبیری حضور داشته است در گفتگو با خبرنگار مهر به پرسش هایی درباره کمیت و کیفیت این جشنواره، تاثیر برگزار نشدن بی ینال ها در جشنواره تجسمی فجر، رویکرد میان رشته ای جشنواره تجسمی فجر و... پاسخ داد.

وی درباره رویکرد جشنواره تجسمی فجر در فضای کلان هنری و جایگاه آن اینگونه گفت: من در ۶ دوره این جشنواره در سمت‌های مختلف حضور داشتم که در آن سال‌ها می‌خواستیم این جشنواره به عنوان یک رویداد بزرگ تجسمی برای قشر عظیمی از هنرمندان برگزار شود و فضایی برای چالش هنرمندان جوان در کنار اساتید باشد. تا دوره ششم این جشنواره پراکندگی کشوری داشت و در چند استان هم به طور همزمان برگزار می شد ولی در تعریف جدید شورای سیاستگذاری هدفگذاری به سمت حرکت به سمت هنرهای تجسمی معاصر است.

زنده روح کرمانی ادامه داد: در هنر معاصر دیگر ما رشته های مختلف هنرهای تجسمی نداریم و در هر رشته هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد. ممکن است از چند مدیا برای خلق یک اثر استفاده شود اما موضوع درباره این رویداد این است که معاونت هنری و وزارت ارشاد باید تکلیف خودش را درباره این جشنواره مشخص کند و به یک تعریف واحد برسد. تصور من این است که در این دوره، جشنواره جایگزین یک بی ینال هنر معاصر شده و تعریفش کاملا آرتیستیک است و در صورت تداوم این روند اثرش را در دوره های دیگر می بینیم.

رییس انجمن عکاسان با تایید میان رشته ای برگزار شدن جشنواره تجسمی فجر بیان کرد: هر چند اهداف جشنواره در دوره های قبل بر این بوده که این جشنواره رشته ای برگزار شود اما این تعریف در دنیا کمتر رخ می دهد. در هنر معاصر ادغام حرف اول را می زند؛ ادغام هنرها برای رسیدن به یک مفهوم و کانسپت. سال گذشته هنوز فاصله بین رشته ها دیده می شد اما امسال که آثار را دیدم متوجه شدم اکثر آثار بر اساس مفهوم آن انتخاب شده اند. تصور می کنم برگزارکنندگان این دوره جشنواره باید یک مانیفست جدید داشته باشند. هر چند هنوز در آغاز راه هستیم اما جای نگاه مفهومی به هنر و برپایی جشنواره ای ایده محور کم بود. این را هم بگویم که برخی رشته ها به تنهایی توانایی معاصر شدن ندارند و برای همین کاری در موزه می بینیم که ترکیب مینیاتور و عکس و چاپ است.

زنده روح کرمانی با اشاره به اینکه پنج بار آثار منتخب جشنواره را دیده است درباره کیفیت آثار گفت: اجرای یک هنر مفهومی به شدت هزینه بر است و با هزینه کم نمی توان یک ایده را به خوبی اجرا کرد. در واقع زمانی یک مفهوم به درستی منتقل می شود که برایش هزینه شده باشد. اینکه بخواهیم با کمترین هزینه در تکنیک و چیدمان و... یک مفهوم را به درستی منتقل کنیم کاری بسیار سخت است. مثلا اگر به خاطر کمبود هزینه یک ایده ای که باید در بیست متر اجرا شود در ۵۰ سانتی متر اجرا شود، آن ایده به کلی از دست می رود. یا رنگ دیوار و نوع نورپردازی و فضای نمایشگاهی هم در ارائه آن مفهوم مهم است.

