خبرگزاری مهر-گروه هنر-نیوشا روزبان: فیلم سینمایی «شماره ۱۷ سهیلا» به کارگردانی محمود غفاری در بخش چشم انداز سینمای ایران در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم روایتگر دختری میانسال است که زمان ازدواج او به تاخیر افتاده و با توجه به مشکل جسمانی که برایش پیش آمده در تلاش است که هر چه سریعتر ازدواج کند تا بچه دار شود. در این فیلم بازیگرانی چون زهرا داوونژاد، بابک حمیدیان، احسان امانی و مهرداد صدیقیان حضور دارند.
محمود غفاری کارگردان می گوید در این فیلم تمام تلاش خود را کرده تا مشکلاتی را که جامعه به دلیل بالا رفتن سن ازدواج با آن مواجه است حتی با تابوشکنی در این فیلم نشان دهد. وی همچنین در بخشی دیگری از صحبت های خود به این مساله اشاره کرد که بسیاری از تهیه کنندگان سینما حضور زهرا داوونژاد را برای بازی در نقش اصلی قبول نمی کردند و در نهایت امیر سیدزاده به عنوان تهیه کننده از حضور این بازیگر استقبال کرد. این کارگردان جوان که اولین اثر سینمایی خود را جلوی دوربین برده معتقد است که پرداخت به مشکلاتی که در این فیلم به آن اشاره شده نیاز جامعه است که باید در سینما مورد توجه قرار می گرفت.
با ما در این گفتگو همراه باشید:
*پرداختن به مساله بالا رفتن سن ازدواج و تاثیرات آن بر جامعه و حتی مجرد ماندن افراد شاید به طور پراکنده در آثار تصویری مورد توجه قرار گرفته باشد، اما کمتر از زاویه ای که شما آن را بررسی کردید مدنظر قرار گرفته است. چه چیز باعث شد این موضوع را با چنین نگاهی جلوی دوربین ببرید؟
-من در سنی هستم که آدم های اطرافم همه در آستانه چهل سالگی هستند و در این میان کسانی که ازدواج نکرده اند با مشکلاتی که در فیلم به آن اشاره شد، مواجه هستند به همین دلیل بررسی این مساله برای من همیشه جذاب بود.
اما ایده اصلی ساخت «شماره ۱۷ سهیلا» زمانی شکل گرفت که یک آگهی با نام سمینار «صندلی سفید» در اینترنت دیدم و توجهام را به خود جلب کرد. این سمینار شیوه اجرایی جذابی داشت، به گونه ای که آدم ها در این سمینار خود را معرفی و یک نفر را برای خود انتخاب می کردند. این سمینار برای من بسیار جذاب بود و تصمیم گرفتم که برای حضور در آن ثبت نام کنم. با حضور در این سمینار از روند برگزاری آن فیلمبرداری کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که باید این فیلم را جلوی دوربین ببرم.
ایده اصلی ساخت «سهیلا شماره ۱۷» زمانی شکل گرفت که یک آگهی با نام سمینار «صندلی سفید» در اینترنت دیدم و توجهام را به خود جلب کردفکر میکنم شخصیتی که مجبور می شود در یک چنین سمیناری حضور پیدا کند در بحرانی خاص قرار دارد و من اصرار داشتم این طرح در سینما ساخته شود. برای ساخت این فیلم از تجربیات خود در مواجهه با خانم های مختلف و همچنین از تجربه دوستانم استفاده کردم. البته برای رسیدن به این قصه و چنین فضایی زمان بسیار زیادی صرف کردم تا از شعارزدگی فاصله گیرد. همچنین می خواستم فیلم به گونه ای ساخته شود که آن فرم مستندگونه در آن حفظ شود و به همین دلیل نمی توانستم درام عجیب و غریبی در آن بگذارم البته این را هم باید بگویم که خودم دوست دارم که شخصیت فیلم در موقعیت های مختلف قرار گیرد و برهمین اساس فیلم را جلوی دوربین بردم.
*تحقیقات لازم در این زمینه برچه اساس صورت گرفت؟
-برای ساخت این فیلم سینمایی تحقیقات بسیاری انجام دادم و ساعت ها ویدیوهایی با این مضمون را در اینترنت دیدم، حتی در فیلم سکانسی که مربوط به مسائل جنسی و کنترل آن دیده می شود واقعا وجود دارد، البته به سختی توانستم این فیلم ها را پیدا کنم چراکه به طور عمومی منتشر نمی شوند و در دسترس عموم قرار نمی گیرند. به هر حال با سختی این فیلم ها را پیدا کردم و همه را مورد بررسی قرار دادم، به گونه ای که بخشی از دیالوگ های این فیلم برگرفته از واقعیت است که از جمله این سکانس ها می توان به سکانس های همایش و دیالوگ های مطرح شده در فیلم اشاره کرد.