وی ادامه داد: ضمن اینکه ما هنوز نسلی نداریم که بتواند بگوید در هنر معاصر و هنر مفهومی به کمال رسیده است. سال گذشته ما ایده های کپی زیاد در جشنواره می دیدیم. هر چند شاید در کپی هم یک ایده جدید بشود دید و رفتار باید جدید باشد اما به نظرم زود است بخواهیم به شکل مطلق درباره کیفیت حرف بزنیم. ما تازه وارد مسیری شده ایم که نیاز به تجربه و علم زیادی در آن زمینه داریم. باید به حدی برسیم که بتوانیم بگوییم از هنر معاصر جهان فاصله گرفتیم و هنرمند خلاق ایرانی در این عرصه تربیت کرده ایم. اما همچنان تاکید می کنم برای اجرای یک ایده خوب نیازمند صرف هزینه هستیم. اگر کمک جشنواره به هنرمندان بیشتر می شد قطعا روی کیفیت آثار تاثیر می گذاشت.

دبیر  دور ه اول جشنواره تجسمی فجر در پاسخ به اینکه انجمن ها چه کمکی می توانند در برگزاری این رویداد داشته باشند و برگزار نشدن بی ینال ها چه تاثیری در این رویداد داشته است، بیان کرد: به نظرم همه رویدادهایی که ذکر کردید از جشنواره تجسمی فجر تا بی ینال ها نیازمند این هستند که در سیاست کلان هنری دارای یک چشم انداز شوند. ما دوسالانه هایی داریم که در عددهای زیر ۱۰ توقف کرده اند و جلو نرفته اند. اکثر دوسالانه ها مسایل حرفه ایشان را به گونه ای حل کرده اند که راهی در مقابل برگزار نشدن دوسالانه ها پیدا کنند و راه حرفه ایشان را بروند. مثلا انجمن گرافیک رویداد سرو نقره ای را برگزار می کند یا انجمن عکاسان رویداد ۱۰ روز با عکاسان را برگزار می کند.

زنده روح کرمانی ادامه داد: اگر یک سیاست کلانی درباره دوسالانه ها باشد می توانیم ۹ رشته تجسمی را به شکل مرتب هر دو سال یک بار رویداد دوسالانه اش را برگزار کنیم و سهم یک سال می شود ۴ رویداد و سال بعد ۵ رویداد. الان نقاشی هشتمین دوسالانه اش را ۴ سال پیش برگزار کرد و یا بی ینال عکس سه سال پیش و بین دو رویداد دوسالانه مجسمه ۵ سال فاصله است.

وی اظهار کرد: به عنوان رییس یک انجمن می گویم که باید ارشاد به این تعریف برسد که برگزارکننده دوسالانه نیست و باید تنها ناظر آن باشد؛ اتفاقی که در دوسالانه سیزدهم عکس در کمال ناباوری رخ داد. ارشاد باید تفاهمنامه ای با انجمن ها بنویسد و این دوسالانه ها را واگذار کند و تنها ناظر و حامی آن باشد، اما ارشاد می خواهد جزئی از پروژه باشد چون پول و قدرت دستش است. اگر ارشاد دوسالانه ها را واگذار کند آنوقت باید طلبکار انجمن ها باشد که چرا دوسالانه ها برگزار نشدند و در این صورت حتی انجمن ها می توانند اسپانسر خصوصی بگیرند. نباید این واگذاری هم شفاهی باشد باید یک تفاهمنامه محکم امضا شود چون فردا مدیر کل تغییر کند دوباره می گویند دوسالانه ها متعلق به ماست.

دبیر هنری دوره پنجم جشنواره تجسمی فجر گفت: اگر دوسالانه ها به شکل منظم برپا شود از درون این دوسالانه ها هنرهای بین رشته ای هم در می آید و می تواند بهترینش به جشنواره فجر بیاید و در کنارش جشنواره تجسمی مسیر را به گونه ای هدایت کند که اثرهای جدید هم در این حوزه خلق شود.

این هنرمند عکاس در پایان بیان کرد: در حال حاضر هنرمندها خصوصا جوان ترها به سمت هنر بین رشته ای فرار می کنند چون فضای ارائه حرفه ای رشته اصلی خودشان را ندارند. این یک آفت دارد و ممکن است تولید اثر هنری در شاخه های مختلف کم شود هر چند از این جهت که به سمت معاصریت می رویم خوب باشد.