این فیلم در مرحله تحقیق به قدری تازه بود که ترجیح دادم عین به عین این دیالوگ ها را مورد استفاده قرار دهم. می توان گفت تمام اپیزودهای این فیلم واقعی است و تک تک اتفاق هایی که در فیلم رخ می دهد یک پشتوانه کامل تحقیقاتی دارد. به هر حال این فیلم یک اثر اجتماعی است و سینمای اجتماعی اگر دچار اشتباه شود، مخاطب به سرعت می فهمد که کارگردان واقعیت را نمی گوید. به همین دلیل باید همه چیز را به صورت واقعی مطرح می کردم، در عین آن که واقعیت را در فیلم مطرح می کردم باید به آن یک قصه هم اضافه می کردم، به عنوان مثال سهیلا در فیلم نقش همسر یک فرد دیگر را بازی می کند تا آن فرد بتواند برای خود خانه بگیرد. در نهایت تاکید می کنم که مواجهه سهیلا با اتفاقاتی که در فیلم رخ می دهد، اتفاقاتی است که در واقعیت نیز رخ می دهد و مخاطب شاهد چنین اتفاق هایی است.
تمام اپیزودهای این فیلم واقعی است و تک تک اتفاق هایی که در فیلم رخ می دهد یک پشتوانه کامل تحقیقاتی دارد*این فیلم روی لبه تیغ حرکت میکند به گونه ای که ممکن است بخشی از مخاطبان فیلم را پذیرفته و آن را بیانگر مشکلات جامعه بدانند و یا عدهای به آن به عنوان توهین نگاه کنند.
- منتقدان بهتر است بدانند که تماشاگر به موقعیت کاراکتر اصلی می خندد نه به خود کاراکتر و این یک مرز بسیار مهم است. موقعیتهایی که زن و مرد در آن قرار میگیرند کاریکاتوری است ولی درست زمانی که کاراکترهای دیگر به شخصیت اصلی چاق و یا ترشیده می گویند، مخاطب هیچگاه نمی خندد، چرا که به شخصیت اصلی توهین می شود. در چنین شرایطی مشخص می شود که کارگردان تنها دارد طرح مساله می کند و حتی خودش طرفِ دختر داستان است. به همین دلیل اگر مخاطب با این زاویه به فیلم نگاه کند، ممکن است طرفدار فیلم هم شود، چرا که من مساله ای بسیار مهم در جامعه را مطرح می کنم.
*از نظر شما واکنش های ممیزیگونه نسبت به این فیلم چگونه خواهد بود؟
غفاری: به هر حال ما در این فیلم مساله کنترل غریزه جنسی در دوره مجردی را روی پرده سینما مطرح کرده ام. در کشور ما تابو است که یک زن مجرد درباره نیاز جنسی خود صحبت کند. به هر حال زاویه من در این فیلم زاویه سهیلا است و هیچ زاویه دیگری در این زمینه ندارم.
*زهرا داوونژاد با وجود پتانسیل بازیگری که دارد کمتر در فیلم های سینمایی بازی می کند، انتخاب این بازیگر بر چه اساس صورت گرفت؟
-زمانی فیلم سینمایی «کلاس هنرپیشگی» به کارگردانی علیرضا داوونژاد را دیدم و از بازی وی بسیار خوشم آمد. البته این را هم باید بگویم که من عاشق نابازیگر هستم، زهرا داوونژاد بازیگر است اما نابازیگرطور است، در کنار آن پرورش یافته هنرمندی است که من سینمای او را بسیار دوست دارم. من هر بازیگر دیگری را به جای داوونژاد می آوردم، باید او را پرورش می دادم تا به این سطح برسد. به همین خاطر از همان ابتدا می دانستم که زهرا داوودنژاد بهترین گزینه چه از نظر فیزیک و چه از نظر بازی خاصش، برای این نقش است. از اول نیز به این فکر کرده بودم که در این نقش بازی کند اما تنها مشکل من این بود که تهیه کنندگان قبول نمی کردند که این هنرمند نقش مورد نظر را بازی کند، که در نهایت امیر سیدزاده از بازی زهرا داوودنژاد در فیلم استقبال کرد.
*شما به عنوان یک مرد، دنیای زنانه را به خوبی می شناسید و آن را به تصویر کشیدید. چگونه به این شناخت رسیدید؟
-من علاقه بسیار زیادی به سوژه های زنانه دارم و در همین راستا زنان اطرافم را وارد یک چالش می کنم تا خودشان را بیرون بریزند. البته اینکه می گویم ادعا است اما نبض زن ها را دارم و می دانم چگونه با آنها رفتار کنم و این مساله را در زندگی شخصی خود یاد گرفته ام. در موقعیت قراردادن های مختلف زنان، سبب شد تا دنیای آنها را به خوبی بشناسم.